بعد از تجمعهای پیاپی سپردهگذاران موسسات مالی غیرمجاز مقابل ساختمان بانک مرکزی در میرداماد، حال نوبت به تالار حافظ است تا شاهد سهامدارانی باشد که باید تاوان سوءمدیریت مدیران متخلف را بدهند.
به گزارش خبرنگار مهر، تالار بورس هنوز هم هیجانی است؛ بازاری که اگرچه قرار است نقش بزرگی در تامین مالی کشور داشته باشد، اما گویا هنوز هم عدهای هستند که نمیخواهند این بازار آرامش داشته باشد. هر چه باشد، رقابت و شفافیت موضوعی است که خوشایند خیلیها نیست و البته، هستند مدیرانی که تخلفات و سوءمدیریتهای خود را به گردن سهامداران میاندازند.
اکنون بورس ایران آرام آرام به دوران بلوغش نزدیک میشود؛ ابزارهای مالی جدید را رونمایی میکند و تلاش دارد تا بتواند خود را گام به گام به پیش برد؛ اما آرامش حتما باید همراه این بازار باشد تا بتوان از آن به بهترین شکل بهره برد. اما گویا بعد از تجمعهای پیاپی سپردهگذاران موسسات مالی غیرمجاز در مقابل ساختمان بانک مرکزی در میرداماد، حال نوبت به تالار بورس در خیابان حافظ رسیده که شاهد سهامدارانی باشد که باید تاوان سوءمدیریت مدیران متخلف را بدهند.
واقعیت آن است که بازار سهام، یک بازار رقابتی است که در آن، همه شرکتهایی که حضور مییابند باید شفاف باشند و اطلاعات مورد نیاز سهامداران را هم اعلام کنند تا بلکه ذینفعانشان قانع شوند که این مجموعههای بورسی، شرایطی به مراتب بهتر از آن دارند که سهامدار، پول خود را از این سهم بیرون کشیده و وارد سهم دیگری کند.
البته این اولین باری نبود که صدای ۷۰ تا ۸۰ نفر از سهامداران شرکت کنتورسازی شنیده میشد. ۲۶ فروردین ماه امسال، آنها بار سومشان بود که در اولین روز نمایشگاه بورس، بانک و بیمه گردهم در غرفه سازمان بورس جمع شدند و خواستند تا به حقشان رسیدگی شود، همان حقی که اکنون ضایع شده و مال و منالشان را دود هوا کرده است. البته کمی قبلتر، در آذرماه و بهمن ۹۵ هم آنها جلوی سازمان بورس جمع شده بودند و شعارشان هم اعتراض به مدیران شرکت و سازمان بورس بود؛ چراکه سهامداران این مجموعه معتقدند سازمان بورس در زمان ریاست قبلیاش، در بازگشایی نماد این شرکت اشتباه کرده است؛ حال آنها میخواهند تا رئیس جدید کمکشان کند.
صدایی که روز گذشته در تالار بورس شنیده شد و تلاش شد تا مسئولان سازمان بورس را به واکنش وا دارد، فریاد کمک خواهی بود که طرح خواستهشان کمی با لحن تند، شعار و فریاد البته همراه شد. اکنون یک مقام مسئول در سازمان بورس و اوراق بهادار میگوید که مدیران سازمان بورس هم، از آن شرکت خاص شکایت کردهاند و مدیرعامل را با قرار وثیقه ۵۰۰ میلیارد تومانی به اوین فرستادهاند.
حالا ۱۰ ماه از بسته بودن نماد کنتورسازی ایران میگذرد. پرونده در مراجع قضایی در حال طی مراحل قانونی است و سهامدارانی که با خون دل پول درآورده بودند، منتظرتر از همیشه؛ در این میان اگرچه اعتراض دیروز سهامداران این شرکت، صدایی بلند داشت، اما صحنههای بدی هم خلق کرد؛ از ورود تعدادی از سهامداران به رینگ معاملاتی گرفته تا درگیری با نیروهای حفاظتی بورس که نکته منفی این اعتراض به شمار میرفت. همین هم البته بهانه خوبی برای برخیهایی فراهم کند تا حال و هوای بورس را ابری و طوفانی جلوه دهند.
ورود برخی از سهامداران عصبانی شرکت کنتور سازی به رینگ معاملات و بر هم زدن نظم و در گیری با نیروهای حفاظتی تالار بورس، نکته منفی حرکت اعتراضی دیروز بود؛ حرکت مجرمانه ای که اگر باب شود، سنگ روی سنگ بند نمی ماند و هر اعتراضی را به بی قانونی منجر میکند؛ البته این وظیفه دستگاههای حاکمیتی از جمله وزارت امور اقتصادی و دارایی است که تکلیف سهامداران کنتورسازی را مشخص کنند و توجهی هم به بازار سرمایه داشته باشد؛ بازاری که میتواند برای تولید و اشتغال کشور بسیار موثر باشد.
در این میان کارشناسان معتقدند که در جریان رسیدگی به چنین پروندههایی، این مدیران متخلف هستند که باید جریمه شوند نه سهامداران؛ چراکه جریمه سهامدار باعث بالا و پایین شدن ارزش داراییاش می شود و از همه مهمتر اینکه قفل کردن سرمایه مردم به بهانه تخلف مدیران یک شرکت یا اوضاع وخیم واحدهای تولیدی، دردی دوا نمیکند. اینجاست که دولت باید ورود کند. در این شرایط دولت میتواند با اندک حمایتی به چرخیدن چرخهای این واحدهای تولیدی کمک کند. موضوعی که اگر انجام شود، هم به سود تولید است و هم هوای سهامدارانی را دارد که به جای سوداگری در کوچه پس کوچههای ارز و دلار به تالار شیشهای اعتماد کرده است.
این در حالی است که در همین چند ساعتی که اوضاع در بازار سرمایه متشنج بود، برخیها هم بر طبل خرابی حال بورس و بازار سرمایه کوبیدند و اعتراض سهامداران یک شرکت را، اعتراض همه سهامداران به حال خراب بورس تفسیر کردند؛ در حالیکه به نظر می رسد بازار سرمایه بازیگرانی دارد و ذینفعانی. اعتراض حق مسلم اهالی این بازار است. بازاری که بازیگرانش، داراییشان را در آن به کار گرفتهاند.
اینجا در بورس ایران اکثراً میدانند که مشکلشان در سودهای بالای بانکی، نچرخیدن چرخهای اقتصاد و زمین خوردن کسب و کار بنگاهها است. سود بانکی این روزها خیلی ها را وسوسه کرده تا پول بی درد سر دربیاورند و تن به کاری ندهند. آش نرخ سود آنقدر شور است که صدای معاون اول و وزیر اقتصاد را هم درآورده است؛ البته برخی سختگیریهای بانک مرکزی بر سر صورتهای مالی بانکها نیز مشکلاتی را ایجاد کرده و زمینه ساز دردسرهای زیادی ایجاد کرده است که آن هم اعتراضاتی را در پی داشته و صدای سهامداران را درآورده است.
اما موضوع هر چه که باشد، ممکن است سهامداران دیگر را هم به تحریک وادارد، اما نباید به این امر دامن زد که بازار سرمایه ایران مشکلات زیادی دارد، بلکه اگر می خواهیم پای سرمایه گذاران خارجی هم به بازار بورس ایران باز شود، علاوه بر اینکه باید اوضاع را مدیریت کردف باید شرایطی را هم فراهم نمود که سهامداران به پای سوءمدیریتها نسوزند. حال بورس خوب میشود اگر علاقه به تولید بیشتر شود و راه کسب و کار هموارتر از قبل. موضوعی که عزم دولت را در حمایت از بازار سرمایه طلب میکند.