زنگ خطر وضعیت زباله در استانهای شمال کشور مدتهاست به صدا درآمده و حالا میتوان گفت بزرگترین چالش اهالی این استان زیستن میان انبوهی از زبالههاست که آب و خاک را نابود و محیط زیست را به قهقرا می برد.
به گزارش میزان، زنگ خطر وضعیت زباله در استانهای شمال کشور مدتهاست به صدا درآمده و حالا میتوان گفت بزرگترین چالش اهالی این استان زیستن میان انبوهی از زبالههاست که آب و خاک را نابود و محیط زیست را به قهقرا می برد.
یکی از معضلات شمال کشور این است که متاسفانه سهم بزرگی از زبالههایی که در این مناطق تولید میگردد و به دلیل وجود انبوه گردشگر، حجمشان هم کم نیست بدون بازیافت در طبیعت ارزشمند منطقه رها میشود.
هماکنون سایتهای بزرگی از زباله در مناطق مختلف شمال داریم که این سایتها یا در کنار رودخانههای منتهی به دریا هستند، یا در دل جنگلهای هیرکانی؛ یعنی یک بخشهایی از جنگلها را تخریب کردهایم، مثل سراوان در بالادست رشت، منطقه بالادست شهر رامسر، بالادست تنکابن و تپههای دو هزار و سه هزار، جنگل مکارود در کلاردشت، چهاردانگه ساری و همچنین مناطق اطراف رودخانه قائمشهر، عمارت در آمل یا پارک ملی بوجاق در ساحل کیاشهر که همه این مناطق محل انباشت زباله شده است.
آسیبی که این زبالهها به طبیعت و درنهایت حیات خودمان وارد میکند، غیرقابل جبران خواهد بود، زیرا هم کیفیت آب و خاک را نابود میکنند، هم وارد محیطهای تالابی و اراضی کشاورزی میشوند و محصولات تولیدی و آبزیان را تحت تاثیر قرار داده و سبب افزایش آمار مبتلایان به سرطان میشوند و درنهایت هم رویشگاهها و مناطق جنگلی و طبیعت سرسبز ما را نابود میکنند.
مثلا همین سایت زباله سراوانِ شهرستان رشت، (که کوتاهی و کمکاری وزارت کشور و محیطزیست به عنوان نهادهای ناظر در تداوم این بحران کاملاً مشهود است)، بخشی از جنگلهای هیرکانی بود که ۱۲ هکتار از درختانش را قطع کردند تا این سایت بدمنظر و آلوده و غیربهداشتی را ایجاد و در دل طبیعت رها کنند.
در برخی مناطق نیز تصمیمات و برنامهریزیهای کارشناسی نشده، علت وقوع این فاجعه بوده، مثلا در دوسه دههی اخیر مداوم کلاردشت را به عنوان بهشت ایران معرفی کرده و باعث ورود دلالان به این منطقه شدیم، بدون آنکه هیچ فکری برای زیرساختهایش بکنیم، درحالی که اگر مسئولان محلی و شهری آن منطقه، فقط یک درصد از صدها میلیارد پولی که در این سالها، از قِبَلِ صدور مجوز ویلاسازی در کلاردشت دریافت کردند، صرف ساخت کارخانه کمپوست و اجرای طرح تفکیک زباله از مبدا میکردند، هرگز نیازی به پاکتراشی و نابودی بخشی از جنگلهای هیرکانی به منظور ایجاد سایت انباشت زباله نبود.
سایتهایی که محل تجمع آفات، حشرات و شیرابههای خطرناک و مناظر زشت و مشمئزکننده شده است. ساخت یک کارخانه کمپوست یا کارخانه تصفیه شیرابه فقط چند میلیارد تومان هزینه دربردارد و مسوولین پیوسته از تامین این بودجه ابراز ناتوانی میکنند، اما صدها برابرش را به دلیل افت کیفیت سفرههای آب زیرزمینی، خرج پاکتراشی جنگلها و ساخت سدهای جدید و یا طرحهای آزمندانهای، چون بایوجمی میکنند.
دفن زباله در مناطق شمالی کشور اصولی نیست و زباله و شیرابههای آن به دریای خزر سرازیر میشود. شکلات زباله به ویژه با هجوم گردشگران به استانهای ساحلی خزر گیلان، مازندران و گلستان حادتر شده است.
عیسی کلانتری، رئیس سازمان محیط زیست نیز در این زمینه گفته است: شهرهای شمالی ایران در حال مدفون شدن زیر پسماندهاست.
از طرفی شهرداریها در کلاردشت، رامسر، جواهرده، آمل، قائمشهر، ساری، لاهیجان، تنکابن و ... طی چند دهه گذشته، هزاران میلیارد تومان از دلالبازی، جنگلتراشی، تغییرکاربری، زمینفروشی و ویلاسازی به جیب زده و با این همه هر بار بحث نبود اعتبار برای ساخت کارخانه کمپوست و نظایر آن را مطرح میکنند و چشمشان دنبال بودجههای ملی است.
رفع این مشکل عزم همگانی و مطالبه ملی میخواهد و شاید وقت آن رسیده باشد که مردم استانهای شمالی به جای هر مطالبهای، حل مشکل پساب، پسماند و زباله را از مسئولان محلی و کشوری مطالبه کنند.