خلاصه
نرخ بالای بیکاری یکی از چالشهای مهم جامعه امروزی کشوراست و بيکاري يکي از مشکلات اساسي پيرامون اقتصاد فعلي ايران است. از طرفی وجودنیروی انسانی بالای تحصیل کرده در کشور میتواند فرصت ارزشمندی در راستای توسعه کشور در نظر گرفته شود زمانی که با سیاست گذاری مناسب و پیاده سازی راهکارهای علمی و دقیق برای اشتغالزایی و توسعه کسب وکار از این منابع انسانی استفاده گردد..در این راستا اشتغالزایی یکی از اولویتهای مهم کشور است که سیاست گذاران و بخش اجرایی کشور باید توجه ویژه ای به این مقوله نمایند. با توجه به فضای انتخابات ریاست جمهوری و با توجه به اینکه ایجاد اشتغال و حل مشکل بیکاری یکی از دغدغه های کاندیداهای محترم میباشد، این مقاله راهکارهای اشتغال،پیش نیازهای اشتغال و مکانیزمهای مرتبط را بررسی مینماید.فرایند اشتغالزایی یک فرایند پیچیده و چند بعدی میباشد که عوامل متعددی بر آن اثر گذار است و دربرگیرنده پیش نیازها و الزاماتی است. برای اشتغالزایی الزاماتی وجود که دارد که باید این الزامات برآورد شوند. برای اشتغالزایی باید توسعه کارآفرینی رخ دهد و برای توسعه کارآفرینی در کشور باید توسعه انواع کسب وکار را داشته باشیم و برای توسعه انواع کسب وکار باید بستر سازی مناسب برای انواع کسب وکار بوجودآید و همچنین فرصتهای کسب وکار در کشور احصا و ایجاد شوند و برای این منظور باید استراتژی های توسعه کشور تبین گردد.همچنین یکی از الزامات مهم اشتغالزایی در کشور وجود حاکمیت و دولت کارآفرین در کشور است. وجود سیاستگذاران و رهبران کارآفرین در حاکمیت مانند رئیس جمهور کارآفرین ، دولت کارآفرین، تیم مدیریتی و اجرایی کارآفرین و قوه مقننه و قوه قضائیه آشنا به ادبیات کسب وکار و بنگاه داری و کارآفرینی برای توسعه کسب وکار و اشتغالزایی در کشور ضروری است و جز الزامات اشتغالزایی محسوب میگردد.
رئیس جمهور کارآفرین و دولت کارآفرین، آشنا به ادبیات بنگاه داری و کسب وکار بوده و توجه به کسب وکارها و بنگاهها را از اولویتهای اصلی خود قلمداد مینماید.در دولت کارآفرین وضعیت ایجاد کسب وکارهای جدید، توسعه و رشد کسب وکار ها و نهایتا وضعیت ورشکستگی و از بین رفتن بنگاهها و کسب وکارها از حوزه های دارای اهمیت بوده و این موضوعات در سطح کلان ودارای اولویت و ضرورت توسط رئیس جمهور و دولت تلقی شده و بطور مستمر این موارد را رصد مینمایندشايد در مقام تئوري و نظر راهکارهاي زيادي براي حل مشکلات و معضلات اقتصادي مانند بيکاري وجود داشته باشد اما همانطورکه صاحبنظران اقتصادي اتفاق نظر دارند هرگونه راهکاري که براي مسائل کلان اقتصادي جامعه و بالاخص موضوع مهمي مانند ايجاد اشتغال ارائه شود لزوما ميبايست معطوف به ويژگيهاي محيطي باشد. يعني درصورتي راهکار ارائه شده ميتواند قابلقبول باشد که عملا بررسي فرصتها و محدوديتهاي داخلي را در خود لحاظ کرده باشد.. همچنین اين مقاله با توجه به بررسيها، مطالعات و تحقيقات انجام شده، راهکاري براي ايجاد اشتغال در کشور ارائه ميدهد. مسلما هرگونه پيشنهادي مستلزم وجود يکسري شرايط و پيشنيازها ميباشد که اين موارد نيز بدقت مورد بررسي قرار گرفته است. علاوه بر اين در مقاله سعي شده است تا جاي ممکن، راهکار ارائه شده مورد تبيين و تدقيق قرار گرفته و به سوالات مختلف پيرامون آن از جمله دلايل و شواهد توفيق اين راهکار در جهت اشتغالزايي پاسخ داده شود.
1 . مقدمه
براساس نظريه اقتصادي مراحل توسعه، سه مرحله براي توسعه اقتصادي كشورها در نظر گرفته میشود که عبارتند از: اقتصاد منبع محور[1]، كارآيي محور[2] و نوآوري محور[3] در نظر گرفت و متناسب با اين سه مرحله، سه شاخص فرعي الزامات بنيادين و منابع مورد نیاز، عوامل مؤثر بر افزايش كارآيي و عوامل مؤثر بر نوآوري تعريف شده و اركان رقابت پذيري در زيرمجموعه اين سه شاخص فرعي قرار ميگيرند. در مرحله نخست توسعه، اقتصاد كشورها مبتني بر منابع است و كشورها براساس عواملي نظير نيروي كار غيرماهر و منابع طبيعي با يكديگر رقابت ميكنند.حفظ رقابت پذيري در اين مرحله از توسعه، منوط به عملكرد مطلوب نهادها ،زيرساختهاي توسعه يافته ، محيط باثبات اقتصاد كلان و نيروي كار سالم و داراي حداقل آموزش ابتدايي است.
همزمان با بهبود توان رقابت پذيري كشورها، بهره وري و دستمزد نيروي كار نيز افزايش مييابد.بدين ترتيب،كشورها در مسير توسعه مبتني بر كارآيي پيش ميروند.در اين مرحله، آنها بايد توسعه فرآيندهاي توليد كارآتر را آغاز كنند و كيفيت محصولات را افزايش دهند، زيرا دستمزدها افزايش يافته و در عين حال آنها نميتوانند قيمتها را افزايش دهند.در اين مرحله، عواملي مانند آموزش عالي ، بازارهاي كارآمد كالا ، بازارهاي كارآمد نيروي كار ، بازارهاي مالي توسعه يافته ، توانايي بهره جستن از مزاياي فناوريهاي موجود و برخورداري از بازار داخلي يا خارجي بزرگ اهميت مييابد.
سرانجام، زماني كه كشورها به سمت مرحله توسعه مبتني بر نوآوري حركت ميكنند، تنها در صورتي دستمزدهاي بالا و استانداردهاي زندگي متناسب با آن حفظ خواهد شد كه كسب وكارها توانايي رقابت از طريق پيشرفته ترين فرآيندهاي توليد و نوآوري محصولات جديد را داشته باشند. کشور ایران در حال گذار از مرحله منبع محور به مرحله کارائی محور میباشد البته در بخشهای خاص و دانش بنیان اقتصاد مبتنی برنوآوری هم مشاهده میگردد.
برای اشتغالزایی الزاماتی وجود که دارد که باید این الزامات برآورد شوند. همانطوریکه شکل جدول زیر نشان میدهد برای اشتغالزایی باید توسعه کارآفرینی رخ دهد و برای توسعه کارآفرینی در کشور باید توسعه انواع کسب وکار را داشته باشیم و توسعه انواع کسب وکار باید بستر سازی مناسب برای انواع کسب وکار داشته باشیم و همچنین فرصتهای کسب وکار در کشور احصا و ایجاد شود و برای این منظور باید استراتژی های توسعه کشور تبین گردد.
شکل1. ارتباط میان استراتژی های توسعه ، توسعه انواع کسب وکار ،کارافرینی و اشتغالزایی
این مقاله تلاش دارد تا مدل ایجاد یک میلیون اشتغال در کشور را براساس مدل زیر تبین نماید:
مدل توسعه کسب وکار ،کارافرینی و ایجاد اشتغال
در دنیا ایجاد و توسعه کسب وکارها یکی از الزامات مهم اشتغالزایی میباشد.کسب وکارهای کوچک ومتوسط در بسیاری از کشورها مخصوصا آمریکا سهم بالایی از اشتغال را ایجاد مینمایند.همچنین بطور متوسط هر کسب وکار 10 نفر ایجاد اشتغال مینماید و ایجاد سالانه 100000 کسب وکار میتواند ایجاد اشتغال یک میلیونی را بر آورد سازد.بدین منظور باید به فرایند اشتغالزایی و ایجاد کسب وکار به عنوان یک فرایند چند بعدی با الزامات متعدد در نظر گرفت و با رویکردهای علمی و مدون به بررسی آن پرداخت.راهکارهای ارائه شده جهت اشتغالزایی، را میتوان در سه محور زیر طبقهبندی نمود:
· ایجاد کسبوکارهای جدید
· افزایش ظرفیت کسبوکارهای موجود
· اتمام پروژههای نیمهتمام
هر یک از محورهای فوق، میتواند فرصتهای شغلی جدیدی را خلق نماید که در ادامه به توضیح پیرامون جزئیات هریک از این راهکارها پرداخته شده است. در راهکار اول که ایجاد کسبوکارهای جدید نام دارد، ایده اصلی ایجاد کسب وکارهای هم بزرگ و هم کوچک ومتوسط جدید، شرکتهای نوپا و استارتاپ ها میباشد.ایجاد این کسب وکارها در هر شهر باید در حوزه های مختلف که دارای مزیت منطقه ای وظرفیت اشتغالزایی میباشند، انجام یابند مانند کسب وکارهای کوچک ومتوسط حوزه های گردشگری،فناوری اطلاعات و ارتباطات و .... که قابلیت اشتغالزایی دارند و دارای ظرفیت بالقوه توسعه هستند و میتوان این ظرفیت را ارتقا داد.همچنین میتوان کسب وکارهای بزرگ که دارای پتانسیل بالا برای رشد و اشتغالزایی و دارای مزیت رقابتی میباشند ایجاد نمود.برای ایجاد کسب وکارهای کوچک ومتوسط جدید و استارتاپها توجه به اکوسیستم کارآفرینی و استارتاپی در کشور ضروری است و باید تلاش نمود که این اکوسیستم بهبود یابد و مکانیزمهای حمایتی، پشتیبانی و توانمند سازی برای ایجاد کسب وکارهای جدید مانند شتابدهنده های کسب وکار[4]، مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری ،مکانیزمهای تامین مالی ویژه مانند صندوقهای سرمایه گذاری خطرپذیر در شهرها براساس مزیت رقابتی آن منطقه در کل کشور ایجاد و توسعه یابند.همچنین تشکیل شهرکهای خوشهپذیر اقتصادی در استانهای کشور نیز میتواند از مکانیزمهای مهم برای این منظور باشد.. در این مقاله به بررسی پیرامون ادبیات موضوع شهرکهای خوشهپذیر، تبیین راهکار ارائه شده و ارائه دلایل و شواهدی مبنی بر توفیق این راهکار خواهیم پرداخت. سپس بسترها، شرایط و پیشنیازهای این راهکار مورد بررسی قرار میگیرد. در انتهای این قسمت، مدلی ارائه میشود که ایده ایجاد شهرکهای خوشهپذیر اقتصادی، پیشنیازها و نتایج آن را بیان میکند. لازم به ذکر است که عملیاتیکردن راهکار اول ، نقش مهمی را در محققشدن هدف اشتغالزایی خواهد داشت. درخصوص راهکار افزایش ظرفیت کسبوکارهای موجود میتوان اشاره به توسعه شرکتهای کوچک ومتوسط و شرکتهای بزرگ موجود نمود.در توسعه شرکتهای بزرگ میتوان به توسعه شرکتهای بزرگ موجود مثل گلرنگ،کاله، میهن و شرکتهای موجود در بورس مانند صنایع بزرگ خودرو، فولاد،پتروشیمی ، صنایع غذایی که دارای پتانسیل رشد و مزیت رقابتی و محصولات صادرات محورهستند اشاره نمود که میتوان با افزایش ظرفیت آنها را به هلدینگ تبدیل نمود.
در توسعه کسب وکارهای کوچک ومتوسط موجود میتوان به توسعه شرکتهای موجود در حوزه های مختلف مانند حوزه های دانش بنیان ،نانو،بایو، فناوری اطلاعات و ارتباطات( استارتاپهایی مانند دیجی کالا،اسنپ،...) گردشگری،داروسازی،گیاه پزشکی ،.....اشاره نمود که دارای مزیت رقابتی هستند ودارای پتانسیل رشد و محصولات صادرات محور هستندو میتوان ظرفیت آنها را افزایش داد و از ظرفیتهای بالقوه آنها استفاده کرد و با توسعه کسب وکارهای موجود اشتغالزایی بیشتری در کشور رخ دهد.برای نمونه شرکتهای برتر دانش بنیان کشور که میتوانند با افزایش ظرفیت آنها به اشتغالزایی بالاتر توجه نمود عبارتند از:
۱-شرکت پویا فناوران کوثر در زمینه تولید دوربینهای پلاک خوان و سرعت سنج
۲- شرکت عصر گویش پرداز در زمینه هوش مصنوعی و پرداز سینگنال گفتار
۳- شرکت ویستا ژن آنزیم در زمینه تولید مواد بیوزیستی
۴- شرکت رهروان سپهر اندیشه در زمینه تولید کنتور هوشمند برق و آب
۵- شرکت پارسا پلیمر شریف در زمینه تولید ترکیبات پلیمری
۶- شرکت مهندسی بهین پژوهش خاور در زمینه تولید نرم افزار و سخت افزارهای تشخیص هویت بیومتریکی
۷- شرکت رایمون زیست انرژی در زمینه تولید سوخت زیست توده با استفاده از ضایعات جنگلی
۸- شرکت صنایع شیمی ساختمان آبادگران در زمینه تولید تجهیزات پیشرفته آزمایشگاهی
۹- شرکت مهندسی پزشکی صبا تجهیز سبلان در زمینه تجهیزات پزشکی
۱۰- شرکت امن افزار گستر شریف در زمینه تولید نرم افزار و محصولات امنیتی کامپیوتری
11- شرکت نانو الوند در زمینه تولید داروهای ضد سرطان
12- شرکت سیناژن در زمینه بیو تکنولوژی داروهای ام اس تولید میکند
13-شرکت اریو ژن در زمینه دارو های بیو تکنولوژی
مسیر سوم اتمام پروژه های نیمه تمام در کشور میباشد که میتوان با تکمیل این پروژه ها ،توسعه کشور پیگیری شده و کارخانه ها و صنایع جدیدی در کشور ایجاد گردد و نیز اتمام پروژههای نیمه تمام از سوی دولت با توجه به اینکه این راهکارها از وضوح بیشتری نسبت به راهکار نخست برخوردارند، بنابراین در حد نیاز به تشریح آنها پرداخته شده است.
2 خوشههاي اقتصادي
خوشههای اقتصادی به مجموعهای از بنگاهها، تامینکنندگان، ارائهدهندگان خدمات و موسسات مرتبط با آنها در یک زمینه کاری مشخص که در یک مکان جغرافیایی بصورت متمرکز حضور دارند، اطلاق میشود.
ایجاد خوشه ها ایجاد یک نوع اکوسیستم کارآفرینی است.وجود خوشههای اقتصادی سبب افزایش بهرهوری بنگاهها خواهدشد و به این ترتیب امکان رقابت برای این بنگاهها در بازارهای رقابتیتر (در مقیاس بینالمللی) به میزان قابل توجهی افزایش خواهدیافت. برای اثربخشی ایده تشکیل خوشههای اقتصادی میبایست به تبیین استراتژی جامعی پرداخت که در آن نقش صنعت، دولت و حتی موسسات آموزشی و مشاورهای بهوضوح مشخص باشد. فلسفه تشکیل خوشههای اقتصادی این است که شرکتهای بزرگ و کوچک که به یک حوزه (صنعت) متعلق میباشند، بدین وسیله میتوانند موفقتر باشند در مقایسه با حالتیکه بخواهند هریک بصورت مجزا فعالیت کنند. از ویژگیهای دیگری که خوشهها از آن برخوردارند، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
· صادراتگرا بودن
· اندازه اقتصادی قابل توجه
· برخورداری از منحنی تجربه با رشد وسیع
· تمرکز جغرافیایی
میبایست توجه داشت که تبیین یک الگوی خاص برای خوشههای اقتصادی لزوما نمیتواند راهکار بهینه تلقی گردد. طراحی استراتژی برای خوشهها میبایست با لحاظ سایر استراتژیهای توسعه اقتصادی انجامگیرد.
تشکیل خوشهها میتواند بهعنوان یک استراتژی توسعه اقتصادی جذاب تلقی شود زیرا خوشهها باعث تشکیل شرکتهای جدید، تولید محصولات جدید و نیز خلق فرصتهای شغلی جدید برای نیروی کار ماهر با دستمزد بالا میشوند.
2 . 1 مزاياي خوشهها
بصورت خلاصه میتوان مزایای زیر را برای خوشهها برشمرد:
· کاهش هزینههای مبادلاتی[5]
· بهرهوری بیشتر
· استفاده از تخصص و خبرگی سایر نهادها
· افزایش خلاقیت
· استفاده از راهحلهای یکسان برای مسائل و مشکلات مشترک
· شکلگیری بازار نیرویکار وسیع، تکنولوژی و زیرساختهای مناسب
· افزایش یادگیری
· استفاده مشترک از استراتژیهای مناسب برای توسعه کسبوکار
2 . 2 فعاليتهاي مشترک در خوشهها
بنگاههاي متعلق به يک خوشه اقتصادي در يکسري از فعاليتهاي خود و نيز منابع مورداستفاده مشترک ميباشند. علاوه بر این، تمرکز جغرافيايي مزاياي قابل توجهي براي آنها خلق ميکند، از عمدهترین این مزایا ميتوان به موارد زير اشاره کرد:
· اطلاعرساني: از طريق خبرنامهها و ساير منابع اطلاعاتي
· آموزش: از طريق سمينارها، کنفرانسها و نيز دورههاي آموزشي
· بازار: طراحي برنامههاي استراتژيک براي صادرات و ...
· خريد: برقراري ارتباط ميان خريدار (بنگاه) و تامينکننده
· توليد: مناقصه براي پروژهها، سرمايهگذاريهاي مشترک[6] و ...
· تاسيس زيرساختهاي اقتصادي: زيرساختهاي حياتي، تکنولوژيهاي ارتباطي و مخابراتي و ...
· ايجاد شبکههاي رسمي و غير رسمي ميان سازمانها و افراد
2 . 3 عوامل اساسي در موفقيت خوشهها
عناصر کليدي جهت موفقيت خوشههاي اقتصادي عبارتند از:
· انجام کار تحقيقي و کارشناسي گسترده و دقيق پيرامون تعيين جهتگيري اقتصادي خوشهها
· برقراري محيط مناسب براي انجام کسبوکار
· تاسيس زيرساختهاي اقتصادي ضروري
· ايجاد فرهنگ کارآفريني
· وجود سرمايه
2 . 4 ايجاد شهرکهاي خوشهپذير اقتصادي در استانها
مدلي که در اين مقاله برای ایجاد شهرکهای خوشهپذیر اقتصادی پیشنهاد میگردد، بصورت زير ميباشد:
2 . 4 . 1 انواع شهرکهاي خوشهپذير اقتصادي
انواع خوشههاي اقتصادي را ميتوان به پنج دسته کلي تقسيم کرد:
1. خوشههاي صنعتي
2. خوشههاي کشاورزي
3. خوشههاي خدماتي
4. خوشههاي مرتبط با فناوري اطلاعات و ارتباطات[7]
5. خوشههاي مرتبط با تجارت و بازرگاني
خوشههاي صنعتي ميتواند شامل بخشهاي زير باشد:
· نفت و گاز
· شيميايي و پتروشيمي
· نساجي
· معدنيها
· خودرو
· غذايي
خوشههاي کشاورزي ميتواند شامل بخشهاي زير باشد:
· باغداري
· زراعت
· کشت گلخانهاي
· دامپروري
خوشههاي خدماتي ميتوانند شامل بخشهاي زير باشند:
· بخش توليد دانش[8]
هدف از ايجاد اين شهرکها توليد دانش ميباشد. از فعاليتهايي که در اين زمينه قابل انجام هستند ميتوان به ايجاد انکوباتورها،شتابدهنده های کسب وکار ايجاد پارکهاي فناوري، ايجاد شهرکهاي دانشگاهي با مشارکت دانشگاههاي دنيا و ... اشاره کرد.
· منطقه مالي-بينالمللي به منظور جذب سرمايه و سرمايهگذاري
دولت برای تامین مالی ایجاد و توسعه کسب وکار از طریق زیر میتواند اقدام نماید: فروش نفت،مالیات،جذب سرمایه گذاری داخلی،جذب سرمایه گذاری خارجی
برای جذب سرمایه گذاری خارجی باید بستر سازی مناسب با ایجاد مکانیزمها و روشهای متنوع تامین مالی در کشور گردد که برای نمونه میتوان به جمع سپاری[9] ،صندق سرمایه گذاری خطرپذیر[10]،فرشتگان کسب وکار[11] ،صندوق سرمایه گذاری مشترک[12]و ... اشاره نمود.
اين شهرکها به منظور توسعه بانکداري، بيمه و بازار سرمايه تاسيس خواهندشد و درواقع نقش پشتيبان از فعاليتهاي صنعتي را ايفا خواهندکرد.
· بخش گردشگري و هتلداري
اينگونه شهرکها ميبايست در استانهايي تاسيس شوند که از مزيتهاي گردشگري مانند برخورداري از اماکن و ابنيه تاريخي ديدني بهرهمند باشند. اين بخش بهدليل اشتغالهاي مستقيم و غيرمستقيم زيادي که ايجاد ميکند از اهميت بالایی برخوردار ميباشد.
· بخش تفريحات و سرگرمي
اينگونه شهرکها ميتوانند شامل مراکز تفريحي براي توريستها، سينماها، مراکز موسيقي و فيلم، شهربازي و ... باشند.
· بخش بهداشت و درمان
اين شهرکها ميتوانند شامل مراکز درمان سلامت و مجتمعهاي بيمارستاني باشند. هدف از ايجاد اين شهرکها ارائه خدمات درماني به منطقه است.همچنین در این بخش بحث گردشگری سلامت نیز میتواند پیگیری گردد.
· مراکز مرتبط با حملو نقل
خوشههاي مرتبط با فناوري اطلاعات و ارتباطات
حوزه فناوری اطلاعات و ارتبطات یکی از حوزه های مهمی است که پتانسیل بالایی برای ایجاد کسب وکارها و استارتاپهای جدید با پتانسیل بالای رشد دارد.برای مثال کسب وکارهای اینترنتی هم در بخش خدمات وهم در ارائه کالا جز بخشهایی هستند که میتواند در این خوشه مورد توجه قرار گیرد. بسیاری از کشورها اينترنت را به روستاها برده و نتيجه مثبت آن را نيز تجربه کرده اند. وقتي اينترنت و فناوري در دل روستاها راه اندازي شود، به طور قطع بر توليد ناخالص کشور تاثير مستقيمي مي گذارد و يکي از تاثيرات مثبت آن ايجاد اشتغال در روستاها است .همچنین حوزه اپلیکشینهای مبتنی بر موبایل با استفاده از اینترنت توانسته سهم بالایی در ایجاد اشتغال و ارزش افزوده برای این بخش داشته باشد این خوشه ميتوانند شامل بخشهاي زير باشند:
· بخش رسانهاي و صنعت سرگرمی
· بخش کسب وکارهای اينترنتي
· بخش ديجيتالي
· بخش ارتباطات و موبایل
· و سایر بخش ها که با ورود فناوری جدید در این حوزه ظهور میابند.
در واقع ميتوان گفت وجود مراکز ارائهدهنده خدمات فنآوري اطلاعات که شامل تمام و يا بعضي از بخشهاي مورد اشاره در فوق ميباشد، در شهرکهاي خوشهپذير امري لازم و ضروري است.
حوزه تجارت و بازرگاني ميتواند شامل بخشهاي زير باشد:
· صنوف
· خردهفروشي
· عمدهفروشي
· ایجاد فروشگاههای زنجیره ای
2 . 4 . 2 جهتگيري شهرکهاي خوشهپذير اقتصادي
اين امر بستگي به استراتژي توسعهاي دارد که دولت مسوول تدوين آن ميباشد. مسلما، اينکه دولت چه استراتژي توسعهاي را برميگزيند پيشنيازي است براي اينکه خوشههاي اقتصادي ميبايست از چه تنوعي برخوردار باشند. عواملي همچون مزيتهاي محلي- منطقهاي هر استان، گرايشات قومي و فرصتهاي موجود و ... نيز در جهتگيري خوشههاي اقتصادي موثر ميباشند. البته در تبيين استراتژي توسعه کشور و به تبع آن استراتژي توسعه هريک از استانهاي کشور که تبيينکننده جهتگيري خوشههاي اقتصادي ميباشد، اين عوامل موردنظر قرار ميگيرند.
هر خوشه اقتصادي ميتواند عمومي و يا تخصصي باشد. منظور از خوشه تخصصي، خوشهاي است که فعاليتهايش متمرکز بر تنها يک بخش و يا تعداد معدودي از بخشهاي متعلق به يک حوزه خاص باشد، درصورتيکه خوشه عمومي تعداد زيادي بخش از حوزههاي مختلف را در برميگيرد.
برای مشخصنمودن اينکه در هر استاني چه شهرکهاي خوشهپذيري از مطلوبيت بيشتري برخوردار ميباشند، ميبايست مزيتهاي محلي-منطقهاي و نيز منابع، سرمايه، استعداد، موقعيت جغرافيايي و ديگر ويژگيهاي آن استان را مورد مطالعه، بررسی و ارزیابی قرار داد. يعني درواقع فرصتها و مزايا و البته تهديدات و محدوديتهاي محلي هستند که تعيينکننده تعداد و تنوع شهرکهاي خوشهپذير اقتصادي در هر استان ميباشند.
2 . 5 بسترها و پيشنيازهاي عملياتيکردن ايده تاسيس شهرکهاي خوشهپذير اقتصادي
مسلما هرگونه راهکاري درخصوص مسائل اقتصادي کلان جامعه و بالاخص موضوع مهمي مانند ايجاد اشتغال نيازمند يک سري شرايط و پيش نيازها ميباشد. در واقع مي بايست بستر لازم براي عملياتيکردن ايده موردنظر مهيا باشد. تدوين استراتژي توسعه نخستين گام در اين راستا تلقي ميشود. تا زمانيکه استراتژي توسعه وجود نداشته باشد، عملا تعيين تعداد، تنوع و جهتگيري شهرکهاي خوشهپذير اقتصادي در مناطق مختلف کشور امکانپذير نخواهدبود. پس از تعيين استراتژي توسعه، ميبايست بهبود فضای کسب وکار رخ دهد و به ایجاد زیر ساختها،تامین مالی ،توانمند سازی و تنظيم و تدوين قوانين لازم جهت حمايت از انواع مختلف کسبوکارها پرداخت. همانطورکه ميدانيم مسائل و مشکلات حقوقي يکي از عمدهترين معضلات پيرامون بسياري از کسبوکارها ميباشد، بنابراين لازم است قوانيني تدوين شود که آمادهسازي محيط کسبوکار را در پي داشته باشد. علاوه بر دو مورد فوق که درواقع شروط لازم جهت نيل به هدف نهايي يعني ايجاد اشتغال از طريق تاسيس شهرکهاي خوشهپذير ميباشند، براي پيادهسازي ايده تاسيس شهرکهاي خوشهپذير اقتصادي نياز به مديران توانمند و افراد خلاق و آشنا با کسبوکارها و برخوردار از مهارتهاي لازم جهت موفقيت در آنها ميباشد. براي تحقق اين امر ميبايست فرايندي را تعريف و پيادهسازي کنيم که خروجي آن تربيت کارآفريناني با ويژگيهاي فوقالذکر باشد. در ادامه پيرامون هريک از اين سه مورد توضيحات کافی ارائه خواهدشد.
2 . 5 . 1 استراتژي توسعه
يکي از پيشنيازهاي تعيين نوع، تعداد و تنوع شهرکهاي خوشهپذير اقتصادي و فعاليتهاي آنها تبيين استراتژيهاي توسعه ميباشد. استراتژي توسعه کشور ميبايست در زمينههاي بخشي[13]، فعاليتها[14] و نيز کسبوکارها[15] کاملا واضح و مشخص باشد. براي مثال استراتژي توسعه در هريک از سه بخش اقتصادي يعني بخش دولتي، خصوصي و تعاوني مي بايست مشخص شود. همچنين اين استراتژي ميبايست جواب اين سوال را که کداميک از فعاليتها (صنعتي، کشاورزي، خدماتي، تجاري، فناوري اطلاعات و ...) و يا ترکيبي از اينها و با اتخاذ چه راهکارهايي ميبايست توسعه داده شوند مشخصکند. با مروري بر تاريخچه و روند توسعهيافتگي ساير جوامع درمييابيم که اغلب جوامع توسعهيافته و يا درحال توسعه با توجه به مزيتهاي داخلي، تمرکز خود را در امر توسعه بر روي فعاليتهاي خاصي قرار دادهاند. در ذيل مثالهايي ارائه ميشود:
· توسعهيافتگي از طريق تمرکز برروي فعاليتهاي صنعتي، مانند آلمان
· توسعهيافتگي از طريق تمرکز برروي فعاليتهاي کشاورزي، مانند نيوزلند و آرژانتين
· توسعهيافتگي از طريق تمرکز برروي فعاليتهاي خدماتي، مانند انگلستان
· توسعهيافتگي از طريق تمرکز برروي فعاليتهاي مرتبط با IT، مانند هند، تايوان، ايرلند و فنلاند
· توسعهيافتگي از طريق تمرکز برروي فعاليتهاي تجاري و بازرگاني، مانند دبي و سنگاپور
· توسعهيافتگي از طريق تمرکز برروي تکنولوژي جديد، مانند انگلستان و آمريکا
همچنين ممکن است استراتژيهاي توسعه تمرکز بر روي ترکيبي از فعاليتهاي فوق را توصيه نمايد.
در واقع وظيفه دولت، تبيين استراتژي توسعه پايدار مبتني بر مزيتهاي نسبي میباشد. مطمئنا در تبيين اين استراتژي ميبايست فرصتها و مزيتهاي بعضا منحصربفرد منطقه و ايران را نيز درنظر گرفت. از جمله مزيتهاي منطقه ميتوان به موارد زير اشارهکرد:
· بازار بزرگ و وجود بازار بکر و دستنخورده در منطقه
· وجود منابع مالي فراوان بخصوص
· وجود منابع نفت و گاز
· استراتژيک بودن منطقه
از جمله مزايا و فرصتهاي ايران ميتوان موارد زير را برشمرد:
· وجود نيروهاي فراوان تحصيلکرده و مستعد
· برخورداري از جغرافياي چند آبوهوايي
· دسترسي آسان به مواد اوليه بهعلت برخورداري از معادن غني و منابع متنوع
· برخورداري از مزيت نسبي در بسياري از صنايع مانند نفت، گاز، پتروشيمي، سيمان و ...
در زمينه توسعه کسبوکارها نيز ميبايست استراتژي توسعه مشخص نمايد که کداميک از انواع توسعه کسبوکارها مدنظر است. انواع مختلف توسعه کسبوکارها را ميتوان بصورت زیر طبقهبندی کرد:
· توسعه کسبوکارهاي کوچک و متوسط، مانند سنگاپور و تايوان
· توسعه کسبوکارهاي بزرگ، مانند ژاپن و کرهجنوبي
· توسعه کارآفريني
· توسعه متمرکز دولتي، مانند شوروي سابق، چين و هند در دهه 80-1970
· توسعه مخلوط (ترکيبي از سياستهاي توسعهاي فوق)، مانند آمريکا
فرایند اشتغالزایی از طریق سه مسیر ایجاد کسب وکار جدید،افزایش ظرفیت کسب وکارهای موجود و اتمام پروژه های نیمه تمام باید بدین گونه انجام پذیرد که ایجاد کسب وکارهای جدید براساس مزیت رقابتی منطقه ای و جغرافیایی هرمنطقه در کشور انجام پذیرد و بدین گونه نباشد که در تمام کشور مجوز راه اندازی پتروشیمی، کارخانه های خودرو سازی و ماکارونی ... داده شود بلکه با توجه به موقعیت جغرافیایی و مزیت رقابتی منطقه بحث ایجاد کسب وکار جدید،توسعه کسب وکارهای موجود و اتمام پروژه های نیمه تمام پیگیری شود. نوع کسب وکار برای ایجاد و توسعه باید براساس ماتریس کسب وکار زیر و باتوجه به شکل زیر و ماهیت منطقه و استان ،موضوع فعالیت و حوزه فعالیت میتواند انتخاب گردد.
جدول : ماتریس کسب وکار
بدست آوردن حوزه هایی که کشور در مناطق مختلف دارای مزیت رقابتی است نیاز به مطالعه و بررسی دارد اما نگارنده با توجه به تجربیات خود حوزه های زیر را برای توسعه کسب وکار و اشتغالزایی پیشنهاد مینماید:
توسعه صنایع نفت گاز و پتروشیمی
توسعه صنایع غذایی/کشاورزی
توسعه صنایع معدنی
توسعه صنایع حمل و نقل ریلی دریایی و هوایی
توسعه صنایع ساختمانی و عمرانی
توسعه صنایع مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات بویژه در حوزه خدمات و نرم افزار
توسعه صنایع گردشگری و خدمات و زیر ساختهای مرتبط
توسعه بیمه و مالی
توسعه تجارت و فعالیتهای بازرگانی
همچنین درمورد نسبت وزنی هر سه محور و اینکه چه درصدی کسب وکار جدید و از چه نوعی و یا کسب وکارهای موجودایجاد یا توسعه یابد، نیازمند مطالعه عمیق و دقیقی میباشد و با استفاده از این سه محور با ایجاد 100000 کسب وکار در هر سال و با توجه به اینکه هر کسب وکار بطور متوسط اشتغالزایی برای 10 نفر ایجاد مینماید با تدوین برنامه پنج ساله جامع میتوان به یک میلیون اشتغال در هر سال رسید.
2 . 5 . 2 بهبود فضای کسب وکار ،تنظيم قوانين و مکانیزمها برای آمادهسازي فضای کسبوکار
علاوه بر تبيين استراتژي توسعه، تنظيم قوانين و مقررات و بهعبارتي ايجاد محيط قانوني و حقوقي امن و نيز ايجاد زيرساختهاي اقتصادي لازم جهت آمادهسازي فضای کسبوکار يکي ديگر از پيشنيازهاي عملياتيکردن ايده ايجاد شهرکهاي خوشهپذير اقتصادي در استانها ميباشد.
قوانين و مقررات مطروحه در فوق ميبايست واجد ويژگيهاي مشخصي بوده و در راستاي اهداف خاصي باشند که از آن جمله ميتوان به موارد زير اشارهکرد:
· تضمين امنيت سرمايه
· احترام به مالکيت خصوصي
· کاهش ريسک سياسي مترتب بر فعاليتهاي اقتصادي
· جهتگیری در راستای ارزشهاي کسبوکار و تقويتکننده فرهنگ کسبوکار
· بسترسازي براي شکلگيري بخش خصوصي توانمند
· ايفاي نقش نظارتي و تسهيلگري توسط دولت و پرهيز از دخالت دادن دولت در مسائل تصديگري و بنگاهداري
· افزايش جذابيت کسبوکار در ايران
· حمايت از شکلگيري کسبوکارها و تسهيل اين فرايند، براي مثال ميتوان به حمايتهاي دولتي که از کارآفرينان در کشورهاي پيشرفته ميشود، اشاره داشت.
· تقویت بنیه کارآفرینی در نزد حاکمیت و سیاست گذاران
قانونگذاري فرايندي پيچيده و دشوار میباشد، مسلما تدوين قوانيني که در راستاي اهداف فوق باشد نياز به صرف وقت و دقت فراوان و بکارگيري توان کارشناسي قابل ملاحظهاي دارد، به اين منظور ميبايست موانع فضاي کسبوکار در ايران مورد مطالعه و بررسي قرار گرفته و نسبت به رفع آن اقدام شود. تحقيق و مطالعه پيرامون قوانين و مقررات در مراکز مشابه در ساير کشورها نيز در اين زمينه بسيار مفيد خواهدبود.
حاکمیت و رئیس جمهورکارآفرین :
وجود سیاستگذاران و رهبران کارآفرین در حاکمیت مانند رئیس جمهور کارآفرین ، دولت کارآفرین، تیم مدیریتی و اجرایی کارآفرین و قوه مقننه و قوه قضائیه آشنا به ادبیات کسب وکار و بنگاه داری و کارآفرینی برای توسعه کسب وکار و اشتغالزایی در کشور ضروری است و جز الزامات اشتغالزایی محسوب میگردد.
رئیس جمهور کارآفرین و دولت کارآفرین آشنا به ادبیات بنگاه داری و کسب وکار بوده و توجه به کسب وکارها و بنگاهها را از اولویتهای اصلی خود قلمداد مینماید.در دولت کارآفرین وضعیت ایجاد کسب وکارهای جدید، توسعه و رشد کسب وکار ها و نهایتا وضعیت ورشکستگی و از بین رفتن بنگاهها و کسب وکارها از حوزه های دارای اهمیت بوده و این موضوعات در سطح کلان ودارای اولویت و ضرورت توسط رئیس جمهور و دولت تلقی شده و بطور مستمر این موارد را رصد مینمایند. رئیس جمهور و دولت کارآفرین دارای ویژگی هایی است که در ادامه به آنها اشاره میگردد:
ویژگیهای رئیس جمهور کارآفرین
1-ویژگیهای شخصیتی[23]: نوآوری و خلاق
بـودن نیاز به توفیق داشتن، تحمل بالا، سخت کوشی - مخاطره پذیر بودن - جسارت و
شجاعت بالا، تحول گرا بودن - عامل تغییر بودن - رویکـــــرد به تغییر ازطریق
چارچوب شکنی به جای باور در تغییر تدریجی.
2- تجربیات و سوابق مرتبط[24]
تحصیلات آکادمیک یا
حوزه ای؛
تجربه ایجاد یا
اداره شرکتها یا سازمانهای بزرگ و متنوع؛
تجربه سیاستگذاری و
تصمیم گیری در شرایط بحرانی (اقتصادی، سیاسی، نظامی، فرهنگی)؛
تجربه مدیریتی -
سرپرستی و رهبری در دستگاههای دولتی؛
داشتن تجربه ایجاد
کسب و کار و دارابودن نگاه اقتصادی، مالی، و درک واقعی مفهوم هزینه - منفعت و اصول
اقتصاد خرد و کلان.
دارابودن تجربه
اجتماعی - فرهنگی سیاسی و درک واقع بینانه از مشکلات مردم.
3- توانایی و شایستگی[25]
- توانایی
حل مسئله؛
- تـــوانایی
و دارا بودن دید استراتژیک و چشم انداز عمیق، بصیرت بالا؛
- توانایی
بالا در تعامل بین المللی و دارابودن دیدگاه و نگاه جهانی؛
- توانایی
ارتبــــاط موثر با دیگران (تمامی ذینفع های مداخله گر در کشور)؛
- توانایی
پذیرش نقد و انتقاد؛
- توانایی
سازماندهی و رهبری، نظارت و استفاده موثر از دیگران؛
- توانایی
فضاسازی و تصویرسازی موثر برای ایفای نقش همه ایرانیان در توسعه کشور؛
- توانایی
تعامل با حوزه های قدرت رسمی و غیررسمی در کشور.
4- تجربه کشورهایی که مسیر موفقیت را سریع طی کرده اند:
تغییرات و تحولات اخیر کشورهایی از قبیل مالزی - سنگاپور - کره - ترکیه - چین و...
همه حاکی از وجود نقطه مشترک عامل اصلی تغییر[26] یعنی وجود رئیس جمهور کارآفرین در توفیق سریع کشورهای فوق
است.
به عنوان نمونه هیچ
کس در ایفای نقش
ماهاتیر محمد در
توسعه مالزی؛
تورگورت اوزال و اردوغان در توسعه ترکیه؛
دنگ شیائوپنگ در
توسعه چین؛
ژنرال لی، کیم در
توسعه کره جنوبی تردیدی نمی کند.
نقطه مشترک همه مقامات پیش گفته، باور در تغییر رادیکال[27] و چارچوب شکن به جای باور در بهبود و تغییر تدریجی بوده است. به بیان دیگر، وجود رئیس جمهور کارآفرین به عنوان عامل اصلی تغییر در این کشورها ایفای نقش می کند. و این جسارت، شجاعت و سرعت در تصمیم گیری و باور نگاه جهانی و استفاده از فرصتهای جامعه اطلاعاتی به عنوان استراتژی های جدید این کشور در گرفتن سهم بازار جهانی بوده است که این کشورها را با فضاسازی و تصویرسازی مثبت به حرکتی روبه جلو رهنمون ساخته که نتیجه آن توسعه، ایجاد اشتغال، رفاه اجتماعی بهتری نسبت به قبل بوده است.
همچنین ايجاد زيرساختهاي اقتصادي نيز يکي از عوامل اصلي و کليدي در جهت موفقيت هرچه بيشتر خوشههاي اقتصادي ميباشد. وجود زيرساختهاي حياتي و نيز پيشرفته سبب تسهيل انجام کسبوکارها و کاهش هزينههاي بنگاهها خواهدشد.
2 . 5 . 3 تربيت و توانمند سازی کارآفرينان
تربيت و توانمند سازی کارآفرينان و مديراني که ميبايست عهدهدار امور مربوط به کسبوکارهاي مختلف در شهرکهاي خوشهپذير شوند و نيز حمايت و ارائه راهنماييها و کمکهاي فکري به آنان، از اهميت فوقالعادهاي برخوردار است. اهمیت این امر بخصوص با توجه به اینکه کارآفرینان دارای ویژگیهای فردی و اجتماعی متفاوتی در مقایسه با دیگر افراد جامعه هستند، ویژگیهایی که آنان نه بصورت ذاتی بلکه در فرآیند زندگی خود کسب میکنند، کاملا واضح میباشد. براي اينکه احتمال موفقيت چنين طرحي افزايش پيداکند ميبايست افراد توانمند و صاحب صلاحيت را براي بهعهدهگيري مشاغل و مناصب طراحيشده، آموزش داد. البته پس از بعهدهگيري مناصب نيز ميبايست براي موفقيت هرچه بيشتر اين افراد در کسبوکارهاي مربوطه، راهنماييهاي مشاورهاي به آنان ارائه گردد. به اين منظور ميبايست مراکزي تاسيس شوند که وظيفه ارائه آموزشها، مهارتها و نيز کمکهاي مشاورهاي را به اينگونه افراد برعهده گيرند. اين مراکز را مراکز توسعه کارآفريني ميناميم. هدف از ايجاد چنين مراکزي عبارت است از:
· هدايت و کمک به تاسيس، بقا، رشد و توسعه شرکتهاي کوچک و متوسط
· حمايت و مشاوره به متقاضيان ايجاد کسبوکار
در عملیاتیکردن ایده تاسیس شهرکهای خوشهپذیر اقتصادی، مراکز توسعه کارآفرینی، با توجه به نقش منحصربهفرد کارآفرینان در شکلگیری موفقیتآمیز کسبوکارها، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار میباشند.
براي ايجاد و سازماندهي مراکز توسعه کارآفريني ميبايست درابتدا موارد زير مشخص گردند:
· اساسنامه
· شرح وظايف
· ساختار حقوقي
· ساختار تشکيلاتي
· ساختار مالکيتي
· استانداردها
· عمومي يا تخصصي بودن مراکز
· توزيع جغرافيايي
· خدمات ارائهشده در اين مراکز (آموزش، پژوهش، ترويج، مشاوره و ...)
استفاده از الگوهاي مشابه خارجي در ايجاد و سازماندهي چنين مراکزي ميتواند بسيار مفيد باشد.
مسائلي که در مورد دورههاي آموزشي اين مراکز وجود دارند، عبارت ميباشند از:
· نحوه شناسايي و جذب افراد (کارآفرينان آتي)
· نوع دورهها (عمومي يا تخصصي)
· دورههاي آموزشي و يا کاربردي موردنياز (محتواي آموزشها و مهارتهايي که در طول دوره ارائه ميشوند)
· اساتيد موردنياز مراکز و ويژگيهاي آنها
· چگونگي انجام ارزيابي دورهها
براي عملياتيکردن ايجاد چنين مراکزي، ميبايست ستادي جهت برنامهريزي، اجرا و کنترل فرآيندهاي مربوطه ايجاد گردد.
براي تربيت و توانمند سازی کارآفرينان، علاوه بر مراکز مشاوره توسعه کارآفريني، حمايتهاي دولتي که اغلب بهصورت حمايتهاي مالي است، نيز موردنیاز ميباشد. انواع حمايتهاي موردنياز کارآفرينان در مراحل ايجاد، تاسيس و رشد علاوه بر حمايت مالي عبارتند از:
· حمايتهاي فني و تکنولوژيک
· حمايتهاي آموزشي (فني و حرفهاي)
· حمايتهاي حقوقي
· حمايتهاي اطلاعاتي
· حمایت بازار
· حمایت فیزیکی (زمین،آب ،برق)
· مربیگری [28]
که با توجه به مدل ارائهشده، تمام اين حمايتها از کارآفرينان در اين طرح بهعمل خواهدآمد.
2 . 6 دلايل و شواهد توفيق ايده تاسيس شهرکهاي خوشهپذير اقتصادي
تاسيس شهرکهاي خوشهپذير اقتصادي مزاياي فراواني بههمراه دارد که از مهمترين آنها ميتوان به استفاده مطلوب از مزيتهاي رقابتي محلي- منطقهاي که هر استان يا بخش از آن برخوردار است اشارهکرد. علاوه بر اين بسيج امکانات موجود در راستاي تخصيص به تعداد مشخصي کسبوکار، موجبات تخصيص هدفمند منابع محدود استاني را فراهم خواهدکرد. ايجاد سينرژي در ميان فعاليتهاي مختلف، پرهيز از اضافهکاريها و اجتناب از هزينههاي غيرضروري که فعاليتهاي مختلف توليدي و خدماتي با آنها روبرو ميباشند نيز از مزاياي ديگر تاسيس شهرکهاي خوشهپذير ميباشند.
علاوه بر موارد فوق، بهرهوري بالاتر بنگاههاي اقتصادي، استفاده از تخصص ساير نهادهاي مرتبط با فعاليتهاي توليدي و خدماتي، همکاري بيشتر نهادهاي توليدي با يکديگر، تشکيل بازار نيرويکار ماهر و نيز استفاده مشترک از بسياري از منابع موجود از مزاياي ديگر تاسيس شهرکهاي خوشهپذير ميباشند.
3 افزایش ظرفیت کسبوکارهای موجود و اتمام پروژههای نیمهتمام
دو راهکار دیگر که میتواند در جهت نیل به هدف مطروحه در این مقاله مورد استفاده قرار گیرد، افزایش ظرفیت کسبوکارهای موجود و نیز اتمام پروژههای نیمهتمام میباشند. درخصوص راهکار توسعه کسبوکارهای موجود، میبایست توجه داشت که در حال حاضر بسیاری از کسبوکارهای کوچک و متوسط و یا حتی کسبوکارهای بزرگ، به دلایل مختلفی که عمدهترین آنها عدم دسترسی به منابع مالی، موانع حقوقی و قانونی، عدم بسترسازی دولت در جهت رشد و توسعه کسبوکارها و ... میباشد، امکان استفاده از پتانسیلهای رشد خود را ندارند. بنابراین، دولت میتواند با انجام اقدامات، سیاستگذاریها و نیز بسترسازیهایی که در فوق به آنها اشاره شد، موانع توسعه این کسبوکارها را برطرف نموده و بدینترتیب به افزایش ظرفیت و بزرگتر شدن اندازه این کسبوکارها و به تبع آن اشتغالزایی بیشتر کمک نماید.
درخصوص راهکار افزایش ظرفیت کسبوکارهای موجود میتوان اشاره به توسعه شرکتهای کوچک ومتوسط و شرکتهای بزرگ موجود نمود.در توسعه شرکتهای بزرگ میتوان به توسعه شرکتهای بزرگ موجود مثل گلرنگ،کاله، میهن و شرکتهای موجود در بورس مانند صنایع بزرگ خودرو، فولاد،پتروشیمی ، صنایع غذایی که دارای پتانسیل رشد و مزیت رقابتی و محصولات صادرات محورهستند اشاره نمود که میتوان با افزایش ظرفیت آنها را به هلدینگ تبدیل نمود.
در توسعه کسب وکارهای کوچک ومتوسط موجود میتوان به توسعه شرکتهای موجود در حوزه های مختلف مانند حوزه های دانش بنیان ، گردشگری،داروسازی،گیاه پزشکی ،.....اشاره نمود که دارای مزیت رقابتی هستند ودارای پتانسیل رشد و محصولات صادرات محور هستندو میتوان طرفیت آنها را افزایش داد و از ظرفیتهای بالقوه آنها استفاده کرد و با توسعه کسب وکارهای موجود اشتغالزایی بیشتری در کشور رخ دهد و مسیر سوم اتمام پروژه های نیمه تمام در کشور میباشد که میتوان با تکمیل این پروژه ها ،توسعه کشور پیگیری شده و کارخانه ها و صنایع جدیدی در کشور ایجاد گردد اتمام پروژههای نیمهتمام ، بخصوص پروژههایی که جنبه زیرساختی دارند و در راهکار اول نیز، نیاز به آنها ذکر شد، میتواند علاوه بر کمک به سایر انواع کسبوکارها، به اشتغالزایی نیز منجر گردد. درخصوص این راهکار، رعایت اولویتها بطوریکه تخصیص منابع دولت، بهصورت بهینهای انجام گیرد، از اهمیت بالایی برخوردار است.
4 نتيجهگيري
نرخ بالای بیکاری یکی از چالشهای مهم جامعه امروزی ایران میباشد و بيکاري يکي از مشکلات اساسي پيرامون اقتصاد فعلي ايران است. از طرفی وجود نیروی انسانی بالای تحصیل کرده در کشور میتواند فرصتی ارزشمند در راستای توسعه کشور در نظر گرفته شود زمانی که با سیاست گذاری مناسب و پیاده سازی راهکارهای علمی و دقیق برای اشتغالزایی و توسعه کسب وکار از این منابع انسانی استفاده نمود..در این راستا اشتغالزایی یکی از اولویتهای مهم کشور است که سیاست گذاران و بخش اجرایی کشور باید توجه ویژه ای به این مقوله نمایند. با توجه به فضای انتخابات ریاست جمهوری و با توجه به اینکه ایجاد اشتغال و حل مشکل بیکاری یکی از دغدغه های کاندیداهای محترم میباشد، این مقاله راهکارهای اشتغال،پیش نیازهای اشتغال و مکانیزمهای مرتبط را بررسی نمود.فرایند اشتغالزایی یک فرایند پیچیده و چند بعدی میباشد که عوامل متعددی بر آن اثر گذار است و دربرگیرنده پیش نیازها و الزاماتی است. برای اشتغالزایی الزاماتی وجود که دارد که باید این الزامات برآورد شوند. برای اشتغالزایی باید توسعه کارآفرینی رخ دهد و برای توسعه کارآفرینی در کشور باید توسعه انواع کسب وکار را داشته باشیم و برای توسعه انواع کسب وکار باید بستر سازی فضای مناسب برای انواع کسب وکار داشته باشیم و همچنین فرصتهای کسب وکار در کشور احصا و ایجاد شوند و برای این منظور باید استراتژی های توسعه کشور تبین گردد.همچنین از الزامات مهم اشتغالزایی در کشور وجود حاکمیت و دولت کارآفرین در کشور است. وجود سیاستگذاران و رهبران کارآفرین در حاکمیت مانند رئیس جمهور کارآفرین ، دولت کارآفرین، تیم مدیریتی و اجرایی کارآفرین و قوه مقننه و قوه قضائیه آشنا به ادبیات کسب وکار و بنگاه داری و کارآفرینی برای توسعه کسب وکار و اشتغالزایی در کشور ضروری است و جز الزامات اشتغالزایی محسوب میگردد.
رئیس جمهور کارآفرین و دولت کارآفرین آشنا به ادبیات بنگاه داری و کسب وکار بوده و توجه به کسب وکارها و بنگاهها را از اولویتهای اصلی خود قلمداد مینماید.در دولت کارآفرین وضعیت ایجاد کسب وکارهای جدید، توسعه و رشد کسب وکار ها و نهایتا وضعیت ورشکستگی و از بین رفتن بنگاهها و کسب وکارها از حوزه های دارای اهمیت بوده و این موضوعات در سطح کلان ودارای اولویت و ضرورت توسط رئیس جمهور و دولت تلقی شده و بطور مستمر این موارد را رصد مینمایند برای ایجاد اشتغال باید الزامات آن برآورد گردد.همچنین باید وضع موجود اشتغال باید مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد و با انجام مطالعاتی عمیق تصویری از وضع موجود اشتغال ایجاد گردد. شايد در مقام تئوري و نظر راهکارهاي زيادي براي حل مشکلات و معضلات اقتصادي مانند بيکاري وجود داشته باشد اما همانطورکه صاحبنظران اقتصادي اتفاق نظر دارند هرگونه راهکاري که براي مسائل کلان اقتصادي جامعه و بالاخص موضوع مهمي مانند ايجاد اشتغال ارائه شود لزوما ميبايست معطوف به ويژگيهاي محيطي باشد. يعني درصورتي راهکار ارائه شده ميتواند قابلقبول باشد که عملا بررسي فرصتها و محدوديتهاي داخلي را در خود لحاظ کرده باشد.. همچنین اين مقاله با توجه به بررسيها، مطالعات و تحقيقات انجام شده، راهکاري براي ايجاد اشتغال در کشور ارائه ميدهد. مسلما هرگونه پيشنهادي مستلزم وجود يکسري شرايط و پيشنيازها ميباشد که اين موارد نيز بدقت مورد بررسي قرار گرفته است. علاوه بر اين در مقاله سعي شده است تا جاي ممکن، راهکار ارائه شده مورد تبيين و تدقيق قرار گرفته و به سوالات مختلف پيرامون آن از جمله دلايل و شواهد توفيق اين راهکار در جهت اشتغالزايي پاسخ داده شود.
ايده تاسيس شهرکهاي خوشهپذير اقتصادي برای ایجاد کسبوکارهای جدید همراه با افزایش ظرفیت کسبوکارهای موجود و نیز اتمام پروژههای نیمهتمام دولت ميتوانند بهعنوان راهکارهایي براي مقابله با معضل بيکاري در کشور که شامل مزيتهاي جنبي فراواني نيز ميباشد، تلقيگردد. همچنين ايده تاسیس شهرکهای خوشهپذیر اقتصادی ميتواند بهعنوان راهکاري در جهت ايجاد اشتغال پايدار در بنگاههاي کوچک و متوسط که انتظار بازدهي سريع از آنان ميرود، قلمداد شود. به اين ترتيب ميتوان جريان اعطاي منابع مالی را که در گذشته اغلب به بنگاههاي بزرگ اقتصادي تخصيص مييافت به سوي بنگاههاي کوچک و متوسط تغيير داد.
با توجه به جمیع مطالب ذکرشده در مقاله، این نتيجهگيري حاصل میشود که راهکارهای سهگانه فوق ميتوانند با ایجاد یک میلیون فرصت شغلی در سال در رفع معضل بیکاری از اقتصاد کشور، موثر واقع گردند.
[1] Resource-based economy
[2] Efficiency-oriented
[3] Innovation-driven
[4] Business Acceleration
[5] Transaction Cost
[6] Joint Venture
[7] ICT: Information & Communication Technology
[8] Knowledge Creation
[9] Crowdfunding
[10] Venture capitalis
[11] Business angels
[12] Mutual funding
[13] sector
[14] activities
[15] businesses
[16] Home Business
[17] Family Business
[18] Virtual Business
[19] E-Business
[20] Rural Business
[21] SME
[22] Large Scale Business
[23] Characteristic
[24] Related Experience
[25] Competency -Capabilitly
[26] Change Agent
[27] Radical change
[28] mentorship