تأکید رهبر انقلاب به مسئولان درباره خدعه اروپاییها، همه پرسی درباره FATF؟!، کل کل فوتبالی سیاسیون در بهارستان، جدال چالش ظریف با یکجانبه گرایی، دستگیری عاملان حمله خاش، عزم شورا بر پیگیری تخلفات شهرداری، صنعت خودروسازی بر لبه پرتگاه، واکنش سرد اروپا به تهدید ترامپ در سوریه، هزینه ۲۰ میلیارد دلاری سعودی برای جذب پاکستان، تشکر رهبر انقلاب از ملت، موسیقی اقوام بخشی از هویت ملی ایران، دور زدن تحریم با دانش، افسانـه پرایـد و توقف صدور حوالههای ارزی از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز سه شنبه سی ام بهمن ماه در حالی چاپ و منتشر شدند که تأکید رهبر انقلاب بر مراقب بودن از خدعه اروپاییها و تشکر از مردم در صفحات نخست بیشتر روزنامهها برجسته شده است. خط و نشان ظریف در کنفرانس مونیخ، اظهارات عسکراولادی درباره بانک مرکزی و افشاگری بانک مرکزی درباره او، رابطه ایران- پاکستان و تلاش سعودی برای ایجاد تضاد و نقدهایی بر مطرح شدن استیضاح رئیس جمهور در کنار موضوعاتی دیگر، عناوین مهم صفحات نخست روزنامههای امروز را تشکیل میدهند.
روزنامه اعتماد با چاپ تصویری از قالیباف و روحانی، تیتر رئیس جمهور دلواپسان از صندوق رأی بیرون میآید؟ را در کنار این تحلیل که «مخالفان همزمان با طرح استیضاح روحانی از آلترناتیوهای عمدتا نظامی رونمایی کردند» در صفحه اول برجسته کرده است. علی اکبری در سرمقاله امروز این روزنامه نیز مطلبی با تیتر استیضاح؛ آدرس غلط نوشته است.
روزنامه کیهان گزارش اصلی امروز خود را همانند بیشتر روزنامهها به بیانات رهبر انقلاب در جمع مردم آذربایجان شرقی حصر و عنوان تکلیف آمریکا مشخص است /مراقب خدعه اروپا باشید را از سخنان روز گذشته ایشان تیتر کرده است. این روزنامه همچنین در یادداشت روز خود به قلم سعدالله زارعی با عنوان سر رسید این بدهی نزدیک است به تشریح عوامل و هدایت کنندگان اصلی حادثه تروریستی چهارشنبه گذشته در خاش و حوادث مشابه پرداخته است.
روزنامه خراسان که تیتر یک خود را «۴ شرط حل گرانی ها» انتخاب کرده در گزارشی با همین عنوان از تأکید رهبر انقلاب بر اینکه امروز، روز کار و حرکت دولت، مسئولان، ملت و به خصوص جوانان است نوشته است. سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان ملاحظات نرمِ «پاسخ سخت» به سستی پاکستان نوشته شده که در بخشی از آن از پایان سیاست سکوت و مدارای جمهوری اسلامی در منطقه و آغاز دوران پاسخ متقابل، هوشمند و کنترل شده سخن گفته است.
روزنامه همدلی در گزارشی با عنوان جدال چالش ظریف با یکجانبه گرایی، سخنرانی وزیر امور خارجه کشورمان در کنفرانس امنیتی مونیخ و حواشی آن را در گفت وگو با «فریدون مجلسی» بررسی کرده است. این روزنامه همچنین گزارشی با عنوان افسانه پراید تهیه کرده که در آن از روند افزایش قیمت یکی از پرحاشیهترین خودروهای داخلی گزارش نوشته و از گران شدن ۱۳ میلیون و ۲۷۵ هزار تومانی این خودرو از آبان تا بهمن سال جاری خبر داده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
چرا قیمت دلار جهش کرد؟
روزنامه جوان در گزارشی با عنوان دلیل گرانی موقت نرخ ارز چیست، نوشت: سؤال اصلی آن است که به رغم آنکه هیچ تغییری در سیاستهای کلی بانک مرکزی در خصوص ارز ایجاد نشده و حتی تلاش این بانک برای بازگرداندن ارز ناشی از صادرات، روندی جدیتر به خود گرفته، چرا بار دیگر قیمت ارز میل به افزایش پیدا کردهاست.
پاسخ به این سؤال را باید در دو حوزه اصلی جستوجو کرد. نکته اول احتمال افزایش شدید نقدینگی در سطح بازار و موضوع دوم نیازهای عمومی پایان سال است.
یکی از مهمترین شاخصهها و دلایل رشد نقدینگی در سطح کشور سررسید گواهی سپردههای ۲۰ درصدی است که سال گذشته برای کنترل نقدینگی فروخته شد. بر این اساس حدود یک سال پیش بود که بانک مرکزی با هدف مدیریت بازار ارز، اجازه انتشار گواهی سپردههای ریالی را با سود ۲۰ درصدی به بانکها داد.
انتشار این اوراق در سال گذشته، در شرایطی صورت گرفت که حدود شش ماه پیش از آن بانک مرکزی شبکه بانکی را ملزم به رعایت نرخ سود مصوب شورای پول و اعتبار یعنی ۱۵ درصد برای سپردههای یکساله و ۱۰ درصد برای سپردههای کوتاهمدت کرده بود، اما همین چراغ سبز بانک مرکزی برای افتتاح سپردههای ۲۰ درصدی باعث شد که بانکها رقابت فشردهای را برای جذب پول بیشتر در مدت دو هفته کلید بزنند. نتیجه این رقابت اینگونه شد که تنها در مدت دو هفته ۲۴۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی در قالب این گواهیهای سپرده در سیستم بانکی جذب و برای یکسال حبس شد.
نکته مهم این بود که اگر مشتری میخواست گواهی یاد شده را پیش از سررسید بازخرید کند، بانک این سپرده را با نرخ ۱۴ درصدی بازخرید میکرد که رقمی زیر نرخ اعمالی بانکها بود؛ بنابراین مشتریان ترجیح دادند تا سپردههای خود را تا پایان مدتشان حفظ کنند.
در سایه این اقدام بود که به استناد آمارهای بانک مرکزی سهم سپردههای بلندمدت از کل سپردههای بانکی از ۸/ ۴۸ درصد به ۴/ ۵۴ درصد رسید و سهم سپردههای کوتاه مدت از ۶/ ۲۹ درصد به ۱/ ۲۶ درصد کاهش یافت؛ بنابراین حالا بازار ارز کشور، بیم خود را از ورود این حجم عظیم نقدینگی با جهش نشان داده و بسیاری بر این باور هستند که با توجه به ثبات نسبی حوزه ارز، این احتمال وجود دارد که صاحبان این سپردهها تصمیم به خرید ارز برای حفظ سرمایه خود کنند.
اما به جز موضوع سپردهها، نکته دیگری که این روزها آرامش بازار را برهم زده، افزایش نقدینگی ناشی از حقوق و دستمزد است. بر این اساس بسیاری از کارگران و کارمندان در ماههای پایانی سال، عیدی و سنوات خود را میگیرند و این احتمال وجود دارد که این نقدینگی به سمت بازار ارز و طلا برود.
در همین حال نکته دیگری که هرساله آرامش بازار ارز را برهم میزند، موضوع افزایش شدید تقاضا برای ارز در پایان سال است. بر این اساس بسیاری از افرادی که در تعطیلات نوروز قصد انجام سفرهای خارجی دارند، برای خرید ارز خود وارد بازار میشوند. علاوه بر این شرکتها نیز برای تسویهحسابهای خود و پرداخت بدهیهای ارزی در پایان سال، دست به خرید ارز میزنند که هر دو موضوع توانسته تا حدودی آرامش بازار ارز را برهم بزند.
بضاعت دولت همین قدر است؛ کمک کنیم
حیدر مستخدمین حسینی اقتصاددان در سرمقاله امروز روزنامه آرمان امروز درباره بضاعت دولت و وظیفه مجلس در شرایط کنونی نوشت: شرایط اقتصادی موجود، ویژه است. این شرایط ویژه مشخصاتی دارد که به دولت و مجلس محترم برمیگردد و طی آن سیاستگذاری مناسب و درستی در حوزه اقتصاد صورت نگرفته و یک بلاتکلیفی ناشی از تصمیمسازیها وسیاستگذاریها ادامه پیدا کرده است. چنانچه در مجلس با بودجه هم چنین برخوردی صورت گرفته و میگیرد. نکته دیگر به حوزه نظارت مرتبط است. در شرایطی که اقتصاد در فضای بستهای قرار داشت و الزاماتی بود که بتواند به فعالیت و حیات خود ادامه دهد، آن شرایط نظارتی اعمال نشد که بتواند اوضاع را جمع و جور کند. درواقع اقتصاد ما به سمت و سویی در حال حرکت است که ظاهرا یک متولی ندارد. ما مدتهاست از یک عدم فرماندهی در حوزههای اقتصادی صحبت میکنیم، ولی ظاهرا دولت و مجلس این فرماندهی اقتصادی را چندان پسند نکردند.
گویی این شرایط پیچیده در تصمیم گیریها و سیاستگذاریها خوراک مناسبتری است تا اینکه سیاستگذاریها و حوزه نظارت به خود نظم و نسقی بگیرد؛ بنابراین کارکردهایی هم از قبیل: استیضاح شخص رئیس جمهور یا سوال از حسن روحانی در این مقطع نمیتواند چیزی را تغییر دهد. به جای آن، نمایندگان محترم مجلس میتوانند در قالب طرح که جزو وظایفشان هم هست اگر احساس میکنند دولت یا قدرت و توانایی ندارد یا وارد نیست و یا عمدی در کارش هست که شرایط اقتصادی به اینجا رسیده برحسب وظیفهای که برعهده شان است، میتوانند طرح ارائه دهند و به جای اینکه در این مقطع که دولت در شرایط حادی قرار دارد به تضعیف بیشتر بپردازند، به کمک دولت بشتابند. درست است دولت کوتاهیهایی هم داشته، وقتکشی کرده، چون اخطارها از قبل برای تحریمهای همه جانبه بیان شده بود، اما دلیل نمیشود در شرایط و موقعیت کنونی به تضعیف دولت پرداخت بلکه راه منطقی این است که دولت را یاری کرد. کمکی که بحث دخالت نیست بلکه نمایندگان محترم مجلس وظیفه قانونی خود را انجام میدهند و در زمینههایی که فکر میکنند دولت نتوانسته در قالب طرح با قید حتی دو یا سه فوریت کار را پیش برد که طی آن دولت به مجلس دعوت میشود، یا از طرح دفاع میکند یا دلایل خودش را مطرح میکند. به نظر میرسد با این کار دولت هم احساس میکند پشتش خالی نیست و میتواند شرایط تحریمی را با یک نظام برنامهریزی صحیحتر و واقعیتر پیش ببرد و بر مشکلات فائق آید. اصطلاحا سرنخ رفع مشکلات را به کمک دولت بتوانند بیابند و آن را به جامعه هم ارائه دهند تا جامعه هم بتواند کمک حال مجلس و دولت باشد. فراموش نکنیم که دردوره گذشته هم سوال از رئیس جمهور چیزی را تغییر نداد جز اینکه دولت بعد از یکسال دست به تغییراتی زد. به نظر میرسد در این موقعیت باید چارچوبی نظمدار بر اقتصاد نوشته شود و به اجرا درآید. نمایندگان میتوانند مواردی که در استیضاح قید کرده بودند و اکثرا به حوزههای اقتصادی برمیگردد را عنوان کنند تا مورد استقبال جامعه هم واقع شود. در اینصورت جامعه خودش قضاوت خواهد کرد و احساس میکند نمایندگان توانستهاند راهکاری برای رفع مشکلات بیابند. اما اگر محور بر تقابل گذاشته شود خیلیها در دنیا انتظار چنین شرایطی را دارند که استیضاح یا سوال از رئیس جمهور یا وزرا عملی شود. باید بدانیم بضاعت دولت فعلی در همین حد است و در این موقعیت به او کمک کنیم.
ازجنگ نهراسید؛ این چیدمانی دیپلماتیک است
محمود اشرفی طی یادداشتی با عنوان از جنگ نهراسید؛ این چیدمانی دیپلماتیک است در همدلی نوشت: در نشست ورشو و کنفرانس امنیتی مونیخ، ایالات متحده آمریکا دورنمایی از یک جنگ نیابتی علیه ایران را به جهانیان نشان داد. جنگی که پیاده نظام آن را اسراییل و عربستان تشکیل خواهند داد. جنگی که ماجرای تروریستی در سیستان و بلوچستان آشکار ساخت که تنها از جانب مرزهای غربی کشورمان نخواهد بود. گویا قرار است ماجراجوییها تا مرزهای شرقی ایران نیر گسترده شود. سفر ولیعهد عربستانسعودی بلافاصله پس از حمله تروریستی به پاکستان نشاندهنده حدود جغرافیایی ماجراجوییهای دستنشاندگان آمریکا است.
تهدیدات اسراییل و اشاره وزیر امور خارجه کشورمان به احتمال برخوردهای نظامی هراس جنگ را در ذهن شهروندان نشاند. اما این رویارویی نظامی تنها یک انگاره ذهنی بوده و برخاسته از یک چیدمان دیپلماتیک است. رویارویی اسراییل با ایران و گشودن یک جبهه نظامی از طریق تجاوز هوایی به کشورمان بهطور قطع منجر به بروز تنشهای نظامی گسترده با کشورهایی خواهد شد که اسراییل با آنها اتصال ارضی دارد؛ بنابراین اسراییل هیچگاه چنین ریسکی را نخواهد کرد. رویارویی اسراییل با ایران به مفهوم گشودن جبههای جدید در ورای مرزهای همسایگان خود است. همسایگانی که اختلافات ارضی دیرینه با اسراییل داشته و مترصد جبران گذشتههای دور و نزدیکاند.
کنشهای دیپلماتیک اخیر عربستانسعودی در آن سوی مرزهای شرقی کشورمان و سفر ولیعهد این کشور به پاکستان از نظر امنیت ملی مخاطرهای برای کشورمان نخواهد داشت. پاکستان از سرمایهگذاریهای پنهان و آشکار سعودیها شادمان شده، اما هیچگاه تلاشهای دیپلماتیک عربستان به برخورد نظامی ایران و پاکستان نخواهد انجامید. زیرا کنشهای دیپلماتیک عربستان در پاکستان با محدودیتهایی روبهرو است. بزرگترین عامل محدودکننده سردی روابط پاکستان و هند است.
از زمان اتحاد شوروی و وارث آن روسیه؛ کشور هندوستان در حوزه منافع حیاتی روسها قرار داشته است؛ بنابراین روسیه به شدت هر گونه تحرک نظامی در پاکستان را زیر نظر دارد. عامل دیگر که مرزهای شرقی کشورمان را ایمن میسازد؛ موضوعات قومی و نژادی است. هر چند دردوران کنونی به حق و به طور مناسبی مساله نا خوشایند نژادپرستی و قومیتی کم رنگ شده است. اما به عنوان یک ناظر بیطرف باید گفت: ریشه تعلقات و علاقه مردم پاکستان به ایران علاوه بر اشتراکات مذهبی از ریشههای کهن و قدرتمند پیوستگیهای قومیتی و نژادی نیز سرچشمه میگیرد. این مانع بزرگی فرا راه جنگافروزی کشورهای عرب کرانه جنوبی خلیج فارس است.