در شرایطی که انباشت برخی مشکلات موجب شده شماری از هموطنانمان در شهرهای مختلف روانه خیابان ها شوند، بد نیست برخی بی توجهی های آشکار به مطالبات مردم را مرور کنیم؛ مروری که کمترین فایده آن، شناسایی مطالبات بر حق مردم و ریشه یابی برخی نارضایتی ها خواهد بود.
به گزارش «تابناک»؛ در شرایط کنونی و بر اساس آخرین آمار دریافتی از مرکز آمار، چیزی حدود 3 میلیون 200 هزار تن از نیروهای آماده به کار کشور بیکار هستند و در این میان، نزدیک یک میلیون و 100 هزار تن از آنها مدارج عالی تحصیلی را طی کرده اند؛ وضعیتی غیر قابل قبول که برای تک تک این افراد مشکلات فراوانی ایجاد کرده و مطالبات بر حقی را رقم زده است.
ایجاد اشتغال پایدار و برطرف کردن مشکلات پیش روی جمعیت جوان، تحصیلکرده و جویای کار کشور که در اوج نشاط و شادابی جوانی و نیز توانمندی انجام فعالیت های اقتصادی هستند در شرایطی برای این جوانان به یک مطالبه و خواست جمعی تبدیل شده است که از آن سو عزم و اراده جدی و مؤثری توسط متولیان امر اشتغال کشور برای حل آن دیده نمی شود.
وجود نزدیک به 5 هزار دانش آموخته دکترای تخصصی، 204 هزار دانش آموخته فوق لیسانس و دکترای حرفه ای و نیز 915 هزار دانش آموخته بیکار در کشور در سال 96 در شرایطی است که سالانه صدها هزار دانش آموخته دیگر به این مجموعه افزوده می شود و تمامی این افراد متقاضی یافتن شغل مناسب با رشته تحصیلی خود هستند.
نبود شغل مناسب با رشته این افراد، کافی نبودن ظرفیت بازار اشتغال دولتی برای پذیرش این حجم از دانش آموختگان کشور و نیز نابسامانی وضعیت اقتصادی شرکت های خصوصی در مجموع فضای آشفته ای را برای دانش آموختگان دانشگاهی جویای کار ایجاد کرده است که آنها را روز به روز از رسیدن به آروزهای کوچک و بزرگ خود نا امیدتر می کند.
این مطالبه و حجم بالای مخاطبانش از آن جهت مهم و حساس است که بدانیم، اتمام دوران تحصیل و بیکاری دانش آموختگان دانشگاهی ـ آن هم در شرایطی که جامعه و نزدیکان از آنها انتظارات بالایی دارند ـ گردی از نا امیدی را بر پیشانی آنها می افشاند و روزگاری که در پیش دارند، به دلیل قرارگیری در یک موقعیت بلاتکلیف برای آنها به سختی پیش می رود.
شرایطی که از آن یاد شد، خانواده و به ویژه والدین این دانش آموختگان را نیز به شدت ناراحت و نگران کرده است و از اینکه می بینند فرزندانشان پس از یک دوره طولانی زحمت و تحصیل در دانشگاه های معتبر با افسردگی و بلاتکلیفی دست و پنجه نرم می کنند، برای آنها نیز آزار دهنده است.
جمعیت بالای بیکاران فارغ التحصیل که با لحاظ کردن نزدیکانشان، جمعیت بالاتری را نیز شامل می شود، همواره در بزنگاه هایی مثل انتخابات به یک بازار رأی مناسب برای نامزدهای انتخاباتی بدل می شود و در اکثر موارد، نامزدهای انتخاباتی اعم از مجلس شورای اسلامی و یا ریاست جمهوری با دادن وعده های فراوان تلاش می کنند تا رأی و نظر این جمعیت را به سمت خود سوق دهند.
در انتخابات ریاست جمهوری اخیر نیز نامزدهای انتخاباتی با درک درست از این بازار رأی هر یک به نحوی تلاش کردند با دادن وعده ایجاد اشتغال برای این دانش آموختگان، آنها را متقاعد کنند تا به نامزد خاص رأی دهند.
صرف نظر از ایده و طرح های ایجاد اشتغال سایر نامزدهای انتخاباتی، رئیس جمهور منتخب و تیم همراه ایشان نیز با طرح ایده سامانه کاروزی و شرایط منحصر بفردی که این طرح دارد، تلاش کردند تا ضمن جلب نظر رأی دهندگان، تلاش خود را در دولت دوازدهم بر ایجاد اشتغال برای دانش آموختگان معطوف کنند.
همزمان با پایان انتخابات و چندین هفته پیش از آغاز به کار دولت دوازدهم، سامانه کاروزی راه اندازی شد و بسیاری از دانش آموختگان امیدوار به یافتن شغل در این سامانه ثبت نام کردند. با این حال، پس از چندین ماه از پایان انتخابات و آغاز به کار دولت دوازدهم، هنوز این ایده نتوانسته است به خوبی پاسخگوی نیاز جامعه جویای کار کشور باشد و همچنان دانش آموختگان بیکار و افزایش سالانه جمعیت آنها برای کشور به عنوان یک تهدید و مشکل بزرگ مانده است.
در شرایط کنونی که جمعیت قابل توجهی از مردم شهرهای مختلف کشور به نشانه اعتراض به خیابان ها آمدند و فارغ از عده ای سودجو، دغدغه ها و مشکلات بر حق خود را فریاد زدند، بد نیست به مسأله اشتغال و خسارات سنگین آن بر جامعه جوان کشور نیز اشاره شود.
بدون شک، جذب و اشتغال این جامعه جوان و میلیونی در بخش های مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و ... کشور نه تنها فرصت های رشد و بالندگی کشور را افزایش خواهد داد، بلکه می تواند بخش قابل توجهی از موج اعتراضی کنونی را کاهش و با پاسخ منطقی همراه کند.