هر متهمی برای اجرای سناریوی سرقتش، شیوه خاص خود را دارد، هر چند در بعضی مواقع این شیوهها آنقدر تکراری و نخنماست که حتی کسانی که در کار خلاف نیستند و علاقهای هم به دنبال کردن اخبار حوادثی ندارد به این شیوه آشنا هستند، اما بعضی از آنها شیوه و شگردهای خاص و منحصربهفردی دارند که کمتر کسی از آن شیوه برای اجرای نقشه سرقت استفاده میکند.
یکی از این شگردها، معروف به شگرد فیلمهای هالیوودی است؛ آنها با الگوبرداری از فیلمهای اکشن، جنایی و پلیسی خارجیها، نقشه سرقتهایشان را اجرا میکنند.
گزارشی که میخوانید درباره پروندههایی است که متهمان مدعی هستند شگرد سرقتهایشان را از فیلمهای خارجی یاد گرفتهاند.
راهی به کانال آب
شاید یکی از سرقتهایی که سارقان آن مدعی بودند شیوه و شگرد آن را از سناریوی فیلمهای هالیودی برگرفتهاند، پرونده سرقت از 7 بانک در کشور بود. ماجرا از شامگاه هفتم اسفند 92 آغاز شد.
سارقان به روش تخریب وارد بانک استان مازندران شده و با برش دادن گاوصندوق مبلغ 366 میلیون و 900 هزار تومان را به سرقت بردند. ماموران با حضور در محل و در بررسیهای اولیه دریافتند سرقت از سوی اعضای یک باند حرفهای صورت گرفته است.
دزدان از ضلع شمالی ساختمان بانک که مشرف به یک کانال آب بود وارد شعبه شده و تمام سیستمهای امنیتی و حفاظتی بانک را قطع کرده بودند. آنها همچنین از نوع گاوصندوق و روش تخریب آن نیز مطلع بوده و با نقشه حساب شده تمام پولهای موجود در خزانه بانک را به سرقت برده بودند. دو روز پس از این سرقت بانک دیگری در بهمنشیر مورد دستبرد قرار گرفت که در این سرقت نیز دزدان شبانه با تخریب بانک از گاو صندوق آن سرقت کرده بودند.
ماموران در نخستین گام به بررسی سوابق افراد سابقهدار در این حوزه پرداختند. سرانجام با تجسسهای گسترده سرکرده این گروه که مردی 43 ساله و دارای سوابق متعدد در زمینه سرقت بخصوص سرقت بانک بود شناسایی و دستگیر شد.
در ادامه بررسیها دو همدست دیگر متهم این پرونده نیز دستگیر شدند. اعضای این گروه در بازجوییها به سرقت از 7 بانک در شهرهای مختلف ازجمله نکا، قزوین و... اعتراف کردند. متهمان در اعترافات خود عنوان کردند که شیوه سرقتهایشان را از سناریوی فیلمهای خارجی گرفتهاند. آنها بعد از دیدن فیلمهای هالیوودی تصمیم گرفته بودند با همان شیوه و شگرد سرقتهایشان را ادامه دهند.
سرقت در روز تولد
ظهر 23 مهر 92 فردی با مرکز فوریتهای پلیسی 110 تماس گرفت و مدعی شد در طبقه پایین خانهاش صدای چکش میآید و احتمال میدهد با توجه به این که در نزدیکی این خانه یک طلافروشی قرار دارد افرادی قصد دستبرد به این مغازه را دارند.
در ادامه، تیمی از ماموران کلانتری هفتچنار راهی محل حادثه شده و پس از ورود به خانه مورد نظر با پسر جوانی روبهرو شدند که با چکش در حال حفر تونلی بود. پسر تبهکار با مشاهده ماموران اقدام به فرار کرد، اما خیلی زود
به دام افتاد.
در بازرسی محل، کارآگاهان دریافتند متهم با حفر تونلی به طول یک متر قصد دستبرد به مغازه طلافروشی را داشته که با تیزهوشی همسایه نقشه او نقش برآب شده است. متهم این پرونده در تحقیقات گفت: «امروز تولد 22 سالگیام است و میخواستم در این روز با دستبرد به طلافروشی کار بزرگی انجام دهم. من در فیلمهای اکشن و پلیسی دیده بودم که سارقان چطور با حفر تونل دست به سرقت طلافروشی میزنند و با این تصور و با شیوه آنان نقشه سرقت را اجرا کردم.»
ساخت تونل
«110 بفرمایید!» مرد جوان در پاسخ اپراتور بلافاصله گفت: «سرقت شده است! از مغازه کنار مغازهام که یک طلافروشی است سرقت شد.» با اعلام خبر سرقت از طلافروشی، بلافاصله اکیپی از ماموران پلیس کمیجان در استان مرکزی وارد محل و با مغازه طلافروشیای مواجه شدند که در ورودی آن قفل بود، اما دیوار آن سوراخ شده بود.
در تحقیقات مشخص شد مغازه طلافروشی چند روز تعطیل بوده و دزدان شبانه و در فرصتی مناسب با تخریب دیوار پشت مغازه اقدام به سرقت کردهاند. پس از گذشت شش روز از وقوع سرقت، کارآگاهان موفق شدند در تحقیقاتی ویژه دو جوان را در مخفیگاهشان دستگیر کنند.
متهمان در تحقیقات به سرقت اعتراف کرده و گفتند: شبانه از خانهای که کسی در آن زندگی نمیکرد با حفر سوراخی در پشت مغازه و بعد ازکارانداختن سیستمهای مراقبتی، گاوصندوق را تخریب و اقدام به سرقت طلاها کردیم و شگرد این سرقت را از فیلمهای اکشن و پلیسی برداشتیم.
سرقت 7 میلیاردی
این سرقت بیسابقه ساعت 5 و 14 دقیقه صبح شنبه، چهاردهم بهمن 91 اتفاق افتاد و ساکنان یکی از خیابانهای شهر کرمان با پلیس و آتشنشانی تماس گرفته و خبر از آتشسوزی در ساختمان سه طبقه پزشکان دادند.
دقایقی بعد از این تماس آتشنشانان در محل حاضر شدند و عملیات اطفای حریق را آغاز کردند. بررسیها حکایت از این داشت که آتش در آزمایشگاهی در طبقه همکف ساختمان رخ داده است. آنها بعد از مهار حریق، متوجه ابزارآلات جوشکاری، برش و تخریب دیوار در آنجا شدند.
در قسمتی از دیوار آزمایشگاه، حفرهای به قطر 35 سانتیمتر دیده میشد که ظاهرا به جواهرفروشی پشت ساختمان میرسید. ماجرا مرموز به نظر میرسید و به همین دلیل تیمی از مأموران وارد صحنه آتشسوزی شدند. تحقیقات نشان داد مغازه جواهرفروشی در طبقه همکف ساختمان مجاور است و هدف دستبرد دزدان قرار گرفته است. همه چیز از یک نقشه حسابشده حکایت داشت.
کارآگاهان که خود را در برابر یک باند سازمانیافته و حرفهای میدیدند تحقیقات گستردهای را برای شناسایی دزدان شروع کردند. این تحقیقات بعد از یکسال نتیجه داد و سرانجام سردسته باند و همدستانش دستگیر شدند.
پس از دستگیری اعضای این باند مشخص شد آنها نهتنها سابقهدار نیستند بلکه تحصیلکرده بوده و مشاغل خوبی نیز داشتهاند. سرکرده باند در بازجوییها گفت: مدتی قبل به آزمایشگاه رفتم و خیلی اتفاقی متوجه شدم که آزمایشگاه در کنار طلافروشی قرار دارد. مدتی از این ماجرا گذشت تا این که یک شب در خانه نشسته بودم و فیلم هالیوودی تماشا میکردم. فیلم پلیسی بود و در آن دزدان با تخریب دیوار به یک طلافروشی دستبرد زده بودند. همان موقع یاد جواهرفروشی افتادم که دیوار به دیوار آزمایشگاه بود. به ذهنم رسید که با همین شیوه دست به سرقت بزنم. بعد از آن نیز با همدستی همسرم و یکی از دوستانم نقشه سرقت را اجرا کردیم. شب حادثه، شروع کردیم به تخریب دیوار. چون لولههای آب از داخل دیوار عبور میکرد باید کارمان را با دقت انجام میدادیم تا اتفاقی پیش نیاید. قطر دیوار زیاد بود و عملیات تخریب تا نخستین دقایق شنبه طول کشید. حدود 30 ساعت کار کردیم تا موفق شدیم به گاوصندوق برسیم و با برشدادن آن جواهرات میلیاردی را سرقت کنیم.
متهم ادامه داد: بعد از سرقت نیز، برای اینکه آثار جرم را از بین ببریم مقداری بنزین در آزمایشگاه ریختیم و آنجا را آتش زدیم. بعد از دزدی، همراه همسرم راهی چند طلافروشی در کرمان و استانهای همجوار شدیم و جواهرات را فروختیم و با پول آن یک باغ، آپارتمان لوکس، ویلا و دو خودروی مدل بالا خریدیم.