به گزارش «تابناک» به نقل از باشگاه خبرنگاران پویا، آن صبح سرد زمستانی تقریبا همه جا صحبت از انتشار کلیپی از سربازان وطن بود. سربازانی که در ساعت خلوتشان در روزهای خدمت، مشغول نواختن و شادی کردن بودند. آنها سربازان یگان موزیک بودند. ملودی که مینواختند به گوشمان آشنا بود قطعهی «پرواز» را انتخاب کرده بودند. اثری از گروه «آریان» که روزگاری از مهمترین گروههای موسیقی پاپ ایران بودند. فضای کلیپ شاد بود و هر کدام از سربازان سرخوش و شادانه مینواختند و شادی میکردند؛ کار به حرکات موزون هم کشید. هر کسی کلیپ را میدید از یک سو خوشحال بود که سربازان وطن اینگونه خوشحالند و از سوی دیگر همه درگیر نوعی ترس بودند که حالا چه بلایی سرِ این سربازان خواهد آمد.
به هر حال آنها با لباس نظامی در فیلم دیده میشدند و در ایران هم انتشار چنین ویدیوهایی چندان مرسوم نیست. اما نگرانیها خیلی زود با اقدامِ هوشمندانهی سردار کمالی معاون نیروی انسانی ستاد کل نیروهای مسلح فروکش کرد. سردار کمالی با انتشار مطالبی در صفحه شخصیاش نوشت که شادی حق سربازان وطن است و کسی هم حق برخورد با آنها را ندارد. واکنش به موقع و هوشمندانهی سردار کمالی خیالی خیلی از کاربران شبکههای اجتماعی و البته خودِ سربازانِ حاضر در کلیپ را راحت کرد.
اکنون که فضای استرس و ترس پایان یافته، سربازان حاضر در ویدیوی معروف را دعوت کردیم تا برای ساعتی مهمان ما باشند و پای صحبتهایشان بنشینیم. تقریبا همه آمدند، از فیلمبردار گرفته تا همان نوازندهی درام که روی زمین هم ضرب گرفته بود. تنها غایب همان نوازندهای است که در کلیپ منتشر شده، ترومپت به دست رژه میرود و گاهی هم به حرکات موزون رو میآورد. بچهها میگویند کارش حساس است و نتوانسته مرخصی بگیرد و بیاید. هنوز هم صمیمیت در میانشان جاری است و شوخیهایشان به جا و خندهدار است. با اخلاقهای همدیگر آشنا و کنار هم راحتاند.
قبل از هر چیز بهتر است که با سربازان آشنا شویم و در ادامه متن گفتوگویمان با سربازان معروف را بخوانید:
رضا کاظمی نوازنده ترومپت و متولد 1375 در شهرک صنعتی وهنآباد زندگی میکند و نجار است.
عرفان گروسین نوازنده ترومپت و متولد 1373 در بازار آزاد کار میکنم.
محسن مریوانی نوازنده ترومپت و متولد 1373 است. او دست به کارآفرینی زده و کارگاهی افتتاح کرده که محیط زیست به آن مجوز نمیدهد و به همین دلیل مجبور است که از کارگران افغانستانی استفاده کند. کارِ او تولید زغال است و از خاک اره چوب، زغال تولید میکند.
سیدهادی هاشمی نوازنده درام و متولد 1364 است. متاهل و سه فرزند دارد. قبل از خدمت در بازار بود و کسب و کار خوبی داشت. اما رفتن به خدمت باعث شده که از فضای کار دور شود و الان هم تقریبا بیکار است.سیدهادی سال 1382 به سربازی اعزام میشود که همان موقع فرار میکند و سال 1395 دوباره به خدمت باز میگردد.
حسین کریمی نوازنده درام و متولد 1372 و ساکن ورامین است. تازه متاهل شده و در کنار پدرش در سوپرمارکت کار میکند.
محمد محمودنژاد نوازنده سنج و متولد 1373 است. کارش شاگردی در سوپرمارکت در کنار داییاش است.
رضا حیدری نوازنده درام و متولد 1372 است. حجرهای دارد در قلعه حسنخان در قالب یک زیرپله که در آنجا عطر و اُدکولون میفروشد.
وقتی متوجه شدید که ویدیویتان به صورت گسترده در فضای مجازی منتشر شده، چه واکنشی داشتید. ترسیدید از اینکه به خاطر لباسهای نظامیتان برخوردی با شما صورت گیرد یا اینکه خوشحال شدید از اینکه معرف شدهاید.
رضا کاظمی نوازنده ترومپت: کلیپ که پخش شد همه استرس داشتیم. من ترس داشتم که برایمان داستان نشود. البته از سوی دیگر خوشحال بودم که بچهها دیده شدن. من در فیلم نیستم و در آنجا فیلمبردار بودم.
عرفان گروسین نوازنده ترومپت: هم ترس داشتیم و هم هیجان. ترسی به وجودمان افتاده بود که چه میشود و چه کارمان خواهند کرد. ترس بزرگترمان نسبت به نیروهای کادری بود که در آن ویدیو در کنار ما هستند. به هر حال خدا را شکر که ختم به خیر شد.
این فیلم دقیقا در آذر سال 1396 ضبط شد.
محسن مریوانی نوازنده ترومپت: ما یک گروه موزیک نظامی بودیم که نباید فیلمش اینگونه پخش میشد. شاید چون فضای شادی داشت با ما برخوردی نشد. واکنش سردار کمالی برایمان خیلی با ارزش بود که گفت سربازان هم میتوانند شاد شوند.
سیدهادی هاشمی نوازنده درام: از همان اول استرس داشتم، دارم و خواهم داشت. این احساس واقعیام است. زیاد میگویند که خیالتان راحت باشد و اتفاقی نمیافتد. اما این فیلم نباید منتشر میشد؛ ما با لباس سربازی بودیم و دو نفر از نیروهای کادری هم کنارمان بودند. به همین دلیل من همین الان هم ترس دارم. همین امروز صبح با یکی از آن دو نیروی کادری که در فیلم هستند صبحت کردم و گفتند که به هیچ وجه مشکلی ندارند و کسی آنها را بابت منتشر شدن فیلم ما بازخواست نکرده است.
حسین کریمی نوازنده درام: شبی که کلیپ پخش شد همه استرس داشتیم. اما بعد از واکنش سردار کمالی کمی خیالمان راحت شد. ما خیلی برای دو نفر نیروی کادری که کنارمان بودند نگران بودیم، چون همیشه در طول خدمت هوای ما را داشتند.
چند روز پیش با یکی از بچههای پادگان تماس گرفتم و جویای حال این دو نفر شدیم. گفتند که سردار کمالی با مسئولان پادگان تماس گرفته و تاکید کرده که دو نفر نیروی کادری که در فیلم هستند هیچ بازخواستی نشوند.
محمد محمودنژاد نوازنده سنج: ترس داشتیم از اینکه فیلمی از ما پخش شده که با لباس نظامی و آن وضعیت همه جا منتشر شده است. راستش را بخواهید آنقدر ترسیدم که بلیت گرفتم برای رفتن به دهاتمان(همه با هم میخندند). واقعا داشتم میرفتم که مادرم جلویم را گرفت. بعد از واکنش سردار کمالی کمی خیالمان راحت شد.
رضا حیدری نوازنده درام: ترس داشتیم اما من بیشتر از ترس خوشحال بودم، چون خیلی دنبال فالوور بودم. ویدیویی که از ما منتشر شد طنز بود و میدانستم که خیلی پیگیریش نمیشوند. اشتباهی که کردیم این بود که از گوشی خودمان منتشر شده بود. اولین نفر از طریق استوری محسن(مریوانی) منتشر شد. من فیلم را داشتم، در گروهی تلگرامی که داشتیم، من برای بچهها فرستادم و بعد...
سیدهادی هاشمی از رضا حیدری میپرسد: پرسش خیلی از کاربران اینستاگرام این بود که روی جارو ضربه زدن چه صدایی دارد که آنجا روی جارو هم درام میزدی؟
رضا حیدری: نیتم این بود که در آن لحظه چیزی درست کنم. سطل و هر چیزی که کنارم بود را ضربه میزدم. خواستم پرکاشنم متنوع باشد.
پیش از رفتن به خدمت چقدر با موسیقی آشنا بودید. نوازندهی سازِ خاصی بودید یا نه.
رضا کاظمی نوازنده ترومپت: من که هیچی.
عرفان گروسین نوازنده ترومپت: منم یه چیزایی میدونستم اما در این حد که نوازندگی کنم نه.
محسن مریوانی نوازنده ترومپت: گیتار را دوست داشتم اما هرگز سمتش نرفته بودم. البته الان که خدمتم تمام شده گیتار را دنبال میکنم.
سیدهادی هاشمی نوازنده درام: تقریبا همه ما هیچ سررشتهای از موسیقی نداشتیم. قسمت شد که وارد گروه موزیک شدیم و با تمرین کردن نواختن را یاد گرفتیم. وقتی وارد گروه موزیک شدیم مسئولی نداشتیم که با ما کار کند و چیزی به ما یاد دهد. خودمان یاد گرفتیم و خوادمان هم نواختیم. البته برای رژه 31 شهریور یک دوره چهل و پنج روزه در «سپاه محمد» آموزش جمعی دیدیم. ولی در کل هیچ کدام از ما تجربه نواختنِ پیش از خدمت سربازی را نداشت.
حسین کریمی نوازنده درام: من پیش از خدمت در همین حد که در هیاتها طبل و سنج بزنم با موسیقی آشنا بودم. وقتی وارد گروه موزیک شدیم از سربازان قدیمی چیزهای زیادی یاد گرفتیم. سربازان قدیمی در «سپاه محمد» آموزش حرفهای دیده بودند اما ما نه.
محمد محمودنژاد نوازنده سنج: من افتخار این را داشتم که گیتار را از نزدیک ببینم و در دست بگیرم(باز هم خندههای همه).
رضا حیدری نوازنده درام: من از بچگی در هیات درام میزدم. وارد گروه موزیک که شدم، بچههای میخواستند به من ترومپت بدهند اما به دلیل مشکلات شخصی(باز هم همه میخندند) قبول نکردم. در پادگان سرود ملی و مارشهای مختلف را مینواختیم.
بعد از پایان خدمت سربازی ساز زدن و ادامه راه موسیقی برایتان تمام شد و کنار گذاشتید یا هنوز هم ادامه میدهید.
رضا کاظمی نوازنده ترومپت: واسه من بعد از سربازای موزیک به طور کلی تعطیل شد.
عرفان گروسین نوازنده ترومپت: من ادامه دادم چون ساز داشتم. محسن مریوانی هم ادامه داد چون او هم ساز داشت. در ایام محرم در هیاتها ساز میزدیم.
حسین کریمی نوازنده درام: ما حاضر بودیم پس از خدمت هم گروه موزیک را در پادگان اداره کنیم. اما حمایتی در این زمینه نشد.
محمد محمودنژاد نوازنده سنج: سربازهای دیگر بخشهای پادگان همیشه به وضعیت ما اعتراض داشتند و میگفتید که سربازان یگان موزیک چکار میکنند؟ آنها فکر میکردند ما تمام وقتمان را به ساز زدن و استراحت و تفریح میگذرانیم.
قاعده این است که یگان موزیک در طول روز مشغول تمرین باشد و در صبحگاهها و مراسمها به اجرای مارشهای مختلف بپردازند.
عرفان گروسین نوازنده ترومپت: ما اوایل مسئول موزیک داشتیم. تمرینها و کارهایمان مشخص بود. اما از وقتی که مسئول اصلی ما رفت، همه چیز به هم ریخت. هر کسی از ما هر کاری میخواست.
حسین کریمی نوازنده درام: طرز فکر بدی نسبت به گروهان ما داشتند. به فرماندهان میگفتند که گروهان موزیک همیشه مشغول استراحت هستند. در حالی که اینگونه نبود. فشار زیادی روی ما بود. ما یگان موزیک بودیم و کار هنری برای پادگان میکردیم و باید تمام وقتمان را مشغول تمرین برای کارمان میبودیم.
ما برخی روزها ممنوعالخروج از پادگان میشدیم؛ باور کنید همان روزها بهترین روزهای زندگیمان بود. ما چهارده نفر بودیم که دو سال با هم در یک اتاق زندگی کردیم. ما دیشب پس از یک سال همدیگر را دیدیم و کنار هم جمع شدیم.
رضا حیدری نوازنده درام: ما اتاقی به نام اتاق موزیک داشتیم. اما در واقع اتاق خدمات کلِ پادگان بود. اگر آشپزخانه به کمک نیاز داشت حتما سراغ ما میآمدند. بهار که میشد چمنها را ما میکندیم. برای نظافت جاهای مختلف از ما کمک میگرفتند. در واقع همه کاری میکردیم.
البته قبل از اینکه ما به یگان موزیک برویم همه چیز گویا مرتب بود. گروه موزیک هر روز تمرین میکرد و هفتهای چند بار به مراسمهای مختلف میرفتند.
در نهایت از خدمت راضی بودم. حکمت این بود که من چند سالی بروم و درس بخوانم و دیرتر به خدمت بروم که اینگونه به من بچسبد. ما چمنها را با دست میکندیم اما باز هم خوشحال بودیم. سختیهای بسیاری داشتیم اما باز هم خوشحال بودیم. از میان همه بچهها من آخرین نفری بودم که خدمتم تمام شد.
وقتی زلزله کرمانشاه رخ داد همه رفتید. ماجرا به چه صورت بود. اجباری رفتید یا داوطلبانه.
رضا کاظمی نوازنده ترومپت: وقتی به کرمانشاه رفتیم دو دست من سوخت. آبگرمکنهای آنجا نفتی بود و خودمان آنها را روشن میکردیم، در حین روشن کردن یکی از این آبگرمکنها دو دستم سوخت.
محسن مریوانی نوازنده ترومپت: ما به عنوان حفاظت فیزیکی برای انبارها رفتیم. شبها باید از انبارها نگهبانی میدادیم. روزها که وقت استراحتمان بود به کمک مردم میرفتیم. خانههای مردم خراب شده بود و مردم هر کاری که داشتند، به آنها کمک میکردیم.
سیدهادی هاشمی نوازنده درام: گفتند هر کسی میخواهد داوطلبانه برود. ما هم دو گروه شش نفره شدیم و شش نفرمان اول رفت و گروه دوم هم بعدا اعزام شد.انبارهایی در اختیار ما بود که وسایل و مواد غذایی مورد نیاز مردم در آنجا نگهداری میشد. ما شبها از این انبارها نگهبانی میدادیم و روزها هم به کمک مردم میرفتیم. آجرهای خانههای مردم را بیرون میکشیدیم. آهنها را جدا میکردیم. آقا رضا آرایشگری بلد بود و موهای مردم آنجا را اصلاح میکرد. یک هفته آنجا بودیم و هر کسی هر کاری توانست برای مردم آنجا انجام داد.
من سال 1382 به خدمت اعزام شدم که در روزهای ابتدایی آموزشی فرار کردم. سال 1385 دوباره به خدمت باز گرشتم. همین بچهها بودند که کمک کردند من خدمت سربازیام را انجام دهم. اگر اینها نبودند خدمت نمیکردم. در تمام طول خدمت در کنار هم بودیم و واقعا به همه خوش میگذشت. حتی زمانی که کارهای سختی مانند چمن کندن با دست را انجام میدادیم، کنار هم بودیم و میخندیدیم. یادم هست که در یکی از مراسمهای تشییع شهدا، فاصلهای پنج کیلومتری را با نواختن مارشهای مختلف طی کردیم. در تمام طول مسیر پیاده میرفتیم و مینواختیم. موزیک هم سختی خودش را دارد.
رضا حیدری نوازنده درام: من جوشکاری بلدم. برای مردم روستاهای آنجا لانههای مرغ و خروسهایشان را با کشیدن تورهای آهنی درست کردم. مردم کرمانشاه بسیار مهمان نواز بودند. برخی از آنها برای تشکر به من کبوتر هدیه دادند. هنوز هم کبوترها را دارم و کارشان به جوجه دادن رسیده است(همه میخندند).
الان خدمتتان تمام شده است. مهمترین مشکلِ اکنونتان چیست.
سیدهادی هاشمی نوازنده درام: ما حدود یک سال است که خدمت سربازی را تمام کردهایم. مشکل بیشتر بچهها بیکاری و نداشتن شغل مناسب است. ما میخواهیم ساز بزنیم و موسیقی را دوست داریم. اوضاع اقتصادی کشور خوب نیست و ما هم مشکلات بسیاری داریم.
به هر حال اکنون یگان موزیکی در کار نیست و شما هم خدمت سربازیتان تمام شده است. قصد دارید موسیقی و نوازندگی را ادامه دهید یا خیر.
رضا کاظمی نوازنده ترومپت: من دوست دارم موسیقی را ادامه دهم اما مشکلات مالی به ما اجازه نمیدهد که ساز داشته باشیم.
عرفان گروسین نوازنده ترومپت: همسرم میدانست به موسیقی خیلی علاقه دارم و به همین دلیل برایم ترومپت خرید. حدود یک سال پیش 2 میلیون تومان قیمتش بود. وقتی ساز را دیدم خیلی ذوق کردم. الان هم کار میکنم و در محرمها و هر جایی که بتوانم ساز میزنم.
سیدهادی هاشمی نوازنده درام: بهمن سال گذشته خدمتم تمام شده و تا الان دیگر دست به ساز نزدهام. اما دوست دارم موسیقی را ادامه دهم.
حسین کریمی نوازنده درام: ما مبتدیانه نوازندگی را شروع کردیم و رفته رفته کارمان خوب شد. متاسفانه هیچ وقت استاد خوبی به ما آموزش نداد. حتما اگر استاد خوبی داشته باشیم میتوانیم نوازندگی را به طور حرفهای ادامه دهیم.
رضا حیدری نوازنده درام: اگر کسی ما را حمایت کند میخواهیم ساز زدن را ادامه دهیم. اما سازها گران هستند و ما هم امکان خریدش را نداریم.
اگر برخورد با فیلمی که منتشر شد به گونهای دیگر بود و شما را بابت انتشار این ویدیو بازخواست میکردند، برخوردتان با محسن مریوانی که برای نخستین بار فیلم را منتشر کرده چگونه بود. بازخواستش میکردید که چرا فیلم را منتشر کرده است.
رضا کاظمی نوازنده ترومپت: آره.
عرفان گروسین نوازنده ترومپت: حتما ناراحت میشدیم اما در عین حال پشت هم میماندیم.
محسن مریوانی نوازنده ترومپت: در دوران خدمت اگر کسی ممنوعالخروج میشد همه آن شب در پادگان میماندیم.
سیدهادی هاشمی نوازنده درام: در حین خدمت هم پشت هم بودیم. اگر کسی اشتباهی میکرد همه با او میماندیم. اگر قرار بود محسن یا رضا گیر بیافتند عین همین چهارده نفرمان میآمدیم.
همین امروز که با یکی از نیروهای کادری حاضر در فیلم صحبت میکردم، گفتم که اگر فکر میکنی لازم است ما بیاییم و تمام مسئولیت را قبول کنیم. واقعا هم نیروهای کادری نمیدانستند که فیلمبرداری میشود. نیروهای کادری فقط به ما اجازه اجرای آن مارش را دادند، همین. بقیه کارهایی که در فیلم میکنیم را خودمان انجام دادهایم. البته خدا رو شکر هیچ مشکلی هم برای نیروهای کادری حاضر در فیلم پیش نیامده است.
حسین کریمی نوازنده درام: من به محسن تاکید کرده بودم که فیلم را منتشر نکن. چون ما لباس نظامی سپاه به تن داریم.
سرباز دو سال از زندگیش را صرف خدمت به مملکت میکند. کاش فضای خدمت سربازی به گونهای باشد که سربازان رغبت بیشتری داشته باشند برای اینکه به خدمت بروند.
ما این کلیپ را برای منتشر کردن و مشهور شدن ضبط نکردیم. این حاصل حس و حال ما در آن لحظه است.
شاید اگر سردار کمالی آن واکنش را نداشت ما هنوز هم در استرس و ترس بودیم.