زمانی که رأیی از سوی دادگاه در رسیدگی به پروندهای صادر میشود، همیشه یکی از طرفین دعوی یا شکایت رأی را به زیان خود میبیند و در پی اعتراض به رأی صادر شده است و میخواهد هر چه سریعتر اعتراض خود را نزد مراجع قضایی پیگیری کند تا رأی صادره به زیان او، تغییر کند. این شخص اگر با روشهای اعتراض به آرا آشنایی نداشته باشد و از افراد حقوقی نیز مشورتی نگیرد، قطعا نخواهد دانست اعتراض خود را چگونه و نزد چه مرجعی مطرح کند. شاید با کمی مطالعه و یا مشورت آگاه شود که باید اعتراض فرجام خواهی مطرح کند؛ اما قطعا این پرسش برأی او ایجاد خواهد شد که فرجام خواهی چیست و چگونه باید این اعتراض را مطرح کند.
به گزارش «تابناک»؛ فرجام در لغت به معنی پایان، آخر و عاقبت است و اعتراض فرجام خواهی اعتراض به رأی دادگاه بدوی یا تجدید نظر است (به رأیی که در دادگاه اولیه یا بدوی که موضوع در ابتدا در آنجا مطرح و رسیدگی می شود، بدوی میگویند و به رأیی که در دادگاه تجدیدنظر در اعتراض به رأی بدوی صادر میشود، رأی تجدید نظر میگویند). مرجعی که به اعتراض فرجام خواهی رسیدگی خواهد کرد دیوان عالی کشور است و با بررسی این که آیا قوانین و مقررات و موازین شرعی در این رأی رعایت شده یا خیر، این رأی را تأیید یا نقض میکند. البته این اعتراض فرجام خواهی در موارد خاصی امکان طرح دارد و در مورد هر رأی بدوی یا تجدید نظری نمی توان این اعتراض را مطرح کرد.
آیا آرای دادگاههای بدوی قابل فرجام خواهی است؟
آرای دادگاههای بدوی که به علت عدم تجدیدنظرخواهی به قطعیت رسیده قابل فرجام خواهی نیست مگر در موارد زیر:
احکامی که خواسته آن بیش از مبلغ بیست میلیون ریال باشد.
احکام راجع به اصل نکاح و فسخ آن، طلاق، نسب، حجر، وقف، ثلث، حبس و تولیت.
کدام قرارها قابل رسیدگی فرجامی هستند؟
قرار ابطال یا رد دادخواست که از دادگاه صادر شده باشد.
قرار سقوط دعوا یا عدم اهلیت یکی از طرفین دعوا. (قرارهای فوق در پست قبلی کاملاً تشریح شد)
آرای دادگاههای تجدیدنظر استان قابل فرجام خواهی نیست مگر در موارد زیر؛
احکام راجع به اصل نکاح و فسخ آن، طلاق، نسب، حجر و وقف.
قرارهای زیر مشروط به اینکه اصل حکم آنها قابلیت فرجام خواهی داشته باشند، قابل فرجام خواهی هستند.
قرار ابطال یا رد دادخواست تجدیدنظر که از دادگاه استان صادر شده باشد.
قرار سقوط دعوا یا عدم اهلیت یکی از طرفین دعوا.
احکامی که قابلیت رسیدگی فرجامی خواهد داشت
احکام مستند به اقرار قاطع دعوا در دادگاه.
احکام مستند به رأی یک یا چند نفر کارشناس که طرفین کتبی آن را قاطع دعوا قرار داده باشند.
احکام مستند به سوگند که قاطع دعوا باشد؛ به این معنا که بلافاصله بعد از اقرار یا تقدیم نظریه کارشناسی به پرونده، رأی صادر شود. در این زمان خواهیم گفت که قاطع دعوا بوده است.
احکامی که طرفین حق فرجام خواهی را از خود سلب نموده باشند.
احکامی که ضمن یا بعد از رسیدگی به دعاوی اصلی راجع به متفرعات آن صادر میشود؛ در صورتی که حکم راجع به اصل دعوا قابل رسیدگی فرجامی نباشد.
احکامی که به موجب قوانین خاص غیر قابل فرجام است.
ترتیب فرجام خواهی
افراد زیر میتوانند با رعایت موارد آتی، درخواست رسیدگی فرجامی نمایند؛
طرفین دعوا، قائم مقام، نمایندگان قانونی و وکلای آنها.
دادستان کل کشور.
فرجام خواهی با تقدیم دادخواست فرجامی به دادگاه صادر کننده رأی به عمل میآید. تاریخ تقدیم دادخواست البته در صورت ثبت آن در همان روز تقدیم، ابتدای فرجام خواهی محسوب میشود.
نکاتی که در دادخواست باید رعایت شود
نام و نام خانوادگی و اقامتگاه و سایر مشخصات فرجام خواه (شخص معترض) و وکیل او در صورتی که دادخواست را وکیل داده باشد.
نام و نام خانوادگی و اقامتگاه و سایر مشخصات فرجام خوانده. (طرف مقابل دعوا)
حکم یا قراری که از آن درخواست فرجام شده است.
دادگاه صادر کننده رأی.
تاریخ ابلاغ رأی.
دلایل فرجام خواهی.
چه برگههایی به دادخواست فرجامی باید پیوست شود؟
رونوشت یا تصویر مصدق (اوراقی که مطابقت آنها با اصل، از سوی دوایر مربوطه گواهی شده باشد) حکم یا قراری که از آن فرجام خواسته میشود.
لایحه حاوی اعتراضات فرجامی
وکالتنامه وکیل یا مدرک مثبت سمت تقدیم کننده دادخواست فرجامی، در صورتی که خود فرجام خواه دادخواست نداده باشد.
دادخواست و برگهای پیوست آن باید در دو نسخه و در صورت تعدد طرفین دعوا به تعداد آنها به علاوه یک نسخه باشد البته به استثنای مدرک مثبت سمت که فقط به نسخه اول ضمیمه میشود.
دادخواستی که برابر مقررات ذکر شده فوق تقدیم نشده و یا هزینه دادرسی آن پرداخت نشود به جریان نخواهد افتاد.
در صورت وجود نقص در اوراق و یا عدم پرداخت هزینه دادرسی، مدیر دفتر دادگاه ظرف دو روز از تاریخ تقدیم دادخواست نقایص آن را به صورت مشخص به دادخواست دهنده اخطار مینماید که از تاریخ ابلاغ اخطاریه ظرف ده روز نسبت به رفع نقایص موجود اقدام نماید.
مهلت درخواست فرجام
برأی اشخاص ساکن ایران بیست روز و برأی اشخاص مقیم خارج از کشور دو ماه از تاریخ انقضای مهلت تجدیدنظرخواهی است.
در صورتی که دادخواست خارج از مهلت یاد شده تقدیم شود یا در مدت معین شده نقایص موجود رفع نشود، به موجب قرار از سوی دادگاهی که دادخواست به آن تسلیم شده رد میگردد.
این قرار ظرف بیست روز قابل شکایت در دیوان عالی کشور میباشد و رأی دیوان عالی کشور بعد از رسیدگی به این امر قطعی است.
در صورت تکمیل دادخواست فرجام خواهی، مدیر دفتر دادگاه آن را برأی اصحاب دعوا میفرستد تا ظرف بیست روز به صورت کتبی پاسخ دهند پس از گذشت بیست روز چنانچه پاسخی رسیده یا نرسیده باشد، پرونده را به دیوان عالی کشور میفرستد.
مراحل پس از درخواست فرجام
چنانچه محکوم به مالی باشد، در صورت لزوم به تشخیص دادگاه، قبل از اجرأی حکم از محکوم له خواهان) تأمین مناسب اخذ خواهد شد.
چنانچه محکوم به غیرمالی باشد و به تشخیص دادگاه صادر کننده حکم، محکوم علیه (خوانده) تأمین مناسب بدهد اجرأی حکم تا صدور رأی فرجامی به تأخیر خواهد افتاد.
موارد نقض حکم یا قرار
پس از ارسال پرونده به دیوان عالی کشور، شعبه رسیدگی کننده با نظراکثریت اعضا در تأیید و یا نقض رأی فرجام خواسته، تصمیم مناسب را اتخاذ مینماید.
در موارد زیر حکم یا قرار نقض میشود؛
دادگاه صادر کننده رأی بدوی، صلاحیت رسیدگی به موضوع را نداشته باشد.
رأی صادره خلاف موازین شرعی و مقررات قانونی صادر شده باشد.
عدم رعایت اصول دادرسی و حقوق اصحاب دعوا، در صورتی که به درجهای از اهمیت باشد که رأی را از اعتبار بیندازد.
آرای مغایر با یکدیگر، بدون وجود سبب قانونی در یک موضوع و بین همان اصحاب دعوا صادر شده باشد.
(در صورت وجود دو رأی متناقض همان اصحاب دعوا و با فرض وجود موضوع واحد)
تحقیقات انجام شده در پرونده ناقص بوده و یا به دلایل و دفاعیات طرفین دعوی توجه نشده باشد.
چنانچه رأی صادره با قوانین حاکم در زمان صدور آن مخالف نباشد، نقض نمیشود.
چنانچه عدم صحت مدارک و اسناد و نوشتههایی که مبنای صدور رأی قرار گرفته اند ثابت شود رأی صادره نقض میشود.
در صورت وجود یکی از موجبات نقض، رأی مورد تقاضای فرجام، نقض میشود اگر چه فرجام خواه به آن جهت که مورد نقض قرار گرفته، استناد نکرده باشد.
ترتیب رسیدگی به فرجام خواهی
پس از وصول پرونده به دیوان عالی کشور، رییس دیوان عالی کشور یا یکی از معاونان وی، پرونده را با رعایت نوبت و ترتیب وصول، به یکی از شعبههای دیوان ارجاع مینماید. شعبه مرجوع الیه به نوبت رسیدگی میکند مگر در مواردی که به موجب قانون یا به تشخیص رئیس دیوان عالی کشور، رسیدگی خارج از نوبت ضروری باشد.
پس از ارجاع پرونده، نمیتوان آن را از شعبه مرجوع الیه اخذ و به شعبه دیگر ارجاع داد مگر به تجویز قانون.
رعایت این امر برأی رسیدگی در کلیه دادگاهها الزامی است.
رسیدگی در دیوان عالی کشور بدون حضور اصحاب دعوا صورت میگیرد، مگر در موردی که شعبه رسیدگی کننده دیوان، حضور آنان را لازم بداند.
شعبه رسیدگی کننده طبق نظر اکثریت، در تأیید یا نقض رأی فرجام خواسته، اتخاذ تصمیم مینماید. اگر رأی، مطابق قانون و دلایل موجود در پرونده باشد ضمن تایید آن، پرونده را به دادگاه صادر کننده اعاده مینماید و الا مطابق مقررات آتی اقدام خواهد شد.
اقدامات پس از نقض
پس از نقض رأی دادگاه در دیوان عالی کشور، رسیدگی مجدد به دادگاهی که به شرح زیر تعیین میگردد ارجاع میشود و دادگاه مرجوع الیه مکلف به رسیدگی است؛
اگر رأی صادره به صورت قرار بوده و یا حکمی باشد که به علت نقص تحقیقات، نقض شده است برأی رسیدگی مجدد به دادگاه صادر کننده آن ارجاع میشود.
اگر رأی به علت عدم صلاحیت دادگاه نقض شده باشد، به دادگاهی که دیوان عالی کشور صالح بداند ارجاع میگردد.
در سایر موارد نقض، پرونده به شعبه دیگر از همـان حـوزه دادگاه که رأی منقـوض را صادر نمـوده ارجاع میشود و اگر آن حوزه بیش از یک شعـبه دادگـاه نداشته باشد به نزدیکترین دادگاه حوزه دیگر ارجاع میشود.
به این امر پی برده اید که دیوان عالی کشور اگر رأیی را نقض نمود پرونده را به دادگاه مورد نظر خود، جهت رسیدگی ارجاع خواهد داد.
در صورت نقض رأی به علت نقص تحقیقات، دیوان عالی کشور مکلف است نواقص را یکجا و مشروح ذکر نماید.
رأی فرجامی دیوان عالی کشور نمیتواند مورد استفاده غیر طرفین فرجام خواهی قرار گیرد، مگر در مواردی که رأی یاد شده قابل تجزیه و تفکیک نباشد که در این صورت نسبت به اشخاص دیگر هم که مشمول رأی فرجام خواسته نبوده و درخواست فرجام نکرده اند تسری خواهد داشت.
مراحل رسیدگی دادگاه مرجوع الیه
در صورت نقض حکم به علت نقص تحقیقات، تحقیقات مورد نظر دیوان عالی کشور را انجام داده سپس با در نظر گرفتن آن مبادرت به صدور رأی مینماید.
در صورت نقض قرار، دادگاه مکلف است برابر رأی دیوان عالی کشور به دعوا رسیدگی کند، مگر اینکه بعد از نقض سبب تازهای برأی امتناع از رسیدگی به ماهیت دعوا حادث گردد.
در رأی دیوان عالی کشور، نام و مشخصات و محل اقامت طرفین، حکم یا قراری که از آن فرجام خواسته شده است و خلاصه اعتراضات و دلایلی که موجب نقض یا ابرام حکم یا قرار میشود به طور روشن و کامل ذکر میگردد و پس از امضای آن در دفتر مخصوص با قید شماره و تاریخ ثبت خواهد شد.