یکی از نعمتهای الهی که گاهی اوقات و در صورت عدم بهره برداری صحیح به نقمت بدل میشود، فراموشکار بودن انسان هاست؛ انسانهایی که در یک مقطع تاریخی و زمانی دچار مصیبت و بلا میشوند، اما به آسانی و تنها با گذر زمان از مصیبتهایی که خود و یا هم نوعانشان به آن دچار شدند عبور کرده و آن را فراموش میکنند.
درست مثل بخش زیادی از شهروندان ایرانی که در نیمههای دهه هشتاد شمسی در جنوب شرقی ایران و در مجاورت با مرزهای کشور پاکستان با تهدید بزرگی، چون گروههای تروریستی و تکفیری و به صورت مشخص سرکرده آنها «عبدالمالک ریگی» رو به رو بودند و پس از دستگیری او و اعدامش حالا تقریباً هم او و هم خسارتهایی که به همراه همراهانش متوجه امنیت ملی کشورمان کرده بود را فراموش کرده اند!
در مقطعی از زمان که بسیاری از جوانان و نوجوانان کشور و حتی بزرگسالان دیگر نامی، چون «عبدالمالک ریگی» را فراموش کرده اند و یا در حال فراموش کردن آن هستند، یکی از هنرمندان و فیلم سازان کشور آستین همت خود را بالا میزند و با ساخت فیلمی تحت عنوان «شبی که ماه کامل شد» روایتی واقعی، اما غریب از گروه تروریستی منتسب به «عبدالمالک ریگی» را ارائه میکند؛ اقدامی که هنوز چند روز از اکران فیلم آن هم در جشنواره فیلم فجر با مخاطبان محدودش نگذشته، جامعه را متأثر و سئوالهای فراوانی را در ذهن شهروندان ایجاد کرده است.
«نرگس آبیار» کارگردان فیلم «شبی که ماه کامل شد»، کارگردانی که پیشتر نیز با تولیداتی، چون «شیار ۱۴۳» و «نفس» جمع زیادی از شهروندان ایرانی را شگفت زده کرده بود، حالا دوباره موفق شده در دورهای که سلیقه مخاطبان سینما بیش از هر زمانی متکثر و متنوعتر شده است، مخاطب خود را دو ساعت و نیم در سینما میخکوب و شرایطی را فراهم کند که بیننده فیلم با هزاران سئوال در ذهن و التهابی غیر قابل توصیف سکانسهای فیلم مورد اشاره را تا کامل شدن ماه دنبال کند.
با اینکه فیلم «شبی که ماه کامل شد» به موضوع فعالیت گروههای تروریستی است، اما کانون محوری اش را یک درام عاشقانه مبتنی بر واقعیتی در عالم خارج فراهم میکند که همین مهم بر پیچیدگی و جذابیتهای فیلم افزوده است؛ جذابیتهایی که با روایتی هنرمندانه از معصومیت و مظلومیت سه مادر و یک همسر صد چندان میشود.
فیلم شبی که ماه کامل شد توانسته است تهدیدهای برآمده از فعالیت گروههای تروریستی را از سطح محیطهای اجتماعی بزرگ وارد کوچکترین کانون اجتماعی یعنی خانواده کند و به خوبی این تصویر را به بیننده ارائه کند که تهدیدهای برآمده از این فعالیتها نه تنها میتواند پیامدهای خسارت بار امنیتی برای مردم یک ملت داشته باشد، بلکه میتواند یک مادر و یک خانواده را نیز برای یک عمر اسیر مصیبتی غیر قابل جبران کند؛ مصیبتی که حاصل جمع جهل، فقر و ناامنی است و در هر مقطعی از زمان امکان ظهور و بروز دوباره و چندباره دارد.
به نظر نگارنده اگر فیلم «شبی که ماه کامل شد» در ادامه اکرانهای خود تنها بتواند خاطرات فعالیتهای تروریستی را دوباره برای برای شهروندان ایرانی تداعی کند و آنها را به این یقین برساند که این تهدیدها مادامی که جهل و نادانی و فقر وجود دارد امکان تکرار دارند و باید برای مقابله با آن هوشمندانه و اصولی اقدام کرد، میتوان آن را به عنوان یکی از شاهکارهای بی نظیر فیلم سازی معاصر ایران توصیف کرد.
* عضو شورای تحریریه تابناک