مرد شیشه‌ای گوش به فرمان پیام‌های شیطانی، دختر جوانی را مورد آزار و اذیت قرار داد.
روزنامه شهروند نوشت: این مرد سی‌وپنج ساله چند هفته پیش با سوارکردن دختر بیست‌وپنج ساله‌ای در حوالی میدان آزادی به او تعرض کرد. این متهم سابقه‌دار مدعی است که صداهای مبهمی از او می‌خواسته تا در مقابل نقشه‌های شوم دختر جوان از خودش دفاع کند؛ همین باعث شد که این مرد پس از آزار و اذیت دختر او را در مکان خلوتی رها کرد. متهم پس از چند هفته عملیات میدانی از سوی پلیس شناسایی و روز یکشنبه بازداشت شد. او اعتیاد شدیدی به شیشه دارد. بررسی سوابق نشان می‌دهد که این مرد سی‌وپنج ساله چند سال قبل هم به اتهام اذیت و آزار بازداشت شده بود و مدتی هم در زندان بوده است.
سه هفته پیش بود که دختر جوانی با مراجعه به دادسرای جنایی تهران از یک جوان سی‌وپنج ساله‌ای که پراید دارد، به اتهام آزار و اذیت شکایت کرد. این دختر که حسابدار یک شرکت خصوصی است، در اظهاراتش به بازپرس پرونده گفت: «آن شب کمی دیر کارم تمام شد و حوالی ساعت ٨ از شرکت خارج شدم. ترافیک سنگین بود، چند دقیقه‌ای به ساعت ٩ شب مانده بود که به میدان آزادی رسیدم. به طرف خطی‌های اندیشه رفتم صف مسافران طولانی بود، یک پراید مشکی‌رنگ جلوی پایم توقف کرد و من هم سوار شدم. نه سروشکلش مثل مسافرکش‌ها بود و خودرواش هم مثل خطی‌ها بود، من هم صندلی عقب نشستم، بعد از چند دقیقه متوجه شدم که مسیر را تغییر را داده، دلیل را پرسیدم، او هم گفت ترافیک است و از این راه سریع‌تر می‌رسیم.»
این دختر جوان در ادامه اظهاراتش گفت: «بعد از چند دقیقه به یک مسیر فرعی رفت، خیلی خلوت بود، من ترسیدم، خودرو را متوقف کرد و به من گفت که لاستیک‌ها ایراد دارد، بعد هم از خودرو پیاده شد و از درِ عقب به سراغ من آمد. گوشی، کیف و پولم را برداشت و قصد آزار و اذیت مرا داشت و مرا به قصد ترساندن بشدت مورد ضرب و شتم قرار می‌داد؛ او به قدری گردنم را فشار داد که احساس خفگی به من دست داده بود؛ اما با وجود این تصمیم گرفته بودم تا آخر در برابرش مقاومت کنم؛ نهایتا در یک لحظه توانستم خود را نجات داده و از خودرو بیرون بیایم و با صدای بلند از مردم درخواست کمک کنم. راننده نیز به‌سرعت از محل متواری شد؛ همان موقع توانستم چند شماره از پلاکش را ببینم.»
به دنبال شکایت این زن، پرونده برای رسیدگی به اداره آگاهی منتقل شد. ماموارن در بررسی‌های میدانی متوجه شدند که در محل حادثه دوربین مداربسته یک کارخانه وجود دارد. با بررسی دوربین‌های مداربسته سرنخ‌های خوبی به دست آمد اما همچنان پلاک خودرو ناخوانا بود ولی چند شماره‌ای که دختر جوان به خاطر سپرده بود، در نهایت ماموران را به ٥ خودروی پراید با مشخصات مشابه رساند تا این که در نهایت متهم اصلی شناسایی و روز یکشنبه دستگیر شد.
مرد سی‌وپنج ساله پس از دستگیری ابتدا منکر هر گونه دخالت در این پرونده شد اما وقتی دید که مستندات زیادی علیه او وجود دارد، لب به اعتراف گشود و به جرمش اعتراف کرد. او در اظهارات عجیبش گفت: «چند سال است که شیشه مصرف می‌کنم. اوایل در میهمانی‌ها و همراه با دوستانم شیشه می‌کشیدم اما بعد از مدتی مصرفم بیشتر شد. آن روز هم شیشه کشیده بودم، قصد اذیت کسی را هم نداشتم، برای خرج زندگی مسافرکشی می‌کنم. وقتی آن دختر را سوار کردم، صدای عجیبی شنیدم، کسی از من می‌خواست تا از خودم دفاع کنم. یک لحظه از آینه عقب دیدم که آن دختر چاقویی در دست دارد، آن صدا از من می‌خواست تا طلسمی را باطل کنم، من هم ترسیده بودم، چهره آن دختر مدام تغییر می‌کرد، خودرو را متوقف کردم اما باز هم آن صدا در گوشم می‌پیچید، به طرف آن دختر رفتم تا چاقو را از دستش بگیرم، بعد هم وسایل او را برداشتم تا آن طلسم را باطل کنم. چند متر جلوتر هم همه وسایلش را از خودرو بیرون انداختم.»
با بررسی‌های بیشتر مشخص شد که این مرد سی‌وپنج ساله چند سال قبل هم به اتهام آزار و اذیت بازداشت شده و مدتی را هم در زندان سپری کرده بود. این متهم به دستور بازپرس پرونده در اختیار ماموران قرار گرفت.
چرا اون صداها بهش نمیگن که خودشو بکشه؟؟؟؟