نامهای که در آن تأکید شده همزمان با افتتاح خط ۷ در ۲۵ اسفندماه ۹۷ ـ که دومین افتتاح این خط مترو به شمار میآید! ـ نیز نامهای مشابه توسط این عضو شورای شهر و رئیس کمیسیون حمل و نقل و ترافیک شورا خطاب به شهردار تهران نوشته و ارسال شده که بی پاسخ مانده و به آن وقعی نهاده نشده است؛ نامهای که موجب شده رئیس شورای شهر تهران در پاسخ به پرسش خبرنگاران در خصوص ایمنی خطوط افتتاح شده بگوید: «فعلا در ارتباط با مسائل ایمنی خط ۶ صحبت نمیکنم»!
بیشتر بخوانید
رویدادی که مشابه آن در گذشته نیز رقم خورده و با مرور آن به نظر میرسد که گویی تاریخ در حال تکرار است و روند هیچ تغییری نکرده است، جز اینکه بار قبل چنین افتتاحی در دوره شهردار قبلی تهران و شورای چهارم شهر رقم خورده و این بار در دوران شهردار فعلی و شورای پنجم در حال تکرار است؛ تکراری که ظاهرا تا به فاجعهای ختم نشود، بساطش برچیده نخواهد شد!
با این ملاحظه بد نیست کمی به عقبتر بازگشته و اتفاقاتی را مرور کنیم که تا به امروز ادامه یافته است؛ اتفاقاتی که با افتتاح بخشی از خط ۷ مترو تهران در اواخر دوران حضور قالیباف در شهرداری تهران شروع شده و حالا به بازگشایی و افتتاح دوباره این خط در هفتههای گذشته و تکرار آن با افتتاح بخشی از خط ۶ مترو پایتخت با حضور رئیس جمهور در امروز رسیده است.
مرور اتفاقاتی که راوی آن رحمتالله حافظی، عضو نام آشنای شورای قبلی شهر تهران است که افشاگر اشکالات خط ۷ در آن روزهاست؛ پزشکی که با پایان کار شورای چهارم ترجیح داد، دیگر کاندیدای حضور در شورا هم نشده و بیش از پیش به طبابت بپردازد، اما هنوز خاطراتش از دوران حضور در شورا، مفید فایده و چه بسا راهگشاست. بخوانید و قضاوت کنید.
«در آن مقطع که با افتتاح ایستگاه صنعت، بخشی از خط ۶ مترو تهران افتتاح شد، اشکالات متعددی داشت که یکی از آنها، فعال نبودن سیستم سیگنالینگ تونل بود؛ یعنی وقتی قطار از ایستگاه خارج و وارد تونل میشد، دیگر کسی نمیدانست این قطار کجاست تا ایستگاه بعد که وارد ایستگاه میشد. یعنی اگر به هر دلیل، قطار در تونل متوقف میشد، کسی نمیدانست کجای تونل متوقف شده است.
اشکال دیگر این بود که هواکشهای میانی تونلها ساخته نشده بود. وقتی گزارش موثقی در خصوص این موارد به دستم رسید، در جلسهای این موارد را مطرح کردم و جلسه بعد در صحن شورا، آقای معاون شهردار آمد و همه را تکذیب کرد. تکذیبی که موجب شد آقای تقی پور، عضو شورای وقت هم نطقی علیه بنده کرده و مدعی شود، ادعاهای مطرح مستند نیست و نباید طرح شود.
در آن مقطع خوشبختانه و با لطف خدا به یکسری مکاتباتِ درون سازمانی مترو دسترسی پیدا کردم و وقتی آقایان تکذیب کردند، از ریاست وقت شورا، آقای چمران وقت خواستم تا این مستندات را مطرح کنم که موافقت نکرد و تأکید کرد، همه حرف هایم را مطرح کردهام که من هم در واکنش گفتم اگر وقت ندهید، از خبرنگاران میخواهم که بعد از پایان نشست شورا حضور داشته باشند تا مستندات را به ایشان ارائه دهم.
این جملات موجب شد تا وقتی در اختیارم قرار گیرد و بنده برخی از مستندات را از روی متن قرائت کنم. دو مکاتبه را با ذکر شماره نامه در صحن خواندم که تاریخ یکی روز افتتاح خط ۷ بود و تاریخ دیگری، روز قبل از افتتاح آن، که در این نامهها به اشکالات اشاره و تأکید شده بود افتتاح این خط به صلاح نیست و نبایستی مورد بهره برداری قرار گیرد. حتی در یکی از این مکاتبات تأکید شده بود که «احتمال خروج قطار از ریل وجود دارد» و تهدید به دنبال دارد.
پیرو قرائت این مستندات از آقای چمران خواستم تا بازدیدی از خط ۷ ترتیب دهند تا اعضا این موارد را بررسی کنند و تاکید کردم اگر این بازدید صورت نگیرد، خودم به همراه خبرنگاران آن از مترو بازدید خواهیم کرد که مجاب شدند برای شنبه بعد، برنامه بازدید بگذارند. بازدیدی که در آن همه اشکالات یاد شده از جمله فقدان سیستم سیگنالینگ و هواکشهای میانی را به چشم دیدیم؛ دیدیم که محل احداث هواکشها مشخص شده، اما کاری انجام نگرفته است.
جالب این بود که رئیس وقت شورا بعد از آن بازدید در گفتوگو با رسانهها اعلام کرد، موارد مطرح بررسی شد و مشکلی وجود ندارد و کسانی که اذهان مردم را مشوش کردهاند، بایستی از مردم عذرخواهی کنند؛ اظهار نظری که به آن واکنش نشان ندادم، چون به نظرم رسید آنچه باید مشخص شود، شده است.
متأسفانه آن خط به فعالیتش ادامه داد تا شورای جدید آغاز به کار کرد و ایشان موضوع را در دستور کار قرار داده و با توجه به بحثهای فنی و کارشناسی مطرح شده، از مشاور خواستند تا امنیت خط را تضمین کند. دور از انتظار نبود که مشاور این امر را نپذیرد و همین هم شد تا مشاور اشکالات خط را مکتوب اعلام کرد و در نهایت رأی به توقف فعالیت این خط در شورا داده شد تا ایمن سازی و تکمیل آن در دستور کار قرار گیرد؛ دستور کاری که پیشبینی کرده بودند تا ده ماه محقق شود، اما دو سال به طول انجامید.
آن گونه که اطلاعات دریافتی بنده نشان میدهد، ایراداتی مانند فقدان سیستم سیگنالینگ در تونلها و برخی اشکالات دیگر مرتفع شده و مشکلی از این بابت وجود ندارد، اما هواکشهای میان تونلی هنوز ایجاد نشدهاند و از آن مهمتر، زمین بالای قسمت هواکشها هنوز تملک نشده است. زمینهایی که باید تملک شوند تا تونلهای هواکش در آنها از زمین خارج شده و تأسیسات مربوطه در آنجا نصب شود.
البته بحثهایی مطرح شده مبنی بر اینکه سر خط حرکت قطارها هر ده دقیقه است و از این روی، مشکلی ایجاد نخواهد شد، اما این پرسش مطرح است که اگر حتی روزانه یک قطار حرکت کند و آن قطار در تونل دچار مشکلی مثل حریق شود، چه اتفاقی روی خواهد داد؟ مگر نه اینکه یکی از کارکردهای مهم این تونلها در مواقع بحران است؟ اگر آقایان این هواکشها را ضروری نمیدانند، چرا در طراحی تونلهای مترو پیشبینی شده و اگر پیشبینی شده تا کارکرد داشته باشد، چگونه بدون ساخت این هواکش ها، خط مورد بهره برداری قرار گرفته؟!