دیروز انتشار خبر حضور علی حسینی و پدرش در خبرگزاری ایسنا برای بیان ناگفتههایشان آنچنان موجی به پا کرد که برخی روزنامهها تا آخرین ساعات پیش از بسته شدن صفحاتشان، چشم انتظار باشند تا شاید این اظهارات که قطعاً جنجال به همراه داشت روی خروجی خبرگزاری قرار گیرد و تیتر یک امروز باشد، اما همکارانمان که در این زمینه جانب عدل را گرفتهاند، صبح امروز این گفت و گو را منتشر کردند. علی حسینی، اما به این میزان اکتفا نکرد و برخی دیگر از ماجراها را هم در خبرگزاری دولت (ایرنا) بیان کرد تا حسین رضازاده رسماً تمام شود.
به گزارش خبرنگار ورزشی تابناک؛ گفت و گو آنچنان فضایی را به تصویر میکشد که دریافت اوضاع خرابتر از آن است بتوان چیزی را پنهان کرد و گویی علی حسینی که دیگر چیزی برای از دست دادن نداشته، قصد کرده، "چون پرده بر افتد نه تو مانی و نه من" را به خوبی صرف کند و نشان دهد هیچ کاری را سرخود انجام نداده است. مروری بر این گفتهها، مطالبی که توسط برخی اهالی وزنهبرداری بیان میشد و از درجش به واسطه غیرقابل استناد بودن پرهیز میکردیم، مقابلمان به حرکت در میآورد.
اینکه او حتی از بطری که دربش باز شده بود و صدای شکستن پلمب درش را نشنیده بوده، آب نمیخورده و یا اینکه تماس میگرفته و به نام مسئولان غذا سفارش میداده و هنگام تحویل غذا، هزینه را پرداخت میکرده تا احیاناً اتفاقی در مسیر نیافتد و یا این روایت که حتی روی غذایش داروی دوپینگ ریخته بوده و ته قاشقی خورده بوده تا متوجه شود اگر در غذایش دارویی ریخته شود، چه طعمی خواهد گرفت، مطالبی است که میتواند با استناد به اعترافات صریح علی حسینی انطباق داد و نتیجه گرفت، او از فرارسیدن چنین روزی با توطئه هراس داشته است.
او حتی برخی حرفهایش را نیز نزده و این نشان میدهد که منتظر است تا پاسخ احتمالی رضازاده را با پاسخهای کوبندهتری بدهد و به همان قرآنی که با اشک پدرش به آن قسم یاد میکند، در این ماجرا که حیثیت، آبرو و تمام آیندهاش در گرو آن است، کوتاه نیاید و از حقش نگذرد: «به همین قرآن قسم که پسر من دوپینگی نیست و آنها میخواهند جوانم را قربانی کنند. من هم تا آخرین نفس، حتی اگر اعدامم هم کنند از حقمان یک قدم عقب نمینشینیم.» این سخنان عزیز علیحسینی، قهرمان سالهای دور وزنهبرداری آسیا و پدر سعید علیحسینی است که پس از مثبت اعلام شدن سئوالبرانگیز آزمایش دوپینگ فرزندش، با مسئولان فدراسیون اتمام حجت کرده و میخواهد بسیاری از حقایق و سئوالهای ذهنش را با مردم در میان بگذارد.
فضای وزنهبرداری ایران این روزها اینقدر شوکآور و تاسفبرانگیز است که حتی رسالت اصلی و حرفهای اطلاع رسانی را هم تحت شعاع خودش قرار میدهد. هر چه تلاش میکنیم از چارچوبها اصلی کار رسانهای خارج نشویم، بازهم مجبور میشویم از عمق فاجعههای موجود مرثیهسرایی کنیم. مرثیهای که آخرین پردهاش بر مرگ سهراب است.
سهراب، آن امیدایران زمین. فرازهای اصلی این گفت و گو طولانی و روایت همراهش که بیشک مرثیهای تلخ برای مردی است که میتوانست تختی شود، در پی میآید، شاید حسین رضازاده مدتی طولانی، از ورزش جدا شود و برای عدم تداعی این آبروریزی که موجب سرشکستی مردم این مملکت نیز هست، صرفاً به فعالیتهای اقتصادیاش بپردازد.
شروع غیرحرفهای و سئوالبرانگیز!
ماجرا از آنجا شروع شد که دوشنبه - پنجم بهمن - داراب ریاحی، نایب رییس فدراسیون وزنهبرداری به یکباره به نمایندگان رسانههای گروهی اعلام کرد که نمونه آزمایش دوپینگ "سعید علیحسینی" مثبت اعلام شده و او برای همیشه باید از دنیای وزنهبرداری خداحافظی کند. این خبر در حالی اعلام شد که هیچ کدام از مراحل قانونی، بنابر قوانین آژانس جهانی مبارزه با دوپینگ طی نشده و حتی مراجع ذیصلاح نیز همچون فدراسیون بینالمللی وزنهبرداری به آن اشاره نکردهاند!
در مورد مثبت شدن دوپینگ سعید علیحسینی صدها سئوال وجود دارد که هر کدام میتواند قبول این مسئله را سخت و سختتر کند. پس از همین ماجرا بود که عزیز و سعید علیحسینی بسیاری از سئوالها و ناگفتههای خود را برای مردم بیان کردند تا مردم قضاوت کرده و افکار عمومی راه را برای پیگیریهای آنها بازتر کند.
سابقه مشکلات علیحسینی
علیحسینی از سال پیش که توانست رکوردهای دسته فوق سنگین جوانان جهان را بشکند، جای خود را به عنوان یک پدیده جدید در وزنهبرداری دنیا باز کرد. او اگر در بازیهای المپیک مصدوم نبود به گفته کارشناسان فدراسیون بینالمللی یکی از مدالهای المپیک پکن را به خود اختصاص میداد. عملکرد او به قدری خوب بود که بسیاری عقیده داشتند سعید نه تنها جانشین خوبی برای رضازاده خواهد شد، بلکه میتواند همهی رکوردهای جهانی و المپیک او را بشکند و به نام خود ثبت کند. همین موضوع برای او خطرناک بود.
سعید علیحسینی پس از رقابتهای جوانان آسیا بارها به اردو دعوت شد و تا ماهها از حضور در اردوی تیم ملی به دلایل مختلف طفره رفت.
رضازاده نامه من را به جای اینکه مطالعه کرد، پاره کرد
عزیز علیحسینی که خود قهرمان وزنهبرداری آسیا بوده در این مورد گفت: «من پیش از این که سعید به اردو برود، گفتم که این بچه من ۲۱ سالش است و میخواهم که درسش را در کنار وزنهبرداری تمام کند. دیپلمش را بگیرد، بعد بیاید در اردو. این موضوع را به صورت کتبی به افشارزاده نوشتم. افشارزاده نامه من را به حسین رضازاده تحویل داد. رضازاده هم نامه من را به جای اینکه مطالعه کند و بگوید که سعید علی حسینی اردو نرود، نامه من را پاره کرد و بیرون انداخت. سعید بعدا آن نامه را در اردو پیدا کرد. اینها (کادر فنی) از قبل میخواستند که سعید را محروم کنند، از هشت ما پیش. از همان زمانی که گفت: اردو نمیآیم. من هم آن موقع گفته بودم که صلاح نمیدانم سعید به اردو بیاید. کسانی واسطه شدند و آمدند به ما گفتند که اجازه بده سعید به اردو برود و ما را پیش افشارزاده بردند. من آن موقع گفتم که راضی نیستم سعید به اردو برود. افشارزاده هم آن موقع گفت: من ضمانت میکنم، هر مشکلی که برای سعید به وجود بیاید جوابگو هستم. آن موقع این موضوع را افشارزاده شفاهی به ما قول داد و پرویز جلایر هم که دبیر فدراسیون است، شاهد ماجرا بود. امیدواریم اکنون افشارزاده پیگیر کارهای سعید باشد. حتی یکی از مسوولان فدراسیون هم پس از اینکه سعید به اردو رفت، به رییس فدراسیون نامه نوشت که علی حسینی در اردو امنیت ندارد.»
راضی نبودم به اردو بروم
سعید علی حسینی هم در مورد رفتنش به اردو گفت: «پس از این ماجراهایی که پدرم گفت، من را به اردوی ازبکستان دعوت کردند. همه میدانند که این اردوها برای چیست و چه اتفاقهایی در این اردوها میافتد. من حضور در این اردو را قبول نکردم، چون میدانستم برایم مشکل به وجود خواهد آورد. در این اردوها کارهایی انجام میدادند که ورزشکار برای مسابقه آماده شود که حالا من نمیخواهم جزییات این کارها را روشن کنم. خیلی از مسائل دیگر هم هست که هنوز نیاز به گفتن آنها نیست. من به اردوی ازبکستان نرفتم و پس از اینکه اینها از اردوی ازبکستان آمدند کمیتهای را تشکیل دادند و گفتند سعید علی حسینی را از حضور در تیم ملی محروم میکنیم. رضازاده گفت که علی حسینی باید مانند یک سرباز در اختیار تیم ملی باشد و خدمت کند. من گفتم، من خدمتم را میکنم، اما اکنون نمیتوانم به اردو بیایم، چرا که درس دارم. من و پدرم آن موقع اعلام کردیم که اردو برای ما امنیت ندارد و همین مساله باعث شد که جلایر ما را پیش افشارزاده ببرد. افشارزاده در آن جلسه به ما گفت که رضازاده دیگر رضازاده سابق نیست، او همانند دوران ورزشکاریاش نیست. او اکنون مسوولیت دارد و پیشرفت تو برایش موفقیت محسوب میشود و گفت که من هم ضمانت میکنم که هیچ مشکلی برایت پیش نیاید. حتی برای اینکه من را راضی کنند که به اردو بروم، به من گفتند که ما معلم خصوصی برایت میآوریم که درست را بخوانی که متاسفانه هیچ کدام از اینها انجام نشد. افشارزاده مسوول اصلی است و او باید مشکلم را پیگیری کند.»
وی ادامه داد: «من از ۱۵ تیرماه به اردو رفتم. دو هفته در تهران بودیم. بعد از آن رفتیم اردبیل و در آنجا باز هم شروع کردند! و بعد رفتیم اردوی چابکسر که در اردوی چابکسر تنها دو روز زارع و رضازاده آنجا بودند و بقیه دست پانزوان بود. پس از این که از چابکسر به تهران آمدیم، مسوولان اردو به ما گفتند که از آژانس جهانی مبارزه با دوپینگ برای نمونهگیری آمدهاند. در حالی که آنها از فدراسیون جهانی آمده بودند. دوم آبان ماه هم از ما نمونهگیری کردند که من با خیال راحت به نمونهگیری رفتم. بدون اینکه هیچ مشکلی وجود داشته باشد، آخر آبانماه به رقابتهای جهانی رفتیم که آن اتفاقهای شگفتانگیز برایمان رخ داد.»
در کرهجنوبی مصدوم نشده بودم، گفتند وزنه نزنم
کمتر از ۲۴ ساعت مانده تا مسابقه سعید علیحسینی در رقابتهای جهانی ۲۰۰۹ کره جنوبی و درحالی که او شانس نخست کسب مدال طلا محسوب میشد، به یک باره اعلام شد که علیحسینی آسیب دیده و نمیتواند در رقابت شرکت کند. آسیب دیدیگیای که بسیاری آن را مشکوک قلمداد کردند.
سعید علیحسینی در این رابطه گفت: «من در مسابقههای جهانی مصدوم نبودم. در مسابقههای جهانی یک شب مانده به مسابقه، پدرم را صدا کردند. پدرم رفت صحبت کرد. رضازاده و کادر فنی نامهای را به ما دادند و گفتند شما نمیتوانید در مسابقه وزنه بزنید. به ما گفتند که نامهی تذکری از سوی آقای "آیان" (رییس فدراسیون بینالمللی) آمده و اجازه ندارید در این مسابقه شرکت کنید. ما گفتیم باید چکار کنیم و گفتند: "آقای آیان گفته باید وزنهبردار کرهای اول شود. همین طور که وزنهبردار آلمان و روسیه نیامده. " البته این صحبتها را زارع میکرد و رضازاده بیشتر سکوت کرده بود. به من گفتند کرهای باید اول شود. تو هم باید کنار بکشی تا وزنهبردار کرهای اول شود. به من گفتند آیان با وزنهبردار کرهای بسته که او اول شود. آنجا صحبت از دوپینگ نبود. یک نامهای به ما نشان دادند که این اخطاریه است. ما گفتیم اخطاریه چیست؟ وقتی نامه اخطاریه را دیدم، زارع به عنوان مربی تیم آن را از من گرفت و در ساکش انداخت و گفت: این نمایشی و بی اهمیت است. به من گفتند که آقای افشارزاده، چون به آقای آیان پول نداده، آیان ناراحت شده و او با توجه به اینکه میدانسته تو مدال میگیری، دست روی تو گذاشته تا تو وزنه نزنی. به من گفتند که ما میرویم فدراسیون جهانی پول میدهیم و مشکل تو حل میشود. هیچ کس هم نمیفهمد. حتی این را به من گفتند که آیان گفته شما عکاس ورزشی دارید یا من بگویم عکاس ما بیاید که از دست سعید عکس بگیرد و به رسانهها بگویید که مصدوم شده است. من و پدرم این را قبول نکردیم. افشارزاده زنگ زد به پدرم که چه شده است؟ پدرم گفت: من میخواهم موقع مسابقه بروم و روی تخته بنشینم، چرا که میخواهند حق ما را بخورند. پدرم گفت: نمیگذارم حق سعید ضایع شود. افشارزاده هم گفت: شما با آبروی ایران بازی نکنید. این طوری آبروی ایران میرود. بعد از آن ما هم قبول کردیم. وقتی آمدیم ایران، دکتر شهابی (عضو کمیته پزشکی فدراسیون بینالمللی) گفت که سعید علی حسینی دوپینگش مثبت شده و من در فدراسیون جهانی دیدهام.»
نقشه این بازی از کرهجنوبی شروع شد
عزیز حسینی پدر هم در این رابطه خاطر نشان کرد: «روزی که رسیدیم کرهجنوبی دیدم که سعید تنها و بدون مربی تمرین میکند. آنجا این سوال برایم بوجود آمد که مربی و سرپرستی که از اینجا میروند، برای چه میروند؟ روزی که من رسیدم آنجا هیچ کس بالای سر سعید نبود که تمرین کند. او تنها داشت تمرین میکرد. پس مربیان آن موقع کجا بودند؟ من به عنوان پدرش آنجا بودم. یک ورزشکاری که از اینجا میرود باید تنها آنجا تمرین کند؟ این سوال اول من است. مربیان ما برای چه رفته بودند؟ برای توطئه کردن رفته بودند؟ برای نابودکردن سعید رفته بودند؟ سه بار آقایان رضازاده، افشین ریاحی و بهمن زارع با آیان در کرهجنوبی جلسه گذاشتند. در مورد چه بود؟ چرا جلسه گذاشته بودند؟ چه مسالهای داشتند که این قدر مهم بود؟ سوال دیگرم این است؛ یک ورزشکاری که دوم آبانماه تست داده، نتیجه آن طبق قوانین ۱۵ روز پس از تست باید اعلام میشد. کدام قانونی نوشته که یک روز مانده به مسابقه اعلام کنند که ورزشکار محروم است یا نمیتواند در مسابقه شرکت کند؟ چرا به ما گفتند که کرهای باید اول شود؟ من میخواهم بدانم این بر اساس کدام قانون اعلام شده است؟ الان که اعلام میکنند سعید علی حسینی دوپینگش مثبت شده در کدام سایت نوشته شده است؟ دکتر طاهری در کره چه کار میکرد؟ چرا نمیگذاشتند ما خودمان برویم با مسوولان فدراسیون جهانی صحبت کنیم؟ چرا مانع ما میشدند؟ چرا ما وقتی میخواستیم برویم وزنه بزنیم و گفتیم اگر ما مشکل داریم بگذار آنجا جلوی ما را بگیرند، قبول نکردند؟ چرا به صورت علنی بچه من را فدا میکنند؟ با چه حسابی؟ این را من از شما سوال میکنم تا جواب دهید. اگر میخواهند نابودش کنند، درست است، حق هم دارند برای اینکه برای این ورزشکار هیچ زحمتی نکشیدند. من برای او زحمت کشیدم. به عنوان پدر و به عنوان مربی او را به اینجا رساندهام. به این سادگی و راحتی دارند بچه من را نابود میکنند و با سرنوشت زندگیاش بازی میکنند. ماجرای کلی بچه من این است. میخواهم این را بدانم آقای افشین ریاحی در این مملکت چه کاره است؟ یک کارمند ساده مگر میتواند آنجا با آقای آیان صحبت کند که بگوید من مشکل سعید علی حسینی را درست میکنم. چرا نامه محرومیت ما را به افشین ریاحی داده بودند؟ اینها باید بررسی شود ببینیم که افشین ریاحی اینجا چه کاره است؟ افشین ریاحی این نامه را آورده، از طرف دیگر هم بهمن زارع گفته این نمایشی و فرمالیته است. آقای هادی پانزوان با دهان آرنج سعید را میمکید تا کبود شود که عکس بگیرند که بگویند سعید علیحسینی مصدوم شده است. کجا سعید مصدوم شده بود؟ همه اینها نقشه بود. همه اینها نقشهای بود برای نابود کردن سعید. ما هم قبول نمیکردیم. من گفتم که اعتراض میکنم. گفتم من میروم روی تخته مینشینم و نسبت به این موضوع اعتراض میکنم. به من گفتند با آبروی ایران بازی نکن و این کار برای ایران بد میشود. ما میرویم ایران این مشکل را حل میکنیم. بهمن زارع بود، حسین رضازاده بود، افشین ریاحی بود، هادی پانزوان هم بود. اینها به ما گفتند ما خودمان از پشت پرده این موضوع را حل میکنیم. به ما گفتند که پلهای پشت سرمان را خراب نکنیم. آقای عبداللهی (مدیر مستعفی روابط عمومی فدراسیون وزنهبرداری) هم آنجا شاهد بود که گفت: من میدانم که مشکلی نیست. آیان برنامهای چیده تا وزنهبردار کرهای قهرمان شود. ما که برگردیم مشکل را حل میکند. اکنون که برگشتیم میبینیم مشکل که حل نشده هیچ، توطئه هم میکنند که سعید را نابود کنند. این بازی ماست.»
سئوالهای قانونی
بنابر قوانین آژانس جهانی مبارزه با دوپینگ که فدراسیون بینالمللی وزنهبرداری نیز از آن قوانین پیروی میکند، دو هفته پس از نمونهگیری باید نتایج اولیه نمونهها مشخص شود و کسانی که در آزمایش اولیه نمونهها مشکل دارند، مشخص شوند. پس از آن به صورت قطعی نتیجه نمونه A. مشخص شده و در صورت اعتراض طرف مورد اتهام، نمونه B. آزمایش میشود. پس از پایان این پروسه نتیجه اعلام خواهد شد و هیچ مدارایی در آن نخواهد بود. این مراحلی است که عزیز و سعید علیحسینی معتقدند در مورد آنها طی نشده و نسبت به همه مراحل اعتراض دارند.
سعید علیحسینی در این رابطه گفت: «در مورد اینکه اعلام کردهاند آزمایش دوپینگ من مثبت شده، من این موضوع را اصلا قبول ندارم. چون این را باید فدراسیون بینالمللی اعلام کند و هنوز این کار را نکردهاند. حالا من نمیدانم که این خبر از کجا نشات گرفته که مسوولان فدراسیون اعلام کردهاند. من تا آنجا که میدانم دوم آبانماه از ما آزمایش دوپینگ گرفتند و طبق مقررات باید ۱۵ روز بعد اعلام میکردند. ما ۲۸ آبان رفتیم مسابقه جهانی و پیش از آن هیچ مشکلی پیش نیامده بود.»
وی تصریح کرد: «حتی زمانی که تست ۹ نفر از ملیپوشان مثبت شد، ۱۵ روز پس از نمونهگیری به صورت تلفنی اعلام کردند که نمونه تعدادی از ورزشکاران مثبت شده و آنها اجازه حضور در رقابتهای جهانی را ندارند. مسوولان فدراسیون اکنون میگویند که فدراسیون جهانی به ما مهلت داده در حالی که اگر من مشکل داشتم زودتر اعلام میکردند. اکنون دو ماه از مسابقه جهانی هم گذشته. چقدر دیگر میخواهند مهلت بدهند تا فدراسیون جهانی اعلام کند. اکنون پس از چهار ماه هنوز اسم من در فدراسیون جهانی اعلام نشده، علت این موضوع چیست؟ چرا پیش از اعلام شدن اسمم، مسوولان فدراسیون این گونه مصاحبه میکنند؟ تا به حال فدراسیون جهانی به کدام ورزشکار چهار ماه فرصت داده است؟ هلیل موتلو که قهرمان سه دوره المپیک است، زمانی که دوپینگش مثبت شد، خیلی زود اعلام کردند. مگر عاشق چشم و ابروی من هستند که به من مهلت بدهند. این باور کردنش سخت است.»
عزیز علیحسینی هم گفت: «من به نکتهای دیگر میخواهم اشاره کنم. طبق قانون باید به من اعلام میکردند که نمونه اول پسر من مثبت اعلام شده و من اعتراض کنم. آنگاه ۳۰۰ دلار به حساب بریزم تا نمونه B. را آزمایش کنند. کجا من این مراحل را گذراندم؟ کجا فدراسیون جهانی اعلام کرده که مسوولان فدراسیون ما این گونه مصاحبه میکنند؟ پس باید موضوع چیز دیگری باشد. آنها میخواهند سعید را از بین ببرند. من خیالم راحت است که سعید هیچ دارویی نخورده است و این کار را نکرده است و این یک پاپوش برای پسر من است. میخواهند سعید را نابود کنند. من مطمئنم که آزمایشی که دوم آبان گرفتند منفی بوده است. من بر اساس قانون میگویم فدراسیون جهانی اگر نمونه سعید مثبت شده بود، زودتر از اینها اعلام میکرد.»
پدرسعید علیحسینی خاطرنشان کرد: «من اکنون این را میگویم و پشت حرفم هم هستم. داراب و افشین ریاحی هستند که برای خراب کردن رضازاده این کارها را انجام میدهند. به خاطر اینکه حسین رضازاده و سعید علی حسینی رودرروی هم قرار گیرند، همدیگر را از بین ببرند و در این میان ریاحیها استفاده کنند. همه اینها به نفع ریاحیهاست. من اکنون این را میخواهم بگویم چرا باید افشین ریاحی در کره بر روی یک برگه کاغذ بدون آرم و بدون سربرگ به ما اعلام کند که سعید دوپینگ کرده است؟ چرا این را نگذاشتند به صورت رسمی فدراسیون جهانی اعلام کند؟ چرا برگهای که به ما دادند به سرعت زارع از ما گرفت و آن را داخل کیفش گذاشت و گفت: این برگه نمایشی است؟ ما اکنون مشکلمان این است که باید مراجع عالی ورزش به موضوعمان رسیدگی کنند. ما به فدراسیون اعتماد نداریم تا کارمان را پیگیری کند. آنها اگر میخواستند مشکلی حل کنند در همین سفر حل میکردند. آنها اکنون در معرض اتهام ما هستند چرا که هنوز فدراسیون جهانی اعلام نکرده، اما فدراسیون ایران اعلام میکند که سعید محروم است.»
عزیز علیحسینی میگوید: «نکتهای که اکنون شکبرانگیز است این است که اکنون همه وزنهبرداران تیم ملی با یک دارو دوپینگشان مثبت شده است. چطور میشود که این اتفاق بیافتد؟ من در اردو نبودم. مربیان و کادر فنی و در راس آنها رضازاده باید پاسخگوی این مساله باشند. من فقط این را میتوانم بگویم که خیال من راحت است که پسر من هیچ دارویی را استفاده نکرده است.»
سعید علیحسینی برای تاکید به پاک بودنش میگوید: «من پارسال پیش از آن که به اردو بیایم چندین بار رکوردهای جوانان جهان را در رقابتهای قهرمانی آسیا شکستم و چهار بار از من - یک بار در ایران و سه بار در رقابتهای آسیایی - تست گرفتند و همه آنها منفی بود. چطور میشود که آن رکوردها را بزنم و همه تستهایم منفی باشد و حالا اعلام کنند که تستهایم مثبت شده است؟ اینها در حالی بود که من و پدرم در اردبیل تمرین میکردیم و هنوز به اردو نیامده بودم. حالا چطور میشود که آمدهام اردو و میگویند که دوپینگم مثبت شده است؟ من مطمئن هستم که نمونه دوپینگم را عوض کردهاند.»
بازی را شما شروع کردید
پدر علیحسینی که به شدت از اعلام خبر مثبت شدن آزمایش کنترل دوپینگ فرزندش ناراحت است گفت: «این قضیه با اعلام کردن داراب ریاحی به پایان نمیرسد. من این موضوع را ادامه میدهم. من به آنها گفتم که خودتان شروع کردید. من هم پیگیری میکنم. اگر میخواهند من را زندانی کنند، این کار را انجام دهند. اگر هم میخواهند من را اعدام بکنند، بکنند. هر کاری میخواهند بکنند، اما بدانند که ما از حقمان نمیگذریم و تا آخرش هستیم و حتی اگر فرصت شود، بسیاری از مسائل دیگر را هم اعلام میکنم که در آن صورت آبروی خیلی از افراد میرود. آنها ماجراجویی را شروع کردند و خودشان هم باید تمام کنند.»
اگر دوپینگی بودم چرا گفتند خودت را به مصدومیت بزن؟!
سعید ادامه داد: «نکته جالب این است که اگر من مشکل داشتم، چرا در مسابقههای جهانی به من گفتند که خودت را به مصدومیت بزن؟ علت این ماجرا چه بود؟ اگر من مشکل داشتم و دوپینگی بودم میگفتند که دوپینگ کردم. چرا به من گفتند که آیان گفته عکس سعید علی حسینی را که مصدوم شده در سایت فدراسیون منتشر کنید؟ چرا آیان این کار را کرد؟ مگر عاشق من است که میخواهد آبرویم نرود؟»
پدر سعید علیحسینی یادآور شد: «نکته دیگری را میخواهم بگویم. هدف اصلی رضازاده و ریاحی از حضور در مجارستان چه بود؟ آنها به دنبال چه بودند؟ آنها رفته بودند کار سعید را درست کنند یا برای سعید جاسوسی کنند؟ به من میگویند که ما رفتیم به آیان گفتیم که علی حسینی میگوید ما مدارکی داریم که آن را رو میکنیم. داراب ریاحی برای چه به فدراسیون جهانی رفته بود؟ برای نابود کردن سعید یا دفاع از حق او؟ چرا ریاحی در فدراسیون جهانی گفته که پدر سعید علی حسینی میخواهد از آیان شکایت کند؟ این حرف یعنی چه؟ این مساله به ما کمک میکرد یا مشکل ما را بیشتر میکرد؟ چرا از این ناراحت شدند که من گفتم افشاگری میکنم؟ من حق ندارم از فرزندم دفاع کنم؟ مگر من اسم از کسی بردم و گفتم کسی این کار را کرده است؟ چرا دنبال ماجراجویی هستند؟ چرا به من میگویند که مصاحبههای تو باعث شده آیان ناراحت شود و مشکلت پیچیدهتر شود. من از حسین رضازاده میپرسم آیا در مذاکرهای که با آیان داشتی متوجه شدی که آیان چه گفته یا همه را افشین ریاحی ترجمه کرده است؟ اکنون با توجه به این موضوع من درخواست دارم تا هیاتی بلند پایه از مدیران و کارشناسان به مقر فدراسیون جهانی بروند تا مذاکره کنند. افشارزاده هم گفته بود که اگر ریاحی و رضازاده نتوانند کاری پیش ببرند من خودم وارد عمل میشوم. اکنون هم از افشارزاده میخواهیم که موضوع ما را پیگیری کند.»
یک هفته سرگردانی در سازمان تربیت بدنی
علیحسینی تصریح کرد: «پیش از اینکه ریاحی و رضازاده به مجارستان بروند، ما یک هفته پشت در اتاق آقای حمید سجادی رفتیم، اما ما را به اتاقش راه ندادند. حتی تلفن ما را هم جواب نمیداد. ما میگفتیم که اینها نمیتوانند مشکل ما را حل کنند. ما میگفتیم که باید افشارزاده برود. حتی ما را در حیاط سازمان تربیت بدنی هم راه نمیدادند. آقای سجادی ما را در حیاط دید، اما رویش را کرد به آن طرف و رفت. حالا نتیجه آن کار این میشود. پس وظیفه سازمان تربیت بدنی چیست؟ آیا دفاع کردن از حق فرزند من نیست؟ وظیفه آقای سجادی به عنوان معاون چیست؟ سجادی وظیفهاش این است که فکری به حال بچه من کند نه اینکه او هم بگوید سعید علی حسینی دوپینگ کرده است. او بر اساس کدام مدرک به مسوولان فدراسیون اجازه داده که این خبر را اعلام کنند؟ سجادی ما را قبول نکرد تا با او صحبت کنیم. ما را فرستادند دفتر عالمی. من حرفهای نگفته زیاد دارم که آبروی خیلیها میرود. امیدوارم که با مذاکرههای افشارزاده مشکل ما حل شود. در غیر این صورت مجبوریم که از طریق حقوقی، قانونی و شورای بینالمللی حکمیت ورزش در سوییس پیگیری کنیم. من نمیگذارم پسرم را فدا کنید. من به همه مردم میگویم که چه کسی به وزنهبرداران دارو میدهد. مردم باید بدانند چه کسی به جوانان خیانت میکند؟»
یکی بگوید رضازاده با چه زبانی با آیان صحبت کرد
به دیدار محمد حسن عالمی مدیر کل دفتر امور مشترک فدراسیونهای سازمان تربیت بدنی رفتم و به او گفتم رضازاده سابقه خوبی پیش من ندارد و ممکن است در این سفر اتفاقاتی رخ دهد که جبران ناپذیر باشد، اما او گفت که مشکلی نیست و، چون تاماش آیان با رضازاده دوست صمیمی است و خطری پیش نمیآید. یکی بگوید رضازاده با چه زبانی با آیان صحبت کرده او که تسلطی به زبان انگلیسی ندارد، از سوی دیگر رییس فدراسیون وزنه برداری جهان آدمی نیست که بخواهد با فردی مثل داراب ریاحی حرف بزند، این که در آنجا چه شد و چه گذشت برای من معلوم نیست، اما شک ندارم که رضازاه تنها به دلیل ضربه زدن به من چنین کاری را کرده است.
در اردوی اردبیل به ما آمپول زدند!
سعید علیحسینی افزود: «چطور میشود برای رضازاده در آن موقعی که آزمایش دوپینگ ۹ وزنهبردار درآمد سازمان تربیت بدنی و کمیته ملی المپیک دست به دست هم دادند تا او محروم نشود، اما اکنون برای من همه کنار کشیدند. ما در اردوی اردبیل که بودیم به ما آمپول انسولین، تستسترون و سوماتوتروپین میزدند و بعد فهمیدیم این همان بلایی است که به سر خیلی از وزنهبرداران آمده و آنها دچار بیماری دیابت شدهاند. این کار را میخواستند برای ما هم بکنند. من و بهداد سلیمی گفتیم ما نیازی به این آمپولها نداریم. پدرم هم اجازه نمیداد که من از این آمپولها استفاده کنم.»
و سئوالهای بی پایان عزیز علیحسینی
وزنهبردار سابق تیم ملی خاطر نشان کرد: «من اکنون این سوال را دارم. آن زمانی که دوپینگ ۹ وزنهبردار مثبت شد و حسین رضازاده هم عضو آن تیم بود، او در آسمانها تمرین میکرد. او هم جزو این ده نفر بود. چرا رضازاده دوپینگش درنیامد، اما سعید علی حسینی دوپینگش مثبت شد؟ این چرا برای من مهم است، چون که مربی تیم ملی در آن وقت آقای "ژنیا ساراندالیف" به جای او نمونه ادرار داده بود. واگرنه رضازاده هم جزو این ده نفر بود. آن موقع شاهین نصیرینیا میخواست در این مورد صحبت کند، اما نگذاشتند که او حرفهایش را بزند. نکته دیگری که میگویند این است که هر کدام از این وزنهبردارانی که دوپینگشان مثبت شده، خودشان دارو مصرف کردند. مگر میشود همه یک داروی یکسان را مصرف کنند و مسوولان تیم ملی نفهمند؟»
به قرآن قسم میخورم که سعید دارو مصرف نکرده است
پدر علی حسینی ادامه داد: «همه ما به این قرآن اعتقاد داریم. این قرآن را جلوی رضازاده گذاشتم و گفتم که سعید علی حسینی هیچ قرصی نخورده است. از این بالاتر دیگر چیزی نداریم که قسم بخورد. من به این قرآن قسم میخورم که آن دارویی که اعلام میکنند سعید مصرف نکرده است ولی به نام سعید آن را درآوردهاند. من آنقدر به سعید اعتماد دارم که قسم قرآن میخورم. یک روز به او آب معدنی دادم که درش باز بود، او آب را نخورد به دلیل اینکه میترسید مادهای در آن ریخته شده باشد. او حتی آب معدنی را در صورتی که پلمب شده بود میخورد. او اینقدر کنترل میکرد. من حتی در مورد غذایی هم که میخوردم مواظب بودم که به آن چیزی اضافه نکنم. همه چیز را تحت کنترل داشتم. حتی من کراتین هم مصرف نمیکردم. من که میدانستم یک بار محروم شدهام و این بار برای همیشه محروم میشوم. من که این تجربه را داشتم که به صورت ناگهانی از من تست بگیرند. مگر دیوانه بودم که دوباره این کار را بکنم.»
پدر سعید نیز گفت: "ما یک مثل داریم وقتی چهارپایی از جویی رد شود و پایش در گلها گیر کند، دیگر تا آخر عمر آن کار را تکرار نمیکند. حالا این مثل سعید است. چطور میشود او یک بار دو سال محروم شود و دوباره با این مشکل مواجه شود؟ چرا؟ چون بخواهند در فدراسیون ریاست کنند. "
بارها مورد بیمهری رضازاده قرار گرفتم
سعید علی حسینی گفت: «من بارها در اردو مورد بیمهریهای رضازاده قرار میگرفتم. وقتی بقیه بچهها به وزنههایی در حد رکوردهای ایران میرسیدند چند سکه پاداش میگرفتند، اما وقتی من در اردو رکوردهای جهانی را هم میزدم رضازاده بلند شده و میرفت. وقتی ۲۱۰ کیلوگرم را در یک ضرب زدم رضازاده سالن را ترک کرد. وقتی ۲۱۵ کیلوگرم را هم زدم باز هم سالن را با ناراحتی ترک کرد. وقتی ۲۵۰ کیلوگرم در دو ضرب زدم همین کار را تکرار کرد و هر بار با بهانهای اعلام میکرد که اینها فایدهای ندارد. چرا باید با من این رفتار را انجام میداد؟ آیا با این رفتار اکنون نباید شک کنم که میخواستند من را قربانی کنند؟ وقتی من گفتم که میخواهم از نمونه ادرارم آزمایش DNA به عمل آید تا ببینم واقعا این نمونه ادرار من است که مثبت شده یا نه؟ افشین ریاحی گفت که احتیاجی به این کار نیست. مشکل تو حل میشود. حتی رضازاده پیش از حضور در مجارستان به من گفت که تو مشکلی نداری و میتوانی در رقابتهای قهرمانی کشور وزنه بزنی. حالا چطور شده به یک باره من دوپینگی شدهام. حتی من میدانم که آیان، رضازاده را آنچنان را قبول ندارد و از ما خواسته که مسوولان بلندپایه ما به آنجا بروند.»
رضازاده مقابل چشم میلیونها بیننده تلویزیون دروغ گفت:
برای رضازاده متاسفم که برای حفظ منافع شخصی خود حاضر است همه اعتبار و حیثیت ایران را به بیگانگان هدیه کند. اگر تا امروز سکوت کرده ام به این دلیل بود که رضازاده از من خواست به عنوان یک سرباز در خدمت تیم ملی باشم، اما حالا که خود او به حفظ منافع و موقعیت خود میاندیشد، همه ناگفتهها را میگویم تا همگان بدانند وی چه معاملهای با ورزش وزنه برداری و آینده ملی پوشان آن انجام داده است. قبل از مسابقات جهانی در اردو تیم ملی وزنه ۲۱۵ کیلویی را بالای سر میبردم، اما رضازاده در برنامه تلویزیونی رخصت و در مقابل چشم میلیونها بیننده تلویزیونی به دروغ گفت، من تنها ۲۱۰ کیلوگرم را بلند کرده ام، حال میخواهم بپرسم اگر او به فکر ایران و کسب افتخار برای کشور است، آیا باید قبل از آغاز رقابتهای جهانی این گونه با روحیه من بازی میکرد. من از حق خود و ملت ایران به خاطر این که رضازاده نگذاشت طلای جهان را کسب کنم، نخواهم گذشت و او مطمئن باشد که به زودی باید پاسخ تمام کارهای خود را در پیشگاه ملت ایران بدهد.
رضازاده گفت: حق ندارم بیش از ۱۸۰ کیلوگرم وزنه بزنم
وی در خصوص اصرار مسئولان فدراسیون برای حذفش از صحنه وزنه برداری ایران افزود: هنوز سایت فدراسیون جهانی خبر دوپینگ مرا را که صحت هم ندارد، اعلام نکرده است، اما سرپرست فدراسیون وزنه برداری بی صبرانه منتظر است همه زندگی و آینده مرا فدای خود کند تا رکوردش هیچ گاه شکسته نشود. رضازاده قبلا هم در رقابتهای آسیایی برای من ایجاد مشکل کرد و در آن زمان خیلی جدی گفت که حق ندارم بیش از ۱۸۰ کیلوگرم در یک ضرب و ۲۲۰ کیلوگرم در دو ضرب وزنه بزنم، چرا که رکوردش با خطر مواجه میشد. من از رضازاده نخواهم گذشت، چرا که مدارکی دارم که اگر لازم باشد در مراجع ذیصلاح از وی و خیلیهای دیگر شکایت خواهم کرد.
انگار تمام طعنه و کنایه راست بود و عملی که تا دیروز در لفافه به رضازاده زده میشد، علی حسینی و پدرش صراحتاً بیان کردند تا مشخص شود، هرکول سابق ایران بیجهت به فکر خداحافظی از دنیای قهرمانی وزنهبرداری نیافتاد.
اینها را هر انسانی مطالعه میکند قلبش به تپش میافتد و به این فکر میکند که حالا که باید دیگر به حسین رضازاده به عنوان یک قهرمان ملی فکر نکرد، میتوان امیدوار بود افشارزاده بتواند در سفر به مجارستان تاماش آیان رئیس قمارباز و رشوه گیر فدراسیون جهانی وزنهبرداری را به هر طریق ممکن متقاعد کند که این ماجرا جمع شود و حسین رضازاده در سطح بینالملل به عنوان قهرمان سابق دوپینگی معرفی نشود.
در کنار این فاجعه، شکایت قضایی در دادگاههای داخلی و حکمیت بینالمللی ورزشی توسط امید ناییج که اعتقاد دارد دوپینگی نبوده و او هم قربانی یک بازی کثیف شده، هم ماجرایی است و انگار قرار نبود به این واقعیت پس از یک دوره مدیریت حسین رضازاده دست یافت که او به درد این مسئولیت نمیخورد. در این اوضاع نوشتههای برخی روزنامهها و سایتهای لجن پراکن آنچنان دردآور است که نتوان از کنارش به سادگی گذشت.
اینکه دوپینگ وزنه برداران از جمله حسین رضازاده را به استکبار جهانی و حمایتش از احمدی نژاد و شکسته شیشه خودرویش پس از انتخابات ربط دهند، عین توهم توطئه برای فرافکنی است. آیا علی حسینیها هم عامل سیا و موساد هستند یا باز هم گروهی قصد دارند برای آنکه یکی از همتیمیهایشان که در فضای سیاسی هم با آنها بوده، با گل آلودکردن آب، از مهلکه برهانند. اما به چه قیمتی؟ به قیمت تلف شدن جوانی که میخواست و میتوانست بزرگی کند و نامش در میان مدالآوران جهانی و المپیکی بالاتر از نام حسین رضازاده قرار گیرد؟