در این گزارش، به بیان برخی نکات مهم درباره هبه و شرایط کلی آن پرداخته شده است. هبه، در لغت به معنای بخشیدن ـ دادن چیزی به کسی بدون عوض است. بر اساس ماده 795 قانون مدنی، هبه عقدی است که به موجب آن، یک نفر مالی را به رایگان به شخص دیگری تملیک میکند؛ به عبارت دیگر، وی مال خود را مجانی به ملکیت دیگری درمیآورد.
به گزارش «تابناک»؛ در این عقد سه طرف وجود دارد: واهب، متهب و عین موهوبه؛ واهب کسی است که مالش را تملیک میکند، متهب کسی است که مال به ملکیت او درمیآید و عین موهوبه هم مالی است که مورد هبه واقع میشود.
طبق قانون، عقد هبه واقع نمیشود، مگر با قبول متهب و قبض او. با توجه به اين تعريف، مادامي كه متهب مال را قبض (دريافت) نكرده باشد، عقد هبه منعقد نشده است؛ بنابراين، رجوع هم موضوعيت نمییابد و واهب میتواند هر زمان كه بخواهد آن مال را پس بگيرد.
اگر عقد هبه منعقد و عين موهوبه هم قبض شده باشد، واهب در صورتي میتواند از عقد رجوع كند و مال موهوبه را پس بگيرد كه دو شرط محقق شده باشد:
حق رجوع واهب از بين نرفته باشد. شرط اول كه روشن است؛ چنانچه عين مال از بين رفته باشد؛ ديگر امكان رجوع وجود نخواهد داشت.
هبه نامههای رسمی چه مزیتی نسبت به هبه نامههای عادی دارد؟
هبههای با سند رسمی (هبهنامههاي رسمي) داراي يك مزيت به خصوص هستند؛ مزيتي كه تنها مختص به آنهاست و در دیگر انواع هبهها يافت نمیشود. در مورد هبهنامههاي رسمي امکان انکار و تردید وجود ندارد؛ بنابراین هیچ یک از خواهان و خوانده نمیتواند مدعی شود که در صحت و اصالت سند مزبور مردد است، چون این ادعا از نظر قانونی پذیرفتنی نیست.
اما در مورد هبهنامههاي غیر رسمی یا عادی ادعای انکار و تردید مسموع خواهد بود و با طرح هر یک از دو ادعاي انكار يا ترديد دادگاه موظف میشود تا بدون تعلل سند را بررسی کند و بعد از دقت فراوان در مورد اعتبار آن حكم كند.
آیا استرداد هدیه بعد از هبه امکان پذیر است؟
عقد هبه دارای یک ویژگی منحصر به فرد است؛ ویژگی که آن را از عقود دیگر متمایز میکند و آن، قابلیت پس گرفتن مال هدیه داده شده است؛ به این صورت که فردی که به شما هدیهای داده است ميتواند هر زمان كه بخواهد آن را پس بگيرد، حتی اگر آن مال در اختیار شما قرار گرفته باشد. به این قابلیت، رجوع از هبه گفته میشود. البته کار به این آسانی هم نیست، چون برای رجوع لازم است دو شرط فراهم باشد؛
مال مورد هدیه موجود باشد.
حق رجوع واهب از بين نرفته باشد.
شرط اول كه روشن است؛ اگر عين مال از بين رفته باشد، ديگر امكان رجوع وجود نخواهد داشت. اما در باره شرط دوم قانونگذار می گوید، واهب در چهار صورت حق رجوع ندارد:
در صورتي كه هدیهگیرنده پدر، مادر يا فرزند واهب باشد.
در صورتي كه گیرنده در برابر هدیهای که دریافت کرده به واهب مالی داده یا برای او کاری انجام داده باشد، زیرا واهب میتواند شرط کند که متهب در برابر هبه به او مالی واگذار کند یا عملی را که مباح است برای او انجام دهد؛ مثلا به مدت دو سال از خانه مسکونیاش مراقبت و آن را نظافت کند.
در صورتي كه گیرنده مال هدیه شده را به شخص دیگری منتقل کرده باشد مانند اینکه مال را به او فروخته باشد.
در صورتي كه در مال موهوبه تغييري به وجود آمده باشد مانند اینکه مال مورد هبه یک شمش طلا بوده که تبدیل به گردنبند طلا شده است.
رجوع در هبه یا با گفتار صورت میگیرد و یا با رفتار. رجوع با گفتار مانند این است که واهب بگوید از هبهام برگشتم. رجوع در رفتار هم که گاه اتفاق میافتد مانند گرفتن مال از دست متهب. اصولا رجوع خصوصیت جداییناپذیر عقد هبه است تا آنجا که حتی نمیتوان شرط کرد واهب حق رجوع از هبه را نداشته باشد.
بنابراین شاید یک شخص نتواند برای همیشه مالک مالی باشد که هدیه گرفته است. در این میان باید خاطرنشان کرد، پس از فوت کسی که هدیه داده یا کسی که هدیه را دریافت کرده است دیگر تحت هیچ شرایطی رجوع از هبه ممکن نیست.
زني که مهر خود را به همسرش هبه کرده است امکان رجوع به مهر را خواهد داشت؟
آيا زني كه مهر خود را به همسرش هبه كرده است، میتواند از هبه خود رجوع و مهر خود را به صورت مجدد مطالبه كند يا خير؟ لازم است تا سه حالت را از یکدیگر تفکیک كنیم. حالاتی که پيرامون موضوع مهر مطرح میشوند و به دلیل شباهت در ظاهر در بسیاری از اوقات از سوی مردم مورد اشتباه قرار میگیرند.
حالت اول زمانی است که زوجه در خصوص مهریه، ما فیالذمه زوج را ابراء میکند. به این بیان که میگوید از نظر من تو دیگر تکلیفی برای پرداخت مهریه نخواهي داشت؛ این بیان باعث میشود تا تکلیف شوهر در ادای مهر به طور کلی ساقط شود.
حالت دوم زمانی است که زوجه در قبال طلاق، مهریه خود را به شوهر بذل میکند. بذل مهر در طلاقهای خلع و مبارات انجام میشود، به این صورت که زن با پرداخت مالی به شوهر، از او میخواهد كه طلاقش دهد. اگر زن در ایام عده طلاق از بذل خود رجوع کند، طلاق ملغي و کانلمیکن خواهد شد.
حالت سوم زمانی است که زوجه مهریه خود را به زوج هبه میکند. به این بیان که میگوید من مهر خود را به تو بخشیدم؛ در این حالت است که همانند ساير اشكال هبه، تکلیف شوهر در پرداخت مهريه به طور کلی از بین نمیرود، چون زن میتواند تحت شرایطی از هبه مزبور رجوع و مهر خود را مطالبه كند.
برای رجوع از هبه چگونه باید طرح دعوا کرد؟
براي رجوع از هبه و پس گرفتن مال موهوبه از شما، واهب باید به دادگاه حقوقي که منزلتان در حوزه آن قرار گرفته است، مراجعه و دادخواست ارائه کند.
دادخواست فرمی است که برای شروع رسیدگی در دادگاه ارائه آن ضروری است. در این فرم چاپی اطلاعاتی از آغازکننده دعوا یا خواهان خواسته شده است. از جمله این اطلاعات مشخصات و محل اقامت خواهان یا واهب، مشخصات و محل اقامت خوانده یا گیرنده هبه و ذکر خواسته یا همان رجوع از هبه و استرداد مال موهوبه است.
به علاوه لازم است، واهب هزینه دادرسی هم پرداخت کند. این هزینه در دعوای رجوع با توجه به قیمت مال موهوبه محاسبه و دریافت میشود؛ به این صورت که به ازای یک میلیون اول قیمت، 5/1 درصد و به ازای مازاد آن یک میلیون، 2 درصد هزینه دادرسی محاسبه و دریافت خواهد شد.
پس از این اقدامات، دادگاه کار خود را شروع و پرونده به جریان میافتد. در دادگاه يكي از اين دو صورت وجود دارد: نخست اينکه هبه ثبت شده و داراي سند رسمي است که در اين حالت واهب بدون اينکه لازم باشد هبه را به اثبات برساند و درخواست رجوع خود را طرح ميکند.
ديگر آنکه هبه به صورت رسمي به ثبت نرسيده باشد (هبهنامه عادي يا هبه شفاهي) در اين حالت واهب باید در دادگاه وقوع عقد هبه را اثبات سپس اعلام کند که ميخواهد از عقد رجوع کند و مالش را از شما پس بگیرد.
به هر حال در هر دوی این صورتها واهب موظف است ثابت کند که شرایط رجوع فراهم بوده و او از حق رجوع برخوردار است.
صدور رای پایان کار نیست
با اعلام پایان یا ختم رسیدگی از سوی دادگاه، قاضی در صورت امکان در همان جلسه رأی صادر میکند و در غیر این صورت، همان طور که معمول است، حداکثر تا یک هفته از زمان اعلام ختم دادرسی رأی را صادر میکند.
پس از صدور رأی و ابلاغ آن به طرفین دعوا به وسیله مأموران دادگاه، نوبت به تجدیدنظرخواهی میرسد. منظور از تجدیدنظرخواهی همان رسیدگی مجدد به دعوای رسیدگی شده که از سوی دادگاهی با درجه بالاتر صورت میگیرد.
در دعوای رجوع از هبه با توجه به قیمت مال موهوبه که در دادخواست نوشته شده است، مشخص میشود که آیا امکان تجدیدنظرخواهی وجود دارد یا خیر. در صورتی که قیمت بیش از سه میلیون ريال باشد هریک از دو طرف، در صورتی که حکم علیه او صادر شده باشد؛ میتواند درخواست تجدیدنظر خواهی کند.
بنابراین از تاریخ ابلاغ رأی تا 20 روز در صورت اقامت در ایران یا تا دو ماه در صورت اقامت در خارج از کشور فرصت است تا با مراجعه به یکی از دو دادگاه محل صدور رأی یا دادگاه تجدیدنظر استان محل سکونت خود به عنوان خوانده درخواست تجدیدنظرخواهی کرد.
در صورتی که قیمت مال بیش از سه میلیون ريال نباشد یا اینکه بیش از این مقدار باشد اما در مهلت 20 روزه برای تجدیدنظر اقدام نشود حکم قطعی و اجرا و مال موهوبه پس گرفته میشود؛ همین طور است زمانی که با تجدیدنظرخواهی از رای، دعوا مورد رسیدگی مجدد قرار بگیرد.