تاکتیک مشابه ترامپ برای کره شمالی و ایران، پاسخ سردار سلیمانی به ترامپ، ایران و آمریکا؛ شهریور در لاهه، پشت صحنه حمایت از پیامرسانها، ریاض بابالمندب را به روی نفت خود بست، جزئیات جدید از تعیین رژیم حقوقی خزر، توافق آتش بس آمریکا و اروپا در جنگ تجاری، کشف ۱۰ میلیارد تومان تخلف در واردات کاغذ، پیدا و پنهان لیست سیاه «افایتیاف»، توقیف صدهزار تلفنهمراه، جیب های خالی کمک به خیریهها و بازی نظامیان در معرکه دیپلماسی از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز شنبه ششم مردادماه در حالی چاپ و منتشر شدند که پاسخ سردار سلیمانی به تهدیدات ترامپ، با تیترها و عناوین مختلفی در صفحات نخست بیشتر روزنامهها برجسته شده است. شکایت ایران از آمریکا به دادگاه لاهه و رسیدگی به آن در شهریور ماه، بسته شدن باب المندب و فرودگاه ابوظبی از دیگر موضوعاتی است که در تعدادی از روزنامهها برجسته شده است.
روزنامه خراسان خبر دومین شوک انصارالله در یک هفته به ائتلاف سعودی را با عنوان پهپاد یمنی بر فراز ابوظبی در تیتر یک امروزش برجسته کرد. این روزنامه تصویر سردار سلیمانی را در مرکز صفحه اول خود قرار داده و خبر پاسخ قاطع سرلشکر سلیمانی به یاوه گوییهای ترامپ را با تیتر نزدیک شماییم آن جایی که فکرش را نمیکنی منعکس کرده است.
روزنامه اعتماد تیز با چاپ تصویری از سردار سلیمانی و با توضیح سردار سلیمانی، فرمانده سپاه قدس خطاب به ترامپ عنوان حریف تو منم را تیتر یک کرد. الیاس حضرتی نیز در سرمقاله امروز این روزنامه ضمن تمجید از پاسخ سردارهای نظامی ایران به تهدیدات آمریکا از لزوم جدی بودن در کشورداری نوشته است.
روزنامه ایران در گزارشی به بررسی ـ به گفته خود ـ ادعاهای غیرواقعی علیه دولت از آغاز امسال پرداخته و برای آن تیتر هر ۲ روز یک اتهام را انتخاب کرده و همچنین در گزارشی دیگر با اعلام این خبر که کشورهای عضو بریکس با جنگ تجاری امریکا مقابله میکنند، عنوان اتحاد نیمی از مردم دنیا در برابرترامپ را تیتر گزارش صفحه نخست خود کرده است.
روزنامه کیهان گزارش خبری تحلیلی از ضرب شست رزمندگان یمن را با عنوان موشکهای انصارالله بابالمندب و فرودگاه ابوظبی را بست در صفحه نخست خود برجسته کرد. این روزنامه در گزارشی دیگر از پیام رسانها؛ تعبیر پشت صحنه حمایت از پیامرسانها/ از تلگرام در عمل، از داخلیها در حرف! را برای گزارش خود استفاده کرده است.
در ادامه تعدادی از یادداشت ها، گزارشها و سرمقالههای امروز را مرور میکنیم؛
آقای رئیس جمهور این، یک دام است
مسیح مهاجری مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز این روزنامه نوشت: رجزخوانیهای ترامپ رئیسجمهور آمریکا و مایک پمپئو وزیر خارجه او علیه جمهوری اسلامی ایران، این روزها رئیسجمهور روحانی را هم به جنب و جوش آورده و به مصاف لفاظی دولتمردان افراطی امریکا برده است. از دونالد ترامپ که شریفترین شغلش قبل از ریاست جمهوری کابارهداری بود و از مایک پمپئو که قبل از رسیدن به منصب وزارت خارجه، رئیس جاسوسهای سازمان سیا بود، انتظاری غیر از لاف و گزاف نیست. آنها حرفهای عمل میکنند و هدفشان این است که مسئولین نظام جمهوری اسلامی را به عکس العمل وادار نمایند و با ادامه دادن این رجزخوانیها بهانههای لازم را برای تحقق اهدافشان به دست بیاورند.
شأن رئیس جمهوری اسلامی ایران بالاتر از این است که پاسخ رجزخوانیهای یک کابارهدار که حالا در کاخ ریاست جمهوری آمریکا جا خوش کرده است را بدهد. منظور این نیست که در برابر او باید سکوت کرد، قطعاً سکوت جایز نیست، ولی جواب او را باید افرادی در سطوح پائین بدهند البته با تاکید بر اینکه شرافت آنها ایجاب نمیکند خود را تا سطح نازل افرادی مانند ترامپ و پمپئو پائین بیاورند، ولی از آنجا که باید پاسخی به آنها داده شود چارهای غیر از این نیست. توصیه ما به آنها هم این است که با تکیه بر منطق و واقعیتها و با رعایت موازین، به ترامپ و پمپئو پاسخ بدهند و از چارچوب اعتدال خارج نشوند.
آقای رئیس جمهور! مردم ایران شما را به اعتدال میشناسند و روش اعتدالی شما در چهار سال اول ریاست جمهوریتان باعث شد در دور دوم هم به شما رای بدهند. هم اکنون هم از شما انتظار دارند اعتدال را در گفتارها و رفتارهایتان رعایت کنید. مردم اکنون به مرحلهای از بلوغ سیاسی رسیدهاند که به درستی این نکته را درک کنند که انقلابی باید ماند و با روحیه انقلابی باید اهداف انقلاب اسلامی را محقق ساخت، نظام جمهوری اسلامی را تقویت کرد و بر مشکلاتی که دشمنان برای مردم و کشور به وجود میآورند غلبه نمود. مردم، احساساتی شدن و سخنان تند گفتن را نشانه انقلابی بودن نمیدانند، عاقلانه عمل کردن را که حلال مشکلات است علامت انقلابی بودن میدانند. به همین دلیل است که مردم ایران، شما را به خاطر به سرانجام رساندن برجام تحسین میکنند و از ترامپ که برخلاف منطق و با تکیه بر تفکر افراطی، آمریکا را از برجام خارج کرد متنفرند و او و وزیر خارجه تازه کارش را دشمنان شماره یک خود میدانند.
شما اگر وقت و فکر و همت خود را صرف حل مشکلات داخلی و تقویت سیاست خارجی کنید، بهترین پاسخ را به دونالد ترامپ و مایک پمپئو و همفکران و شرکای توطئه گر آنها خواهید داد. امروز در بخش داخلی کار مهم شما ایجاد تحول در دولت با گماردن افراد توانا و تازه نفس در مناصب اقتصادی، برنامه ریزی و مدیریت سیاسی، مقابله با مفاسد و حل مشکلات معیشتی مردم و در بخش خارجی تلاش حساب شده و منطقی برای حفظ برجام علیرغم خروج آمریکا از آن است.
هر چند عدهای تلاش میکنند برجام را کوچک و حتی بیهوده جلوه دهند، ولی مردم ایران و عقلای جهان میدانند برجام دستاورد بسیار مهمی است که دولت شما توانست آن را برای ملت ایران به ارمغان بیاورد و کینه توزی ترامپ با برجام، روشنترین دلیل براین واقعیت است. این روزها نیز رجزخوانیهای هماهنگ ترامپ و پمپئو، دامی است که برای کشاندن شما به داخل آن پهن شده است و شما نباید به این دام بیافتید. اینکه وقتی به مصاف لفاظیهای ترامپ میروید همان کسانی که برای تخریب برجام هر کاری از دستشان بر میآمد کردند حالا از شما تمجید میکنند، روشنترین نشانه این است که شما نباید گرفتار این دام شوید. مردم ایران قدر خدمات نظام جمهوری اسلامی را میدانند و همانطور که در جنگ تحمیلی نشان دادند هر متجاوزی را پشیمان میکنند، امروز هم اگر آمریکای ترامپ حماقت کند همه در برابر او میایستیم و پشیمانش میکنیم، اما این هوشیاری را هم داریم که بهانهای برای ماجراجوئی به دستش ندهیم.
کشورداری جدیت میخواهد
الیاس حضرتی مدیرمسئول روزنامه اعتماد در بخشی از سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان کشورداری جدیت میخواهد نوشت: امریکا صرفا تهدید نمیکند و به دنبال عملی کردن تهدیدات خود است. به دنبال لابی و اعمال فشار امریکا است که خیلی از کشورها از ایران نفت نمیخرند و مشارکت اقتصاد خود با ایران را قطع کردند. این یک جنگ تمامعیار است. شأن مردم ایران ایجاب میکند که فرماندهان و مسوولان حرفهای جدیتر بزنند و یادآوری کنند که ما یک ملت آبدیده هستیم. ما هشت سال جنگی را پشت سر گذاشتیم که فقط صدام در مقابل ما نبود. از اتحاد جماهیر شوروی آن زمان گرفته تا اروپا و کشورهای منطقه در مقابل ما ایستاده بودند. با وجود اینکه تجربه نداشتیم جنگیدیم و یک وجب از خاک خود را به کسی ندادیم اکنون آبدیده شده و امکانات بیشتری تهیه کردهایم پس اجازه نمیدهیم که امریکا هر روز ما را تهدید کند.
ضروری است که مقامات مسوول در کشورمان پاسخهای درخوری به تهدیدات امریکا بدهند. از آنجایی که فرماندهان ارتش در امریکا اظهارات تهدید آمیزی علیه ایران مطرح میکنند، لازم است که سردار قاسم سلیمانی و آقای جعفری فرمانده کل سپاه نیز به آنان پاسخ دهند. بدون شک حرفهایی آنان به دنبال صحبتهای اخیر آقای روحانی و در حمایت از رییسجمهور است. به هر حال استارت این رویه را ترامپ زد و باید فردی هم جایگاه او پاسخ میداد. بعد از اظهارات روحانی، اما لازم شد که فرماندهان و چهرههای نظامی مواضع او را پیگیری کنند. صحبتهای اخیر سردار سلیمانی در همین راستا بیان شد.
شرایط فعلی به گونهای است که همه ارکان حاکمیت به دنبال یک هدف مشترک بوده و وحدت دارند. باید همینطور باشد زیرا استراتژی امریکاییها ایجاد شکاف بین ارکان حاکمیت و در مرحله بعد ایجاد شکاف میان حاکمیت و ملت است. میدانند که بهترین راه برای مقابله با ایران این روش است. همه قوا و نهادهای حکومتی باید به جهت تسریع ایجاد خدمات و آرامش برای مردم و ایستادگی در مقابل دشمن در کنار هم باشند.
امریکاییهای باید بدانند که اگر قرار باشد ملت ایران هزینه بدهد همه را وادار به هزینه دادن خواهند کرد. ما زیر بار حرف زور نمیرویم. اگر با ما برخورد نظامی کند با او برخورد نظامی میکنیم. اگر به دنبال از بین بردن ما باشد او را به طریق اولی از بین میبریم، اما اگر مودبانه و متناسب با شأن و فرهنگ ملت ایران صحبت کند ما نیز همین طور با آنها صحبت میکنیم. ما ملتی نیستیم که بخواهیم جنگی را شروع کنیم و در طول ٢٠٠ سال گذشته نیز هیچوقت شروعکننده جنگی نبودهایم. همیشه به دنبال صلح، آرامش و مذاکره هستیم، اما اگر کسی مدام با تهدید صحبت کند و به دنبال نابودی باشد باید با او با ادبیات قابل فهم خودش صحبت کرد.
طبیعی است که در کشورداری اگر جدیت نباشد نمیتوان به نتیجه رسید. از دولت هم انتظار داریم که در همه بخشها و حوزهها جدیت داشته باشد.
چه کسی عامل گرانیها ست؟
سیدحسین میرافضلی طی یادداشتی که در شماره امروز روزنامه شرق چاپ شده است، نوشت: گرانی نرخ ارزهای خارجی بهویژه دلار آمریکا، اثر مستقیمی بر قیمت کالاهای وارداتی دارد و این طبیعی است. حال اگر ارز کالاهای وارداتی موردنیاز کشور از این گرانی مستثنا شود و به تعبیر اقتصادی، کالاهای اساسی گران نشوند، آیا بازهم افزایش قیمت دلار، میتواند توجیهی برای افزایش تورم و گرانی سراسری در کشور باشد؟
چگونه میتوان ساختاری طراحی کرد که اگر قیمت دلار به ۲۰ هزار تومان هم رسید، تأثیر تورمی چندانی نداشته باشد؟ گامهای زیر پیشنهاد میشود؛
گام نخست: ارز مورد نیاز کالاهای اساسی و مورد نیاز کشور با همان نرخ مصوب دولت تأمین شود.
از اختصاص ارز به کالاهای غیرضروری و لوکس پرهیز شود. گام دوم: محصولات پتروشیمی، میلگرد، ورق، تیرآهن، سیمان و سایر تولیدات داخلی از طریق قراردادهای مستقیم بلندمدت به قیمت مصوب بورس و تحتنظارت بورس به مصرفکننده واقعی تحویل مشتریان شود نه به واسطهها. اگر دولت با برنامهریزی درست بتواند از اثرات تورمی افزایش نرخ ارز بکاهد، افزایش نرخ ارز چه مزیتهای مهم و کاربردیای برای اقتصاد مردم ایران خواهد داشت؟ اول، کاهش واردات. واردات با دلار ۹هزارتومانی بسیار گران تمام میشود؛ پس حتی در صورت اختصاص ارز و ورود این کالاها به کشور نیز دامنه مصرف بسیاری از این نوع کالاهای وارداتی در ایران کاهش مییابد. دوم، افزایش صادرات. تولیدکنندگان در مقطع افزایش نرخ ارز میتوانند بابت صادرات محصولات خود سود زیادی کسب کنند؛ اگرچه احتمالا بهای تمامشده در داخل نیز از این شوکهای قیمتی تأثیر خواهد پذیرفت، اما در کشورهای صادراتمحور، افزایش نرخ ارز معمولا به سود صادرکنندگان تمام میشود. سوم، سیاستهای تشویقی صحیح و غیررانتی. ترغیب واحدهای تولیدی و سرمایهگذاران به استفاده از سرمایههای خود در زمینه افزایش تولید داخل و صادرات، خروجی روشنی دارد؛ افزایش اشتغال. موضوعی که جامعه ایرانی بهشدت به آن نیازمند است و سبب ورود جوانان باانگیزه تحصیلکرده به چرخه تولید و خدمات خواهد شد. اما چگونه میتوان واردات و صادرات را بالانس کرد؟ فهرست کالاهای عمدهای که وارد کشور میشوند و از قابلیت کاهش میزان واردات یا جایگزینی با تولید داخل برخوردارند، وجود دارد. اقلام عمده وارداتی شامل گوشی تلفنهمراه حدود چهار میلیارد دلار که نیمی از آن از طریق قاچاق وارد میشوند، دو میلیارد دلار خودرو، یکمیلیارد دلار لپتاپ، یکمیلیارد دلار دارو و تجهیزات پزشکی، دومیلیارد دلار گوشت، ذرت دامی به ارزش یکمیلیارد و ۴۱۳میلیون دلار، لوبیای سویا به ارزش ۹۰۹ میلیون دلار، قطعات منفصله جهت تولید خودروی سواری به ارزش ۷۸۲ میلیون دلار و برنج به ارزش ۶۹۰ میلیون دلار. سایر این اقلام عبارتاند از چای ۲۵۰ میلیون دلار، لوازم آرایشی و بهداشتی یکمیلیارد دلار، ۲۰۰ میلیون دلار موز، کالاهای سرمایهای و تجهیزات و قطعات مورد نیاز خطوط واحدهای تولیدی موجود و جدید پنج میلیارد دلار. حتما میتوان بخشی را با تولید داخل پوشش داد و حتی با تولید باکیفیت، به صادرات اندیشید. بازارهای همسایه، حوزه CIS، آفریقا و... میتوانند مقاصد این محصولات باشند. درعینحال بخشی که امکان جایگزینی آن نیست، میتواند با سازوکار روشن، با تخصیص هوشمند ارز مصوب دولت انجام شود. میتوان تأثیر ارز در نرخ تورم را که عامل نگرانی مردم است، به حداقل ممکن رساند. امیدوارم صاحبنظران اقتصادی و مدیران پیشین بخشهای پولی و مالی با ورود به این بحث، آن را واکاوی کنند تا به یک راهکار مشخص و عملیاتی دست یابیم.
- یکی از زشتترین اقدامات بانک مرکزی در طول پنج سال گذشته پنهان کاری و عدم شفافیت بود. به طوری که بانک مرکزی هیچگاه حاضر نبود اسامی دریافت کنندگان ارز، بدهکاران کلان بانکی، گردش حساب مفسدین اقتصادی و وضعیت حساب بانکی روسای موسسات مالی- اعتباری را در اختیار نهادقضائی و افکارعمومی قرار دهد.
ضعف دولت روحانی، احتمال تکرار احمدی نژاد
روزنامه قانون در گزارشی با عنوان خزان امید و تکرار بهار به تحلیل ضعف عملکرد دولت روحانی و تحرکات اخیر احمدی نژاد پرداخت و نوشت: برخی اطرافیان روحانی نیز همواره بیان میکردند که این فرد بر آرمانهای خود ایستادگی دارد و بر عهدی که با مردم بسته، متعهد است ولی شواهد و وضعیت کشور به گونهای دیگر شهادت میداد. عدهای که توهم همه مسائل خوب است را همیشه دارند نیز سعی میکنند در سر مردم فرو کنند که روحانی پشتپرده برای بهبود وضعیت مردم تلاش میکند، برای رفع حصر کوشش دارد، برای ماندگاری برجام برنامه تنظیم کرده است ولی اگر خدا بیامرز هاشمی نتیجهای از این دولت دید، مردم ایران نیز دیدند. هاشمی که اگر نبود شاید روحانی به عنوان رییس دولت در کار نبود؛ در همان روزهای پایانی عمرش مدام از بیکفایتی مسئولان انتقاد میکرد و حتی گفته بود که اعضای کابینه به اظهارات و راهنماییهای او نیز توجهی نمیکنند و این فقط مختص به هاشمی نبود و بسیاری از دلسوزان و کارشناسان همین نظر را داشتند. این موضوع را بیان کردیم تا اعلام کنیم که اگر دولت احمدینژاد به تفکر برخی جمعها توجهی نمیکرد، روحانی و دولتش به تفکرجمعی اعتقادی ندارد و این موضوع میتواند آسیبهای فراوانی به کشور وارد کند. زیرا مردم سال ۹۲ امیدی برای تغییر در وضعیت کشور داشتند ولی رویه عملکرد روحانی به گونهای است که ملت دیگر امیدی به تغییر ندارند و تنها از خدا میخواهد فردی بیاید که وضعیت را به روزهای قبل از آمدن روحانی بازگرداند!
درهمین حال هستند کسانی که ادعای مدیریتهای کلان را دارند ولی در عمل بیشک نمیتوانند اقدامی انجام دهند و این روزها تلاش میشود آنها را به عنوان گزینه اصلی بعد از روحانی به جامعه معرفی کنند. برای مثال از کاندیدای نظامی سخن به میان میآید یا برخی میگویند که شکستخوردگان دورههای قبل میتوانستند مشکل مردم را حل کنند که به طور حتم جز توهم خروجی دیگری ندارد.
اما نمیتوان از حضور یک فرد که این روزها به تکاپو افتاده است چشم پوشید و او را نادیده گرفت؛ محمود احمدینژاد فردی که بسیاری سعی کردند وی و جریانش را از کشور حذف کنند ولی نتوانستند، گزینهای که سال ۹۶ وی را به بهانه دوقطبی شدن جامعه کنار زدند و در نهایت با تقویت رئیسی جامعه را به دوقطبی افراطی تبدیل کردند، این روزها سعی دارد قدرت نمایی کند و بدنه اجتماعی حامی خود را که دلزده از روحانی و سیاستهای کلان هستند به رخ بزرگان بکشد.
احمدینژاد مناطقی را که از لحاظ اجتماعی و معیشت محروم و ضعیف هستند یا بنا به دلایلی گرفتار برخی تبعیضهای شدهاند برای مناسبتهای مختلف شناسایی میکند و با حضور در میان آنها نمایش میدهد که میتواند امید را همچنان در میان مردم زندهنگه دارد. این فرد با حمایت از اصل انقلاب و با حمله مبهم به شخصیتهایی که اداره کشور در اختیار آنهاست سعی میکند که خود را به نوعی ناجی نشان دهد و میداند که اقشار مختلفی در کشور هستند که همچنان به سیاستهای او اعتقاد دارند.
بیشک انتقادهای فراوانی به احمدینژاد و دوران ریاستش وارد است ولی این فرد و دولت نهم و دهم دستکم برای برخی اقشار دستاوردهایی داشت که این روزها اگر حمایتی از جانب آنها میشود نتیجه آن دورانی محسوب میشود که برای آنها زحمت کشیده است، اما روحانی و دولتمنتگذارش جز برای اطرافیان خود هیچ ثمره خاصی برای ملت ایران نداشته است. اگر احمدینژاد به گفته برخی یارانههای ناقص، مسکنهای پوشالی مهر، سود ناچیز سهام عدالت و ... را به جا گذاشته و توان این را دارد که از آنها سخن بگوید، این جماعت اعتدالی اگر تکانی به خود ندهند، جز کوهی از شعار و مشکل دستاورد دیگری برای مردم ایران به جا نخواهند گذاشت.