اعتراض اصلاح طلبان به نتایج بررسی صلاحیت ها، «نه» شورای امنیت به امریکا، حمله گازانبری فروغی به عادل، نظارت استصوابی از کدام مجلس آغاز شد؟ شمشیر دولبه لایحه استیضاح ترامپ، استرا در تهران؛ امروز یا فردا؟ ادامه تلاشهای آبه برای کاهش تنشها، بورس و FATF، «آوا»ی تروریسم اقتصادی امریکا، دو سال بعد از زلزله آذر ۹۶ و رمزگشایی از قیمت گازوئیل در بودجه ۹۹ از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز شنبه سی ام آذرماه در حالی چاپ و منتشر شد که دیدار حسن روحانی و شینزو آبه در ژاپن با تیترهایی همچون برجام خواهی در شرق دور (جوان)، تلاش شرق برای آشتی ایران با غرب (ابتکار)، تیجه تحریمها باخت ـ باخت است (شهروند)، یلدای کوتاه روحانی و آبه (خراسان) و ژاپن کنار برجام (ایران) در صفحات نخست برجسته شده است.
دیگر موضوع مورد توجه مساله آبگرفتگی در خوزستان و آلودگی هوا در کلانشهرهاست که با تیترها و تصاویر مختلف در صفحات نخست تعدادی از روزنامهها برجسته شده اند. روزنامه جوان با عنوان سیل در جنوب غرب، وزیر در شمال شرق!، روزنامه همدلی با عنوان یلدای دودی و ابتکار با آلودگی و گرانی، مهمانان همیشگی یلدا این مساله را مورد توجه قرار داده اند.
در ادامه تعدادی از یادداشتها وسرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
احمد غلامی سردبیر روزنامه شرق در بخشهایی از سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان با روحانی چه باید کرد، نوشت: ستاد انتخابات دولت روحانی همه را غافلگیر کرد. این ستاد با ردصلاحیت برخی از چهرههای سرشناس اصلاحطلب نشان داد در بر همان پاشنه میچرخد و انتظار تغییر رویکرد در مسئولان دولتی دور از انتظار است. برخی از اصلاحطلبان تأییدشده هم از صافی شورای نگهبان نخواهند گذشت و داستان تکراری گذشته باز تکرار میشود. آنچه این روزها در آستانه انتخابات اهمیت چندانی ندارد، تأیید یا ردصلاحیت اصولگرایان و اصلاحطلبان است. در فضایی که هنوز آکنده است از شعار «اصلاحطلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا»، مجادلات اینچنینی دیگر محلی از اعراب ندارد. گیرم که تمام مجلس را اصلاحطلبان بگیرند یا اصولگرایان، اگر انتخابات پرشور نباشد و نمایندگان با آرای بالا به مجلس راه نیابند، با پشتوانه چه نیرویی پیگیر مطالبات مردم خواهند شد. آیا دولت روحانی به دنبال چنین مجلسی است؟ چه کسی باید بیشتر نگران این نهاد انتخابی باشد، دولت یا شورای نگهبان؟ دولت ناکارآمد دوازدهم بیشترین لطمه را به جایگاه دولت و این نهاد انتخابی زده و اینک درصدد است مجلسی همسان با مجلس گذشته ترتیب بدهد. آیا این عملکردها آگاهانه است یا از فاصله معرفتی نشئت میگیرد که بین مردم و مسئولان دولتی و نهادهای رسمی به وجود آمده است. بعد از حوادث آبان ۹۸، عملکرد رئیسجمهور چنان مناقشهبرانگیز بود که اصولگرایانِ در پی استیضاح و استعفای روحانی را وادار به عقبنشینی کرد.
آنان نگراناند و نمیدانند روحانی چه سودایی در سر دارد. عملکرد رئیسجمهور پس از افزایش قیمت بنزین و حوادث آبانماه، اصلاحطلبان و اصولگرایان را به این نتیجه رسانده که در زمین او بازی نکنند و به فراخور منافعشان در قبال او موضعگیری کنند. شاید بیدلیل نیست که پروژه ناتمام اصولگرایان؛ استیضاح و استعفای روحانی را اصلاحطلبان ادامه میدهند، البته نه در عمل، بیشتر در کلام. بیتردید اینها سیاستورزی در زمین بایر است. سیاست بدون مردم تدبیر قدرت است بدون مشارکت مردم. گویا قرار نیست کسی از اعتراضات حتی با همان تعریف رایج (رسمی) آن درس بگیرد.
اعتراضات دی ۹۶ و آبان ۹۸ تصویری از تغییر جامعه ایران به دست داده است. با تغییر فرد و نگرشش به سیاست، اجتماع نیز تغییر میکند و لاجرم با تغییر اجتماع، فرد هم تغییر میکند. دولتها و اجتماع در مواجهه با هم از سه طریق بر هم اثر میگذارند: «قانون»، «آیینها و مناسک» و «رفتار غیررسمی در حوزه عمومی». همه دولتها از مردم انتظار دارند باور کنند قانونی غیر از قانون دولت وجود ندارد و احساس مردم باید از حق و عدالت در قانون دولت تجلی پیدا کند. وقتی قانون معنای مشترکی میان دولت و جامعه به وجود آورد، به تعبیر دورکهایم «همبستگی اجتماعی» شکل خواهد گرفت و دولت شرایط بقای خودش را تقویت میکند. اما همین قانون به واسطه تغییر مردم و درک تازه آنان از خودشان، ضرورت تغییر مییابد.
دولت روحانی به شیوههای متفاوتی ازجمله عملکردش بعد از حوادث آبان و انتخابات مجلس و ردصلاحیتها، خواسته یا ناخواسته به این تعارضات بیشتر دامن میزند و موجبات ناهمدلی را فراهم میآورد. جریانهای سیاسی اینک بیش از هر چیز با این مسئله مواجهاند که با دولت حسن روحانی چه باید کرد؟
عباس عبدی روزنامه نگار در بخشی از یادداشت خود در روزنامه اعتماد با عنوان نگاه مردم به اعتراضات با تحلیل نظرسنجی ایسپا درباره اعتراضات اخیر نوشت: ۷۱ درصد مردم تهران معتقدند که صدا و سیما به میزان کم و خیلی کم در پوشش اعتراضات مردم بیطرفانه عمل کرده است. فقط ۱۱ درصد مردم به میزان زیاد و خیلی زیاد بیطرفی آن را قبول داشتهاند. این رقم برای افراد با تحصیلات عالی حدود ۵ درصد است. همانگونه که بسیاری از افراد اظهار داشتهاند، گرانی بنزین عامل اصلی این اعتراضات نبود، مردم در برابر این پرسش که این روزها بیش از همه از چه چیزی نگران هستند فقط ۶ درصدشان به گرانی بنزین اشاره کردهاند. اکثریت قاطع آنان (۸۵ درصدشان) به مسائل کلان اقتصادی و فقدان اشتغال و نیز ناامیدی از آینده اشاره کردهاند. رضایت از شرایط کشور در شهر تهران حدود ۱۵ درصد است که به نظر میرسد با سال گذشته تفاوت چندانی نکرده است. ولی نسبت به سال ۹۶، حدودا نصف شده است مشکل اصلی اینکه امید آنان به بهبود شرایط نیز اندک است و فقط ۱۶ درصد مردم ارزیابی مثبتی از آینده دارند و ۵۲ درصد گمان دارند که بدتر خواهد شد و دیگران یا معتقدند فرقی نخواهد کرد یا اظهار بیاطلاعی کردهاند. در این مورد نیز افراد با تحصیلات عالی ناامیدی بیشتری ابراز داشتهاند. درخصوص محق بودن معترضان، حدود ۷۵ درصد مردم، آنان را در اعتراض صاحب حق میدانند.
البته این رقم برای جوانان ۸۴ درصد و برای افراد دارای سطوح بالای تحصیلی ۸۵ درصد است. نکته مهم این است که اگرچه اکثریت قاطع مردم اعتراض را حق میدانند ولی در مجموع اعتراضات مطرح شده را منجر به نتیجه نمیدانند. ۵۰ درصد معتقدند که این مورد نفعی برای کشور ندارد و البته ۴۲ درصد نیز مخالف این برداشت هستند. ۶۶ درصد نتیجه آنها را اغتشاش و ناامنی میدانند ولی ۲۵ درصد با این برداشت مخالف هستند. در حالی که فقط ۴۱ درصد معتقدند که این اعتراضات مسوولان را مجبور به اصلاح سیاستها میکند، ۴۹ درصد مخالف این گزاره هستند. این نتایج همان نقطه عطفی است که در دیدگاه مردم به وجود آمده است. تناقضات این دیدگاه ناشی از استیصال مردم است. اکثریت قاطع اعتراض را حق مردم میدانند ولی این شیوه را منتج به نتیجه نمیدانند. بنابراین روشن است که جمع میان این دو نظر نشاندهنده تعارضی است که مردم را دچار کرده است و این اعتراضات را ناشی از فقدان شیوههای مدنی و موثر در اعتراضات میدانند.
درخصوص واکنش نسبت به اعتراضات اکثریت قاطع مردم تهران یعنی ۶۲ درصد، پیشنهاد گفتوگو با معترضان را میدهند. در حالی که آنان فاقد سخنگوی رسمی و مدنی هستند! ۲۸ درصد هم توصیه به پذیرش خواستههای آنان میکنند، در حالی که از چنین مردمی که فاقد سازماندهی و سخنگو هستند، چه خواسته روشنی میتوان شنید که اجرایی شود و البته حدود ۴ درصد نیز دستور به مقابله شدید دادهاند که ظاهرا این گزینه برای آنها از نظر منطقی جذابتر آمده است؟! در نهایت ارزیابی مردم تهران از اعتراضات این است که تمام نشدهاند و در آینده تداوم خواهد یافت (۵۴ درصد مردم) در برابر نیز ۲۹ درصد مردم معتقدند که ادامه نخواهد یافت ۷۹ درصد افراد دارای تحصیلات ارشد و بالاتر معتقدند که این اعتراضات ادامه خواهد یافت. همین یافتهها به اندازه کافی گویا هست که بتوان بر اساس آنها اقدامی برای بهبود فرآیندها کرد.
روزنامه جوان در گزارش اصلی امروز خود که عنوان آن سیل در جنوب غرب، وزیر در شمال شرق! را تیتر یک کرده نوشت: حالا ماجرا طور دیگری تکرار شده است: خوزستان درگیر بحران است و آب و فاضلاب در خانههای مردم خواب و راحتی را از همه گرفته است. وزیر کشور، اما در منتهیالیه شمالشرق کشور برای خوزستان نسخه میپیچد و بحران را از هزار و اندی کیلومتر آن طرفتر مدیریت میکند. گویا آقای وزیر حتی حاضر نشدهاند اندکی از مصائب خوزستان را خودشان از نزدیک درک کنند و به چشم ببینند و در بیرجند، زادگاه خود برای اهواز سخنرانی کرده اند!
عبدالرضا رحمانیفضلی، وزیر کشور که با وجود معضلات در جنوب غرب، در شمال شرق کشور حضور به هم رساند، مشکل اصلی اهواز را در شبکه فاضلاب میداند و تأکید میکند: «متأسفانه اهواز در این زمینه زیرساخت مناسبی ندارد.»
بنا به تأکید وی در سیلهای گذشته و بارانهای قبل هم این تذکر داده شده و باید همه تلاشها برای حل مشکل فاضلاب اهواز باشد.
رحمانی فضلی با اشاره به دستور ویژه رهبری برای رفع مشکلات اهواز میافزاید: «من قبلاً گزارشی از این وضعیت را تقدیم مقام معظم رهبری کردهام و ایشان هم به رئیسجمهور و دولت دستور دادهاند که برای برطرفکردن مشکل فاضلاب اهواز، تأمین اعتبار مناسب صورت گیرد.» به گفته وزیر کشور، رئیسجمهور به سازمان برنامه و بودجه دستور داده و وی امیدوار است امسال این موضوع در قالب بودجه یا خارج از بودجه تأمین اعتبار شده و این مشکل بهزودی برطرف شود. رحمانی فضلی اوضاع کنونی اهواز را اینگونه توصیف میکند: «در حال حاضر مشکل خاصی وجود ندارد، امکانات و وسایل مورد نیاز ارسال شده و مشکل کمتر شده است. شهرداری اهواز باید به صورت مرتب کارها را انجام دهد که تغییر زیرساختها مهمترین اقدام است.»
دیروز، اما در فضای مجازی واکنشها درباره سفر وزیر کشور به دورترین مکان از اهواز سیلزده، بسیار زیاد بود و کاربران شبکهها اینکه وزیر کشور برای چندمین بار به منطقه زادگاه خود میرود و بحران سیل در خوزستان را از دور کنترل میکند، نشانه مرگ تدبیر و امید در دولت دانستند.
اوضاع در برخی مناطق اهواز بحرانی است؛ کوت عبدالله یکی از این مناطق است. معصومه خنفری فرماندار شهرستان کارون ریشه مشکلات وخیم کوت عبدالله را علاوه بر فقدان شبکه دفع آبهای سطحی، فقدان شبکه آب و فاضلاب میداند.
به گفته وی منطقهای که در کوت عبدالله زیر آب رفته در گذشته نیزار بوده و به دلیل خشکسالی و از بین رفتن کشاورزی و دامداری در روستاهای اهواز، خرمشهر، شادگان و آبادان مردم روستاها به این منطقه مهاجرت کردند و در نیزار ساختوساز انجام دادند، البته ساخت و سازها غیر مجاز نبوده و پروانه ساخت هم دارند، اما به دلیل عدم نظارت دقیق و رعایت نکردن اصول شهرسازی این منطقه به مرور زمان نشست کرده و سفرههای زیرزمینی ارتفاع گرفتند.
جالبتر از همه سخنان حجتالاسلام والمسلمین سید محمدنبی موسویفرد نماینده، ولی فقیه در خوزستان است که در سخنان نماز جمعه این هفته اهواز با اشاره به مشکلات مردم منطقه و آب گرفتگی منازل بیش از ۴ هزار خانواده اهوازی گفت: «بانک جهانی در اوایل دهه ۸۰ اعتبار کلانی را برای رفع مشکل فاضلاب اهواز و برخی نقاط کشور اختصاص داد، اما متأسفانه این اعتبارات در شهرستان اهواز هزینه نشد.»