لحظههای پایانی شیخ اعتدالی، محاکمه ویژه مدیر فاسد بانکی، چرا مردم سپردهها را کوتاهمدت کردند؟، خروج سـرد آمریکا از سوریه و عواقب آن، هدیه آستان قدس رضوی به نوجوانان تهرانی، سرنوشت مؤسسات غیرمجاز در انتظار بانکها، عذرخواهی نماینده سراوان، مجلس در رأس امور است نه نمایندگان، آینده خانه ملت در گروی یک طرح، آدرس جدید پولشویی، سومین راند استیضاح حجتی، انتقال آب عمان درگیر سه چالش بزرگ، طرح «کودک همسری» به مجلس دهم نمیرسد و بودجه در دوراهی اتلاف یا عدالت، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز سهشنبه چهارم دی ماه در حالی چاپ و منتشر شدند که خبر درگذشت آیت الله هاشمی شاهرودی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در صفحات نخست بیشتر آنها با تیترها و تصاویر مرتبط برجسته شده است. «شیخ اعتدالی، فقیه اصولی، فقیه نوگرا، در سوگ آیت الله» عناوینی است که در تیتر خبر درگذشت رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام شده است. ادامه بحثها و گزارشها درباره بودجه ۹۸، موافقتها و مخالفتها با استانی شدن انتخابات مجلس، ادامه تحلیلهای چرایی خروج آمریکا از سوریه و عدم تصویب طرح کودک همسری در مجلس دهم از دیگر موضوعاتی است که مورد توجه روزنامه نگاران قرار گرفته است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
اقدامات مثبت آیتالله هاشمی شاهرودی در قوه قضاییه چه بود؟
حسین میرمحمد صادقی، سخنگوی اسبق قوهقضاییه طی یادداشتی که روزنامه ایران در شماره امروز خود به مناسبت درگذشت آیت الله هاشمی شاهرودی منتشر کرده نوشت: کمتر از یک سال پس از ورود آیتالله هاشمی شاهرودی به دستگاه قضا، که در آن زمان ریاست دانشکده علوم قضایی قوه قضاییه را از دوران حضور آیتالله یزدی بر عهده داشتهام، با دو ابلاغ ایشان روبهرو شدم؛ نخست حکم معاون آموزش و تحقیقات قوه قضاییه بود که در آن سال، معاونت آموزش و تحقیقات برای اولین بار در دستگاه قضایی ایجاد میشد و پیش از این اساسا معاونتی تحت این عنوان وجود نداشت و دوم حکم سخنگویی دستگاه قضا بود. اگرچه این سمت پیش از ورود ایشان هم وجود داشت، اما در حد ضعیفی بود و شخص سخنگو نقش اساسی و جدی در این نهاد بازی نمیکرد؛ بنابراین می توان هر دوی این ابلاغیه ها را از ابداعات و نوآوریهای خوب و مفید ایشان دانست.
البته خیلی اعتقاد ندارم که نسبت به افراد بویژه پس از مرگشان مطلقسازی کنیم چرا که هر فردی نقاط مثبت و منفی چه در ویژگیهای شخصیتی و چه در ارتباط با مسئولیتهای خود دارد. اما دو نقطه مثبت در شاکله شخصیتی رئیس سابق قوه قضاییه وجود داشت. یکی اینکه ایشان به دانشکدههای حقوق اعتقاد ویژهای داشت. این درحالیست که در برخی اوقات مشاهده میکنیم بسیاری از علما که تحصیلات حوزوی دارند به دانشکدههای حقوق و فارغ التحصیلان آن و حتی اساتید این دانشکدهها توجهی ندارند، اما ایشان برعکس بقیه عمل میکردند. حتی دانشکده علوم قضایی در آن زمان بگونهای فعالیت میکرد که برخی از نیازهای دستگاه قضایی را مرتفع کند و ایشان نیز همیشه بر مساله اعتلای وضعیت آموزشی دانشکده تاکید میکردند و حقوق را بعنوان یک علم قبول داشتند، که این امر برای شخص بنده جای تعجب داشت.
آیتالله هاشمی شاهرودی به تجربیات دیگران و کارهایی که در دیگر کشورها انجام میگرفت هم به منظور اعتلای دستگاه قضایی و بهتر شدن اوضاع قضایی ایران بسیار توجه داشتند. بارها این جمله را از ایشان در ارتباط با مواردی که بحث میکردیم میشنیدم که میپرسیدند دنیا در این مورد چه اقدامی انجام میدهد؟ ایشان تلاش داشتند که متوجه شوند در سایر کشورها این اقدامات به چه ترتیبی انجام میشود تا بتوان تا آنجا که امکان دارد از آن دستاوردها استفاده کرد.
آیتالله هاشمی شاهرودی در ارتباط با شوراهای حل اختلاف نیز رویه خوبی را در پیش گرفته بود. با وجود اینکه این تصمیم، لایحه دولت بود، اما از آن طرفداری میکرد. عمدتا این حمایت براساس تجربهای بوده که ایشان از سایر کشورها به دست آورده بود. چراکه از سوی ایشان هیأت هایی به انگلستان سفر کرده بودند و گزارشهایی را در ارتباط با دادگاههای ماجیستریت که قضات آنجا اصولا از افراد عامی و نه الزاما حقوقدان بودند، ارائه کردند. طی مراوداتی که در چند سال حضورم در قوهقضاییه با آیتالله شاهرودی داشتهام، ایشان را فردی یافتم که آنچه خود میداند و یا آموخته است را مطلق محسوب نمیکند و همچنان خود را نیازمند می دید که از دانستههای دیگران و تجربیات سایر کشورها استفاده کند. ایشان علاقه بسیاری به نوآوری داشت. خود در بحثهای کیفری نوآوریهای خاصی داشته و مقالاتی نوشته بود و علاقمند به این مباحث هم بود. میتوان ایشان را یک فقیه نوگرا نام گذاشت که با توجه به اینکه هم در فقه ورود پیدا کرده و هم به مسائل روز توجه داشت، سعی میکرد درسهایی بیاموزد و نگاه نویی به بحثهای کیفری داشته باشد تا به برخی از مسائلی که امروز مطرح میشود پاسخگو باشد.
به دنبال جایگزین بومی اینستاگرام هستیم
خراسان در گزارشی که در شماره امروز خود با عنوان به دنبال جایگزین بومی اینستاگرام هستیم، نوشت: دبیر شورای عالی فضای مجازی از درخواست مذاکره با شبکه اجتماعی اینستاگرام برای حفاظت از اطلاعات کاربران ایرانی خبر داد و گفت:توئیتر برای فعالیت در ایران باید دیتای کاربران را در داخل ذخیره کند. به گزارش مرکز ملی فضای مجازی، ابوالحسن فیروزآبادی در گفت: وگویی درباره شروط ایران برای فعالیت اینستاگرام گفت: ما از اینستاگرام خواستهایم با آنها صحبت داشته باشیم، اما هنوز صحبتی صورت نگرفته است. درباره اینستاگرام مکاتبات اولیه انجام شده، ولی هنوز قراری نگذاشتهایم. البته ما دنبال این هستیم که جایگزینی برای این شبکه داشته باشیم و جایگزین مشابه داخلی شکل گرفته است.
وی با بیان این که تعداد قابل توجهی از جامعه مذهبی کشور درباره اینستاگرام مشکل دارند افزود: من معتقدم باید پلتفرم بهتر و کاملتری داشته باشیم، چون پلتفرمی مثل اینستاگرام متعلق به ۱۰ سال قبل است که تازه به نتیجه رسیده است. در عین حال، چیزی که ما الان ارائه کنیم سه سال دیگر به نتیجه میرسد و بالغ میشود.
وی افزود: تا آن زمان، چیزی که ما ارائه کنیم نسبت به اینستاگرام خیلی بهتر خواهد بود. به گفته فیروزآبادی، توئیتر نیز از برخی لحاظ یک پلتفرم عقبافتاده است. این پلتفرم با فناوری ۱۴۰کاراکتر کارش را شروع کرده بود که یک نگاه قدیمی را میرساند؛ البته خودشان را بازسازی کردند. اما مفهوم آن «میکروبلاگ» است که قدیمی محسوب میشود.
وی افزود: یکی از دلایلی که نتوانستیم جایگزین تلگرام را در ایران داشته باشیم این بود که شرکت بزرگی در این حوزه نداشتیم و شرکتهای بسیار کوچک ۵۰ نفری میخواستند کار بزرگی را که یک پیامرسان ۴۰میلیونی داشت، انجام دهند و خدمات اضافهای مثل تاکسی و پرداخت نیز ارائه کنند. وی با بیان این که به اقداماتی فراتر از اقدامات قضایی و فیلترینگ نیاز داریم افزود:اگر قرار است پیامرسانی در کشور محدود شود باید قبل از آن، پیامرسان در کشور ایجاد شود. اگر قرار است از فعالیت سکویی ممانعت شود تا جایی که مقدور است باید از قسمتهای نامناسب آن سکو جلوگیری کنیم. وی درباره توئیتر و عضویت مقامات ارشد نظام در این شبکه اجتماعی فیلتر شده گفت: ما مشکل قانونی داریم که باید آن را حل کنیم. من از کسانی که در توئیتر هستند دفاع نمیکنم. اما این که بگوییم مطلقا توئیتر خوب یا بد است شاید درست نباشد.
بازی نقش دوست و دشمن جناب واعظی
احمد شیرزاد در سرمقاله امروز روزنامه آرمان امروز با موضوع قرار دادن اظهارات اخیر محمود واعظی که موجب انتقاد تعدادی از اصلاح طلبان شده نوشت: به نظر میرسد رئیسجمهور باید تقدیرنامه مفصلی به رئیس دفتر خود بدهد. چون محمود واعظی یک تنه هم نقش دوست و هم نقش دشمن را برای ایشان بازی میکنند. ظاهرا با دوستی مثل واعظی نیاز روحانی به تعداد قابل توجهی از دشمنان برطرف میشود. گذشته از شوخی و مزاح، سخنان جناب واعظی عجیب به نظر میرسد. توجه به این نکته که در این وانفسا که از در و دیوار تیرهای بلا به سمت رئیسجمهور میبارد به جای اینکه حمایتی جلب یا فضای مثبتی ایجاد شود تا افراد بیشتری اطراف رئیسجمهور جمع شوند، همینهایی را که زمانی مسئولیت به خرج دادند و از آقای روحانی حمایت کردند، پراکنده میکند که جای تاسف دارد. هرچند اینگونه فکر نمیکنیم که دکتر روحانی به رئیس دفترشان تعلق دارند، چون رئیسجمهور، منتخب ملت است و بابت خوب و بدش هم، همه رای دهندگان و حامیانش مسئول هستند و نه اینکه صرفا آقای واعظی این میان مسئولیتی داشته باشد و این اظهارنظرهای مشعشع را تحویل مردم دهند. واقعیت این است که حسن روحانی اولا از اردوگاه اصولگرایی بوده و سوابق سیاسیشان تا قبل از سال ۹۲ بیشتر متعلق به این اردوگاه تعریف میشود. ولی به هر حال به عنوان یک رجل سیاسی کارکشته و سرد و گرم چشیده در صحنه سیاسی کشور مطرح و همیشه به عنوان یک اصولگرای معتدل شناخته میشدند، ولی به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری شعارها و حرفهایی را مطرح کردند که خیلی روشن اصلاحطلبان را به حمایت از خود دعوت میکرد.
یعنی لازم نیست نامه بنویسند و درخواست کنند که از من حمایت کنید! بلکه پیامهایی که در انتخابات سال ۹۲ به جامعه منتقل کردند این بود که من با رویکردی متفاوت از خاستگاه سیاسی اصولگرایی خودم به عرصه آمدم. البته در آن فرصت بسیار کمی که بعد از عدم تایید صلاحیت مرحوم آیتا... هاشمی رفسنجانی وجود داشت، یک انتخاب سخت در مجموعه اصلاحطلبان و بهخصوص بزرگان این طیف اتفاق افتاد و نهایتا از محمدرضا عارف خواسته شد به نفع حسن روحانی کناره گیری کند. تصور نمیکنم در این فرآیند افرادی مثل آقای واعظی کمترین نقش و سهم را داشتهاند و واقعا بتوانند این اتفاقات مهم تاریخی را کتمان کنند که این خواهش بزرگان اصلاحطلب بود که باعث شد آقای محمدرضا عارف کنار کشید و بدنه اصلاحطلبانی که با نظرسنجی رای غالب را به ریاست جمهوری حسن روحانی اختصاص دادند.
آقای واعظی یکصد نفر را در کل ستادهای انتخاباتی حسن روحانی در سال ۹۲ نام ببرند که از حزب متبوع ایشان بودند و کار کردند. البته زحمت آنها را کتمان نمیکنم، ولی انبوه جوانان اصلاحطلبی که در شهرهای مختلف پا به عرصه گذاشتند و نظر جامعه را به سمت آقای روحانی جلب کردند بعید میدانم که افراد در آستانه بازنشستگی حزب اعتدال و توسعه بوده باشند. البته اعضای این حزب محترم هستند، ولی جوانهای پا به کار فداکاری که در ایام انتخابات شب و روز نمیشناسند و یک کاندیدا را در سطح جامعه مطرح میکنند از تصوراتی که جناب واعظی دارند، تا حدودی متفاوت است. در دور دوم هم باز همین قصه تکرار شد. درست است که کاندیدای اصلاحطلب دیگری در مقابل روحانی قرار نگرفت، ولی درمجموع اگر تنها به گردهمایی بچههای اصلاحطلب در سالن سرپوشیده یکصد هزار نفری استادیوم آزادی نگاه کنند، درمییابند که چه کسانی از آقای روحانی حمایت کردند. نوع شعارهایی که روحانی در انتخابات سال ۹۶ و رویکرد تبلیغاتیاش انتخاب کرد، بعد از چند روزی که فضا سرد بود و در مناظرات اول خیلی فضای خوبی نسبت به وی وجود نداشت، بلافاصله در روزهای بعد صورتشان را کاملا به سمت بدنه اصلاحطلب جامعه گرفتند و شعارهایی مطرح کردند که این گروه را بیشتر جلب کند؛ و حتی در این زمینه میتوان واقعگرایانه گفت: تا حدودی زیادهروی هم کردند به طوری که توقعات را آنچنان بالا برد که منجر به سرخوردگی ماههای بعد شد که البته هر کدام از اینها تحلیل خود را دارد. ولی در هر صورت زمانی که در سردی روزهای اولیه تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری همه به تکاپو بودند که چگونه میشود فضا را گرم کرد، باز رویکرد اصلاحطلبانهتر آقای روحانی بود که فضا را گرم کرد و بدنه اصلاحطلب جامعه را به سمت ایشان منعطف کرد. بعد هم که یک مقدار بهخصوص در انتخاب وزرا و رویکردهای میانه سال ۹۶، جامعه احساس کرد آقای روحانی نسبت به فضای اصلاحطلبی کم لطف شده و این نگاه مقداری فضای جامعه را نسبت به ایشان سرد کرد. درواقع آن علاقه و هیجانی که در دوره انتخابات بود، یکباره فروکش کرد بهخصوص با فرمایش کاملا دلگیرکنندهای که گفتند یک چیزهایی گفتیم که مربوط به دوره انتخابات بود و دوره انتخابات را فراموش کنید که اقتضائات خود را دارد و الان دوره مسئولیت کار است.
اقتصاد جهان و ایران در سال ۲۰۱۹ چگونه خواهد بود؟
روزنامه وطن امروز در شماره امروز خود گزارشی با عنوان اقتصاد جهان و ایران در سال ۲۰۱۹ چاپ کرد و در بخشی از آن نوشت: جنگ تجاری آمریکا و چین و وضع تعرفههای تجاری بر کالاهای وارداتی از سوی ۲ کشور، بر تولید هر ۲ کشور تاثیر منفی گذاشته است؛ به طوری که علاوه بر آمریکا، باعث کاهش رشد اقتصادی چین نیز شده است. طبق گزارش «trading economics» میانگین رشد اقتصادی این کشور از ۹/۶ درصد در ابتدای ۲۰۱۸ به ۷/۶ درصد در جولای و ۵/۶ درصد در انتهای سال ۲۰۱۸ رسید. بحران سیاسی در کشورهای اروپایی و اعتراضات گسترده و بلندمدت مردم علیه نئولیبرالیسم و سرمایهداری و خواستههای آنها مبنی بر خروج از اروپای واحد نیز بر روند منفی اقتصاد جهانی بیتاثیر نبوده است. به هر حال تحقق رکود اقتصادی در ماههای آینده ـ. که بنا بر پیشبینیها بلندمدت هم خواهد بود ـ. ممکن است در انتخابات ۲۰۲۰ ایالات متحده علیه ترامپ تمام شود، بویژه اینکه در ۲ سال آینده دموکراتها در کنگره ممکن است سد راه ترامپ در اجرای سیاستهایش شوند.
نکته مهم بعدی روند نزولی بهای نفت به حوالی ۵۰ دلار و تاثیر آن بر کشورهایی نظیر عربستان است که بودجه آنها وابستگی شدیدی به نفت دارد. طبق گزارش بلومبرگ، عربستان از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۸ متناوبا درگیر کسری بودجه شدید بوده است. میزان این کسری در این سالها، به ترتیب رقمهای قابل توجه 46، ۱۰۴، ۱۱۱، ۶۱ و ۳۶ میلیارد دلار بوده است. سال ۲۰۱۹ نیز با احتساب بسیار خوشبینانه هر بشکه نفت ۸۰ دلاری و تولید روزانه ۲/۱۰ میلیون بشکه در روز، عربستان ۳۵ میلیارد دلار کسری بودجه خواهد داشت.
درباره ایران نیز اگرچه با احتساب نفت ۵۴ دلاری در بودجه سال ۹۸ و کاهش سهم نفت از بودجه به ۲۷ درصد، نگرانی درباره کاهش بهای نفت نسبت به عربستان کمتر خواهد بود، اما پیشبینیهای منابع معتبر بینالمللی حاکی از رشد اقتصادی منفی شدید ایران در سال ۲۰۱۹ است. صندوق بینالمللی پول (IMF) پیشبینی کرده اقتصاد ایران سال آینده میلادی ۶/۳ درصد کوچکتر خواهد شد. طبق این پیشبینی، نرخ بیکاری نیز به ۷/۱۲ درصد افزایش خواهد یافت. با وجود اینکه جنس رکود در ایران با سایر کشورهای جهان متفاوت است (زیرا ایران متاسفانه یا خوشبختانه معمولا از چرخه اقتصاد جهانی به دور بوده)، اما عوامل رکود ایران نیز به خودی خود حائز اهمیت است. با توجه به اینکه بخش اعظم کالاهای وارداتی را کالاهای سرمایهای و واسطهای که از الزامات رونق تولید هستند تشکیل میدهد، افزایش نرخ ارز تولیدکنندگان را در تامین آنها دچار مشکل کرده است.
به همان نسبت کاهش ارزش پول ملی، حتی در بخشهایی از تولید که به خارج وابستگی چندانی ندارند، سبب شده تأمین سرمایه در گردش به سختی انجام شود، به ویژه اینکه بانکها نیز وضعیت چندان مناسبی برای ارائه تسهیلات تولیدی و کمک به تولیدکنندگان ندارند. رشد سرمایه ثابت در کشور در سالهای اخیر همواره منفی بوده است. ضمن اینکه فراموش نکنیم در این سالها دولت با نفت یا بدون نفت همواره دچار کسری بودجه بوده است؛ عاملی که به سهم خود بر افزایش پایه پولی و رشد نقدینگی نیز تأثیرگذار بوده است. به همه این عوامل کاهنده از سرعت رشد اقتصاد ایران، تحریمهای بینالمللی را نیز اصافه کنید؛ تحریمهایی که قرار بود ۳ سال پیش در همین ایام «بالمره» رفع شود، ولی با وجود تقدیم امتیازات نقد فراوان نشد.