انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری 29 اردیبهشت ماه برگزار شد و با پیروزی «حسن روحانی» بر سه رقیب دیگرش از جمله نزدیک ترین رقیبش یعنی «سید ابراهیم رئیسی» به پایان رسید، اما همچنان بررسی و ارزیابی دلایلی این پیروزی دردستورکار صاحب نظران و تحلیلگران قرار دارد.
به گزارش «تابناک»؛ دلایل افزایش آمار مشارکت مردم پای صندوقهای رأی، چرایی اقبال مردم به «حسن روحانی» و توجه به شعارهای اقتصادی، مدنی و سیاسی او دراین دوره از انتخابات، چرایی ناکامی اصولگرایان دربازپس گیری کرسی ریاست جمهوری از روحانی و حامیان اصلاح طلب و اعتدالگرایش و...عناوین مختلفی است که هر روز از سوی رسانه ها، صاحبنظران و تحلیلگران سیاسی مورد توجه قرار می گیرد.
از جمله موضوعاتی که همچنان محل بررسی است، سهم آرای استانی هر یک از دو کاندیدای شاخص این میدان است. اینکه چرا اقبال به «حسن روحانی» و «سید ابراهیم رئیسی» در استانهای کشور متفاوت بوده، موضوعی است که در این گزارش به آن پرداخته ایم.
بر پایه آمارهای منتشره از میزان مشارکت و آرای به صندوق ریخته شده در سراسر کشور، مردم استان سیستان و بلوچستان با ۷۳.۰۲ درصد بیشترین رأی را به روحانی و مردم خراسان رضوی هم با ۵۶.۰۲ درصد آراء، بیشتر از سایراستانها به رئیسی رأی داده اند.
نسبت آرای دو رقیب اصلی کارزار انتخاباتی که گذشت، همچنان قابل تأمل و توجه است. مثلا اینکه در تهران «حسن روحانی» سه برابر «ابراهیم رئیسی» رأی دارد و می توان گفت که تهرانیها بیشترین فاصله عددی ما بین روحانی و رئیسی را ایجاد کرده اند. هرچند بر اساس آمارها، تفاوت آرا در سیستان و بلوچستان و کردستان که بخشی از ترکیب رأی آنان، آراء اهل تسنن است، بیشترین فاصله بین دو رقیب به شمار می رود و آرای رئیسی در این دو استان کمتر از 25 درصد اعلام شده است.
با این مقدمه می توان این نتیجه را گرفت که به رغم توجه این دو استان (سیستان و بلوچستان و کرستان) به روحانی، او در پایتخت و در پر جمعیت ترین استان سنی نشین کشور بیشترین آرا را به دست آورده و «سید ابراهیم رئیسی» هم حداقل آرای ممکن را این نقاط کسب کرده است.
بر اساس آمار منتشر شده، همچنین اقبال به «حسن روحانی» در مراکز استان ها و شهرهای پرجمعیت بیش از 60 درصد گزارش شده و شانس رئیسی در این مراکز و شهرها کمتر از سی درصد یعنی نصف روحانی بوده است.
با وجود تفاوت آرای روحانی و رئیسی در بسیاری از شهرهای بزرگ، اما شیخ خراسانی در 8 استان کشور توانسته گوی رقابت را از شیخ دیپلمات برباید و اتفاقا آرای قبل توجهی را هم به دست آورد. «سید ابراهیم رئیسی» در 3 استان خراسان شمالی، خراسان رضوی و خراسان جنوبی که زادگاه و محلی که بیشترین فعالیت را در آن داشته بیشترین رأی را کسب کرده و علاوه بر آن در استان های همدان، زنجان، مرکزی، قم و سمنان بیشتر از «حسن روحانی» رأی آورده است.
همان طور که انتظار میرفت، رئیسی در استانهای خراسان شمالی، رضوی و جنوبی پیروز شد. البته فاصله او با «حسن روحانی» تنها در خراسان جنوبی زیاد بوده است؛ جایی که با ۶۴ درصد، بیشترین رأی را آورده است. قم هم یکی دیگر از استانهایی است که با ۵۵ درصد رأی دهندگانش ابراهیم رئیسی را انتخاب کردهاند. البته در خراسان رضوی هم از مجموع آرای صحیح یک میلیون و ۸۸۵ هزار و ۸۳۸ رای به حجت الاسلام رئیسی و یک میلیون و ۴۲۲ هزار و ۱۱۰ رای به حجت الاسلام روحانی رأی داده اند.
ترکیب آراء «سید ابراهیم رئیسی» نشان می دهد که او با تأکید بر شعارهایی همچون دفاع ارزش های اسلامی و رفع فقر و کاهش شکاف طبقاتی توانسته در استانی هایی که وجه مذهبی تر بیشتری دارند، (مثل مشهد به عنوان بزرگترین کلان شهر مذهبی دنیا و قم به عنوان دومین پایتخت اهل بیت(ع) در ایران) موفق تر عمل کند و از روحانی پیشی بگیرد.
بر اساس همین باورهاست که عدم طرح ارزش های دینی، یکی دیگر از عللی است که ناظران اصولگرا در توجیه شکست اردوگاه خود بیان کرده اند. آنها می گویند که پایگاه اجتماعی اصولگرایان را بخش مذهبی جامعه ایران تشکیل می دهد؛ اما هر دو نامزد این جبهه از تأکید موثر بر ارزش های مذهبی در کارزار انتخاباتی خود سر باز زدند، این امر باعث شد که آرای بخشی از مذهبی و سنت گرای جامعه را از دست بدهند.
در همین رابطه، بعضی از ناظران اصولگرا ملاقات رئیسی با تتلو از خوانندگان زیر زمینی را استراتژی اشتباهی دانستند. از نظر آنان اگر این ملاقات از سوی روحانی و یا هر کاندیدای دیگر اصلاح طلب صورت می گرفت، نه تنها واکنش منفی در میان حامیان جریان مزبور ایجاد نمی کرد، بلکه چه بسا از آن استقبال هم می شد. اما بخش سنتی جامعه که مخالف برگزاری کنسرت های دارای مجوز است نمی توانست این حرکت را هضم کند.
به هر روی اختلاف آمار رأیدهندگان به روحانی و رئیسی در قریب به اتفاق مراکز استان ها و شهر های پر جمعیت که محل اجتماع طبقه متوسط شهری هستند معنادار است. به ویژه اینکه استان هایی چون خوزستان و کرمانشاه و بیشتر استان های نوار مرزی غرب کشور به دلیل مشکلات محیط زیستی و ریزگردهایی که با آنها درگیر بودند نیز به روحانی رأی قابل توجهی داده اند و همین توجه آنها مؤید این است که رئیسی در استان هایی رای بیشتری به دست آورد که خاستگاه مذهبی دارند.
به زعم صاحب نظران اینکه علی رغم اوضاع بد اقتصادی و بی توجهی روحانی به وعده های اقتصادی (شعارانتخاباتی او آزادی، امنیت، و پیشرفت)، در مقابل وعده ها و برنامه های اقتصادی رئیسی که عمدتا برای قشر مستضعف و محروم جامعه نیز برنامه ریزی شده بود، روحانی به پیروزی رسید نشان می دهد که اثر طبقه متوسط از طبقه کم درآمد در جامعه ایران بیشتر است و نقش تعیین کننده تری در انتخابات دارند.
البته رأی معنادار رئیسی در انتخابات دوازدهم و همچنین شکست روحانی در مقابل او حداقل در 8 استان نشان می دهد که حداقل بخش اعظمی از رأی دهندگان به رقیب اصلی روحانی، از عملکرد دولت تدبیر و امید به ویژه در حوزه اقتصادی و رسیدگی به اقشار کم درآمد، محروم و مستضعف راضی نیستند و قطعا دولت دوازدهم باید همت خود را بر رفع مشکلات این بخش از جامعه بگمارد.
مسأله وقتی جدی تر می شود که در بررسی آرا، تفاوت آرای روحانی و رئیسی را در مناطق کمتر برخوردار و استان های محروم تر ملاحظه می کنیم، این مسأله نشان می دهد که دولت باید تلاش مضاعفی در چهار ساله دوم برای رفع مشکلات قشرهای کم درآمد انجام دهد و با توجه به اینکه 4 سال آخر دولت داری روحانی سپری می شود، او بدون در نظر داشتن اهداف انتخاباتی و به صرف رفع مشکلات اقدامات جدی در زمینه محرومیت زدایی و رفع مشکلات اقشار آسیب پذیر انجام بدهد.
در نهایت اینکه انتخابات ریاست جمهوری به پایان رسید و روحانی با بیش از 23 میلیون رأی رئیس جمهور ماند. حال بسیاری از مردم چه آنان که به دولت تدبیر و ادامه حضور روحانی در مسند ریاست جمهوری رأی داده اند و چه آن هایی که در مقابل او و به رقیب انتخاباتی رئیس دولت یازدهم و منتخب مردم برای دولت دوازدهم رأی داده اند، همه مطالبات خود را از دولت مستقر که دیگر دولت همه مردم ایران نامیده می شود، دارند و انتظار از دولت هم این است که مثل همین ماه های پایانی و نه به صرف در پیش بودن انتخابات برای رفع مشکلات مردم و حل معضلات کشور تلاش کند.
حالا دولت دوازدهم وظیفه دشوارتری دارد و موظف است مطالبات مردم را به خوبی مورد توجه قرار دهد و پیامهای این مشارکت بالا و رأی افزایش یافته نسبت به سال 92 را با اجرای مطالبات مورد نظر مردم محقق سازد؛ موضوعی که از 29 اردیبهشت به بعد و با پایان رقابت های انتخابات ریاست جمهوری زیر ذره بین مردم و رسانه ها قرار گرفته است.