عقبگرد وزیر امور خارجه آمریکا از مواضع ترامپ، اعلام عدم کاندیداتوری عارف برای ۱۴۰۰، فاتحه خوانی عیسی کلانتری برای محیط زیست، جزییات ۸۶ میلیاردی قراردادهای پسابرجامی، ماجراجویی بارزانی و نزدیک شدن کرکوک به جنگ، سناریوهای کنگره برای برجام، کم فروشی سکه و بهانههای مجلسی برای اقتصاد مقاومتی، از محورهایی است که موضوع گزارشهای تحلیل و خبری روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»، روزنامههای امروز دوشنبه ۲۴ مهرماه در حالی منتشر و روانه پیشخوان مطبوعات شد که خبرها و تحلیلها پیرامون برجام همچنان از محورهای مورد توجه آنهاست. انتقادات داخلی و خارجی علیه سخنرانی دو روز گذشته ترامپ، از سویی و واکنشهای برخی مقامهای کشورمان در رابطه با برجام در صفحه نخست روزنامههای امروز، بخشی از عناوین را به خود اختصاص داده است.
پس از گذش چند روز از اظهارات روز جمعه ترامپ درباره برجام حال تحلیلگران اقتصادی، تأثیر تهدیدات او را در رابطه با مسائل اقتصادی ایران تحلیل میکنند و این پازل را با بخش مواضع کشورهای اروپایی در رابطه با برجام مورد بررسی قرار میدهند.
روزنامه جمهوری اسلامی در بخشی از سرمقاله امروز خود مینویسد: «بسیار خوب است مسئولان ما بگویند مخالفت آمریکا با برجام به ضرر آمریکاست و کشورها را نسبت به این دولت بیاعتماد میکند، ولی لازم است در کنار این سخن درست که نیمی از واقعیت است، نیم دیگر این واقعیت را نیز مطرح کنند و بگویند، دولت آمریکا با این اقدام خلاف خود، کار را بر کشورهای امضاکننده سند برجام دشوار میکند.
با اعلام این مطلب است که چهره واقعی دولت آمریکا به ویژه آمریکای ترامپ و حزب جمهوریخواه نمایانتر میشود و سایر اطراف برجام بهتر میتوانند برای استمرار برجام تصمیم گیری کنند. دشوار شدن کار به معنای پایان یافتن کار برجام نیست. برجام یک سند بینالمللی است که حمایت شورای امنیت سازمان ملل را با خود دارد.»
روزنامه کیهان در ادامه عناوین انتقادی خود علیه برجام در شماره امروز با بیان اینکه اروپا و آمریکا دو روی یک سکه به نقل از تیلرسون تیتر زد: «حفظ برجام به نفع ماست» در حالی که ترامپ در سخنرانی روز جمعه خود برای چندمین بار از بد بودن برجام برای آمریکا سخن گفته بود.
وطن امروز نیز در کنار تصویر مقام های سیاسی اروپا، «حالا نوبت موشکی و منطقه» را تیتر کرده است. این روزنامه، فردای روز سخنرانی ترامپ عنوان «برجام را پاره کرد» را تیتر کرده بود.
بیشتر روزنامههای اصلاح طلب، تیترهای یک خود را به موضوعاتی متفاوت از بحثها درباره برجام و سرنوشت آن اختصاص دادند.
روزنامه دولتی ایران، اما ضمن چاپ یادداشتی از عبده تبریزی درباره تهدید ترامپ و اقتصاد ایران گزارش اصلی صفحه نخست خود را به انتشار جزییات قراردهای ۸۶ میلیاردی پسابرجام اختصاص داد.
در ادامه به مرور تعدادی از گزارش ها، یادداشتها و سرمقالههای منتشره در شماره امروز روزنامهها با موضوعات مختلف میپردازیم؛
کمیتهچی سابق؛ اصلاحطلب امروز
آرمان در گزارشی در مورد دو چهره سیاسی جنوب شهری تهران نوشت: در میان سیاستمداران نازیآبادی بیش از همه میتوان اصلاحطلبان را یافت. شاید برای برخی عجیب باشد، چرا که مخالفان این جریان سیاسی سالهاست چنین القا میکنند که اصلاحطلبان از درد طبقه محروم جامعه بیخبر هستند و در نقاط مرفه شهر زندگی میکنند، اما واقعیت چنین نیست. معروفترین نازیآبادی سعید حجاریان است که سابقه طولانی زندگی در این بخش شهر را دارد. حجاریان تعریف کرده بود که مادرش هم در اوایل انقلاب در کمیته نازیآباد بازجو بوده است. یکی از ویژگیهای ساکنان نازیآباد در دهههای گذشته صداقت آنها بوده است، چنان که حجاریان هیچگاه سعی نکرده که چهرهای از خود روایت کند که در آن مبرا از هر اشتباهی بوده است و از سویی سبقه فعالیتهای خود را هم پنهان نمیکند؛
مثلا یکی از نشریات از او پرسیده بود که «برخی بچههای چپ و غیرمذهبی نازیآباد میگویند که شما و بچههایتان در کمیتههای نازیآباد برخوردهای تندی با آنها مثلا در مدارس داشتید؛ میرفتید و آنها را شناسایی میکردید و برخورد میکردید؛ حتی با خشونت. درست است؟» و حجاریان پاسخ داده بود که: «نه، شاید درکمیته ارتش برخوردهایی داشتیم، اما در کمیته نازیآباد یادم نمیآید که برخوردهای تندی بوده باشد. اگر موردی هست بهصورت مشخص بیایند و ادعا کنند. در نازیآباد من مرجع بودم و در کمیته نازیآباد مردم مسائلشان را به من ارجاع میدادند. اسلحه دست مردم زیاد بود و شروع کردند به انتقامگیری و دعوا؛ کلانتری نبود و کار ما شده بود راست و ریست کردن امور مردم.»
حجاریان هرچند میداند برخی اظهارات در برداشتها و ذهنیتها نسبت به او تغییراتی ایجاد میکند، اما ابایی از گفتن حقیقت ندارد. او در پاسخ به این سوال که «برای چه اطلاعاتی شدید؟ آیا به کار امنیتی علاقه داشتید؟»، میگوید: «علاقه به کار اطلاعاتی نداشتم، اما واقعیت این است که با بچههای مجاهدین انقلاب نشستم و خطرات پیش روی انقلاب را تحلیل کردیم. گفتیم اگر انقلاب ضربه بخورد، از کجا میخورد؟ کودتا؛ جای کودتا کجاست؟ ستاد ارتش؛ کجای ستاد مهمتر است؟ رکن ۲ ارتش؛ باید پروندهها را میخواندیم که ببینیم چه کسی احتمال دارد کودتاچی باشد و کودتاچیها را پیدا کنیم. کار اطلاعاتی ما برای حفاظت از انقلاب بود. اول انقلاب هر کسی یک جا رفته بود، کسانی دنبال پول و پله بودند، رفتند سراغ کاخها، عدهای عشق اسلحه داشتند رفتند سراغ پادگانها و ژ- ۳ بلند کردند. یک عده دنبال پرونده بودند، ریختند به ساواک که ردپای خودشان را پاک کنند؛ مثل تودهایها و حجتیهایها. بچههای مجاهدین انقلاب هم با همان تحلیلی که گفتم، جمع شدند و به اداره دوم ارتش رفتند.» سالهاست حجاریان از نازیآباد به منطقه دیگری رفته است، اما هنوز دلش با آن منطقه است و چندی پیش برای مردم این منطقه نامه نوشت. حجاریان اصلاحطلبی است که وفاداریاش را از ابتدا با حضور درکمیته و پس از آن به روشهای دیگر به اثبات رسانده است.
شخص معروف دیگر نازیآباد که زمان زیادی است از آن محل اسبابکشی کرده، اکبر خوشکوش است. تا چند سال پیش شایعات درباره خوشکوش آن اندازه زیاد بود که نه میشد او را اصلاحطلب نامید و نه مخالف اصلاحات، چون ردی از خود به جا نگذاشته بود. همانند حجاریان اطلاعاتی بوده و خودش چنین روایت میکند: «من قبل از پیروزی انقلاب با حاج داوود کریمی همکاری میکردم. در گروه ایشان فعالیت زیرزمینی میکردیم و به پخش اعلامیه در محله نازیآباد و شهر ری و... اقدام میکردم. بعد از پیروزی انقلاب کمیتهها تشکلیل شد و من به کمیته پیوستم. آن موقع در کمیتهها آقای حجاریان بود، برادران سمیعخانی بودند، برادران فتوحی بودند، برادران کریمی بودند.» شخصیت مرموزی دارد که هنوز هم بهرغم اینکه اطلاعاتی از او موجود است، اما باز هم نمیتوان ادعا کرد شناخت کاملی از او وجود دارد. خودش میگوید: «از اول انقلاب به اصلاحات وابستگی دارم. همه ما برای اصلاح جامعه انقلاب کردیم. بنده سیاسی هستم، اما سیاسی با صداقت؛ من هیچگونه وابستگی به هیچ گروه و سازمانی ندارم.» یکی از موضوعاتی که در اطراف او وجود داشت، شایعه نقش داشتن در قتلهای زنجیرهای بود. البته خودش این ادعا را بارها تکذیب کرده و گفته: «من در قتلهای زنجیرهای شرکت نداشتهام، بلکه مسئولیتی برای پیگیری برای یافتن کسانی که این کار را کرده بودند، داشتم. چون من در همان معاونت مسئولیت داشتهام.» صداقت نازیآبادی مانع نمیشود از سعید امامی یاد نکند و میگوید: «در سال ۶٣ که وزارت اطلاعات تاسیس شد، به وزارت اطلاعات آمدم و به قسمت بررسیهای خارجی وزارت اطلاعات رفتم و تا دهه هفتاد من در قسمت بررسیهای خارجی وزارت اطلاعات بودم. در دهه هفتاد که سعید امامی معاون امنیت وزارت اطلاعات شد، من مشاور ایشان در امور خارجی شدم.» بنابراین با توجه به اظهارات خوشکوش میتوان چنین نتیجه گرفت که اکبر خوشکوش بیش از حجاریان تمایل به تقویت روابط گذشته دارد.
تهدید ترامپ و اقتصاد ایران
حسین عبده تبریزی، اقتصاددان در یادداشتی با تیتر «تهدید ترامپ و اقتصاد ایران» به بررسی تأثیرات تهدید ترامپ علیه ایران در روزنامه ایران نوشت: روزنامه ایران امریکا در اقتصاد و سیاست جهان سودای یکه تازی در سر میپروراند، اما دیگر دورهای که معنای غرب تنها امریکا باشد، گذشته است. در مورد توافق هستهای ایران نیز باید به چنین نکتهای توجه کرد. امریکا صرفاً یک طرف قرارداد است و در صورتی که رئیس جمهوری آن با همراهی کنگره به تندرویها ادامه دهد، در نهایت میتواند تحریمهای خود امریکا را تمدید کند. بعد از توافق هستهای و اجرای برجام نیز قرارداد خاصی با امریکا نداشتهایم و بجز یک مورد بوئینگ، سایر مراودات تجاری ما با اروپاییها بوده است. در حال حاضر نیز برای ایران موضع اتحادیه اروپا اهمیت دارد. تنها ساعاتی بعد از سخنرانی ترامپ هم دیدیم که چطور رهبران اروپایی از ایران حمایت کردند و میتوان دریافت که موضع آنها نسبت به اقتصاد ایران نیز همین باشد. تا زمانی که دیدگاه اروپا نسبت به پایبندی ایران به توافق هستهای تضعیف نشده، تغییری در روابط اقتصادی و تجاری ایران رخ نخواهد داد.
برجام از زمان اجرا تا کنون، آثار مثبت فراوانی برای اقتصاد ایران داشته که مهمترین آنها کسب درآمدهای نفتی و دسترسی به اعتبارات خارجی بوده است. این آثار هم آنقدر عمیق است که براحتی و با بدعهدی یک طرف از توافقی ۶ طرفه، نمیتواند از اقتصاد ایران پاک شود. در یکی دو روز گذشته، شرکتهای بزرگ خارجی و اتحادیه اروپا هم یادآور شدند که روابطشان با ایران مانند سابق ادامه خواهد یافت چراکه ایران به تعهدات خود در متن برجام پایبند بوده و دلیلی برای تحریم مجدد آن وجود ندارد.
در مورد بازارهای داخلی هم باید به چند نکته توجه کنیم. مواضع امریکا برای ما جدید نیست و پیش از آنکه ترامپ سخنرانیاش را بهطور رسمی علیه برجام ایراد کند، آثار خود را در بازار نشان داد. طی هفتههای گذشته ارز مقداری نوسان داشت، اما با سیاستهای بموقع، توانستیم بازار را در روزهای بعد از صحبتهای ترامپ مدیریت کنیم؛ بنابراین بازار داخلی ما واکنش هیجانی را پیش از این نشان داده بود و حالا از این مراحل عبور کردهایم. بازار سرمایه نیز درصدی از ریسک سیاسی حاصل از احتمال لغو برجام را در قیمتهای خود لحاظ کرده است و بعید است که طی ماههای آینده، به این بازار صدمه جدی وارد شود. همچنین بازار مسکن در ایران نیز از سیاستهای داخلی اثر میپذیرد و حداقل تأثیر را از اقدامات ضدبرجامی دونالد ترامپ خواهد داشت.
در نهایت تهدید امریکا برای ایران مربوط به توقف همکاریهای مالی است. ترامپ بهدنبال ابزار جدید برای تحریم بیشتر است که فعلاً در اختیار ندارد؛ بنابراین تنها کاری که امریکا میتواند انجام دهد، تهدید نهادهای مالی برای همکاری نکردن با بانکهای ایران خواهد بود. پیش از این نیز مراودات بانکی ما با جهان به خاطر کارشکنیهای امریکا چالشهایی داشت. حالا نیز طبق بدبینانهترین سناریو، امریکا همکاری بانکهای بزرگ را باز هم تقلیل یا قطع خواهد کرد که با توجه به سطح اندک همکاری آنها با ایران، این فشار اهمیت چندانی ندارد.
تأکید میکنم که موضعگیری اخیر رئیس جمهوری امریکا نسبت به ایران و برجام جدید نبود و میان اقتصاد ایران و امریکا وابستگی چندانی وجود ندارد و از همین رو، چندان نگران تبعات اقتصادی آن نیستیم.
رایزنی در سلیمانیه؛ صف آرایی در کرکوک
روزنامه خراسان با اشاره به اینکه سران اقلیم کردستان در خواست بغداد برای لغو نتایج همه پرسی را نپذیرفتند، نوشت: حولات اقلیم کردستان پس از سپری شدن حدود ۲۰ روز از برگزاری همه پرسی استقلال، وارد فاز جدیدی شده است. مرکز ثقل تحولات هم اکنون کرکوک و تلاش دو طرف برای تسلط بر این شهر است. تنشها در این شهر در حال فوران است و هر لحظه ممکن است شاهد منازعهای جدی میان پیشمرگهها و نیروهای ارتش عراق و الحشدالشعبی باشیم. در نزدیکی کرکوک، الحشد و نیروهای کرد درگیری پراکندهای داشته اند. این درگیری در طوزخورماتو اتفاق افتاده است که حدود ۹۰ کیلومتر با کرکوک فاصله دارد. یکی از فرماندهان پیشمرگههای کرد به خبرگزاری رویترز گفته است که این نیروها هشدار الحشد الشعبی برای خروج از مناطق جنوبی کرکوک را نادیده گرفتند. از سوی دیگر، سران احزاب اصلی در اقلیم کردستان در پایان نشست دیروزخوددر سلیمانیه، درخواست دولت مرکزی عراق برای لغو نتایج همهپرسی را رد کردند. این نشست که با حضور مسعود بارزانی، رئیس اقلیم، فواد معصوم، رئیس جمهور عراق و دیگر مسئولان ارشد این منطقه تشکیل شد، یکی از مهمترین رویدادها برای پایان دادن به این تنش بود و امیدهای زیادی را میان عراقیها به وجود آورده بود که بتواند به این مشکل پایان دهد یا حداقل از عمق آن بکاهد، حتی برخی خبرگزاریها ازتوافق نهایی برای رفع تنش موجود در استان کرکوک و اداره میدانهای نفتی در کرکوک به طور مشترک خبر داده بودند که تایید نشد. همزمان، نوری مالکی، معاون رئیس جمهور عراق اعلام کرد که فؤاد معصوم، رئیس جمهور این کشور به او ابلاغ کرده که در اعلام موضع خود در رد یا پذیرش همهپرسی استقلال کردستان عراق در مضیقه قرار گرفته، زیرا او رئیس جمهور عراق و همچنین یک کرد است و اعلام موضع رسمی او درباره همهپرسی، سخت است.
نحوه برخورد با اعتصابات
شورای نویسندگان روزنامه اعتماد در سرمقاله شماره امروز این روزنامه نوشت: مدتی است که اعتراض متخصصان بیهوشی، نظام درمانی کشور را با مشکلی جدی مواجه کرده است. این گروه از پزشکان نسبت به تعرفههای تعیین شده برای عملیات بیهوشی معترض هستند، از این رو اعتصاب محدودی را به اجرا در آوردند. همچنین با مراجعه به دفاتر مسوولان دولتی و مجلس سعی کردند که مقامات وزارت بهداشت و درمان را به تغییر تعرفهها مجبور کنند. به جز آنان رادیولوژیستها نیز معترض هستند و معتقدند که هزینههای رادیولوژی از قبیل: دستگاههای گرانقیمت و مواد مصرفی روزانه آنان در دو سال گذشته گران شده ولی در سال جاری تعرفه آنان کمتر نیز شده است. در اینجا نمیخواهیم که نسبت به حقانیت یا عدم حقانیت معترضین سخنی بگوییم، چرا که این مساله نیازمند اطلاعات ریز کارشناسی است و خارج از دانش و آگاهی ما است. ولی دو نکته مهم در این ماجرا وجود دارد که پرداختن به آنها ضروری است.
نخستین مسأله این است که چرا تعرفهها کم شده است؟ البته کاهش قیمت خدمات و کالا ممکن است و به طور مشخص افزایش عرضه و کاهش تقاضا یا بهبود فناوری و بهرهوری هرکدام به تنهایی یا جمعی میتوانند موجب کاهش قیمت خدمت یا کالا شوند ولی گمان نمیرود که این نوع خدمت پزشکی در طول یک سال دچار تغییراتی از نوع مذکور شده باشد که هزینه آن کمتر شود. پس حتما دلایل دیگری در میان است. یک علت کاهش بودجه نظام سلامت و بیمه همگانی است که با قیمتهای گذشته، فشار زیادی را بر بودجه وزارت بهداشت و درمان و دولت وارد کرد. اگر چنین مسالهای درست باشد، در این صورت باید به صورت ثابت و تا حدی یکسان همه تعرفهها یا بیشتر تعرفهها را کاهش داد، در غیر این صورت افزایش برخی و کاهش برخی دیگر مشکلساز خواهد شد.
علت دیگری هم میتواند در میان باشد. شاید تعرفههای بیهوشی یا رادیولوژی و امثال آنها در گذشته بیش از آنچه حق آنان بوده تعیین شده و اکنون جبران و تعدیل میشود. اگر این علت درست باشد، در این صورت باید گفت: چرا در گذشته چنین اشتباهی صورت گرفته؟ و آیا تعیین تعرفههای کنونی از منطق روشنی برخوردار است که دوباره مواجه با خطای گذشته نشویم؟
مسأله مهمتر که نه فقط در این باره، بلکه در زمینههای دیگر نیز به وجود خواهد آمد یا بروز آن طبیعی است، نحوه پیگیری حقوق کسانی است که گمان میکنند حق آنان تضییع میشود. در جریان این اعتراضات گفته شد که از ورود متخصصان بیهوشی که معترض هستند به دانشگاهها و بیمارستانها جلوگیری شده و احتمال اخراج آنها وجود دارد و مقامات وزارت بهداشت رفتار آنان را مصداق اخلال در امر درمان دانسته و شایسته برخورد قضایی معرفی کردهاند. واقعیت این است که بسیاری از اقشار و گروههای شغلی در مقاطعی حس میکنند که حق آنان ضایع شده است. اینکه آنان درست حس کردهاند یا خیر، بحث دیگری است. ولی اگر چنین احساسی داشته باشند، باید در جهت دفاع از حقوق خودشان اقدام کنند. یکی از شیوهها استفاده از حق دستکشی از کار است. ولی همه میدانیم که این کار چه عوارضی دارد. فرض کنید که نانوایان نسبت به دستمزد و حقوق خود یا قیمت نان معترض باشند و بخواهند اعتصاب کنند، چه وضعی پیش خواهد آمد؟ طبیعی است که حتی یک روز اعتصاب آنان هم میتواند مشکل و بحران بزرگی درست کند. پس چگونه میتوان میان این دو وضع توازن و تعادل برقرار کرد؟
نخستین راه، گفتوگو است. میان اتحادیهها و انجمنهای صنفی و مقامات تصمیمگیر باید گفتوگو کرد. این گفتوگو میتواند شفاف و آشکار باشد تا افکار عمومی نیز نسبت به ادعاهای طرفین آگاه شوند. در صورتی که این راه به نتیجه نرسید، دادگاهها مرجع صلاحیتدار برای این مساله هستند که آیا معترضین حق دست کشیدن از کار را دارند یا خیر؟ در واقع حکم دادگاه فصلالخطاب است، در غیر این صورت هیچ معیاری برای ذیحق دانستن یا ندانستن معترضین وجود ندارد. در غیاب مرجع صالح برای اظهارنظر نهایی، روابط دو طرف متشنج میشود و به استفاده از قوه قهریه منجر میگردد و این برای جامعه زیانبار است.
به نظر میرسد که باید نسبت به حق اعتصاب و ضوابط قانونی آن بازنگری شود. چون در یک جامعه مدنی و توسعهیافته، گریزی از اعتراض و اعتصاب نیست، مسأله مهم این است که چارچوب این اعتراضات باید به گونهای باشد که به مسالهای امنیتی و خشن تبدیل نشود.
خشونتهای افسارگسیخته اجتماعی و بیتوجهی مسئولان
مجید ابهری، رفتارشناس اجتماعی طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه فانون نوشت: بالا رفتن خشونت، آثار رفتاری و عوارض خود را در جامعه به شکل درگیریهای لفظی، فیزیکی، ضرب و جرح و قتل نشان میدهد. افزایش آمار خشونتهای جنایی در شاخه قتلهای خانوادگی به مرز هشدار رسیده است و باید نخبگان و نهادهای فرهنگی در زمینه پیشگیری و مقابله بهطور جدی وارد عمل شوند. بالارفتن سطح خشونت در جامعه ناشی از فشارهای اقتصادی، کمبود نشاط اجتماعی، تنشهای رفتاری، آلودگیهای صوتی و تنفسی و فاصلهگرفتن از ارزشهای اخلاقی و انحراف از سبک زندگی اسلامی- ایرانی است. قتل والدین به دست فرزندان، فرزندان به دست والدین، خانواده به دست پدر و خودکشیهای فجیع نمونههایی از اینگونه خشونتها در جامعه ماست که فقدان مهارت زندگی و کمبود آموزش آن در مدیریت هیجانهای رفتاری مانند خشم از اساسیترین علل فرهنگی است. زشتیزدایی از اینگونه جنایات با انعکاس گسترده آنها روی میدهد و متاسفانه گسترش فیلمهای خشن دارای صحنههای جنایی و بازیهای رایانهای مملو از خشونت، باعث کاهش سن خشونت و جنایت شده است.
خون بازی به عنوان یکی از پدیدههای خشن، نشانه سوق جامعه به مرحلهای از رفتار خشونتآمیز است که فصل جدیدی را در جنایت آغاز میکند. متاسفانه اخبار تنشآفرین و صحنههای فجیع از خشونتهای دیگران در رسانههای اجتماعی و شبکههای مجازی، عامل تشدید خشونت در جامعه شده است. قتل به شکل مثله کردن آمار قابل توجهی در میان جنایات دارد که از نگاه رفتارشناسی سنگدلی، قساوت و رفتار روانی غیرمتعادل، اصلیترین علل آن است. در مقابل این همه عوامل خشونتزا، شادی و نشاط در جامعه در پایینترین سطح خود است و آموزش مهارتهای زندگی جنبه تشریفات فرهنگی پیدا کرده است. باید تا دیرتر از این نشده رفتارشناسان و آسیبشناسان همراه با روانشناسان و روانپزشکان، اتاق فکر پیشگیری از افزایش خشونت را ایجاد کرده و راهکارهای اجرایی و کاربردی را از طریق رسانهها به جامعه منتقل کنند. گسترش روزافزون شبکههای مجازی و عدم نظارت و کنترل آنها باعث ظهور کانالها و گروههای تعلیم خشونت و آموزش آن شده است و فرزندان ما بدون هرگونه کنترل، وارد اینگونه فضاها میشوند. تلطیف جامعه با نشاط مجاز و اصلاح مسیر سبک زندگی، بالابردن میزان ارزشهای کاربردی در ارزشمداری و دینباوری اساسیترین اهرمهای پیشگیری کنترل و مقابله خشونت است. دیر نیست که مدیران جامعه و متولیان فرهنگی، انگشت حسرت به دندان گیرند و از بروز صحنههای خشن در جامعه، ابراز نگرانی و پریشانی کنند. هنوز آمار، قابل کنترل و پیشگیری است؛ باید تا دیرتر نشده کاری کرد.
زنان سعودی از رانندگی تا خوانندگی!
زهرا چیذری در بخشی از گزارش امروز خود در روزنامه جوان نوشت: انتشار خبر عضویت عربستان در کمیسیون مقام زن آنقدر در نگاههای بینالمللی طنزآمیز بود که کاریکاتوریستها و طنزنویسان را به واکنش واداشت. عربستان سعودی با رأی کشورهایی، چون امریکا، انگلیس و آلمان به عضویت کمیسیون مقام زن درآمد. زنانی که برای زندگیشان بدون حضور یک مرد به عنوان ولی یا قیم کنارشان هیچ تعریفی نشده است و حتی در این کشور حق رانندگی ندارند.
اما در ادامه رخدادی عجیبتر به وقع پیوست و با امضای حکمی از سوی ملک سلمان پادشاه عربستان سعودی زنان این کشور اجازه رانندگی پیدا میکنند و از این پس میتوانند گواهینامه بگیرند. گرچه در عربستان سعودی قانونی که رانندگی زنان را منع کند وجود نداشت با این حال برخی از زنان پیشتر بهخاطر رانندگی جریمه یا زندانی شده بودند.
عربستان سعودی تنها کشوری در جهان بود که زنان جامعه در عمل از حق رانندگی محروم بودند. همچنین زنان این کشور اجازه پیدا کردند برای تماشای جشن هشتاد و هفتمین سالروز تشکیل این کشور برای نخستین بار وارد استادیوم شوند و مراسم را از نزدیک ببینند. هر چند این اجازه تنها برای یکبار صادر شده است.
یک رخداد غیرعادی رانندگی زنان شاید برای ما امری عادی جلوه کند، اما صدور چنین مجوزی در کشوری همچون عربستان به هیچ عنوان عادی به نظر نمیرسد و حکایت از آغاز تغییرات شگرف در جامعه عربستان دارد؛ تغییراتی که بیتردید با توجه به قدرت نفوذ عربستان در کشورهای منطقه بهواسطه دلارهای نفتیاش میتواند بر سیاستهای منطقهای نیز تأثیرگذار باشد. از سوی دیگر با نگاهی به تاریخ تحولات سایر کشورها نیز میتوان دریافت تغییرات سبک زندگی در دیگر کشورها در راستای همگامی با سیاستهای جهانی شدن یا همان امریکایی شدن از زنان آغازشده است، همچنانکه در ایران نیز اصلیترین قدم در این مسیر در دوران رضا شاه و با کشف حجاب برداشته شد.
برخی تحلیلگران هم معتقدند اتخاذ سیاستهای جدید این کشور در ارتباط با زنان با افزایش قدرت محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی در ارتباط است. محمدبن سلمان گرچه از نظر سیاست خارجی رویکردی تندروانه دارد و به نوشته گاردین از او به عنوان معمار تحریمهای قطر و دخالت نظامی در یمن نام برده میشود، با این حال به نظر میرسد در سیاست داخلی و البته تنها در حوزه اجتماعی رویکرد اصلاحگرایانه در پیش گرفته است. با این حال هنوز مخالفان سیاسی، روزنامهنگاران و اقلیت شیعه این کشور با ممنوعیتهای گوناگون و زندان مواجه هستند. از سوی دیگر نیز میتوان این تغییرات در عربستان را با زمینهسازی برای اجرای سند توسعه پایدار یا همان ۲۰۳۰ در عربستان مرتبط دانست، زیرا این کشور نیز به اجرای ۲۰۳۰ متعهد شده است.
از رانندگی تا خوانندگی غیر از اجازه رانندگی و ورود به استادیوم، فاطمه باعشن، به عنوان نخستین زن عربستانی، سخنگوی سفارت عربستان سعودی در امریکا شده است. او در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ با وزارت کار، اقتصاد و برنامهریزی عربستان کار کرده است. حوزه کاری او توسعه بخش خصوصی و توانمندسازی اقتصادی زنان است. همچنین شیهانه العزاز اخیراً توانسته است از نخستین زنان عربستانی باشد که کارش را به عنوان وکیل در این کشور آغاز کند.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور امریکا تصمیم سلمانبنعبدالعزیز آل سعود، پادشاه عربستان سعودی درباره دادن اجازه صدور گواهینامه رانندگی به زنان این کشور را مورد تحسین قرارداد. ترامپ از این تصمیم استقبال کرده و آن را گام مثبتی نامیده است. در کنار اینها تلویزیون دولتی عربستان سعودی برای اولینبار بعد از سالها کنسرتی از یکی از سرشناسترین خوانندههای زن جهان عرب را پخش کرده است. این خبر بازتاب گستردهای در رسانههای سعودی و شبکههای اجتماعی داشت. در توییتر، کاربران سعودی هشتگ این رخداد را بیش از ۵۰ هزار بار توییت کردند.