حکایت نرخ ارز در ماه ها و به ویژه روزهای اخیر، به نحوی بوده که قیمت ها طی یک یا چند روز، چندین هزار تومان افزایش پیدا کرده و با توقف چند روزه نرخ ها ثابت مانده و یا اندک کاهشی در حد چند صد تومان دارد؛ اما پس از چند روز دوباره به بهانه ای بازار توسط افرادی که معلوم نیست چه قدرتی در تعیین شاخص ها و قیمت ها در اقتصاد دارند، یکباره با افزایش وحشتناکی مواجه می شود؛ روندی که هیچ کس هم برای آن پاسخ و ادله ای ارائه نمی کند.
به گزارش «تابناک»؛ مردم تقریبا از مسئولان متولی ارز و اقتصاد در کشور نا امید شده اند و در برخی مواقع بی مهابا در سناریوی خرید ارز، خودرو، کالا و ... که تنها توسط عده ای دلال طرح ریزی شده قرار می گیرند و خریدهای جنون آمیزی می کنند که هیچ منطق اقتصادی پشت آن نیست. همین عطش خرید با تحت تأثیر قرار دادن رابطه بین عرضه و تقاضا، باعث افزایش قیمت ها می شود و طبعا مسئولانی که پیش از این نتوانسته اند وضعیت را کنترل کنند، در چنین اوضاعی هیچ کاری از دستشان برنمی آید.
در روزهای گذشته بود که در پی روند صعودی نرخ ارز و گذر آن از مرز ۱۸ هزار تومان، برخی این افزایش را تنها به دلیل نبود ثبات در قوانین و تصمیماتی که موجب متشنج شدن افکار عمومی و کشاندن آنها به سمت بازار غیرمولد شده و بازار را ملتهب کرده است، خواندند و تأکید کردند، باید در شرایط بحرانی، با همکاری هم از افزایش نرخها جلوگیری کنیم.
دقیقا می توان این نکته را مورد اشاره قرار داد که اکنون بخش پایین دستی جامعه، دیگر هیچ توانی برای خرید ـ چه در بازار ارز، چه در بازار خودرو و چه در بازارهای دیگر ـ کالایی ندارد و این قشر متوسط به بالا و مرفه جامعه هستند که با خریدهای آنچنانی بازار و قیمت ها را تحت تأثیر قرار می دهند، چراکه عطش خرید باعث کاهش عرضه می شود و در نتیجه قیمت ها بالا و بالاتر می رود.
حالا که مردم در بسیاری از محافل می گویند متولیان و مسئولان امر نتوانسته اند بازار و شرایط آن را تحت کنترل دربیاورند و آن را به سمت عادی شدن پیش ببرند، این مردم هستند که باید عزم جدی نشان دهند و خود دست به عادی سازی شرایط بزنند، چون اگر این وضعیت ادامه پیدا کنند، قشر ضعیف جامعه نابود خواهد شد، قشر متوسط توان خود را از دست خواهد داد و هرچه بیشتر به سمت فقر خواهد رفت و تنها قشر مرفه جامعه هستند که فاصله خود را هر روز با دهک های پایین تر از خود افزایش می دهند.
اکنون به رغم اعلام برخی آمارهای رسمی از سوی نهادهای دولتی، مسأله تورم و افزایش قیمتها به اندازه کافی مشهود است. افزایش قیمتها تقریبا اندکی بعد از صعود قیمت دلار در بازار آغاز شد. این تورم ابتدا در بازار کالاهای سرمایهای مانند مسکن، سکه و طلا شروع گشت و در ادامه بازار خودرو را هم تحت تأثیر قرار داد. در آخرین مرحله از این افزایش قیمتها، بازار کالاهای مصرفی هم دستخوش تغییراتی اساسی شد و افزایش قیمتها به مغازههای خرد هم رسید.
نرخ دلار که در این هفته عمدتا صعودی بود و همانطور که پیشبینی میشد، طی روزهای گذشته پس از گذشت مجمع عمومی سازمان ملل به روند صعودی خود ادامه داد و بازار ارز را بار دیگر دگرگون کرد؛ اما در حقیقت اتفاقات مربوط به مجمع عمومی سازمان ملل، نه تنها چیز تازه ای نبود، بلکه تکرار همان تهدیدات قبلی از سوی آمریکا و رئیس جمهور این کشور علیه کشورمان بود؛ با یک تفاوت که این بار ایران هم پاسخ مستدل و محکمی به این موضوعات ـ آن هم در جمع کشورهای مختلف عضو سازمان ملل ـ داد.
ایران در این مجمع عمومی توانست با اروپایی ها، روسیه و چین به یک مکانیزم مالی برای مقابله با تحریم های آمریکایی برسد و قرار است از آغاز ماه نوامبر (دهم آبان ماه) آن را اجرایی کند. همچنین رئیس جمهور و وزیر امور خارجه کشورمان در سفر به نیویورک با مقامات کشورهای مختلف دیدار و رایزنی کردند که فصل مشترک تمامی این دیدارها حمایت از برجام و ابراز نگرانی از رویکرد آمریکایی ها در قبال خروج از این قرارداد بین المللی بود.
بنابراین مجمع عمومی سازمان ملل نه تنها حاوی نکته منفی جدیدی علیه کشورمان نبود، بلکه دستاوردهای خوبی داشت که با اطلاع رسانی یکسان و هماهنگ رسانه های داخلی می توانست منجر به ایجاد آرامش بیشتر در بازار و حرکت قیمت ها به سمت کاهش و عقلانی شدن، بشود؛ اما نه تنها مسیر قیمتی اینگونه تعریف نشد، بلکه گویا بازار به هر بهانه ای این روزها میل به افزایش دارد، حالا چه می خواهد موضوع به نفع کشور باشد، چه علیه آن.
می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که اکنون اقتصاد کشور به یک قمارخانه از سوی عده ای دلال تبدیل شده است که به راحتی کار را از دست مسئولان درآورده اند و در این شرایط، نهادهای متولی هم انگار بی توجه به این مسأله همچنان دنبال سیاستگذاری و طرح ریزی برنامه های جدید هستند؛ موضوعی که خود دلیل بزرگی بر آشفتگی وضعیت اقتصادی است و هر روز باعث افزایش قیمت ها در این سرای بی سامان اقتصادی می شود.
در حقیقت تیم اقتصادی دولت نشان داده که فقط مرد روزهای آرام است و هیچ طرح، برنامه و پلنی برای روزهای سخت ندارد؛ موضوعی که متأسفانه رئیس جمهور هم به آن توجهی نداشته و طی ماه های اخیر، به رغم اعطای مسئولیت های فراوان برای رفع این مشکلات از سوی حاکمیت، نتوانسته است برنامه ریزی جدی و کاربردی برای رفع مشکلات اقتصادی کشور و مردم داشته باشد.
وقت آن است که تفکر حاکم و چهره های حاضر در تیم اقتصادی دولت، جای خود را به فکرهای جدید و افرادی بدهند که مرد روزهای جنگ اقتصادی هستند و می توانند در شرایط بحرانی نیز وضعیت را اداره کنند. اینکه قیمت ارز اکنون نسبت به ابتدای سال پنج برابر شده است با هیچ منطق ریاضی و اقتصادی سازگار نیست و افرادی که باعث این شرایط شده اند، علاوه بر اینکه باید پاسخگوی ایجاد چنین شرایطی باشند، باید هرچه زودتر جای خود را به کسانی بدهند که می توانند اقتصاد را نجات بدهند.
باید هرچه زودتر بساط قماربازان در عرصه اقتصاد کشور و دلالان سود جو برچیده شود، ایستادن سفت و سخت در مقابل زیاده خواهی ها، معرفی بی قید و شرط افراد سودجو و برخورد با آنان، دستگیری دانه درشت های اقتصادی و اخلالگرانی که با رانت های اطلاعاتی و مسئولیتی از جمله افراد تأثیرگذار در این شرایط هستند و تلاش برای افزایش ارزش پول ملی از موضوعاتی است که باید هرچه زودتر برای نجات اقتصاد کشور به کار گرفته شوند؛ هرچند همین الان هم خیلی دیر است، «جلوی ضرر را از هر جا بگیرید، منفعت است.»