کشتار وحشیانه نمازگزاران در سینای شمالی، شروط دو پهلوی سعد حریری، فصل تازه پدرخواندههای سیاسی، آخرین تلاشها برای قانون منع خشونت علیه زنان، آغار بازسازی مناطق زلزله زده، دومینوی حمله و اتهام احمدی نژادیها، امید به آرامش در بازار طلا و سپنتا با دو فوریت در مجلس از محورهایی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی امروز شده است.
به گزارش تابناک، روزنامههای امروز شنبه چهارم آذرماه در حالی روانه پیشخوان مطبوعات در کشور شد که روزنامههای دو جریان سیاسی کشور با دو رویکرد موضوعات مرتبط با سیاست داخلی و سیاست خارجی را در صفحات نخست خود برجسته کردند. بیشتر روزنامههای اصولگرا و منتقد دولت از جمله کیهان، وطن امروز، سیاست روز و رسالت، موضوعاتی همچون کشتار نمازگزاران در سینای شمالی و سخنان مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه «آمریکا و اسرائیل دست از دشمنی با اسلام برنمی دارند» و اعتراض به گزارش آمانو را در صفحات نخست خود برجسته کردند. در حالیکه بیشتر روزنامههای اصلاح طلب و نزدیک به دولت، ترجیح دادند تیترهای اصلی صفحه نخست امروزشان را به موضوعات داخلی اختصاص دهند. روزنامه اعتماد با چاپ تصویری از نمایندگان زن مجلس آخرین تلاشها برای تصویب قانون منع خشونت علیه زنان را برجسته کرد و شهروند و ایران از آغاز بازسازی در مناطق زلزله زده و ۵۶۰۰ میلیارد تومانی زلزله اخیر خبر داده و عناوین آنها را تیتر اصلی شماره امروزشان کردند.
روزنامه قانون نیز در گزارشی از آخرین وضعیت زلزله زدگان ورزقان با عنوان «روایت ۱۹۳۲ روز درد در ورزقان» از آسیبها و مشکلات پس از زلزله آذربایجان پس از سپری شدن نزدیک به ۶ سال از آن نوشته است. آرمان امروز نیز تیتر اول خود را به «پشت پرده آخرین خطبه آیت الله هاشمی رفسنجانی اختصاص داده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و گزارشهای منتشر شده در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
پشت پرده آخرین خطبه آیتاللههاشمی
آرمان در گزارشی از پشت پرده آخرین خطبه آیتالله هاشمی نوشت:رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه در پاسخ به این سوال که آیا جدایی شما از شورای سیاستگذاری ائمه جمعه درست است؟ گفت: بله، انشاءا... در هفتههای آینده بعد از ۱۷ سال که مسئولیت شورای سیاستگذاری را برعهده داشتهام، این مسئولیت را واگذار میکنم. البته در گذشته هم چند بار از محضر شریف مقام معظم رهبری درخواست کنارهگیری را داشتم. حجتالاسلام سیدرضا تقوی در برنامه «دست خط» در برشمردن دلایل خود برای این تصمیم عنوان کرد: میدان را به دیگران بدهیم و فکر نو و استعداد نو تجربه شود. هر مدیری در مجموعهای که قرار میگیرد، ...
رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه در پاسخ به این سوال که آیا جدایی شما از شورای سیاستگذاری ائمه جمعه درست است؟ گفت: بله، انشاءا... در هفتههای آینده بعد از ۱۷ سال که مسئولیت شورای سیاستگذاری را برعهده داشتهام، این مسئولیت را واگذار میکنم. البته در گذشته هم چند بار از محضر شریف مقام معظم رهبری درخواست کنارهگیری را داشتم. حجتالاسلام سیدرضا تقوی در برنامه «دستخط» در برشمردن دلایل خود برای این تصمیم عنوان کرد: میدان را به دیگران بدهیم و فکر نو و استعداد نو تجربه شود. هر مدیری در مجموعهای که قرار میگیرد، برای مدتی ابتکارات و نوآوریهای او برای ارائه فکر جدید در طی چند سال ارائه خواهد شد. من بر این اساس، میدان را باز میگذاشتم تا تصمیم گرفته شود. وی ادامه داد: من میخواستم دیگران در این عرصه فداکاری و تلاش کنند. کار اداره نماز جمعه کار سختی است. در تاریخ ۱۰ خرداد ۷۹ حکم من صادر شد و کار را شروع کردم. حدود ۴۰۰ امام جمعه در شهرها داشتیم، الان به ۹۰۰ امام جمعه رسیده است. رئیس شورای سیاستگذاری ائمهجمعه در خصوص عدم خطبهخوانی رهبری انقلاب نیز گفت: ایشان یک نفر هستند و کل جهان اسلام! امسال ماه رمضان هم از ایشان درخواست کردیم یک روز تشریف بیاورند، سال قبل هم ماه رمضان درخواست کردیم، ایشان فرمودند: من بیایم برای مردم زحمت ایجاد میشود. تیم حفاظت و انتظامات سخت میگیرند و در رفت و آمد مردم تاثیر گذاشته میشود. مطلب ایشان این بود که مردم در زحمت میافتند. تقوی از نمازجمعه سال ۸۸ که به امامت
آیتا... هاشمی خوانده شد به عنوان سختترین خطبه برای مدیریت یاد کرد و گفت: شب و روز بسیار سختی بود. فشاری که در آن ۲۴ ساعت تحمل کردم، وقتی یاد آن زمان میافتم ذهنم سنگین میشود. روز قبل آن با آیتا... هاشمی صحبت کردم و گفتم شرایط بسیار نامناسب است و نماز باید حتما به امامت شما اقامه شود، چرا که نوبت ایشان بود. خواهش کردم بیانات شما هم در جهت وحدت و آرامش و یکپارچگی باشد و ایشان هم گفت: بله، من هم در ذهنم همین است که جامعه را به سمت آرامش پیش ببرم. قرار بود آقای حسینی وزیر اقتصاد و دارایی صحبت کند. تقوی در پاسخ به این سوال که «در جایی گفته بودید ائمه جمعه ۲۰۰ هزار تومان حقوق میگیرند؟» گفت: شهریه میگیرند؛ حقوق ندارند. شهریهای است که حضرت آقا به آنها میدهد، همانند طلبههای قم که شهریه میگیرند. وی درباره سوال دیگری که پرسیده شد «برای هر خطبه ۲۰۰ هزار تومان میگیرند؟» اظهار کرد: نه نه! ماهانه ۲۰۰ هزار تومان دریافت میکنند. الان اصلاح کنم چرا که برخی میگویند امام جمعه که این امکانات را دارد... این شهریه آقاست که به آنها داده میشود. تشکیلات چیز دیگری به اینها پرداخت نمیکند. زندگی ائمه جمعه واقعا زندگی طلبگی است. البته برخی امکانات آنها شخصی نیست، منزل و ماشینی اگر داشته باشند، مربوط به نهاد نماز جمعه است یا از طریق دستگاهی در اختیار آنهاست.
سیاست روسیه و ترکیه درباره سوریه چیست؟
داریوش قنبری عضو سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس در سرمقاله امروز آفتاب یزد نوشت: نشست سهجانبه روسای جمهور ایران، روسیه و ترکیه که به میزبانی روسیه برگزار شده، محوریت آن بررسی موضوع سوریه پس از فروپاشی و نابودی داعش در سوریه و عراق بوده است. ایران، روسیه و ترکیه تا سرنگونی داعش، اهداف تقریبا یکسانی داشتند و برای شکست دادن داعش، این سه کشور با یکدیگر همکاری کردند. اما من فکر میکنم بعد از سرنگونی و نابودی داعش، نگرانیهایی برای ادامه همکاریهای این کشور در سوریه وجود دارد، چون اهداف آنها ازاین به بعد ممکن است متفاوت باشد.
هدف ایران، ثبات سوریه و حفظ حکومت بشار اسد است. اما هدف ترکیه همچنان برکناری اسد است. ترکیه هنوز میانه چندان خوبی با دولت اسد ندارد و از نیروهای مخالف دولت دمشق حمایت کرده است، در واقع بخشی از نیروهای مخالف دمشق که با داعش جنگیدهاند موردحمایت آنکارا بودهاند. از طرف دیگر، موضع روسیه نیز محل بحث است. درست است که بشار اسد به تازگی به روسیه سفر و با پوتین دیدار کرده، اما روسیه در عین حال که تمایلی به نیروهای مخالف دولت سوریه ندارد به نظر میرسد برای آینده سوریه نظراتی داشته باشد. به نظر من، روسها از این به بعد به تحولات سوریه به صورت یک موضوع برای چانهزنی با قدرتهای غربی از جمله آمریکا به منظور پیشبرد منافع خود نگاه میکند. البته روسیه تا به اینجا در خصوص موضوع سوریه هم راستا با منافع ما
پیش آمده، ولی این سوال مطرح است که از این به بعد آیا همان روش و سیاست گذشته را ادامه میدهد و یا اینکه سیاست جدیدی اتخاذ خواهد کرد؟ این موضوع همچنان در هالهای از ابهام است. البته روسیه میخواهد درباره سوریه هم با ایران و هم با ترکیه همکاری داشته باشد و میخواهد در مقطع فعلی بین اهداف ایران و ترکیه یک نوع نزدیکی ایجاد بکند. از طرف دیگر، مسائل و مشکلات فراوانی بین کشورهای اروپایی و آمریکا با روسیه وجود دارد. من نگران هستم که از این به بعد روسها به دنبال معامله بر سر سوریه باشند. روسیه همواره سیاست معاملهگرایانهای دارد و نمیتوان اطمینان داشت که سیاست روسیه در سوریه تغییر نکند. البته موفقیت روسیه در سیاست معاملهگرایانه خود در سوریه منوط به نحوه عمل آمریکا و اروپاست و اگر مسکو نتواند از غرب امتیازی بگیرد همچنان به مواضع کنونی خود در قبال سوریه ادامه خواهد داد.
کپی برداری مجازی از جمعه سیاه
روزنامه خراسان در گزارشی از مشکلاتی که اولین کپی برداریها از جمعه سیاه در ایران را با انتقاد همراه کرد خبر داد و نوشت: «جمعه سیاه» (black friday) اولین بار در آمریکا ابداع شد. رویدادی که طی آن، فروشگاه ها، تخفیفات ویژهای برای خرید در روز جمعه نزدیک به پایان سال میلادی، به مشتریان عرضه میکنند. تخفیفها در این روز بسیار زیاد و ۵۰ درصد است و گاهی تا ۷۰ درصد هم میرسد. هجوم مردم به فروشگاهها در این روز، معمولا باعث ایجاد شلوغی و ترافیک کم سابقهای در شهرهای آمریکا و دیگر نقاط جهان میشود و عموما صفهای بسیار طولانی جلوی فروشگاهها ایجاد میشود. حتی گاهی هجوم به فروشگاهها باعث آسیب دیدن مردم زیر دست و پا میشود و جلوههای زشتی را نیز ایجاد میکند. با این حال برخی فروشگاههای مجازی ایرانی امسال به تقلید از این سنت فروشگاههای آمریکایی پرداختند که این مسئله با حاشیه هایی همراه شد.
اگرچه در غرب برخی علت ارائه این تخفیفهای ویژه در انتهای سال را ناشی از سنت هایی خوب برای کمک به مردم جهت خرید مایحتاج در آستانه سال جدید و بعد از مراسم شکر گزاری دانسته اند، اما این نوع فروش، برای فروشندگان هم فواید و منافع بسیاری دارد. اولا آنها با ارائه تخفیف ویژه اگرچه سود خود را به حداقل میرسانند، اما با افزایش شدید فروش، مجموع سود خود را افزایش میدهند. علاوه بر آن، آنها در پایان سال نیاز دارند که انبارهای خود را خالی کنند تا بتوانند اجناس جدید را جایگزین کنند.
چند سالی است که برخی فروشگاههای اینترنتی در ایران نیز در یکی از جمعههای آذرماه، اقدام به عرضه محصولات خود با تخفیفات ویژه مشابه جمعه سیاه میکنند. امسال تعداد این فروشگاهها بیشتر شد و آن ها، دیروز، تحت عناوینی، چون «حراجمعه» و «جمعه به خرید»، دست به برگزاری حراجی شبیه جمعه سیاه زدند. اگرچه ارزیابی کم و کیف این رویداد در ایران فرصت بیشتری میطلبد، اما نگاهی به نظرات مردم در شبکههای اجتماعی نشان میدهد که مشکلات و انحرافاتی در آن رخ داده است. یکی از مهمترین مشکلات این بود که سایت این شرکت ها، دیروز در ساعاتی، در اثر مراجعه مردم برای خرید از دسترس خارج شد. حتی برخی افراد میگویند که با سرعت بسیار بالای اینترنت نتوانستند خرید انجام دهند و بعد از رفع مشکل، اجناس موردتقاضایشان تمام شده بود! البته عده دیگری هم از خریدهای خوب خود میگفتند و این که میزان خرید قابل توجهی در این روز داشته اند. برخی کاربران نیز با انتشار تصاویری از اجناس مورد اشاره خود در این سایتها معتقد بودند که این فروشگاهها قیمتها را قبل از این رویداد افزایش و اکنون دوباره در قالب تخفیف کاهش داده اند. برخی هم به نوع و کیفیت اجناس و زمان وعده داده شده برای تحویل آنها انتقادهای جدی داشته اند.
چرا روحانی و پوتین یکدیگر را زیاد میبینند؟
وطن امروز در خبری با اشاره به گفتههای سفیر ایران در روسیه نوشت: طی ۴ سال گذشته آقایان روحانی و پوتین ۱۲ بار با یکدیگر ملاقات کردهاند که این دیدارها بر گسترش همکاریها در تمام زمینهها بسیار تاثیرگذار بوده است. مهدی سنایی در دیدار «ولادیمیر ژیرنوفسکی» رئیس حزب لیبرال - دموکرات روسیه در دومای دولتی این کشور با اشاره به سطح روابط عالی بین ۲ کشور و سطح رایزنیها و ارتباطات بین روسای جمهور ۲ کشور گفت: طی ۴ سال گذشته آقایان روحانی و پوتین ۱۲ بار با یکدیگر ملاقات کردهاند که این دیدارها بر گسترش همکاریهای فیمابین در تمام زمینههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و... بسیار تاثیرگذار بوده است. وی ضمن مثبت ارزیابی کردن ارتباطات هرچه بیشتر نمایندگان مجلس و فراکسیونهای احزاب ایران و روسیه، بر برگزاری میزگردها و نشستهای کارشناسی مربوط تاکید کرد. در این ملاقات ژیرنوفسکی با اشاره به ظرفیتهای اقتصادی و تجاری ایران و روسیه، راهاندازی کریدور شمال - جنوب را در ارتقای همکاریهای اقتصادی دوجانبه بسیار تاثیرگذار ارزیابی کرد. ژیرنوفسکی با تاکید بر تمایل حزبش برای گسترش روابط پارلمانی با مجلس شورای اسلامی و فراکسیونهای آن اعلام کرد: گروه نمایندگان دوما از فراکسیون حزب لیبرال - دموکرات در راستای تحکیم روابط پارلمانی آمادگی سفر به ایران و دیدار با همتایان خود را دارند.
برنامه دولت برای تهران چیست؟
محمد کاظمی طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد به موضوع برنامه دولت برای اداره تهران پرداخت و نوشت: حالا نزدیک به دو هفته از زلزله سنگین غرب کشور میگذرد و پس از امدادهای اولیه اکنون ضرورت اسکان موقت زلزلهزدگان برای نجات از سرمای هوا کاملا احساس میشود. امید است مسوولان مربوطه برای این مقطع هم چارهجویی کرده باشند و با سرعت امکاناتی از قبیل: کانکس را به آن سامان ارسال کرده باشند. در همین راستا میتوان به ساخت فوری سولههای متعدد در مناطق زلزلهزده پرداخت تا امکان اسکان دستهجمعی آسیبدیدگان هم فراهم آید و هیچکس در برابر سرمای رو به تزاید هوا بیدفاع و آسیبپذیر نباشد، اما در کنار پیامدها و عوارض زلزله غرب کشور یک خطر جدی دیگر وجود دارد که معمولا گریبانگیر کشور میشود و برای آن، دفاعی جز تذکر دادن وجود ندارد؛ تجربه نشان داده است که ما ایرانیان هنگام بروز هر حادثهای یا وقوع هر رویدادی ابتدا روی آن به خوبی متمرکز میشویم ولی به سرعتی غیرقابل تصور عبور میکنیم و نه تنها مردم، که دستگاههای مسوول هم همهچیز را فراموش میکنند تا دوباره حادثه از راه برسد! جالبتر اینکه همین معنا را هم میدانیم و معمولا به خود و دیگران تذکر میدهیم ولی باز هم قدرت فراموشی مافوق حادثهها و رویدادها و بلاهاست!
اگر زمین ارادهای داشت که اهالی ایران را از خطر خود آگاه کند نه با زبان که با عمل و نواختن سیلیهای دردناک به صورتمان وظیفه خود را به انجام رسانده است ولی عجیب و بهتآور اینکه گویا قرار نیست ما از خواب خوش خویش بیدار شویم و کار را پیش از وقوع چاره کنیم. دیگر دیرباوران و جداشدگان از دنیای خبر هم به خوبی فهمیدهاند که اغلب نقاط کشور ما شدیدا زلزله خیز است و برای این خطر خیزی باید مقدمات بسیار فراهم کنیم. جالب و عجیب و نگران آسا و ناباورانه این است که افزون بر اغلب شهرها و شهرستانها و روستاها، شهر بزرگ تهران یعنی پایتخت کشور هم در محاصره کامل گسلهای فعال است و همه کارشناسان بصورت اجماعی و متفق برامکان وقوع زلزلهای بزرگ در این ناحیه صراحت داشته و دارند ولی باز هم میتوان به صراحت عنوان کرد که تقریبا دست روی دست گذاشتهایم و کار چندانی انجام نداده و نمیدهیم!
قطعا زلزله تهران از هر زاویه که بنگریم شوخی بردار نیست. کافی است تصور کنیم که جمعیتی بین ٧ تا ١٠ میلیون نفر حاضر و مسافر در تهران در بهترین شرایط آمادگی و حتی در صورت عدم وقوع خرابیهای گسترده هنگامی که مضطرب شوند و سراسیمه حرکت کنند چه حجم انبوهی از مسائل غیرقابل پیشبینی را به وجود خواهند آورد؟ اگر در یک حالت خوشبینانه ارکان شهر از ساختمانهای مدیریتی گرفته تا آتش نشانیها و بیمارستانها و پادگانها و مراکز آب و برق و تلفن و گاز آسیب نبینند آیا همه آنها امکان خدمترسانی به میلیونها شهروند را دارا هستند؟ آیا در این صورت یک بحران بزرگ و جداگانه به وجود نخواهد آمد؟ فاجعه فرو ریختن پلاسکو پیش چشم همه ما است. هنگامی که این ساختمان متلاشی شد با اینکه همه امکانات شهر با اجتماع همه مدیران مربوطه با هر میزان از نیرو که لازم بود گردهم آمدند فقط ٩ روز طول کشید تا آواربرداری شود! تصور شود که اگر فقط ١٠٠ ساختمان در این حد و اندازه در یک زمان فروریزند چه فاجعهای فراهم خواهد شد؟ بگذریم، تهران با همه مشکلات انبوه و بافتهای فرسوده و ترافیک عظیم و معابر غیراستاندارد و از همه مهمتر با تراکم جمعیتی بسیار بالا در خطر جدی قرار دارد، چنانچه در این مهم کمی توجه و دقت شود آمادهسازی این شهر برای زلزله احتمالی، یک اولویت ملی در صدر همه اولویتهای دیگر است، به نظر میرسد دولت باید پیرامون این خطر یک برنامه دقیق علمی و کاربردی ارایه دهد. موضوع از چنان اهمیت و گستردگی و ملی بودن برخوردار است که احاله آن به شهرداری تهران قابل قبول نیست. برنامه همهجانبهای که طی آن مسائل و مشکلات موجود دیده شوند و راهکارهای مشخص و زمانبندی شدهای برای هریک از آنها مدون شود. تنها در این صورت است که عدم تغییر پایتخت توجیهشدنی است. اگر دولت برای جمعیت تهران، برای ترافیک، بافتهای فرسوده و مقاومسازی ساختمانهای تهران فکر کرده و برنامه دارد، بهتر است آن را اعلام کند و اگر در این ارتباط برنامهای ندارد باید به این سوال پاسخ دهد که آیا تنها امکان موجود، تغییر پایتخت است؟ متاسفانه با همه خطری که هست و مشکلاتی که همه روزه در شهر تهران با آن روبهرو هستیم (مشکلاتی که در صورت بروز حادثه به بحرانهای بزرگ تبدیل میشوند) هنوز هیچ مقام بلند پایه دولتی یا حکومتی راهکار یا راهبرد مشخصی را اعلام نکرده است تا همه تکلیف خود را بدانند. در واقع در حال حاضر ما در مقابل خطرهای احتمالی دست روی دست گذاشته و تنها به امید عدم وقوع نشستهایم!
آیا طرح تحول سلامت به سرنوشت مسکن مهر دچار میشود؟
همدلی در بخشی از گزارش میدانی خود با عنوان «دفترچههای سلامت در سکوت خبری فنا شدند» نوشت: در روزهای گذشته برخی از نمایندگان مجلس به دولت هشدار دادند که نباید گذاشت طرح تحول سلامت به سرنوشت مسکن مهر دچار شود. در این باره از جلال میرزایی پرسیدم که مشخصا چه ارتباطی بین این دو پروژه وجود دارد و آیا ممکن است این پروژه عظیم به سرنوشت مسکن مهر دچار شود؟
باید بین اظهارنظرهای سیاسی و اظهارات کارشناسانه تفکیک قائل شویم. من فقط به آن دسته از اظهارات نمایندگان که مبنای کارشناسانه دارد میپردازم. برخی نمایندگان معتقدند طرح تحول سلامت بخش اعظمی از منابع را بلعید و هزینه زیادی برای کشور ایجاد کرد، بدون اینکه به اهداف بهداشتی و درمانی مشخص شده دست یابد. آنها میگویند دولت میتوانست این منابع را در حوزههای دیگری مثل حوزه تولید و اشتغال پایدار به کار گیرد.
آنها استدلال میکنند سرمایههای بسیاری در مسکن مهر منجمد شد و همین یکی از دلایل رکود تورمی اقتصاد کشور شد؛ از این رو از دید آنها، نشانههای طرح تحول سلامت بسیار شبیه طرح مسکن مهر است و به دولت هشدار میدهند که از همینحالا دنبال یک راه چاره باشد.
در بسیاری از کشورها حجم عمدهای از هزینههای درمانی را دولتها برعهده دارند. با این همه، شرایط اقتصادی کشور ما شرایط خاصی است. ما با محدودیت منابع روبهرو هستیم. اقتصاد ما هنوز نتوانسته اقتصادی مولد باشد و هنوز رکود بر بخشهایی از اقتصاد سیطره دارد. همچنین در بخش تولید هم شرایط خوبی حاکم نیست و در کل فضای کسبوکار هنوز نرمال نشده است. در چنین شرایطی، طرح تحول سلامت با آن هزینههای سرسامآورش به اجرا گذاشته میشود. طرحی که باید تمامی مجاری تامین مالیاش از ابتدا به شکلی واضح مشخص میشد، اما میدانیم وقتی دولت یازدهم بر سر کار آمد وضعیت اقتصاد و خزانه به چه شکلی بود. از این رو، مشخص است که اجرای چنین پروژهای با چالشهای متعددی مواجه شود و این مسائل قابل انتظار بود. با این همه، به نظر من این طرح باید به اجرا گذاشته میشد. باوجود همه این چالشها، من هنوز معتقدم طرح تحول یکی از اقدامات ارزنده در چهل سال گذشته است. باید به یاد داشته باشیم که مردم در سالهایی با چه فشارهایی در حوزه بهداشت درمان مواجه بودند و از این رو اجرای این طرح نه یک انتخاب که تنها راه ممکن و ناگزیر راهی بود. باید همه دستبهدست هم دهیم و چالشهای این طرح را برطرف کنیم نه اینکه همانند ترامپ که تلاش کرد اوباما کر را نابود کند در حالی که جایگزین موثری نداشت، ما هم چنین کنیم.