پسر عکاسی که سرنوشت سیاهی را برای دختر مدلینگ رقم زده است، محاکمه شد.
به گزارش خراسان، پسر عکاس با فریب دختر دانشجو در اقدامی شیطانی او را باردار کرد.این مرد دیروز در دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد.
شکایت دختر دانشجو
رسیدگی به این پرونده از دو ماه قبل به دنبال شکایت یک دختر جوان به نام آرزو آغاز شد.
دختر جوان که به پلیس آگاهی تهران رفته بود درحالی که گریه میکرد به ماموران گفت: من در دانشکده تخصصی تحصیل میکنم و مدلینگ هم هستم. شش ماه قبل یکی از همکلاسی هایم مرا با پسری عکاس آشنا کرد. من به دیدن پسر عکاس به نام پارسا رفتم و بعد از چند جلسه ملاقات پارسا گفت که به من علاقهمند شده و قصد ازدواج با من را دارد.
آرزو ادامه داد: پارسا خواست به عنوان مدل از من عکس بگیرد. او عکسهای زیادی از من تهیه کرد و من فکر میکردم واقعا قصد ازدواج با من را دارد.
این دختر گفت: مدتی بود به رفتارهای او مشکوک شده بودم و گمان میکردم موادمخدر مصرف میکند. به همین دلیل چند بار در این باره از او سوال کردم، اما جواب سربالا داد. من که شک کرده بودم او اعتیاد دارد به پارسا گفتم از ازدواج با او منصرف شده ام و میخواهم رابطه ام را با او تمام کنم، اما پارسا دست بردار نبود و مدام با من تماس میگرفت. او آخرین بار با من تماس گرفت و مرا به خانه پسر خاله اش دعوت کرد و گفت که قرار است خواهرش نیز به آن جا بیاید تا با هم درباره آیندهمان بیشتر صحبت کنیم. من حرفهای پارسا را باور کرده بودم وبه امید این که قرار است با خواهرش آشنا شوم و درباره آینده ام تصمیم بگیرم به آن جا رفتم. فکر میکردم وقتی با خواهر پارسا صحبت کنم مطمئن میشوم پارسا معتاد است یا نه و بهتر میتوانم درباره زندگی با او تصمیم بگیرم.
ملاقات شوم
این دختر در حالی که اشک میریخت گفت: وقتی به خانه پسرخاله پارسا رفتم هیچ کسی آن جا نبودو فهمیدم او به من دروغ گفته است. پارسا مرا آزار داد و من میخواستم از او شکایت کنم، اما به خاطر آبرویم صرف نظر کردم تا این که متوجه شدم شش ماهه باردارم. من از او خواسته ام به خواستگاری ام بیاید و با هم عقد کنیم، اما قبول نمیکند. خانواده او نیز راضی به این وصلت نیستند. حالا آمده ام به خاطر خودم و فرزندم از او شکایت کنم.
پسرعکاس در دادگاه
با شکایت دختر دانشجو، پرونده به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده و دستور بازداشت پسر عکاس صادر شد.وی دیروز در شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
در ابتدای جلسه آرزو در حالی که گریه میکرد گفت: حالا هشت ماهه باردارم و ماه آینده فرزندم متولد میشود. پارسا با حرف هایش فریبم داد و با وعده ازدواج به خانه پسر خاله اش کشاند تا مرا راضی به ازدواج کند، اما حالا که فهمیده باردار هستم از ازدواج با من منصرف شده است. من شرایط سختی دارم و آبرویم پیش خانواده ام رفته است. نمیتوانم فرزندم را بزرگ کنم و میخواهم آن را سقط کنم.
سپس پارسا در جایگاه ویژه ایستاد و به دفاع پرداخت. وی گفت: آرزو خودش به من ابراز علاقه کرده بود و با میل خودش به خانه پسر خاله ام آمد و با من رابطه برقرار کرد. من به او علاقهمند بودم، اما حالا شرایط ازدواج ندارم. به همین دلیل نمیتوانم با او ازدواج کنم.
در این میان آرزو در حالی که به شدت عصبی و آشفته بود روبه قضات گفت: من بعد از تولد فرزندم نمیتوانم او را بزرگ کنم و حاضر نیستم فرزندم را به بهزیستی بسپارم. به همین دلیل از شما تقاضا دارم به من کمک کنید. آینده خودم و فرزندم در خطر است.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدارک موجود در پرونده پسر عکاس را به ۹۹ ضربه شلاق محکوم کردند.
قضات همچنین با دختر جوان صحبت کردند تا وی را از سقط جنین منصرف کنند. آنها پیشنهاد دادند در صورتی که پسر جوان حاضر به ازدواج با وی نیست و نمیتواند سرپرستی فرزندش را به عهده بگیرد طی نامهای وی را به بهزیستی معرفی کنند.