در فقه ما پیشبینی شده است که وقتی یکی از والدین (بخصوص پدر) از دنیا برود و نماز و روزه قضا داشته باشد، بر ذمه پسر بزرگ خانواده است که برای شادی روح و آمرزش گناهان والدین خود با دادن مقداری پول به شخصی مسلمان و شیعه نماز و روزههای قضا شده مرحوم را به جا آورد.
به گزارش روزنامه ایران، عباس ایزدی پنجاه سال است که نماز و روزه استیجاری میگیرد. البته چنان که خودش میگوید، سالهای نخست این نمازها را در قبال پول میخوانده اما چند سالی است که صرفاً برای رضایت خدا و بخشش گناهان خودش نماز قضای اموات را میخواند.
او که مدعی است در تمام این سالها هرگز برای کسانی که به او مراجعه کردهاند تا برای امواتشان نماز و روزه بگیرد، نرخ تعیین نکرده، میگوید: هر کس که به من رجوع کرده تا نماز عزیزانش را بخوانم، بسته به توانش پول کف دست من گذاشته است.او که در کنار خواندن نماز، روزه قضا هم میگیرد، ادامه میدهد: من برای بسیاری روزه گرفتهام هرچند هیچ پولی بابت روزه قضا به من ندادهاند و من نیز خالصانه آنها را بخشیدهام. اما این را هم بگویم، گاهی روح مرده به بازماندگان هشدار میدهد که هزینه نماز و روزه من را بپردازند. مثلاً چند سال پیش شرایط برایم سخت شد و شخصی باید پانصد هزار تومان بابت هزینه نماز پدرش به من میداد اما ناحق و بدحسابی میکرد و بدهیاش را ادا نمیکرد. با وجود اینکه بسیار نیاز داشتم، ولی به پسر آن مرحوم چیزی نگفتم تا اینکه یک شب در عالم خواب آن مرحوم (پدر آن فرد) به خوابم آمد. به شوخی از پسرش گلایه کردم و گفتم، قرضش را نداده است. فردا صبح اول وقت، پسر آن مرد به در خانه آمد و با کلی عذرخواهی پول نماز را برایم آورد. بر همین اساس، من عقیده دارم مردهها خبر از زندهها و کارهایشان دارند.
عباس آقا مکثی میکند و با انقباض خطوط چهره اش، طوری که انگار ته ذهنش کسانی را مورد مؤاخذه قرار میدهد، ادامه میدهد: گاهی آدمهایی پیدا میشوند و میخواهند کارهای من و امثال من را زیر سؤال ببرند. این از خدا بیخبرها با شبهه افکنی و مغلطه بافی، سعی در بیاعتبار کردن کار ما دارند، در حالی که از لحاظ فقهی کاری که ما میکنیم، مورد توجه و تأیید مراجع تقلید است. و گویی چیزی را به خاطر میآورد، بلافاصله اضافه میکند: من به شخصه آیاتی در این مورد در قرآن ندیده ام، اما از آنجا که قرآن یک اقیانوس بزرگ است، حتماً آیهای در این مورد وجود دارد که حتماً مفسرین قرآن از آن خبر دارند و این را بهتر میدانند. آنچه از نگاه عباس مهم است «نیت» است، که درخواستکننده نماز و روزه استیجاری و کسی که قرار است این نماز و روزهها را به جا بیاورد، از آن آگاهی دارند.او که از سن 30 سالگی شروع کرده به نماز استیجاری خواندن و روزه استیجاری گرفتن و حالا که به مرز هشتاد سالگی رسیده، حالا بعد از 50 سال، به علت کهولت سن و تقلیل قوای جسمی دیگر نماز و روزه استیجاری قبول نمیکند و فقط برای مردگان در ماه رمضان، ختم قرآن انجام میدهد. او مثل هزاران نفر دیگر که به خاطر مشکلات مالی و کسب روزی، نماز و روزه استیجاری میگیرند، عقیده دارد این کار را نباید به چشم یک شغل نگاه کرد؛ میگوید: اینکه میگویم این یک شغل نیست، به این دلیل است که در درجه اول، این نوع عبادت، آن هم برای کسی که دیگر در قید حیات نیست، از لحاظ معنوی به نفع خود من است. در واقع با نماز خواندن من اجر هم میبرم.
اما از عباس آقا درباره چند و چون و چگونگی انجام نماز و روزه استیجاری میپرسم و در پاسخ به سؤالم میگوید: بستگی به توان افراد دارد ولی روزه گرفتن در پاییز و زمستان بسیار راحتتر است و نماز هم که باز بستگی به توان جسمی و روحی آدم دارد. گاهی شرایط روحی آدم ممکن است مساعد نباشد که در این مواقع نباید نماز بخوانید و و روزه بگیرید؛ چون با بیحوصلگی انجامش میدهید و این خوب نیست. این نماز و روزه یک جور امانت در دست ماست و باید امانت دار باشیم و در انجام آن خیلی دقت کنیم.
از او درباره نرخ کارش میپرسم و او در پاسخ میگوید: همان طور که گفتم هیچ وقت روی قیمت بحث نکردهام چون عقیده دارم خدا روزی رسان است و هر کسی باید به اندازه کرمش بدهد. خود شما هم در همین شهر زندگی میکنید و خودتان میبینید که هزینههای زندگی خیلی بالاست و طبعاً هزینه خواندن نماز و روزه نیز باید بالا برود. اما این چیزی که الآن وجود دارد و رایج است، هزینه یک ماه روزه ۸۰۰ هزار تومان و نماز هم برای یک سال یک میلیون تومان است.
البته سؤالی که در این میان به ذهن خطور میکند و پاسخ میطلبد، این است که نرخها چطور و بر چه اساسی تعیین میشود که عباس آقا در جواب میگوید: من به شخصه از دفتر مراجع تقلید و امامان جمعه میپرسم و قیمت میگیرم.
او خاطرنشان میکند که طالبان انجام نماز و روزه استیجاری این اواخر خیلی زیاد شدهاند و به گفته او، گذشته از روحانیون جوان، دانشجوها و حتی زنان بیسرپرست به نزدش میآیند تا اگر کسی نماز و روزه استیجاری بخواهد، برایش انجام دهند که او هم بسیاری را به آنها معرفی کرده است. وقتی از اعتقاد قلبیاش در مورد این کار سؤال میکنم که آیا عدالت است یک نفر با پول بخواهد آخرت را برای خودش هموار کند، برافروخته میشود و میگوید: فقه ما بسیار کامل و بهترین است و زمزمه کنان این شعر را میخواند: «اسلام به ذات خود ندارد هیچ عیبی/ هر عیب که هست از مسلمانی ماست» و ادامه میدهد: نباید این کار را به چشم شغل نگاه کرد؛ چرا که «پرستش خدا» و دینداری فروشی نیست. کاری که ما انجام میدهیم فقط جهت محکم کاری است، پس هیچ تضمینی وجود ندارد که اگر کسی در دنیا سهلانگاری کرده و خدا را پرستش نکرده میتواند با دادن پول آخرتش را بخرد. این کار ما بخشی از کفاره نماز و روزه انجام نداده و ناقص برادر و خواهر مسلمان است. خود من در این چند دهه اگر مانند یک مسلمان عادی نماز و روزه میگرفتم امروز عشق من به وجود خداوند بزرگ اینچنین نبود. نماز و روزهای که این سالها به نیت برادران مسلمان خودم خواندهام، خود مرا بیشتر به خدا نزدیک کرده، هر چند اجر و پاداش آن برای شخص مرحوم بوده است. من در این سالها به این نتیجه رسیدهام که خداوند بسیار کریم است و آنقدر کرامت دارد که عقل ما حتی گنجایش ذرهای از آن را هم ندارد. می پرسم، آیا ساختن مدرسه یا مسجد یا ساختن سرپناهی برای نیازمند، باقیات الصالحات بیشتری ندارد؟ و عباس آقا در حالی که خودش را برای وضوی نماز مغرب آماده میکند، با لبخند این شعر حافظ را میخواند:
جهان چون چشم و خط و خال وابروست
که هرچیزی به جای خویش نیکوست