زمانی که امام خمینی(ره) در سال 68 تحت درمان قرار گرفت، تیمی از پزشکان برای درمان ایشان تلاش میکردند که یکی از این متخصصان، دکتر محمدرضا قوامنصیری ــ متخصص آنکولوژی بود. به مناسبت رحلت امام خمینی(ره) گفت و گوی کوتاهی با این سرطان شناس انجام داده ایم.
به گزارش جام جم آنلاین، دکتر محمدرضا قوامنصیری رییس انجمن رادیوتراپی-آنکولوژی ایران بیان کرد: در زمان بیماری امام، متخصص های خارجی بسیاری برای مداوا به ایشان پیشنهاد میشد اما امام هیچ کدام از آنها را حتی ملاقات نکرد چرا که معتقد بودند پزشکان ایرانی حاذق تر و مورد اعتمادترند.
وی ادامه داد: به دلیل تخصصم و آشنایی نزدیک و مورد اعتماد با دکتر بهرامی(رئیس دانشگاه علوم پزشکی مشهد) و دکتر نوحی(معاون وزیر) باعث شد پرونده پزشکی امام به من محول شود.
به گفته قوام نصیری، ایشان یک شخصیت استثنایی داشتند که در تاریخ مشابه ندارد، فردی که اعتقاد کامل داشت و سرشار از اقتدار و اعتماد به نفس و آینده نگری درست بود چرا که این انقلاب را برنامه ریزی کرد و پیش برد .امام از یک صلابت عجیبی برخوردار بود.
این متخصص افزود: ما (پزشکان) با یک کسی اگر چند دقیقه صحبت کنیم متوجه می شویم که فرد از نظر روانی و داخلی و اعصابی چگونه انسانی است. من برداشتم این است که امام یک انسان استثنایی بود. اصلاً حالتی که بیمار هست و در این مرحله از بیماری قرار دارد مانند امام ندیدم. همان نفوذ خاص کلام و آن دید خاص و قدرت چشمی که امام داشت و اثر روی آدم میگذاشت در همان جلسه اول ما را منقلب کرد.
رئیس انجمن رییس انجمن رادیوتراپی-آنکولوژی ایران خاطرنشان کرد: مسلما ایشان بیماری بودند که جایگاه خاصی داشتند و زمانی که نیاز به تصمیم گیری بود مطمئنا به عنوان کسی که رهبر یک نهضت انقلابی و اسلامی شناخته شده است نوشتن حتی یک آزمایش ساده کار راحتی نیست چرا که این تابلوی حساس جلوی چشم من بود که اگر پیشنهادی و نسخه ای می نویسم درباره شخصیست که تمام دنیا از صحبت ها و تصمیم گیری هایی که از ایشان نشات می گرفت چشم دوخته بودند.
وی اضافه کرد: حال مقتدر ترین و انقلابی ترین فرد دنیا بیمار من بود و مسلما کار کردن با این شخصیت خاص برای تمام تیم پزشکی سخت بود. من خیلی درگیر مسائلی جز پزشکی نبودم چون اواخر کار بود که این موضوع به من رسید. طولانی مدت نشد که من زیاد در خدمت ایشان باشم.
قوام نصیری متذکر شد: فرزند امام به من می گفت امام با بیماران دیگر تفاوتی ندارد، اما مگر میشد رهبر کبیر انقلاب مشابه بیماران دیگر باشد البته از نظر وجدان کاری تمام افراد یکی هستند ولی به هرحال همیشه یک فشار مضاعفی یا بهتر است بگوییم مسئولیت بیشتری در خصوص این بیمار خاص وجود داشت. به عبارتی دیگر، من اگر می خواستم در مورد پدر و مادرم و یا فرد نزدیکی در خانواده تصمیم گیری پزشکی کنم، فکر نمی کنم انقدر که با وسواس برای امام تصمیم می گرفتم برای فرد دیگری این کار را بکنم.