سبقت فقر از فقرزدایی، دور باطل کشمکشها میان غنی و عبدالله، دیوید بکام پرسپولیس؟ جزییات «طرح تقلیل مجازات حبس تعزیری»، اهواز و مشکلات بی پایان، سهمخواهیها و انشقاق در جریان اصولگرا؟! تنفس مصنوعی شیخنشینها به صهیونیستها، جانسون در تله انگلیسی! تلویزیون از خودش شکست خورد، ادای دین به آقای مجری محبوب و گفتوگوی آبه و ترامپ بعد از سفر روحانی، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز دوشنبه دوم دی ماه در حالی چاپ و بر روی پیشخوان مطبوعات قرار گرفت که انتخابات افغانستان و کشمکش تکراری عبدالله و اشرف غنی در کنار عناوینی مرتبط با آلودگی هوا در تهران و شهرهای بزرگ کشور در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است. ادامه گزارشها و یادداشتها درباره مرگ دو کولبر نوجوان در مریوان و به جریان افتادن بررسی مجدد CFT در مجمع تشخیص مصلحت از دیگر موضوعات مورد توجه روزنامهها در صفحه نخست خودشان است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
مسعود ثقفی مشاور مدیرکل آموزش و پرورش طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه آرمان ملی با عنوان تعطیلی مدارس تاثیری بر بهبود آلودگی هوا ندارد، نوشت: بارها در جلسـات مختلف اعلام کرده ایم که تعطیلـی مدارس هیچ نقشـی در بهبود شـرایط دانـش آموزانـی کـه در معـرض آلودگی هوا قـرار دارنـد، نخواهد داشـت. اگـر مسئولان این تصمیـم را به دلیـل خودروهای سـرویس مـدارس میگیرند باید بگوییـم تعداد ۲۰ هزار اتومبیل سـرویس مدارس در شـهر تهران اصلا قابل قیاس با سـطح آلایندگی یک میلیـون خـودروی سـواری کـه در داخل ایتخـت که با وجـود آلودگی هـوا و طرح هـای کنتـرل ترافیک در شـهر رفت و آمد میکنند، نیسـت. بـدون تردید تعطیلـی مدارس بـدون کارشناسـی و به شـکل امـروزی یک سـری مشکلات را به بدنـه آموزشـی و خانواده هـا وارد خواهـد کـرد، بـه عنوان مثـال ما میخواهیـم بـا تعطیلـی مـدارس دانش آمـوزان را از آلودگـی هوا نجات و از بیماریهای تنفسـی آنها جلوگیری نماییم، در حالی که وقتـی ادارات و مراکـز تفریحی تعطیل نمیشـوند، بچهها یـا با پدر یا مادرشـان به سـرکار میروند یا در مجتمعهای تجاری و تفریحی خواهند بود.
تجربه ثابت کرده که دانش آموزان بیشـتر از والدین، از معلمان خود حرف شـنوی دارند و اگـر معلمان به آنهـا اعلام کنند کـه از کلاس درس بیـرون نروید حتما ایـن کار را انجـام میدهند، در صورتی کـه در خانه این طور نیسـت و روز تعطیـل دانش آموزان یا در کوچه هسـتند یا در پارک هـا و مراکز تفریحی. از سـوی دیگر مگر این دانش آموزان آینده سـازان کشـور ما نیسـتند، چـرا نباید با آلودگی هوا آشـنا شـوند.
حدود شش سـال پیش بنده در کمیته اضطـرار آلودگی هـوا وقتی بـرای اولین بـار مخالفتـم را در رابطه با تعطیلی مـدارس تهـران در روزهـای آلوده اعلام کـردم آنجا بیان کردم کـه باید بـرای ما ثابـت کنید که میـزان آلایندههای کلاس درس با هوای آلوده داخل منزل متفاوت و بیشـتر اسـت و آن زمان مـدارس را تعطیل نماییـد. یعنی مسئولان ما فقط بـه دلیل رفت وآمد نیم سـاعته دانش آمـوزان از مدرسـه تا خانـه و برعکس و نیم سـاعت زنگ تفریح، مـدارس را تعطیـل میکنند؟! ایـن اصلا قابل قبول نیسـت. زمانی که در نظام آموزشـی کشـور مصوب شـده که یک دانـش آموز بایـد چه میـزان سـاعتی در طول سـال تحصیلی در مدرسـه حضور داشـته باشـد و درس بخوانـد، به همـان میزانی کـه از آن بـه دلیل مشکلات شـهری کم شـود، یعنی خسـارت به سیسـتم آموزشـی و تحصیلی دانش آموزان.
در این مـدت ۱۰ روز مـدارس ما تعطیلـی بـوده و دانـش آمـوزان ۶۰ سـاعت از تحصیل آسـیب دیده اند و تردیـدی در این موضوع نیسـت و بایـد آموزش و پرورش راهـکار جبرانی برای آنها بگذارد، ولـی اگر تعطیلی مدارس در روند سلامتی دانش آموزان و دوری آنها از هـوای آلوده بی تاثیر باشـد ما فقـط بـا ایـن تصمیـم بـه آمـوزش وپـرورش و خانوادهها خسـارت وارد کرده ایم. مسئولان اسـتان اگـر میخواهنـد هوای آلوده به مـردم صدمهای وارد نکند، بهتر اسـت کـه در کنار مدارس ادارت، پارکهـا، مراکـز تفریحـی و... تعطیل شـوند کـه خانوادهها مجبور به خروج از شـهر و باعـث دوری دانش آموزان از هـوای آلوده تهران شـوند.
زهرا نژادبهرام، عضو شورای شهر تهران در یادداشتی با عنوان مسئولیتی که گردن نمیگیرند درباره موضوع برجسته این روزها آلودگی هوای کلانشهرها در روزنامه اعتماد نوشت: امسال با آغاز فصل پاییز، مردم پایتخت دوباره شاهد آلودگی شدید هوا و به دنبال آن تعطیلی مدارس و البته اظهارنظرهایی متنوع و مختلف در مورد علت، مسببین و مسئولان آن بودند؛ پدیدهای که هنوز نیز همچنان ادامه دارد. در این میان، اما آنچه جالب توجه بود اینکه از دید بسیاری از شهروندان، شهرداری متولی اصلی آلودگی است. به بیانی از دید این عده، اگر امروز شاهد آلودگی شدید هوا هستیم، این امر نتیجه کمکاری و کوتاهی شهرداری است! در حالی که همان طور که بارها نیز گفته شده، آلودگی هوا از آن دست مقولههایی است که دستگاههای مختلفی در آن دخیل هستند و اتفاقا قانون هوای پاک - که در سال ۹۶ به تصویب رسید - وظیفه هر یک را نیز به صراحت مشخص کرده است. قانون حتی در قالب کارگروهی که ریاست آن را سازمان محیط زیست برعهده دارد، تمامی این ۲۵ سازمان را ملزم به انجام اقدامات تعیین شده برای کاهش آلودگی هوا کرده است. با تمام این تفاصیل همچنان شهروندان، شهرداری را مقصر وضعیت کنونی و شاید بحرانی آلودگی هوای پایتخت میدانند.
این درحالی است که شهرداری نه تنها تاکنون سهم خود را در قبال آلودگی هوای پایتخت ادا کرده که حتی بسیار فراتر از آن را به انجام رسانده است. به عنوان مثال اگر اجرای طرح معاینه فنی یا توسعه مترو و تلاش برای افزایش ظرفیت آن نبود شاید امروز وضعیت آلودگی هوا به شدت بغرنجتر از وضعیت کنونی آن میشد. اما در عوض و به واقع میتوان مدعی بود که تقریبا هیچ یک از سازمانهای متولی امر آلودگی هوا به طور کامل به وظایف ترسیم شده برای آنها در این زمینه عمل نکردهاند. در همین راستا به نظر میرسد شاید بهترین گزینه برای رویارویی با این پدیده را بتوان در دو بخش کوتاهمدت و بلندمدت جستوجو کرد. راهکار کوتاهمدت این پدیده میتواند شامل رخدادهایی چون: تعطیلی چند روزه مدارس و علاوه بر آن تعطیلی واحدهای آلاینده و حتی در صورت تداوم تعطیلی ادارات و سازمانها و به خصوص صنایع آلاینده باشد تا کمی از حجم آلایندههای هوا کاسته شود راهکار بلندمدت آن همتشکیل کارگروه اضطراری آلودگی هوا به ریاست سازمان محیط زیست است تا در این کارگروه وظایف دقیق هر یک از سازمانها برای مقابله با فاکتورهای آلودهکننده مثل برخی از صنایع آلاینده بررسی شود و سازمان محیط زیست نیز بتواند نظارت عالیهای بر اجرای عملکرد سازمانهای متولی داشته باشد.
چرا که بخش مهمی از آلایندگی هوای پایتخت به سبب صنایع آلاینده کوچک و بزرگی است که در تهران و حاشیه آن مشغول به کار هستند درست مانند صنعت خودروسازی ما که هنوز نتوانسته در حد و اندازه استانداردهای کاهنده آلودگی هوا عمل کند و همچنان خودروهای داخلی یکی از منابع مهم آلاینده در شهرها محسوب میشوند. از آن مهمتر، اما توجه به این موضوع است که باید در این مسیر بسیاری از احتیاطها و سیاستهای محتاطانه امروزی را کنار گذاشت، چراکه سالهاست هر وقت صحبت از تعطیلی صنایع آلاینده یا خودروسازان بیکیفیت میشود، به بهانه اشتغال و مسئولان امر از زیر آن شانه خالی کردهاند و هزینه احتمالی این تصمیم را نپذیرفتهاند. کوتاه سخن آنکه تا وقتی که همه مسئولان و شهروندان برای حل مشکل آلودگی هوا یک صدا و هم قسم نشوند، به نظر میرسد نمیتوان به حل این معضل تاریخی شهرهایمان دلخوش بود. پدیدهای که این روزها تقریبا تمامی شهرهای بزرگ و حتی نیمه بزرگ کشورمان را نیز درگیر کرده و میرود تا پدیدهای کشوری شود و سلامت شهروندان ما و نسلهای آینده کشور را با خطراتی جدی روبهرو کند.
ژوبین صفاری در سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان سِرشدگی در برابر رسانه ها نوشت: خبرهای بد این روزها در کشور کم نیستند. از مرگ دو کولبر تا تنفروشی یک زن به خاطر یک لقمه نان یا آبگرفتگی شهرهای خوزستان و... که همه با واکنش رسانه ها همراه بود. واکنشی که البته در شبکههای اجتماعی ابعاد وسیعتری به خود میگیرد و البته واکنش مسئولان در حد باید رسیدگی شود یا حتی باید صحت و سقم آن بررسی شود که در این مورد واکنش استانداری تهران نسبت به زندگی در گورها از این دست بود. با این همه به نظر میرسد این خبرها تنها یک موج کوتاه مدت در رسانهها ایجاد میکند و درنهایت در بایگانی ذهن افکار عمومی خاک می خورد. این در حالی است که در کشورهای توسعه یافته عموماً انتشار چنین اخباری در رسانه ها میتواند یک مقام مسئول را تا پای استعفا هم پیش ببرد.
اما در کشور ما معضلات پیشآمده هرچند تازگی ندارد، اما تنها به یک واکنش کوتاه از یک مقام مسئول منتهی میشود. موضوع کولبرها و یا گورخواب ها که بار قبل حتی در سخنرانی رئیس جمهوری کشور (البته پیش از انتخابات دور دوم ریاستجمهوری) منعکس شد همچنان بر قوت خود باقی است و خبری از رسیدگی و حل ریشهای این معضلات نیست. گو اینکه انتشار این دست از اخبار در رسانه ها و واکنشهای تکراری و بیحاصل تبدیل به یک رویه شده است و این مساله از این جنبه خطرناک است که وجه پاسخگویی مسئولان را در برابر این دست از مشکلات از معنا تهی میکند.
به عبارت دیگر، رسانهها که باید نماینده مطالبات مردم در مواجهه با حاکمیت و کجرویهای احتمالی آن باشند، تنها تبدیل به یک بلندگوی بیخاصیت از مشکلات شده که هیچ اهرمی حتی انتخابات نیز نمیتواند آنها را وادار به پاسخگویی در برابر مشکلات کند.
رسانههایی که بازوی اصلی ترویج مردمسالاری در هر کشوری هستند حالا در مرداب انفعالی فرو رفتهاند که گاه برخی از محدودیتها هم آنها را از بیان برخی از این معضلات بازمیدارد. از سوی دیگر، نهادهای سیاسی و مدنی کشور نیز در برابر هرگونه فشار رسانهای دچار نوعی سِرشدگی هستند. این در حالی است که به گفته محققان رسانه ای، قابلیت رسانهها در به دوش گرفتن مسئولیتپذیری رسانهای تابعی است از اینکه نهادهای سیاسی تا چه حد ساختارها و رویههای دموکراتیک را اخذ کرده باشند. در این راستا با نگاهی به دستاوردهای روزنامه نگاری تحقیقی در جمهوری چک، این نتیجه حاصل میشود که موفقیت آمیز و نتیجهبخش بودن جنگ علیه فساد، مستلزم تلاش مشترک مجموعهای از نهادهای مسئول، جامعه مدنی، دادگاهها و مسئولان اجرایی است؛ لذا بدیهی است فشار رسانهای صرف، هرگز برای پاسخگوسازی و حمایت از تحولات سیستماتیک کافی نخواهد بود.
این تجارب نشان میدهد که در کشور ما نیز فشار رسانهای مانند افشا و یا بیان معضلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به تنهایی نمیتواند اثربخش باشد. آنچه باید گفت: این است که مجموعه حاکمیت باید خود را در برابر افکار عمومی نه با بیان جملاتی مانند «باید بشود»، که با ارائه راهکار عملی خود را در برابر مردم پاسخگو بداند. پیگیری این عدم پاسخگویی هر چند باز هم بر عهده رسانه هاست، اما خیال راحت مسئولان از عدم تحقق وعده ها بی تردید نشأت گرفته از به بلوغ نرسیدن مفاهیمی، چون جامعه مدنی، مردمسالاری و پاسخگویی به افکار عمومی در سپهر سیاسی کشور است.