فروچالههایی که دشتهای مختلف کشور را میبلعند، حاصل برداشت بیش از حد از منابع آب زیرزمینی کشور است.
به گزارش جام جم، حفر بیش از 800 هزار حلقه چاه در کشور، وضعیت 499 دشت کشور را بحرانی کرده است و در برخی از این دشتها، شاهد سالانه سه متر فرونشست هستیم. بحران آب زیرزمینی به مراتب خطرناکتر از بحران آب سطحی است که در قالب خشک شدن تالابها و رودخانههای کشور قابل مشاهده است، زیرا وقتی آبخوان فرو میریزد، مرگ آن فرا رسیده و دیگر امکان ادامه حیات در این منطقه، از ساکنان آن سلب میشود. به گفته کارشناسان برای کنترل این روند، باید برنامههای مختلفی تدوین شود و با توجه به درجه اهمیت و وابستگی زندگی افراد به آب، برای جلوگیری از برداشت منابع آب زیرزمینی برنامهریزی شود.
وابستگی ایران به منابع آب زیرزمینی بسیار است. به گفته تورج فتحی، کارشناس خاک و آب، براساس اطلاعات رسمی وزارت نیرو که هر پنج سال یک بار منتشر میشود، میزان برداشت از منابع آب زیرزمینی حدود 104 میلیارد مترمکعب است.
او به جامجم میگوید: با توجه به حجم 120 تا 130 میلیارد مترمکعبی سهم آب منابع تجدیدپذیر، حدود 85 درصد آب کشور از طریق چاهها تامین میشود.
فتحی با اشاره به این که بخش عمدهای از منابع آبی کشور صرف کشاورزی میشود، میزان برداشت از منابع آب زیرزمینی در اواخر دهه 50 را حدود 22 میلیارد مترمکعب، دهه 60 حدود 44 میلیارد مترمکعب، دهه 70 حدود 58 میلیارد مترمکعب، دهه 80 حدود 65 میلیارد مترمکعب و در سال 92 حدود 104 میلیارد مترمکعب اعلام میکند.
به اعتقاد او بهطور پیوسته از دو تا سه سال پیش، دشتی نداشتیم که شرایط متعادلی داشته باشد. از 609 دشت کشور، نزدیک 499 دشت با افت شدید سطح ایستابی مواجه بودهاند. از این میزان، حدود 297 دشت به عنوان دشت ممنوعه و بحرانی از سوی شرکت مدیریت منابع آب کشور اعلام شده و میزان افت سطح آب زیرزمینی دشتها، بهطور سالانه از یک تا سه متر متغیر بوده است.
شمال و غرب دارای دشتهای متعادل
براساس آمارها در هر دهه بر تعداد چاههای کشور و عمق آنها افزوده و وضع منابع آب زیرزمینی هم وخیمتر شده است. فتحی میگوید: افزایش میزان چاهها، باعث افت سطح ایستابی شده و این چاهها به مرور با افزایش تعداد چاههای حفر شده، میزان تخلیه منابع آب زیرزمینی را بیشتر کردهاند.
آن طور که او توضیح میدهد در گذشته تمام دشتهای کشور شرایط نامتعادلی نداشتند. دشتهای متعادل در شمال و تعدادی هم در استانهای غربی کشور شامل آذربایجان شرقی و غربی، کردستان، کرمانشاه، لرستان و کهگیلویه و بویراحمد به عنوان استانهای نسبتا پرباران قرار داشت. البته میزان مصرف در این مناطق نیز با توجه به شرایط توپوگرافی و کوهستانی بودن منطقه، کم است؛ زیرا بخش عمدهای از مساحت این استانها، جزو قطبهای توسعه از نظر کشاورزی نیستند، بنابراین شرایط آنها متعادل
است.
با توجه به اظهارنظر کارشناسان از دشتهای استانهای تهران، قزوین، مرکزی، اصفهان، کرمان، یزد و بخشهای عمده استانهای فارس، خراسان رضوی، خراسان شمالی و جنوبی همراه سیستان وبلوچستان و هرمزگان میتوان به عنوان دشتهایی با شرایط ممنوعه و بحرانی نام برد.
به گفته این کارشناس آب و خاک، بجز بخشهای جنوبی استان خوزستان و غربی استان بوشهر تقریبا در بقیه مناطق کشور مشکل منابع آب زیرزمینی را به طور جدی داریم و اگر با همین روند پیش برویم، ظرف یک تا دو دهه آینده، اغلب تالابها بهطور کامل از بین میرود و زمینهای آبی کشور از جمله باغستانهای کرمان که زیر کشت پسته است، نابود خواهد شد.
آن طور که فتحی میگوید طی 15 سال آینده 7000 هکتار باغ پسته در کرمان از بین میرود و حدود 300 هزار کیلومتر از شبکههای آب و فاضلاب در کشور بدون استفاده باقی خواهد ماند.
بحث فرونشست زمین، یکی از شاخصهایی است که از تبعات برگشتناپذیر برداشت منابع آب زیرزمینی است و شدت رخ دادن آن در ایران بسیار وحشتناک است. در ورامین سالانه 12 سانتیمتر فرونشست گزارش شده است. نیشابور 12 سانتیمتر در هر سال، مشهد 25 سانتیمتر در هر سال و کاشمر 20 سانتیمتر در هر سال فرو مینشینند. در دشت رفسنجان سالانه 30 سانتیمتر فرونشست داریم. یعنی در عرض سه سال، یک متر زمین فرونشست میکند. این رقم واقعا خطرناک است.
متهمان ردیف اول چاههای مجاز و غیر مجاز
در آمارهای وزارت نیرو آمده، بیش از نیمی از چاههای کشور غیرمجاز است. چاههای مجاز براساس پروانههای صادر شده از سوی وزارت نیرو از منابع آب زیرزمینی برداشت میکنند، در نتیجه احتمال میرود چاههای غیرمجاز حفر شده، عامل ایجاد بحران برای منابع آب زیرزمینی باشند، اما مسعود باقرزاده کریمی، معاون دفتر زیستگاه و امور مناطق سازمان حفاظت محیط زیست در گفتوگو با جامجم، اضافه برداشت چاههای مجاز و حفر چاههای غیرمجاز را به صورت توام، عامل بروز مشکل برای دشتهای کشور معرفی میکند.
آن طور که او میگوید بر اساس آمارهای وزارت نیرو از 609 دشت کشور، بیش از 50 درصد دشتها ممنوعه اعلام شده است، زیرا میزان برداشت از منابع آب زیرزمینی بیشتر از تغذیه بوده و این مساله سبب شده دشت دچار فرونشست شده، با پایین رفتن سطح آب آن ممنوعه شود.
باقرزاده کریمی بیان میکند: وجود 350 دشت ممنوعه در ایران نشان میدهد سطح آبهای زیرزمینی کشور در حال افت است. این افت میتواند ناشی از برداشت بیش از حد از منابع آب زیرزمینی باشد. برداشت از منابع آب سطحی نیز میتواند بر تشدید افت سطح سفرههای زیرزمینی اثر بگذارد.
وقتی مسیر رودخانهها را با سدها میبندیم، تغذیه آب زیرزمینی دچار مشکل میشود. حتی خشک شدن تالابها هم روی تغذیه منابع آب زیرزمینی تاثیر میگذارد. وقتی آب به تالاب میرسد، تالاب بتدریج سفرههای زیر مجموعه خود را تغذیه میکند و اگر این تالاب خشک شود، روند تغذیه متوقف خواهد شد.
معاون دفتر زیستگاه و امور مناطق سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به این که برای جلوگیری از افت سطح سفرههای زیرزمینی باید کارهای مختلفی انجام شود، نحوه برخورد با افراد را بسیار مهم توصیف میکند.
آن طور که او توضیح میدهد برخی افراد چاه را برای ویلاهای خود حفر میکنند و معیشت آنها به چنین چاهی وابسته نیست یا این که برخی برای افزایش سطح زیر کشت چاه حفر کردهاند. مسدود کردن چنین چاههایی مشکلی ایجاد نمیکند، اما مسدود کردن چاه غیر مجازی که معیشت افراد به آن گره خورده است، بدون در نظر گرفتن معیشت جایگزین برای فرد، کار درستی نیست. باقرزاده کریمی تاکید میکند: مسدود کردن چاههای غیرمجاز بدون نصب کنتورهای هوشمند برای کنترل میزان برداشت چاهها منجر به نتیجه مطلوب نمیشود.
با توجه به هشدارهای کارشناسان باید تاکید کرد شرایط منابع آبهای زیرزمینیو در نتیجه دشتهای کشور بحرانی است و چنانچه مسئولان این مسائل را جدی نگرفته و برای کنترل و رفع آنها راهکارهای مناسبی به کار نگیرند خیلی طول نمیکشد مسائل بیشتری به مشکلات اجتماعی، اقتصادی و امنیتی کشور اضافه شود.