افشاگری تکان دهنده از تخلفات بقایی، سخنان سرلشکر باقری مبنی بر خروج از برجام در صورت بازگردانده شدن تحریم ها، تشدید شکنندگی میان بغداد و اربیل، رسانه همسو با دزدها، تبدیل بانک مرکزی به قلک دزدها و زمزمه عقب نشینی از شفاف سازی مالیاتی از محورهای اصلی روزنامه های امروز است که موضوع گزارش های خبری و تحلیلی آنها شده است.
به گزارش تابناک، روزنامه های امروز سه شنبه 9 آبان در حالی بر پیشخوان مطبوعات قرار گرفت که تنوع گزارش ها و تیترهای اصلی نسبت به روز قبل بیشتر است. سخنان سرلشکر باقری مبنی بر پاسخ عملی ایران نسبت به بازگشت تحریم ها در چندین روزنامه از جمله ابرار و رویش ملت تیتر اول شده است.
کیهان اما مثل روزهای قبل همچنان تیتر اول خود را به موضوع تحریم ها حصر کرده و عنوان «مادر تحریمها از راه رسید، بزککنندگان سرشان را زیر برف کردند» را در صفحه نخست خود گنجانده است. وطن امروز هم که بیشتر تیترهای مشابهی با کیهان انتخاب می کند آخرین هشدارها به کاتسا را به عنوان تیتر انتخاب کرده است.
روزنامه شهروند نیز که بیتشر تیترهای اصلی خود را به موضوعات اجتماعی و اقتصادی اختصاص می دهد رونق کاذب بازار مسکن و قصه سربازهای ناکام را در گزارشی تحلیل کرده است.
در ادامه تعدادی از گزارش ها و یادداشت های روزنامه های امروز را مرور می کنیم:
کناره گیری بارزانی، خط پایان تجزیه طلبی؟
سیدرضا قزوینی غرابی در سرمقاله امروز خراسان نوشت: مسعود بارزانی کسی که یک ماه قبل یعنی درست تا روز انجام همه پرسی استقلال اقلیم کردستان عراق اعتقاد داشت با پافشاری بر برگزار کردن آن به پدر تاریخی کردها تبدیل می شود دو روز قبل در حالی سخنرانی خداحافظی خود را انجام داد که پشت سر خود فهرستی بزرگ از ناکامی ها را تنها در این فاصله کوتاه بر جای گذاشت.
احزاب کرد منتقد و مخالف بارزانی پس از همه پرسی و به خصوص بعد از اعلام مجازات های دولت مرکزی و همراهی ایران و ترکیه و بازپس گیری کرکوک و مناطق مورد منازعه، فشارهای زیادی را در داخل برای کناره گیری و حتی حذف پست ریاست اقلیم از ساختار اداری این منطقه آغاز کردند. فشارهایی که در کنار عوامل دیگر بخش مهمی از دلایل انحلال موقت پست ریاست اقلیم و انتقال اختیارات آن به دیگر نهادها و خداحافظی بارزانی از سمتش را شکل می دهند.
بارزانی هرچند مدعی شد که دوره ریاستش را تمدید نخواهد کرد اما همه به خوبی می دانند که او عملا چاره دیگری نداشته و ادامه حضورش در این پست با وجود آن که دوره فعلی پارلمان اقلیم هشت ماه تمدید شد باعث درگیری های شدیدی در داخل اقلیم می شد که دود آن به طور مستقیم در چشم خاندان بارزانی و حزبش می رفت.
بنابراین کناره گیری بارزانی و سخنرانی اخیرش آن هم تنها دو روز پیش از پایان رسمی دوره، چیزی جز اعلام شکست نمی تواند باشد. با این حال وی تقلا می کند که حتی در صورت کناره گیری و نبودن در صحنه علنی قدرت، از نفوذ حزب و خاندانش در صحنه سیاسی اقلیم کردستان کاسته نشود و در تقسیم اختیارات خود، سهم بزرگ تر را به دولت اقلیم که توسط برادرزاده اش نیچروان رهبری می شود بدهد.
واقعیت این است که در مصوبه پارلمان اقلیم، پست ریاست برای یک دوره کوتاه مدت تعلیق می شود در حالی که دیوان ریاست اقلیم همچنان به کار خود ادامه خواهد داد و پست ریاست تنها تا زمان انتخابات جدید که ساز و کار آن را همین مجلس فعلی تمدید شده تعیین خواهد کرد معلق می ماند. موضوعی که نشان می دهد تقلای بارزانی برای بازگشت قدرت به خاندانش ادامه دارد.
به وضوح آشکار است که وی هراس دارد که با کناره گیری یا استعفایش فردی خارج از چارچوب نزدیکانش به ریاست اقلیم انتخاب شود، بنابراین در 8 ماه مانده به انتخابات عملا با انحلال موقت پست ریاست، جلوی تصدی این مقام توسط فردی خارج از حزب و خاندان خود را گرفت.
اما تردیدی نیست که حداقل سیاست برای شخص مسعود بارزانی به پایان رسیده است. بارزانی پیشمرگ که پنج دهه و نیم از زندگی خود را صرف مبارزه چریکی کرد، نشان داد که در عرصه سیاسی فردی ضعیف است.
با کنترل شهر کرکوک، پایتخت رویایی کردهای عراق و دیگر مناطق مورد منازعه که تقریبا به اندازه مرزهای فعلی اقلیم وسعت داشتند و از آن جدا شده و به دامان دولت مرکزی بازگشتند،خطر تجزیه عراق محو شد، اختلافات داخلی کردی به طور بی سابقه ای تعمیق یافت، برگه همه پرسی کردها تا سال های دوری سوخت، جایگاه سیاسی بارزانی در داخل و خارج متزلزل و سرنگون شد، خالی بودن پشت بارزانی از قدرت های منطقه ای و بین المللی نمایان شد و هیبت دولت مرکزی عراق افزایش یافت.
همه این ها نشانه هایی آشکار از بی کفایتی سیاسی مردی است که تنها در یک ماه توانست چنین دستاوردی را برای خود و مردمش به ارمغان بیاورد.سخنرانی خداحافظی بارزانی نیز نشان داد که این شخص علاوه بر سابقه چریکی، به دلیل نفوذ خاندانش توانست در عرصه سیاسی عراق و کردستان و برخی توافقات به جایگاه بالایی دست یابد و عملا در عرصه امتحان سیاسی فردی رد شده است.
بارزانی بارها در سخنرانی خود از عبارت توقع نداشتم استفاده کرد تا نشان دهد محاسباتش به این دلایل درست از کار درنیامده است اما همین توقع نداشتن آشکار می کند که توان وی در درک و فهم و پیش بینی وقایع و رویدادها ناچیز بوده است. علاوه بر این که خائن نامیدن شرکای سیاسی کرد، چیزی جز کوچک کردن خود یا طرف های دیگر کردی و بی اعتبار کردن کردها در عرصه سیاسی نبوده و نیست.
با این اوصاف و تحلیل، بعید به نظر می رسد که بارزانی و شخصیت جاه طلبش نیم نگاهی برای بازگشت مجدد به قدرت نداشته باشد هر چند که این موضوع هم اکنون دور از دسترس به نظر می رسد اما حقیقت آن است که اربیل همچنان محل نفوذ خاندان پرقدرت بارزانی خواهد ماند.
تحولات پرشتاب اقلیم کردستان عراق این روزها بر همه تحولات سیاسی این کشور سایه افکنده است. اقلیم کردستان که روزگاری شاهد آشوب و کشمکش های شدید سیاسی در بغداد بود این روزها بحران تعیین کننده ای را سپری می کند. بحرانی که ضمن ضربه زدن به جایگاه دو حزب سنتی این منطقه، شاهد زایش حرکت ها و جریان هایی منتقد است که تلاش می کنند تا فضای چند دهه دو قطبی کردستان را به سمت و سویی جدید ببرند.
تحولات هشت ماهه پیش رو در کردستان عراق تا زمان انتخابات دوره پنجم پارلمان، می تواند نقش به سزایی در روشن تر شدن نقشه سیاسی و اجتماعی این منطقه و آینده آن داشته باشد.
نجفی و آينده اصلاحات
مرتضي الويري طی یادداشتی در اعتماد درباره محمدعلی نجفی نوشت: آقاي نجفي به هيچوجه بيگانه با مسائل شهرداري نبوده چرا كه به سبب ٦ سال عضويتش در شوراي شهر، اطلاعات و تجربيات كامل و جامعي در مورد شهرداري تهران به دست آورده است. او از ابتداي انقلاب تا به الان در مديريت كلان كشور حضوري پررنگ داشته و به خصوص حضورش در سازمان برنامه و بودجه اين توانمندي را به او داده كه از مسائل خرد و كلان كشور اطلاعات و تجربيات مفيدي را كسب كند.
از اين رو آقاي نجفي به محض قبول مسووليت در شهرداري تهران به سرعت سوار بر كار شده و تسلطي كافي بر مقولات مختلف مطرح در شهرداري تهران پيدا كرد. تسلط آقاي نجفي در برنامه ارايه شده و بعد مصاحبه جامعي كه پيشتر از آن انجام داد، روشن و مشخص است و به نوعي بيانگر تسلط آقاي نجفي در مقولات مختلف شهرداري تهران است. در مورد عزل و نصبها نگرش و برخوردي تخصصي را از سوي شهردار تهران شاهد هستيم. اگرچه براي برخي دوستان اين نوع گزينش و انتخاب مطلوب نبود. بنده شخصا اين روش را ميپسندم. كسي كه در جايگاه شهردار تهران قرار ميگيرد به اين دليل كه با مقولات تخصصي مديريت شهري سروكار دارد، بايد كسوت سياست را از تن بيرون بياورد و با نگاه تخصصي همكاران خود را برگزيند. انتصابهاي آقاي نجفي از همين ديدگاه نشات گرفته است و مجموعا حركت خوب و درستي انجام شده است. شهردار تهران اجازه نداده است كه حساسيتهاي جناحي، خطي و سياسي در كارش بروز و ظهور پيدا كند. در بدنه اصلاحطلبي نيز آقاي نجفي به نحوي عمل نكرد كه انتصابهاي او پررنگ شدن يك جريان خاص سياسي در بدنه اصلاحطلبي مثلا كارگزاران را تداعي كند. بنده دو سال و نيم در شهرداري تهران بودهام و نسبت به مديران شهرداري اطلاعاتي دارم. از اين رو فكر ميكنم كه آقاي نجفي نيروهاي خوبي را توانسته در مجموعه شهرداري جمع كند. سرنوشت شهرداري تهران گره به سرنوشت كل كشور خورده است. چرا كه تهران تابلو و نمادي از نظام جمهوري اسلامي است. بنابراين پيروزي يك شهردار در كلانشهري چون تهران بيانگر پيروزي و حركتهاي روبه رشد و توسعه كل كشور است. بطور اخص به دليل اينكه جريان اصلاحات توانست تمام كرسيهاي شوراي شهر را با تكيه بر راي مردم به دست آورده و يك شهردار اصلاحطلب انتخاب كند، طبيعتا پيروزي اصلاحطلبان بطور مضاعف با پيروزي شهردار تهران در انجام مسووليتهايش گره خورده است. لذا حركتي كه آقاي نجفي انجام ميدهد ونحوه شكلگيري و قضاوت افكار عمومي در مورد عملكرد شهردار ميتواند آينده جريان اصلاحات را هم رقم بزند.
سربريدن ورزشكاران؛ روش جديد تبليغ داعش
صادق درودگر طی یادداشتی در روزنامه قانون نوشت: گروهك تروريستي داعش در روزهاي اخير تصاويري را از بازيكنان بزرگ دنيا درحاليكه چاقويي زير گلوي آنها گذاشته منتشر و به اين ترتيب فاز جديدي از تبليغات را آغاز كرده است. به نظر من گروهك تروريستي داعش علاقه دارد كه در بورس اخبار جهان باشد و به دليل آنكه تمام قوا به دنبال نابودي آنها هستند، تلاش ميكند اينچنين در رأس اخبار جهان باشد. نبايد فراموش كرد كه بازيكنان بزرگ جهان مورد علاقه بسياري از هواداران هستند و انتشار هر عكسي از آنها ميتواند برد خبري خوبي داشته باشد. داعش نيز از اين ويژگي استفاده كرده و تلاش ميكند اخبار خود را به اين وسيله در سطح وسيعي منتشر كند. اين گروهك همواره مسابقات مهم ورزشي را تهديد به بمبگذاري ميكند اما به نظر من هيچگاه نميتواند موفقيتي داشته باشد. همانگونه كه پيش از اين نيز شاهد بوديم كه داعش فينال ليگ قهرمانان اروپا را نيز تهديد به بمب گذاري كرد اما جرات اين كار را نداشت.
اين گروهك تروريستي در آستانه اضمحلال و نابودي قرار دارد و تصميم گرفته با اينگونه روشها، نابودي خود را عقب بيندازد درحالي كه اين اقدامات كارساز نخواهد بود. داعش در ابتدا از چند جوان افسرده و بيكار تشكيل شده بود كه نتوانست به اهداف خود دست پيدا كند و حال در آستانه فروپاشي قرار گرفته است، بنابراين چه راهي بهتر از اينكه به سمت ورزشكاران روي بياورد و تصاوير آنها را وسيلهاي براي افزايش فالوئرهايش كند. همانگونه كه در روزهاي اخير ديدهايم تصاوير سر بريدن مسي، نيمار و رونالدو در فضاي مجازي دست به دست ميشود ولي مطمئن باشيد پس از مدتي اين روش نيز پاسخگوي تبليغات داعش نخواهد بود. به هر ترتيب اميدوارم رسانهها و هواداران در اين زمينه دقت بيشتري داشته باشند و بازيچهاي براي تبليغ يك گروهك تروريستي نباشند.
فرار یکی از متهمان با 500میلیارد بدهی
آزادی ۲۰ متهم با قرار وثیقه برای بازگرداندن پولها
آرمان امروز نوشت: عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی آخرین وضعیت پرونده صندوق ذخیره فرهنگیان را تشریح کرد. جبار کوچکینژاد درباره آخرین وضعیت پرونده تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره فرهنگیان گفت: فرایند تحقیق و تفحص ۹ ماه زمان برد و بیشک این یکی از تحقیق و تفحصهای خیلی سنگین بود و ما در این مدت توانستیم بخشهایی از آن را به اتمام برسانیم. وی ادامه داد: اگر زمان بیشتری به ما میدادند، حداقل ۳ماه بیشتر، این امکان وجود داشت که تمام بخشها را به اتمام رسانده و گزارش کنیم. با این وجود، اکنون گزارش نهایی را دادهایم و کمیسیون بهدنبال تنظیم آن است و بهمحض بهانجامرسیدن تنظیم گزارش، به صحن خواهد رفت. کوچکینژاد با اشاره به حجم بالای تخلفات صورتگرفته افزود: بالای ۱۴ تا ۱۵هزارمیلیارد تومان میزان تخلفات بوده است. در صندوق ذخیره و شرکتهای تابعه از جمله بانک سرمایه، شرکت خانهسازی، پتروفرهنگ، شرکت سرمایهگذاری و... تخلف شده است. وی در پاسخ بهاین سوال که چه مقدار از این پول بازگشته است، اظهار داشت: بیش از ۲۰نفر در این ارتباط بازداشت شده و به زندان افتاده بودند که اکنون با وثیقه بیرون آمده و متعهد شدهاند که پولها را برگردانند. این افراد درحالحاضر در تلاش هستند به تعهدی که برای برگرداندن مبالغ دادهاند، عمل کنند. عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس تصریح کرد: البته تعدادی نیز از جمله آقای «میم» از کشور گریختهاند. البته وکیل این فرد در گفتوگویی که با ما داشت، قرار است ترتیبی صورت بدهد که نامبرده به کشور بازگشته و نسبت به بازگرداندن حدود ۴۰۰ - ۵۰۰میلیارد تومانی که به او مربوط است، اقدام کند. کوچکینژاد ادامه داد: از آنجا که این پرونده همچنان باز است، در صورت بهدستآمدن سرنخهای جدید این احتمال وجود دارد که افراد دیگری نیز بازداشت شوند و مورد بازجویی قرار بگیرند. این تخلف بهواسطه صندوق ذخیره، توسط بخشهای مختلفی که از آنها یاد کردم، بهشکلی درهمتنیده و شبکهای صورت گرفته و ممکن است با عیانشدن لایههای پنهان دیگری از اقدامات این شبکه، مبالغ دیگری به حجم تخلف افزوده شود.
مطالبه جوانگرايي از دولت پس از تکیمل کابینه
محمدرضا تابش-نايبرئيس فراکسيون اميد طی یادداشتی در شرق نوشت: بعد از انتخابات ٢٩ ارديبهشت و رأي ٢٤ميليوني مردم به دکتر حسن روحاني، با توجه به تفاوت رويکردهاي مجالس دهم و نهم و دست بازتر رئيسجمهور برای عبور وزرای پيشنهادي از خان بهارستان، انتظارات براي معرفي کابينهاي متفاوت با کابينه يازدهم افزايش يافت. لزوم استفاده از مديران جوان و نخبه که ميتوانند پشتوانه فکري و اجرائي شایانتوجهي را ايجاد کرده و ايران را در مدار علم، تعقل، توسعه پايدار و متوازن قرار دهند، بارها و بارها در آن مقطع مطرح شد. تأکيد بسياري از علاقهمندان به کشور اين بود که کمتوجهي به اين سرمايه انساني فقط در سايه نخبهگزيني و حذف امتيازهاي تبعيضآميز و ميداندادن غيرشعاري به جوانان و زنان جبران ميشود. ميدانيم ايران بهعنوان کشوري درحالتوسعه، نياز جدي به منابع انساني متخصص و نخبه دارد و نبايد با بياعتنايي به فرهيختگان و استعدادهاي ناب علمي، گوشهنشيني و فرار مغزها را نظاره کرد. بر اساس آمار صندوق بينالمللي پول در بين ۹۱ کشور درحالتوسعه و توسعهنيافته، ايران جزء سه کشور نخست دچار پدیده فرار مغزها قرار دارد و اين در حالي است که در برخي کشورهاي توسعهيافته جهان، مسئوليتهاي کلان مانند صدراعظم و رئيسجمهور به جوانان واگذار شده است. بر اساس مصوبه شورايعالي اداري دولت دوازدهم قرار است در مديريت پايه از انتصاب مديران بالاي ۵۵ سال با سابقه بيش از ۲۵ سال ممانعت شود و تا پايان قانون برنامه ششم توسعه، سهم مديران زن در پستهاي مديريتي به ۳۰ درصد افزايش يابد که اميدوارم اين مهم تحقق يابد و روند ميانگين سني دولتهاي پس از انقلاب که تاکنون که افزايشي بوده به سمت جوانگرايي پيش برود. بههرحال کابينه پيشنهادي رئيسجمهور و همچنين دو وزير علوم و نيرو که يکشنبه جاري از مجلس رأي اعتماد گرفتند، عمدتا از مديران نسل اول و دوم محسوب ميشوند. البته اين حق رئيسجمهوري است که گزينههاي موردنظر خود را معرفي کند اما اگر مشورت با مجلس و فراکسيون اميد، به شکل منسجم صورت ميگرفت، ميشد به جوانان فرصت بيشتري براي سمتهاي وزارتي داد. اساسا نگاه دولتها به کابينه بايد متناسب با مقتضيات جامعه، خواستهها و مطالبات مردم و متناسب با شعارهاي انتخاباتي نامزد پيروز باشد. در انتخابات هيئترئيسه مجلس امسال، امکان حضور حداقل يک خانم و يکي از برادران اهل تسنن، فراهم نشد و اميدوار بوديم در ترکيب وزراي دولت اين مهم رخ دهد. بههرحال رئيسجمهور با پشتوانه آراي ميليوني مردم انتخاب شده و مطابق قانون اساسي و اصل ١١٣ رئيس شوراي امنيت ملي و مسئول اجراي قانون اساسي است و بر اساس وظايف مصرح در قانون اساسي مسئول دفاع از حقوق مردم است. بايد ديد در بدنه دولت تا چه حد از حقوق جوانان و زنان براي حضور در سمتهاي مديريتي دفاع خواهد شد. اين خواسته اصلاحطلبان و مردم از دولت دوازدهم است.