زنان تمدنساز هستند؛ در طول تاریخ بشر زنان اگرچه کمتر در کانون توجه بودهاند، اما همواره پشت صحنه بسیاری از مهمترین حرکتهای تاریخی را زنان در نقشهای فطری مادری، خواهری و همسری صحنهگردانی کردهاند. در طول تاریخ سرزمینمان نیز زن ایرانی هیچگاه زن منفعل و خانهنشینی نبوده است و در تمام بزنگاههای تاریخی در کنار نقشهای اصلی و محوریاش در تربیت نسل آینده همواره حضوری مؤثر داشته است. انقلاب اسلامی ایران نیز با حضور و همراهی زنان به پیروزی رسید و در منظومه فکری حضرت امام (ره) زنان توانستند به جایگاه اصلی و محوری خود در جامعه اسلامی دست یابند. زنان ایرانی بعد از انقلاب به لطف برقراری حکومت اسلامی و حاکمیت ارزشها فرصت یافتند تا بدون دغدغه در جامعه حضور یابند و در خانواده بدرخشند. گام نخست انقلاب با همراهی زنان و فراهم آوردن فضای مناسب برای رشد و تعالی جایگاه فردی و اجتماعی آنان طی شد. امروز در گام دوم انقلاب زنان در تراز انقلاب اسلامی بیش از پیش مسئولیت و نقش دارند. این نقش با عنایت به نقشهای مادری و تربیت نسل آینده اهمیت بیشتری مییابد. نقش زنان در تحقق اهداف و چشماندازهای گام دوم انقلاب موضوع میزگردی است که با حضور دکتر مینو اصلانی رئیس سازمان بسیج زنان و دکتر سمیه جلالیان حقوقدان و وکیل دادگستری تقدیمتان میشود.
شاید بتوان نقش زنان در گام نخست انقلاب را قبل از پیروزی نهضت مردمی و در دوران مبارزات رژیم شاه پیگیری کرد و حتی قبلتر هم در دوران مشروطه و قبل از مشروطه ما نقشآفرینی زنان را در مبارزات سیاسی و استعماری و همچنین در حوزههای اجتماعی و اقتصادی به شکلی پررنگ و محوری شاهد بودهایم. اگر بخواهیم اشارهای به دستاوردهای انقلاب برای زنان و نقش زنان در تحقق اهداف انقلاب اسلامی داشته باشید، چه مواردی را میتوان عنوان کرد؟
اصلانی: نقش زنان در پیروزی انقلاب و دوام آن در طول چهار دهه نقشی راهبردی و کمنظیر است. به جز بانوان صدر اسلام که در تغییر تاریخ به نفع جبهه حق نقش داشتهاند، میتوانیم زنان مسلمان انقلاب اسلامی را در تداوم همان نقش بدانیم. زنان مسلمان ایران به تأسی از حضرت زهرا (س) و حضرت زینب (س) در طول تاریخ بینظیرند. ما در هیچ انقلابی حضور تا این حد عمیق و اثرگذار زنان را در این سطح نمیبینیم. چه در بحث ایجاد نهضت پیروی از ولایت و حتی شهادت در این مسیر را شاهد هستیم. در انقلاب اسلامی حدود ۷ هزار زن شهید داریم که اینها الگوها و اسطورههایی هستند که نسل جوان ما میتواند به آنها ببالد. زنان و کودکان خرمشهر، اهواز، قصرشیرین و بسیاری از شهرهای مرزی در غرب و جنوب که مورد هجوم نیروهای بعثی و نیروهای ضدانقلاب قرار گرفت، شهرهایشان را ترک نکردند تا دشمن فکر نکند مردم ما پشت رهبرشان را خالی کردهاند.
زنان ما فقط در شرایط صلح و آرامش نقشآفرینی نداشتهاند بلکه در سختترین بزنگاههای انقلاب اسلامی شاهد حضور آنها بودهایم. تحریم اقتصادی برای امروز نیست و از ابتدای انقلاب به دلیل مبانی دینی و اسلامی و تضاد دنیای غرب با ارزشهای اسلامی، دشمنی با ما آغاز شد. این دشمنی در حوزه فرهنگی بود و شبکههای معاند تلاش میکردند مادران را تحریک کنند تا مانع از حضور فرزندانشان در جبهههای حق علیه باطل شوند. در حوزه اقتصادی نیز با تحریم مواجه بودیم و کالاهای اساسی مردم به وسیله کوپن و بسیج اقتصادی در اختیار مردم قرار میگرفت، اما مردم و به ویژه زنان به عنوان محور اقتصاد خانواده تحریمهای دشمن را مدیریت کردند. در سایه همین حمایت و حضور زنان بود که مردان این سرزمین با آرامش خاطر در جبههها حضور پیدا میکردند و میدرخشیدند و در مواردی حتی مشوق همسر یا فرزندان خود بودند. زنان ما صبر همراه با رضایت داشتند. این نقش بیبدیل خانمها در گام نخست انقلاب بود.
خانم جلالیان از نگاه شما تعامل متقابل زنان و انقلاب چگونه است. به این معنا که زنان چه میزان در پیروزی انقلاب نقش داشتند و بعد از انقلاب آیا فضای جامعه آنان را در راستای ارتقای منزلت فردی و اجتماعی همراهی کرد؟
جلالیان: زنها شالوده اصلی هر حرکتی بودهاند و در کل مسیر رفته هیچ یک از انقلابهای ما بدون حضور مؤثر زنان شکل نگرفته است. بعد از انقلاب نقشآفرینی زنان پر و بال گرفت. زنها میتوانند بسیار مؤثر باشند در عین حال که ایرانی بودن و اسلامی بودن خود را حفظ میکنند. رشد و پیشرفت زنان در حوزههای مختلف قابل ستایش است و این رشد در سایه خانوادههای مستحکم و با فرهنگ غنی است. انقلاب با مستحکم کردن ارکان خانواده به اینجا رسید که فرزندان این مملکت در حوزههای مختلف علمی، فرهنگی و ورزشی افتخارآفرین شوند. استحکام خانواده و قرار گرفتن زن مسلمان ایرانی در این ساختار در کنار مرد موجب شده تا ما در حوزههای مختلف حرف برای گفتن داشته باشیم.
بعد از دوران جنگ تحمیلی هم با ایجاد فضای بازتر و آرامش بیشتر در کشور ما شاهد نقشآفرینی خانمها در حوزههای مختلف فرهنگی- هنری، ورزشی، علمی و اجتماعی و سیاسی هستیم. آیا این حرکتها هم در راستای تحقق اهداف گام نخست انقلاب قابل تفسیر است؟
اصلانی: بله، همینطور است. دختران جوان ما صحنه ورزش را به عنوان سنگر دیدند و با حجاب حضور مؤثر داشتند که اعتماد به نفس خاصی حتی به دختران سایر کشورها ارائه میکرد و دیدند میتوانند با حفظ عفت و اعتقادات در صحنههای ورزشی حضور پیدا کنند. قبل از انقلاب ما کمتر از انگشتان یک دست نویسنده زن داشتیم، اما حالا این آمار به ۱۲ هزار نفر رسیده است و این یعنی تعداد خانمهای نویسنده ما ۳۰۰ برابر شده است. قبل از انقلاب مربی ورزشی خانم نداشتیم یا در سطوح پایین بودند، اما امروز بیش از ۳۰ هزار مربی خانم داریم که در سطح کشور دختران جوان ما را آموزش میدهند و مدالهای رنگارنگی را هم در سطوح ملی و بینالمللی به دست آوردهاند. در حوزههای فرهنگی هم ما شاهد ارتقای قابل توجه زنان در سینما هستیم. سینمای دوران طاغوت یک سینمای دمدستی و سخیف بود که از جسم زن به عنوان ابزار استفاده میکرد و به جز یکی دو فیلم ما شاهد هیچ اثر قابل توجهی نبودیم، اما امروز با وجود تمام انتقادات در مقایسه با سینمای هالیوود و سینمای غربی ما سینمای پاک داریم.
جلالیان: زنان در بعد از انقلاب صاحب شغل و جایگاه شدند و قانون از زن پشتیبانی کرد و به او شغل و پست و جایگاه داد و مثابه مردان شدند. قبل از انقلاب اینگونه نبود و زنان جایگاهی نداشتند. این نکته هم موضوع مهمی است که تبعیض میان زن و مرد یک فکاهی است. غرب وقتی میگوید در ایران بین زن و مرد تبعیض است، در عمل یک فکاهی را مطرح میکند. همه ما انسان هستیم، اما زن زن است و مرد مرد.
در واقع من از صحبتهای شما اینگونه برداشت میکنم که همانگونه که زنان برای پیروزی انقلاب نقشآفرینی و فداکاریهایی داشتند، انقلاب هم با حاکمیت نظام ارزشی در جامعه موجب شد تا فضا برای فعالیتهای اجتماعی- فرهنگی و سیاسی زنان باز شود و هدف از ارتقای جایگاه و شأن زن و هویت زن مسلمان ایرانی در سایه انقلاب اسلامی و احیای ارزشهای معنوی و مذهبی به زنان محقق شد. درست است؟
اصلانی: دقیقاً همینطور است. وقتی انقلاب اسلامی زمینه حضور جدی و مؤثر زنان را فراهم کرد، آنان به نحو احسن و تامه از این فرصت طلایی استفاده کردند. حضرت امام هویت زن را بر مبنای دین و آیات و روایات الهی به رسمیت شناخت و جایگاه زن را در اسلام احیا کرد. امام احیاگر هویت زن مسلمان در قرن معاصر بر مبنای آموزههای اسلام بود. وقتی این فرصت طلایی ایجاد شد و اینگونه امتحان شدند، زنان هم از آن استفاده کردند و نه فقط در دوران صلح و آرامش بلکه در سختترین برههها هم حضور پیدا کردند. حتی قبل از انقلاب ما خانمهایی همچون خانم دباغ را داریم که سالها زیر شکنجههای رژیم پهلوی مقتدرانه پای اسلام و انقلاب ایستادند. شهید طیبه واعظی را داریم که زیر شکنجههای پهلوی به شهادت رسید. بنابراین زنان ما از این امتحان سربلند بیرون آمدند. در دهه چهارم ما با هدایت رهبر انقلاب ورود جدی به مسائل علمی و درخشش جوانان و خانمها را در حوزههای علمی و پژوهشی شاهد بودیم و دهه چهارم دوران شکوفایی عرصههای علمی انقلاب بود.
به دستاوردهای انقلاب برای زنان و نقش زنان در تحقق اهداف انقلاب و نزدیکتر شدن به الگوی ایرانی- اسلامی پیشرفت در گام نخست انقلاب اشاره داشتید. گام دوم انقلاب دوران بلوغ آن محسوب میشود و هر چند بخشی از حساسیتها را پشت سر گذاشتهایم، اما دوران بلوغ هم الزامات خاص خود را میطلبد. از نگاه شما ویژگیهای گام دوم چیست و زنان و خانوادهها چه نقشی در تحقق الزامات الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت در گام دوم دارند؟
اصلانی: برای ورود به گام دوم انقلاب و شروع دهه پنجم انقلاب با همه ارزشها و انگاشتههایش حضور جدی و فعال زنان را در دهه پنجم در سطح بالاتری نیاز داریم. گام دوم عرصه جامعهسازی تمدنسازی و پیشرفت است. در این گام باید ما قله را تمدنسازی قرار دهیم و زنان در مسیر تمدنسازی چند وظیفه اساسی بر عهده دارند. اگر گام دوم را هم ۴۰ سال حساب کنیم باید زنان امروز و مادران جوان ما زنان و مردانی تمدنساز تربیت و با مستحکم کردن پایههای خانواده زمینه رشد انسانهای تمدنساز را فراهم کنند. در چهار دهه نخست زیرساختهای تمدنی ما به خصوص در حوزه خانواده فراهم شده است. ستاد ملی زن و خانواده یکی از زیرساختهای تمدنی است که رئیسجمهور و وزرا عضو آن هستند. بگذریم از اینکه این ستاد در دولت یازدهم اصلاً تشکیل نشد و در دولت دوازدهم هم یک بار تشکیل جلسه داد، اما این ستاد در بالاترین رأس اجرایی و با حمایتهای رهبر انقلاب همراه است. ما زیرساختهای گام دوم انقلاب در حوزه خانواده را داریم و باید اجرایی شود و این زیرساخت یک زیرساخت تمدنی است.
چرا خانواده را زیرساخت تمدنی میدانیم؟
اصلانی: زیرا تمدنی ماندگار، پایدار و استوار خواهد بود که در آن خانواده جایگاه محکم و استواری داشته باشد. هیچگاه مثل امروز بر اساس فرهنگ غربی آسیب ندیده است و به تعبیر مقام معظم رهبری این ماجرای دیروز و امروز نیست و یکصد سال است برای فروپاشی خانواده برنامهریزی میکنند. پس برای استحکام تمدن اسلامی و الهی باید خانواده مستحکم شود.
خانم جلالیان خانم اصلانی به بحث آسیب به ساختار خانواده طی یک برنامه یکصد ساله اشاره داشتند. از نگاه شما آیا این آسیب به خانواده ایرانی هم تسری داشته است؟ مجاری این نفوذ در جامعه انقلابی ما چه بوده است؟
جلالیان: ما از سال ۸۳ میگوییم زن الگوی ایرانی برای نسل جدید انقلاب باید معرفی شود و باید منشوری نوشته شود و این منشور نوشته شد، اما چون یکطرفه بود صدایش درنیامد. در هیچ جای دنیا به زن برای نکاح استقلال مالی نمیدهند، اما در ایران خانواده نقش محوری دارد. تمام دنیا هم به این نتیجه رسیدهاند بعد از بدبختیهایی که مکتب فمینیسم برای غرب ایجاد کرد، آنها باید به خانواده بها بدهند همانطور که دین مبین ما خانواده را برجسته کرد و ما در این حوزه کمترین آسیب را دیدیم. البته با نگاه آسیبشناسانه به این استقلال مالی زنان در قالب مهریه میبینیم که از همین منظر آمدهاند و به خانواده آسیب زدهاند. در تمام دنیا تنها زنانی که تحت عنوان مهریه استقلال مالی دارند ایرانیان هستند، اما در حوزه آسیبشناسی میبینیم همین ماجرا و افراط و تفریطهایی که در این حوزه اتفاق افتاده موجب شده تا خانوادههای ما در این بخش دچار انحطاط شوند، چراکه مقادیر مهریهها بالا رفت و این مسئله کفویت در ازدواج را به هم زده است. این مسئله موجب شده تا بخشی از زندانیان ما را زندانیان مهریه تشکیل دهند و چهره خانواده و چهره زن ایرانی در دنیا تقبیح شود.
به باور شما چه جریانی موجب شده تا در برخی مواضع ما شاهد چنین آسیبهایی در کانون خانواده باشیم؟
جلالیان: من نسل دهه ۶۰ هستم. زنان ما در ابتدای انقلاب با جنگی مواجه شدند که باید کانون خانواده حفظ میشد و نقش حفظ کانون خانواده را بر عهده داشتند. ممالک غربی به این نتیجه رسیدند چیزی که موجب پیروزی و نگه داشتن انقلاب اسلامی ما شد و در طول سالهای جنگ این انقلاب را حفظ کرد، خانواده بود. ما یک خانواده کوچک داشتیم که پدر و مادر و فرزندان بودند و در حالت کلی خانواده بزرگتری داشتیم؛ رهبر داشتیم و این خانواده محوری بود که موجب رشد و تعالی انقلاب ما شد. انقلاب ما هم منافع دنیای غرب را به هم میریخت پس باید برای تأمین منافعشان تدبیری میکردند. کم کم بحث حجاب را پیش آوردند. ابتدا نمیتوانستند روی حجاب زن مانور بدهند. در دوران قبل از انقلاب هم حجاب وجود داشت. به همین خاطر ما با هجوم رسانهها مواجهیم که سطح دیگری از تهاجم را در حوزههای فرهنگی در دهه ۷۰ به دست داد و حالا در ۴۰ سالگی هم بحث حجاب را بهوجود آوردهاند؛ بحث دختران انقلاب و دخترانی که روسریهایشان را بر چوب زدهاند. خیلیهایشان عملاً با حجاب مشکلی ندارند کما اینکه یکی از این دختران که دستگیر شده بود روسریاش را میخواسته سر کند، اما وقتی بررسی میشود میبینیم اغلب اینها ماحصل یک خانواده از هم پاشیدهاند. ما باید هشیار باشیم که اگر خانوادههای ما آسیب ببینند، انقلاب ما در گام دوم با مشکل مواجه میشود.
خانم اصلانی، خانم جلالیان با نگاه آسیبشناسانه به موضوع خانواده پرداختند. ما اسناد بالادستی متعددی را هم در حوزه زنان و خانواده داریم از منشور حقوق و مسئولیتهای زن در جمهوری اسلامی ایران گرفته تا اسنادی که خانواده را در محور خود قرار دادهاند همچون سیاستهای کلی جمعیت، سیاستهای کلی خانواده و سند تسهیل ازدواج. آیا این اسناد پشتوانه حفاظت از کیان خانواده به منزله بسترسازی تئوریک تمدنسازی برای گام دوم انقلاب به شمار نمیرود؟
اصلانی: بله اینها در واقع زیرساختهای ایجاد تمدن نوین اسلامی است. ما سند ملی جمعیت را داریم که به تشکیل خانواده و تکثیر نسل کمک میکند. سند راهبردی تسهیل ازدواج را داریم که فرازهایی بسیار محکم و کاربردی دارد.
آیا ازدواج میتواند در تمدنسازی نقش داشته باشد؟
اصلانی: بله ازدواج امری مقدس است و تمدنسازی بر مبنای بلوغ و تکامل انسان شکل میگیرد و تکامل انسان بر مبنای زوجیت است و اساساً تکامل تمام موجودات در ساختار خلقت بر مبنای زوجیت شکل میگیرد. پس بحث زوجیت و قداست ازدواج و پایین آوردن سن ازدواج در گام دوم بسیار مهم است. در غرب فمینیسم منسوخ است و زیر سؤال بردن نقش مادری یک حرکت دست چندمی فمینیستی و نهایت وادادگی و بیخردی است. خانم جوآنا فرانسیس میگوید مادر شدن برای غربیها یک رؤیا و افسانه است. ما باید از جایگاه مادری در گام دوم انقلاب به عنوان یک ودیعه محافظت کنیم. ما اسناد بالادستی بسیار متقنی در این زمینه داریم. از همه مهمتر قانون اساسی و در مرحله بعد اسنادی همچون سند ملی جمعیت و قانون تسهیل ازدواج که به آنها اشاره شد.
حضرت آقا در بیانیه گام دوم تأکید ویژهای بر نقش جوانان داشتند. بدیهی است جوانانی میتوانند در این مهم به خوبی نقشآفرین باشند که در ساختار آموزشی مناسبی تربیت یافتهاند، اما در این حوزه ما با انفعال در اجرایی کردن اسناد بومی همچون سند تحول آموزش و پرورش مواجهیم. جایگاه چنین اسنادی را در تربیت نسل جوان تراز انقلاب اسلامی چگونه ارزیابی میکنید؟
اصلانی: یکی از بحثهای بسیار مهم در انسانسازی برای تمدن نوین اسلامی همین سند است. سند تحول بنیادین آموزش و پرورش یک زیرساخت تمدنی است که اگر آموزش و پرورش آن را در فرایند زمانی مناسب عملیاتی کند، نسل آینده ما تمدنساز است و خانوادهها هم در همین مسیر به پیشرفت و انسانسازی کمک خواهند کرد و ما میتوانیم به عنوان یک جامعه الگو برای تمام جهان و کشورهای اسلامی معرفی شویم. به نظرم در گام دوم زمینه برای نقشآفرینی زنان بسیار فراهم و این مسئله برای زنان بسیار مسئولیتآفرین است. نکته محوری و کلیدواژه در بیانیه گام دوم جوانان هستند و این مادران هستند که میتوانند جوانان فرهیخته امیدوار و با نشاط را به جامعه وارد کنند. نقش مادری در این گام بسیار مهم است و باید برای آنکه خانمها بتوانند این نقش را ایفا کنند، برنامهریزی شود. در حوزه اشتغال خانمها برای آنکه نقش مادری آسیب نبیند ما نیازمند چند نظام شغلی هستیم تا به صورتی نظاممند و با در نظر گرفتن زیرنظامهای آن زنان ما بتوانند در عین مادری به تناسب شرایطشان نقشآفرینی اجتماعی هم داشته باشند، اما نقش محوری تربیت نسل آینده به هیچ وجه خدشهدار نشود. اینها قابل انجام است و ما در مجموعه بسیج زنان در حال طراحی این نظامهای شغلی نیمهوقت و پارهوقت یا پروژهای هستیم، اما وظیفه اصلی آن بر عهده معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری است.
رهبر معظم انقلاب در موضوع زن و خانواده تأکیدات ویژهای دارند از جمله اینکه «ما در حوزه زن و خانواده از غرب طلبکاریم.» ایشان همچنین الگوی سوم زن نه شرقی نه غربی را برای زن مسلمان ایرانی مطرح میکنند؛ الگویی که میتواند در گام دوم انقلاب به تمام دنیا صادر شود و الگوی سوم زن تراز جمهوری اسلامی ایران را به تمام جهانیان ارائه دهد. برای گفتمانسازی الگوی زن نه شرقی نه غربی چه الزاماتی باید مورد توجه قرار گیرد؟
اصلانی: گفتمانسازی الگوی زن نه شرقی نه غربی یک گام بسیار مهم است که همه جامعه ما باید این الگو را به خوبی بشناسند و مصادیقی که در کنارشان هستند به آنها معرفی شود. ما مصادیق زن نه شرقی نه غربی کم نداریم؛ مادران شهدا، همسران شهدا و خانمهایی که در صحنههای علمی، فرهنگی و ورزشی در حال خودنمایی هستند. ما ابتدا نیاز داریم در جامعه خودمان الگوی زن نه شرقی نه غربی را معرفی کنیم. زن شرقی دچار روزمرگی بیسرانجام است و الگوی زن غربی هم صرفاً ابزار است. انقلاب اسلامی، اما الگوی زن نه شرقی نه غربی و به تعبیر مقام معظم رهبری الگوی سوم یعنی زن تأثیرگذار، عفیف و شریف در میدان مرکز و در عین حال پاسدار سنگر خانواده است و همه این نقشها را به درستی ایفا میکند. این الگو هم باید در داخل معرفی شود و بدین منظور هنر و رسانهها باید پیشقدم شوند. معرفی این الگوها میتواند به باورها و اعتماد به نفس جوانان به عنوان محور اصلی و نقطه کانونی گام دوم در ساخت تمدن نوین اسلامی کمک بزرگی باشد.
خانم جلالیان از نگاه شما الگوی سوم زن مسلمان ایرانی چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
جلالیان: در بحث تمدنسازی آنچه منظومه فکری حضرت آقا در خصوص الگوی سوم زن بیشتر بر ایرانی و مسلمان بودن زن تکیه دارند در مجامع بینالمللی در شرق آسیا در ساز و کار خانواده هیچگونه جایگاهی برای زن وجود ندارد. ما همیشه در خصوص غرب صحبت میکنیم، چون اوضاع زن شرقی اسفناکتر است. غربیها از یک زمانی با این استدلال که زنان دچار اسارت هستند مکتب فمینیسم را راهاندازی کردند، اما بعدها دیدند همان مادرانی که قرار است نسل فردای آنها را تربیت کند فاقد هر علامت مادر بودن هستند. دنیای غرب در سایه فمینیسم مشاهده کرد که رشد جمعیت بسیار کم و بیبندباری در جامعه بسیار زیاد شده است. به همین خاطر به خانواده گرایش پیدا کردند. بررسی خانواده در دنیای غرب در سالهای اخیر مفهوم قابل اغماضی پیدا کرده است. در کشوری همچون سوئد مادر اگر فرزندی به دنیا بیاورد چهار سال به او حقوق میدهند تا در خانه بنشیند و فرزندش را تربیت کند. این نشان میدهد آنها به اشتباهشان در مسیر رفته پی بردند و زن جایگاه اصلی خود را پیدا میکند. ما در ایران زن ایرانی مسلمان را داریم که در خیلی از حماسهسازیهای ما محور بوده است. ما نمیتوانیم نقش مهم رودابه را فراموش کنیم و در حوزه مذهبی الگویی همچون حضرت زهرا (س) را از یاد ببریم. منظومه حضرت آقا در خصوص الگوی سوم زنان بسیار قابل تأمل است. زمانی که لایحه حمایت از خانواده را وارد کردند مقام معظم رهبری الگوی سوم زن مسلمان را مطرح کردند و اراده ایشان بر الگوی نه شرقی نه غربی است. ما نباید هیچ گاه زن و مرد را از یکدیگر جدا کنیم. در فرهنگ غنی ایران مرد از زن خواستگاری میکند و زن و مرد تشکیل خانواده میدهند تا با هم زندگی کنند.
زن ایرانی الگویش حضرت زهراست و الگویی که منظومه فکری حضرت آقاست. آقا بحث الگوی سوم را همزمان با لایحه حمایت مطرح کردند. این لایحه از سال ۶۱ در قانون خانواده ما اجرا میشود و حرف جدیدی ندارد. باید دقت کنیم برخی لوایح مثل لایحه منع خشونت علیه زنان میتواند خانواده را از بعد دیگری از هم بپاشد. منظومه فکری حضرت آقا این بحث است که به این برسیم که مادران ما با پدرانمان چگونه زندگی کردند. به همین خاطر هم از نگاه من برای حضور مؤثرتر در گام دوم انقلاب لازم است تا به مسیر رفته نگاهی بیندازیم و مراقب باشیم تا اشتباهات موجود در مسیر رفته را اصلاح کنیم.
گفتوگو از:
این مطلب نخستین بار در روزنامه جوان منتشر شده است.