چرا ساز دانشگاه و صنعت با هم کوک نیستند؟

دانشگاه‌ها مکان‌هایی هستند که باسوادترین و تواناترین افراد جامعه را می‌توان در آنجا یافت. صنایع، چرخ اقتصاد و سازندگی را می‌چرخانند. ریشه پیشرفت‌های کشورهای توسعه‌یافته، ارتباط دو نهاد دانشگاه و صنعت بوده است. دانشگاه به‌عنوان محلی برای تولید اندیشه و صنعت به‌عنوان محلی برای ساخت‌وساز و تولید محصول؛ اما در ایران چنین اتفاقی نیفتاده است. ارتباط چندانی بین دانشگاه و صنعت وجود ندارد و این مسئله هم به دانشگاه‌ها و هم به صنایع آسیب زده است. در این مقاله می‌خواهیم ببینیم چرا ارتباط دانشگاه و صنعت در ایران برقرار نیست و چه راه‌حل‌هایی برای این مسئله وجود دارد.
کد خبر: ۷۳۳۷۰۳
|
۰۴ مهر ۱۳۹۶ - ۱۷:۳۲ 26 September 2017
|
10249 بازدید
|
۱
چاپ مقاله در مجلات معتبر، در همه دانشگاه‌های جهان به‌عنوان یک فاکتور مهم برای ارتقا اساتید شناخته می‌شود؛ اما این مسئله مسخ شده است. چاپ مقاله و انتشار آن، در ابتدا به‌عنوان روشی برای ارائه گزارش کار بود. اگر شما استاد دانشگاه یا پژوهشگر علمی بودید، با چاپ و انتشار مقاله‌، یافته‌ها و نتایج خود را با دیگر پژوهشگران جهان به اشتراک می‌گذاشتید. از این طریق، هم کار علمی شما به نامتان ثبت می‌شد و هم دیگران به‌جای تمرکز روی آن، روی موضوع دیگری کار می‌کردند. از سویی، همین مقالات به افرادی که در حوزه مشابه فعالیت می‌کردند، کمک می‌کرد. آن‌ها از نتایج و روش‌های شما برای پیش برد کار خود استفاده می‌کردند و بدین طریق چرخ علم هر چه سریع‌تر به پیش می‌رفت. چاپ مقاله یک ابزار توزیع دانش در جهان بود.

 
 
به گزارش تجارت نیوز، اما قصه به اینجا ختم نمی‌شود. رقابتی شدن و تلاش برای چاپ مقالات بیشتر، هدف آن را مسخ کرد. مقاله صرفا وسیله‌ای برای توزیع دانش بود اما این بار خود مقاله به یک هدف تبدیل شد. دیگر انتشار مقاله فقط ابزاری برای کمک به رشد علم نبود، بلکه به پلکانی برای ارتقا رتبه دانشگاهی بدل شد. با این وجود، کیفیت کار همه اساتید و فعالین علمی در یک حد نبود. تعداد مقالات هر روز زیاد می‌شد و مجلات موجود برای انتشار این تعداد مقاله کفایت نمی‌کردند. حتی یک کار باکیفیت نیز ممکن بود به دلایلی متعددی، منتشر نشود. به دلیل همین مسائل، تعداد مجلات افزایش یافت. در این میان، موسساتی مثل آی‌اس‌آی (Institute for Scientific Information or ISI) برای رتبه‌بندی و فهرست‌بندی این مقالات و مجلات علمی به وجود آمدند تا به این آشفته‌بازار سامانی دهند.

دانشگاه، زادگاه اندیشه
 
دانشگاه‌ها به سه دلیل عمده در جهان متولد شدند. نقد حکومت، حل مشکلات جاری جامعه و ارائه اندیشه‌های جدید. در بستر این سه نیاز، دانشگاه‌ها از دل جوامع جوانه زدند. این سه فعالیت دانشگاه‌ها، همواره ارزش‌افزوده و منافع گوناگونی برای جامعه داشته است.

نقد حکومت باعث می‌شود حکومت‌ها اصلاح شوند و درنهایت به یک حالت بهینه که منافع آحاد مردم را تامین کند، برسند.

ارائه اندیشه‌های جدید باعث خلق نظریه‌ها و اختراعات نوین می‌شود. این نظریه‌ها و اختراعات درنهایت باعث پیشرفت جوامع می‌شوند. برای مثال نظریه‌های جامعه‌شناسی، اقتصادی و سیاسی که در طول سال‌ها در دانشگاه‌ها متولد شده‌اند، تاثیرات چشم‌گیری در مسیر زندگی انسان‌ها ایجاد کرده‌اند. نظریات زاده شده در علوم پایه، به ابداعات و اختراعات منجر می‌شوند و چرخ زندگی را آسان‌تر می‌چرخانند.

انقلاب صنعتی و لزوم ارتباط با دانشگاه
 
انقلاب صنعتی به تولید انبوه منجر شد. تولید انبوه محصولات، ضرورت افزایش بازدهی کارخانه‌ها را مطرح ساخت. افزایش بازدهی تولید نیازمند بهبود ابزارها، روش‌ها و ساختارهای صنعتی بود. صنایع با یکدیگر برای افزایش سهم بازار و کسب درآمد بیشتر، رقابت می‌کردند.

هر مشکل کوچکی می‌توانست آن‌ها را از گردونه رقابت خارج کند و یا باعث شود به نحو چشم‌گیری عقب بمانند. تولید ابزارهای بهتر، ابداع روش‌های بهینه‌تر و ایجاد ساختارهای کاراتر، یک دغدغه دائمی برای صنایع بود. صنایع برای رفع این نیاز مرجعی قابل اتکا داشتند. دانشگاه‌. دانشگاه‌ها کارایی خود را با نقد همواره حکومت، تولید نظریات گوناگون و اختراعات جدید نشان داده بودند.

 
 
فاصله میان مشکلات صنعت و دانشگاه بسیار زیاد است.

چه بسا بسیاری از صاحبان و بنیان‌گذاران صنایع، زاده همین دانشگاه‌ها بودند. صنایع برای حل مشکلات خود به دانشگاه مراجعه می‌کردند. این تعامل یک معامله برد برد بود. صنایع بهبود می‌یافتند. دانشگاه‌ها هم بابت خدمات خود درآمد کسب می‌کردند. از این طریق، دانشگاه مستقیما به یک بنگاه اقتصادی بدل می‌شد و افراد فعال در آن نیز متناسب با کار خود، حقوق دریافت می‌کردند. این یک تعامل مفید بود.

از سویی این تعامل دائمی با صنایع، باعث می‌شد دانشجویان مهارت‌های لازم در صنعت و بازار کار را یاد بگیرند. آن‌ها پس از فارغ‌التحصیلی به دلیل همین دانش، مهارت و تجربه، می‌توانستند مستقیما در یکی از صنایع مشغول به کار شوند.

دانشگاه‌های امروز
 
در برخی از رشته‌ها، اختلاف زیادی بین کارهای در حال انجام در دانشگاه و صنایع وجود دارد. برای مثال آنچه در مباحث نظری فیزیک مطرح می‌شود، حتی اگر ممکن هم باشد، فاصله بسیار زیادی با عملی بودن دارد.

یک مثال دیگر از این مورد کامپیوترهای کوانتومی هستند. نظریه مربوط به کامپیوترهای کوانتومی در سال ۱۹۸۵ به طور جدی مطرح و در سال ۲۰۰۷ یک نمونه اولیه از آن‌ها توسط شرکت دی‌ویو (D-Wave) ساخته شد. این کامپیوتر هنوز در حدی نیست که بتوان آن‌ها را به‌عنوان یک محصول نهایی عرضه کرد. احتمالا بین ۵ تا ۱۰ سال دیگر نیز زمان لازم است.

در این مثال فاصله زمانی بین خلق نظریه و مطرح شدن ایده تا اجرای عملی آن حدود ۲۰ سال و بیشتر است. فاصله زمانی بین ارائه نظریه و محصول نهایی از این هم بزرگ‌تر است.
 
به این سیاق، یک سیستم تعاملی بین دانشگاه و صنایع وجود داشت. این سیستم علاوه بر آنچه گفتیم، یک سود دیگر هم برای جامعه به همراه داشت. تعامل دائمی صنایع و دانشگاه‌ها باعث می‌شد دانشگاه‌ها متناسب با نیازهای صنایع، نیروی انسانی تربیت کنند. از این روی هم برای افراد تحصیل‌کرده موقعیت شغلی ایجاد می‌شد و هم صنایع پیشرفت ‌می‌کردند.

حل مشکلات جاری صنایع و تحقیقات صنعتی از مهم‌ترین بخش‌های تعامل بین دانشگاه و صنعت است. از دل همین تحقیقات صنعتی، مقاله‌های پرباری تولید می‌شود؛ زیرا در موارد متعددی، برای یافتن راه‌حل مسائل روز صنایع، لازم است پاسخ پرسش‌های بزرگ‌تری داده شود. پرسش‌هایی از مرز علم و فناوری هستند.

ارتباط صنایع و دانشگاه‌ها در ایران
 
در ایران ارتباط صنعت و دانشگاه از هر دو سو لنگ است. بخشی از مشکل مربوط به‌نظام اقتصادی بی‌بازده و بخش دیگر، مشکلات مدیریتی گسترده است. مشکلاتی که از بالاترین رده‌ها تا پایین‌ترین آن‌ها بدان‌ها مبتلا هستند.

۱- دست آشکار دولت بجای دست پنهان بازار
 
بیشتر صنایع ایران از ابتدا دولتی بوده‌اند. کارخانه‌های بزرگ همچون ایران‌خودرو، سایپا، شرکت مخابرات و شرکت‌های نفتی همه بنگاه‌های بزرگی هستند و متعلق به دولت بودند. بخشی از این صنایع با اجرایی شدن اصل ۴۴ قانون اساسی، به نهادهای خصوصی واگذار شده‌اند؛ اما خصوصی‌سازی در ایران مثل یک کودک نارس بود. کودک نارسی که نام خصولتی به خود گرفت.

 

حمایت دولتی روحیه رقابت را در شرکت‌ها از بین می‌برد. در این شرایط شرکت‌ها برای بقا به دانش پناه نمی‌برند.

شرکت‌های دولتی از بودجه‌های دولتی تامین می‌شوند. از این روی عموما علاقه‌ای به توسعه و پیشرفت ندارند. درآمد دولت از منابع عمومی همچون مالیات و فروش نفت به دست می‌آید. این صنایع حتی اگر ضرر ده هم باشند، نباید تعطیل شوند. آنقدر بزرگ هستند که تعطیل شدنشان، افراد زیادی را بیکار می‌کند. به این دلیل این شرکت‌ها نه در زمانی که کاملا متعلق به دولت بودند و نه امروز که خصولتی هستند، انگیزه‌ای برای پیشرفت، توسعه و ارائه راه‌کارها و محصولات جدید ندارند.

۲- دولت قیمت‌گذار به جای دولت خدمت‌گذار
 
سوی دیگر این مشکل ریشه در قیمت‌گذاری‌های دولتی دارد. در مقاله «قیمت‌گذاری دولتی و پارادوکس حمایت» به نحو روشنی توضیح داده‌ایم که چگونه قیمت‌گذاری دولتی، نه تنها باعث می‌شود توسعه فناوری‌های جدید سوده نباشد، بلکه واردات فناوری نیز به صرفه نخواهد بود. رقابتی بودن بازار و داشتن بازارهای آزاد، انگیزه‌ای برای توسعه و تحقیق در مورد روش‌ها، ابزارها و ساختارهای بدیع در صنعت ایجاد می‌کند. قیمت‌گذاری دولتی، رقابتی نبودن قیمت‌ها و محصولات و نداشتن بازار آزاد، به طور مستقیم باعث می‌گردد پیشرفت و توسعه برای صنایع به صرفه نباشد.

از سویی نبودن بازار آزاد و دریافت تعرفه گمرکی بالا، تنبلی را در کارخانه‌های داخلی تزریق می‌کند.

برای مثال شرکت ایران‌خودرو در سال ۱۳۴۱ بنیان‌گذاری و ۵ سال پس از ایران‌خودرو یعنی در سال ۱۳۴۶، شرکت هیوندای کره جنوبی تاسیس شده است. با یک مقایسه ساده بین محصولات ایران‌خودرو و هیوندای، می‌توانید میزان پیشرفت چند ساله این دو کارخانه را مقایسه کنید. نبود قیمت‌گذاری‌های دولتی و وجود بازار آزاد در کره جنوبی، انگیزه پیشرفت و تحقیق و توسعه را در شرکت‌های کره‌ای ایجاد کرده است.

و فرصت همچنان باقی است
 
تعرفه گمرکی بالا باعث می‌شود یک خودرو خارجی با قیمت بیش از دو برابر در بازار ایران به فروش برسد. چنین تعرفه‌ای با بهانه حمایت از تولید داخلی وضع شده است. اما در عمل باعث شده که تولید کننده داخلی انگیزه‌ای برای ساخت و توسعه محصولات جدید و افزایش کیفیت محصولات خود نداشته باشد؛ زیرا هیچ‌چیزی بازار او را تهدید نمی‌کند.

البته نباید فراموش کنیم که همین تعرفه، یک منبع درآمد مهم برای دولت است و از این روی نداشتن بازار آزاد و وجود قیمت‌گذاری‌های دولتی با اینکه درنهایت به ضرر مصرف‌کننده و تولید کننده است، اما درآمد فراوانی برای دولت حاصل می‌کند.

نبود انگیزه رقابت و به صرفه نبودن واردات فناوری، تحقیق و توسعه در شرکت‌های داخلی را به بی‌ارزش می‌کند. تحقیق و توسعه مهم‌ترین نقطه تلاقی دانشگاه و صنعت در تمام دنیاست و صنایع ایران هیچ انگیزه و علاقه‌ای به آن ندارند.

مشکل دانشگاه‌ها
 
دوره کارشناسی
 
در ۱۵ سال گذشته که تعداد دانشگاه‌ها بسیار افزایش یافته و کیفیت آن‌ها نیز شدیدا کاهش یافته است. دو دوره کارشناسی، مهارت‌ها و مباحثی تدریس می‌شوند که در بازار کار به درد نمی‌خورند. این مشکل در تمامی رشته‌ها وجود دارد و در دانشگاه‌های سطح پایین بسیار بدتر می‌شود؛ زیرا در این دانشگاه‌ها مدرس‌های باسواد کمیاب هستند. در نتیجه، آنچه در انتها روی می‌دهد، اتلاف وقت برای دانشجو و هزینه‌های گوناگون اقتصادی برای کشور است؛ زیرا علاوه بر اینکه افراد حداقل چهار سال دیرتر وارد بازار کار می‌شوند، بلکه به دلیل مدرک‌گرایی بسیار دیر کار پیدا می‌کنند. دیر وارد شدن به بازار کار، درنهایت باعث می‌شود مجموع درآمد آن‌ها تا آخر عمر، کمتر از افراد بدون تحصیلات دانشگاهی باشد.

دوره تحصیلات تکمیلی
 
در مقاطع کارشناسی‌ارشد و دکترا مسئله از این هم بغرنج‌تر است. یکی از برداشت‌های غلطی که تحت عنوان تولید علم در ایران مطرح می‌شود، تعداد مقالات منتشرشده فرد است. کیفیت کار بسیاری از اساتید و دانشجویان در ایران کم است. آن‌ها ممکن است در سال ده‌ها مقاله کم‌ارزش چاپ کنند. داشتن تعداد مقاله زیاد، یک‌راه مطمئن برای ارتقا شغلی اساتید دانشگاه در کشور است. در این میان توجه چندانی هم به کیفیت مقالات و سطح مجلات چاپ کننده این مقالات نمی‌شود.

اگر شما استاد دانشگاه باشید، برای چاپ مقاله باید روی موضوعات روز کار کنید. مباحثی که در دنیای علم در همه جهان، طرح می‌شوند، چند سال از صنایع دنیا جلوتر هستند؛ اما صنایع در جهان، با کمال میل روی این موضوعات سرمایه‌گذاری می‌کنند؛ زیرا می‌خواهند همواره محصول جدید و بهتر تولید کنند و در بین رقبا پیشرو باشند. فناوری‌ها و روش‌های مورد استفاده در صنایع ایران معمولا قدیمی است. محصولات تولیدی نیز به همین سیاق قدیمی هستند و کیفیت پایینی دارند. به زبان دیگر، صنایع در ایران چند ده سال عقب‌تر از صنایع دست اول جهان هستند.

از آنجایی که اساتید دانشگاه می‌خواهند مقاله چاپ کنند و باید به مباحث روز دنیای علم بپردازند، بین آنچه در دانشگاه و صنعت در جریان است، ده‌ها سال فاصله زمانی وجود دارد. استادان دانشگاه علاقه‌ای به حل مشکلات صنعت ندارند زیرا با حل این مشکلات نمی‌توانند مقاله چاپ کنند و ارتقا شغلی بگیرند.

اساتید دانشگاه می‌خواهند به مباحث روز دنیای علم بپردازند و مقاله چاپ کنند. اما صنعت ده‌ها سال عقب‌تر از مرز دانش است.

فضای دانشگاه‌ها که فرهنگ چاپ هر چه بیشتر مقالات را ایجاب می‌کند، موجب می‌شود دانشگاهیان علاقه‌ای به همکاری با صنایع نداشته باشند. دانشگاه‌ها در یک دور باطل گیر افتادند.

دور باطل دانشگاه
 
این دور باطل دلایل متعددی دارد. برخلاف آنچه در دنیا وجود دارد، دانشگاه‌ها در ایران بر پایه نیاز به وجود نیامده‌اند. همان‌طور که پیش از این نیز گفتیم، جوامع پیشروی جهان متوجه شدند که به نهادی برای نقد حکومت، حل مشکلات جامعه و خلق اندیشه‌های جدید نیاز دارند.

دانشگاه‌ها در بستر این نیاز به وجود آمد؛ اما آنچه در ایران رخ داد متفاوت بود. جامعه هنوز به سطحی نرسیده بود که چنین نیازهای را احساس کند. دانشگاه‌ها در ایران بیشتر یک کپی از دانشگاه‌های غربی بودند. آن هم یک کپی ناقص. زمانی که وارد دانشگاه شدم، جامعه‌ شهرستان محل سکونت من، دانشگاه را محلی برای تفریح و سرگرمی تلقی می‌کردند.

دلیل دیگر به وجود آمدن این دور باطل، سیاست‌های غلط در حوزه دانشگاه‌ها است. سیاست‌های همچون نحوه ارتقا شغلی و تحصیلات رایگان یا ارزان.

راه حل
 
برای حل مشکل ارتباط صنعت با دانشگاه در ایران، اقدامات متعددی لازم است. می‌توان فهرست بلند بالایی را برای آن تدوین کرد. برخی از این اقدامات به این شرح هستند.

۱- اصلاح نظام اقتصادی
 
دولت باید این نکته را بپذیرد که آنچه شرایط بازار را برای تولیدکننده و مصرف‌کننده تعیین می‌کند، عرضه و تقاضا است و قیمت‌گذاری‌های دولتی درنهایت هم به مصرف‌کننده و هم به تولید کننده آسیب می‌زنند. طی این فرآیند بنگاه‌های اقتصادی ناکارآمد و زیان‌ده تعطیل می‌شوند و فرصتی برای کسب‌و‌کارها و تولیدکننده‌های جدید ایجاد می‌شود. در این میان، بهبود فضای رقابتی درنهایت به سود مصرف‌کننده نیز است.

لازم است نقش تعرفه‌های گمرکی روشن شود و دولت نیز به این نقش وفادار بماند. تعرفه‌های گمرکی حتی برای محصولاتی که به هیچ عنوان در ایران تولید نمی‌شوند ولی بسیار ضروری هستند، زیاد است؛ مثلا برای واردات کامپیوتر و قطعات آن، تعرفه‌ای بین ۲۰ تا ۵۰ درصد وجود دارد. چنین تعرفه‌ای صرفا باعث می‌شود قیمت کامپیوتر و قطعات بالا برود و درنهایت به ضرر مصرف‌کننده‌ است. از سویی همین مسئله فرصت‌های زیادی را در حوزه آی‌تی (IT) از بین می‌برد.

 
 
آیا هدف از تعرفه واردات کامپیوتر هم حمایت از تولیدکننده داخلی است؟

وجود بازار آزاد، سرمایه‌گذاری خارجی را به صرفه می‌کند. سرمایه‌گذاری خارجی باعث تولید ارزش و شغل می‌شود. هنگامی که شاغلین ایرانی در صنایع پیشرفته جهانی کار کنند، بعد از مدتی در این فعالیت‌ها مهارت می‌یابند. یک کارگر ساده برای همیشه کارگر ساده نمی‌ماند.

از سویی، معرفی محصولات باکیفیت خارجی باعث می‌شود تولید‌کننده‌های ایرانی نیز تکانی به خود بد‌هند. تحقیق و توسعه به صرفه باشد و پای دانشگاه‌ها به صنایع باز شود. این یک معامله برد برد است. معامله‌ای که در آن صنایع، دانشگاه‌ها و مردم سود می‌کنند.

۲- هماهنگی آموزش‌های پایه و دانشگاهی
 
وجود دو وزارت‌خانه مجزا در امر آموزش از دلایل مهم لنگ زدن سیستم‌ آموزشی در ایران است. مجزا بودن وزارت‌خانه‌ علوم و آموزش‌وپرورش به عدم هماهنگی روال‌های آموزشی منجر می‌شود. این یک مسئله بزرگ است. بسط و بررسی این مشکل نیازمند چند مقاله مجزا است.

۳- اصلاح سیستم دانشگاهی
 
نحوه ارتقا و پارامترهای تاثیرگذار در ارتقای شغلی برای اساتید دانشگاه و نحوه اعتبارسنجی برای پایان‌نامه‌های دانشگاهی به گونه‌ای است دانشگاهیان علاقه‌ای به همکاری با صنعت از خود نشان نمی‌دهند. باید شیوه‌های اعتبارسنجی و ارتقا شغلی در دانشگاه‌ها تصحیح شوند.

آیا کسی می‌خواهد شرایط بهتر شود؟
 
بی‌تردید که هر تغییری محتاج برنامه‌ریزی و مطالعه دقیق است. هیچ‌کس به طور قطع نمی‌توان برای تمام شرایط یک نسخه یکتا بپیچد. کارکرد بازار آزاد در همین است. ۸۰ میلیون مغز می‌توانند بهتر از یک یا چند مغز برای سرنوشت خود تصمیم بگیرند. دولت‌ها هم با فراهم کردن محیط، پیش‌گیری از شکست بازار و انحصارزدایی راه را برای رسیدن به شرایطی کارا هموار می‌کنند.

طبیعی است که یک‌شبه نمی‌توانیم به شرایط ایده‌آل برسیم؛ اما در یک شب می‌توانیم تصمیم بگیریم که به سمت اقتصادی کارا، مولد، همراه با دانش، اخلاق و معرفت حرکت کنیم.
 
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۷
انتشار یافته: ۱
نوید
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۵۰ - ۱۳۹۶/۰۷/۰۴
اگر وزیر علوم بودم فردا صبح دستور می دادم که 80 درصد دانشگاه های علمی و کاربردی را ببندند! اگر وزیر علوم بودم مدیریت دانشگاه ها را به خود اساتید ان ها واگذار می کردم. اگر وزیر علوم بودم ظرفیت ورود به دانشگاه در مقاطع دکتری و فوق لیسانس را شدیدا کاهش می دادم. اگر وزیر علوم بودم بسیاری از جداول امتیاز مربوط به اعضای هیات علمی را تغییر می دادم تا از این وابستگی علمی خارج شویم اگر وزیر علوم بود جلوی پارتی بازی های کلان را در این وزارت خانه می گرفتم و هزاران اگر دیگر حیف که وزیر نیستم و مطمین هستم هیچ وقت وزیرم نخواهند کرد !!! به وزیر علوم جدید توصیه می کنم فقط یک بار فقط یک بار سیاست های مقام معظم رهبری در ارتباط با وزارت علوم را مطالعه نمایند.
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # انتخابات آمریکا # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات