مراسم ختم شهید سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران و ابومهدی مهندس معاون الحشد الشعبی عراق در مجتمع سید الشهداء واقع در حومه جنوبی بیروت در حال برگزاری است.
به گزارش «تابناک»؛ سید حسن نصرالله، دبیر کل حزبالله لبنان در سخنرانی خود به مناسبت شهادت سردار قاسم سلیمانی تاکید کرد: مراسم امروز برای یک فرمانده جهانی و جهادی بزرگ یعنی حاج قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و حاج ابومهدی مهندس، نایب رئیس جریان حشد الشعبی عراق و یاران و رزمندگان همراه آنها برگزار میشود.
وی تاریخ شهادت سردار سلیمانی را تاریخی سرنوشت ساز و تاریخ جدید برای منطقه دانست و گفت: این تاریخ تنها برای ایران و عراق سرنوشت ساز نیست، بلکه برای تمام منطقه سرنوشتساز است.
وی تاکید کرد: سردار سلیمانی با شهادت به بزرگترین آرزو و هدف خود رسیده است. شهادت پروژه شخصی هر کدام از رزمندگان و مبارزان است. ایشان از همان زمان جوانی به جبهههای جنگ تحمیلی رفت و از آن زمان تاکنون شهادت را آرزومند بود. ایشان از کسانی بود که هر اندازه که زمان میگذشت، اشتیاق شان به شهادت بیشتر میشد. این موضوع به ویژه در سالهای اخیر قابل مشاهده بود. این در حالی است که هنگامی که سن و سال انسان میگذرد، معمولاً ترسوتر میشود، ولی اینها همیشه در جبههها بودند و در تمامی مبارزات حضور داشتند.
سید حسن نصرالله افزود: ایشان همیشه به من میگفت که سینه ام تنگ شده است و اشتیاق به شهادت دارم و میخواهم به برادران شهیدم و دوستانم که با هم زندگی و جهاد کردهایم، برسم. اشتیاق زیادی برای رسیدن به شهادت داشت. او در نهایت به آرزوی خود رسید. من از ضاحیه جنوبی بیروت شهادت ایشان را به خانواده و نزدیکان ایشان به ویژه به همسر گرامی شان و فرزندان پسران و دخترانشان تسلیف گفته و ابراز هر دردی میکنم و میگویم که پدر شما به هدف نهایی خود و بزرگترین آرزویش دست پیدا کرد. من میدانم و شما بهتر از من میدانید که این موضوع همیشه هدف و عشق حاج قاسم سلیمانی بود. در مورد ابو مهدی نیز همین طور بود.
وی با اشاره به دیدار اخیر سردار سلیمانی با وی گفت: ایشان چند ماه پیش با من دیدار داشت و میگفت که دعا کن من عاقبت بخیر شوم، چرا که جنگ با داعش تمام شده و من پیر شده ام.
دبیرکل حزبالله خطاب به خانواده سردار سلیمانی گفت: من به بستگان و خانواده ایشان تسلیت میگویم. من این شهادت را به حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی مهندس تبریک میگویم. در مدرسه مقاومت، ما عاشق شهادت هستیم و جز آن چیزی نمیبینیم.
وی در ادامه تاکید کرد: من میخواهم امروز در این خصوص صحبت کنم که چرا این اتفاق افتاد و هدف شهدای این عملیات چیست و منطقه به کدام سمت میرود.
وی در تشریح جزئیات حوادث ترور سردار سلیمانی گفت: سردار سلیمانی و یارانش خیلی علنی از فرودگاه دمشق خارج شدند و به سمت فرودگاه بغداد پرواز کردند. در آنجا مهاجرت ابومهدی و برادرانش به استقبال ایشان آمدند و بعد از اینکه سوار بر خودرو مدتی حرکت کردند، این کاروان با هواپیماهای آمریکایی به صورت وحشیانه موشک باران میشوند. شما دیدید که آنها چگونه منطقه را ویران کردند. در این عملیات این دو فرمانده عزیز به شهادت رسیدند و پیکر مطهر آنها قطعه قطعه شد. شاید آنها میخواستند مانند امام حسین (ع) بدون سر باشند و مانند حضرت عباس بدون دست باشند یا مانند علی اکبر بدنشان تکه تکه شود. نمیدانم شاید این موضوع در ذهن حاج ابومهدی و حاج قاسم این موضوع مطرح باشد.
نصرالله افزود: چند ساعت بعد وزارت جنگ آمریکا بیانیه داد و مسئولیت این عملیات را بر عهده گرفت و اعلام کرد که این اتفاق را با دستور مستقیم ترامپ انجام داده است. بعد از آن کنفرانسهای مطبوعاتی آمریکا آغاز شد. ترامپ افتخار میکرد، من کسی هستم که فرمان این ترور را دارم و دلایل واهی در این رابطه مطرح کرد که همه آنها دروغ است. ما در برابر یک جنایت علنی و کاملا مشخص قرار داریم. او خودش میگوید که من دستور این ترور را صادر کردهام. این عملیات یک عملیات مبهم و مشکوک نبود که نیاز به احتمالهای متعدد یا تشکیل کمیته حقیقت یاب داشته باشد.
دبیرکل حزب الله لبنان در ادامه سخنانش به اهداف و چرایی آمریکا در به شهادت رساندن رهبران مقاومت اشاره کرد و افزود: نکته دیگر این است که چرا آمریکا عملیات ترور را کاملا علنی انجام داد و به انجام این ترور افتخار کرد؟ اول اینکه این موضوع به این علت صورت گرفت که تمامی ترورهای گذشته که قرار بود وقتی آن انجام شود، ناکام مانده بود. آنها بارها خواسته بودند که سردار سلیمانی را ترور کنند و حتی یک بار میخواستند این کار را در کرمان انجام دهند. آنها میخواستند در ایام فاطمیه و مراسم ایشان این عملیات را انجام دهند و هزاران نفر را از بین ببرند تا شاید بتوانند حاج قاسم سلیمانی را ترور کنند. خداوند متعال این نوع شهادت را برای سردار سلیمانی انتخاب کرده بود. این اتفاق باعث شد آنها به سمت عملیات علنی پیش بروند.
وی با اشاره به زمان اجرای این عملیات و شرایط منطقه و ناکامیهای محور آمریکایی و دستاوردهای محور مقاومت ادامه داد: سه سال است که آقای ترامپ، رئیس جمهور آمریکا است و سیاست خارجی خود را دنبال میکند. در این مدت شکستهای متوالی دامنگیر آمریکا شده و او واقعاً چیزی نداشت که در سیاست خارجی خود به آمریکاییها ارائه کند.
ترامپ از روز اول یک هدف بزرگ را دنبال کرد که همان سرنگونی نظام اسلامی در ایران بود. جان بولتون در ابتدای سال گذشته در نشست منافقین در فرانسه گفت که کریسمس آینده را در تهران جشن خواهد گرفت. اما جان بولتون رفت، ولی نظام اسلامی همچنان در جای خود باقی است. این سیاست جامع نبود بلکه وی زبان راهبردی آمریکا و دولت این کشور بود.
دبیرکل حزب الله لبنان در ادامه به فشارهای همه جانبه آمریکا علیه ایران برای تسلیم یا به زعم خودشان تغییر رفتار ایران اشاره کرد و گفت: آنها در درجه دوم به دنبال تغییر رفتار و تسلیم کردن و کنترل ایران بودند. آنها میخواستند یک برجام جدید را به ایران تحمیل کنند که همراه با یک برجام موشکی و یک برجام منطقهای بود؛ اما ایران تسلیم این موضوعات نشد. آنها بازی فتنه داخلی، محاصره اقتصادی و تمامی بازیهای سیاسی خود را به کار گرفتند تا فعالیتهای ضد ایرانی خود را دنبال کند، اما از تمامی اینها نتوانست بهره بگیرد لذا نمیتواند در انتخابات آینده از این اهرمها استفاده کند. او چیزی برای گفتن در برابر آمریکاییها ندارد. ترامپ به جایی رسیده که از رهبران اروپایی درخواست میکند که مقدمات یک دیدار با حسن روحانی رئیس جمهور ایران را فراهم کنند، اما ایران از این دیدار خودداری میکند.
او در نهایت بعد از کشمکشهای گسترده قرار شد، تعدادی از نیروهای خود را در سوریه باقی بگذارد که این موضوع برای حمایت از متحدان کُرد آمریکا نبود، بلکه برای تسلط و چاههای نفت شرق سوریه بود. مقداری از نیروهای خود را در سوریه مستقر کرد و مقداری دیگر را در التنف قرار داد تا بتواند امنیت اسرائیل را تامین کند، چون اگر این منطقه باز باشد مشکلات زیادی برای اسرائیل پدید خواهد آمد.
مساله بعدی تحریمها، تهدیدها و محاصره اقتصادی لبنان برای ایجاد مشکل در برابر حزبالله و محور مقاومت است. پامپئو و نماینده وی بارها به لبنان تردد میکنند. او در آخرین سفر خود گفته است که ۱۵ روز زمان داریم که حزب الله لبنان مراکز خود را در جنوب این کشور برچیند، در غیر این صورت اسرائیل پایگاههای حزب الله در جنوب لبنان موشکباران خواهد کرد. اما اگر اسرائیلیها بخواهند ما را بمباران کنند، قطعاً پاسخ مناسب و متناسب با این حملات را خواهیم داد. هر تلاش آمریکا برای تضعیف قهرمانان نتیجه نداده است.
موضوع دیگر پایداری ملت یمن و شکست آمریکا در رسیدن به دستاورد نظامی است. جنگ یمن در وهله اول، یک طرح آمریکایی از تنها طرح سعودی به شمار نمیرود. در این جنگ چیزی غیر از جنایت حاصل نشده است.
آمریکا در افغانستان به دنبال خروج آبرومندانه از این کشور است. آقای خلیلزاد در قطر با طالبان مذاکره میکند، اما آنها حتی اگر در کاخ سفید نیز با آمریکا مذاکره کنند، ترامپ به این تعهدات خود پایبند نخواهد ماند.
نکته دیگر «معامله قرن» است که آمریکا چند سال است برای آن تلاش میکند و می کوشد آن را به ملت فلسطین تحمیل کند. اما این معامله در نتیجه پایداری مقاومت و فلسطینیها ناکام مانده است. این شکست علیرغم فشارهای گستردهای صورت گرفته که در غزه وارد شده است.
موضوع دیگر درباره عراق است که شاه بیت غزل شکستهای آمریکاست. همین موضوع باعث شد تا آنها این جنایت را انجام دهند. طرح واقعی آمریکا در عراق چه بود؟ ترامپ خیلی شفاف در این رابطه صحبت میکند و نیازی به تحلیلگران و سرویسهای جاسوسی نیست. او هیچ اهمیتی به نهادهای بینالمللی نمیدهد. او میگفت: نفت عراق حق ماست و این نفت برای آمریکاست. او به نفت عراق و سوریه طمع دارد. نفت سوریه در برابر نفت عراق قابل مقایسه نیست.
ترامپ میگوید در عراق دولتی وجود ندارد و چیزی به عنوان دولت در این کشور نیست. صدا و تصویر ترامپ و سندهای موجود در این رابطه وجود دارد. آنها میخواهند نیروهای خود را در عراق پیاده و نفت عراق را خارج و به نفع خود مصادره کنند. طرح واقعی ترامپ در عراق کنترل چاههای نفت این کشور است. او هیچ دولتی برای عراق نمیخواهد که بتواند مانع این غارتگری شود و اگر قرار است دولتی باشد، باید کاملاً تحت سلطه آمریکا و سفیر آمریکا در عراق باشد. کسی که قبل از ترامپ روی کار بود، داعش را آورد. این موضوع را خود ترامپ اذعان کرد و گفت: کلینتون کسی بود که داعش را ساخت، آمریکاییها میخواستند که داعش ادامه پیدا کند تا آنها برای بقای خود در این کشور بهانه داشته باشند. اما تمامی این طرحها ناکام ماند. کسانی که در برابر این طرحها ایستادند، موضعگیری مردم و مرجعیت عراق بود.
اینجاست که میتوان قاسم سلیمانی را عامل اساسی برای پایان داعش دانست که در کنار نیروهای امنیتی و ارتش عراق و نیروهای داوطلب مردمی این مأموریت را رقم زدند.
وی ادامه داد: انتخابات عراق به گونهای رقم خورد که اکثریت پارلمان این کشور با مخالف حضور آمریکاییها در عراق بودند. نکته بعدی اینکه دولت عادل عبدالمهدی، مخالف اجرای طرح معامله غرب بود و دیگر این که دولت عراق با انحصار قراردادهای بینالمللی این کشور با آمریکا مخالفت کرد و به سمت انعقاد قراردادهای تجاری رفت؛ علاوه بر اینکه این کشور با بسته ماندن مرزهای خود با سوریه مخالفت کرد. تمام این موضوعات باعث شد آنها به این نتیجه برسند که عراق را از دست میدهند. اشغالگری عراق برای این بود که آنها بتوانند منابع این کشور را تحت کنترل خود بگیرد، اما وقتی دیدند اکثریت مردم عراق میخواهند آزاد باشند هزاران گروه تروریستی را که خودشان پایهگذار آن بودند، از کشورهای دیگر به سمت عراق گسیل و داعش را درست کردند و هزاران عامل انتحاری و تروریستی را در این کشور به راه انداختند و خون مردم بیگناه را ریختند و آمریکاییها همواره در پشت این انتحاریها بودند.
آنها اخیرا تلاش زیادی کردند تا جنگ داخلی در این کشور به راه بیندازند؛ اما موضع مرجعیت شیعه و گروههای عشایری و مردمی، این اجازه را به آمریکاییها نداد. آنها از طریق بازیهای سایبری و رسانهای و جنگ نرم تلاش کردند در این کشور فتنه ایجاد کنند. آنها جنگ روانی گستردهای را ضد ایران به راه انداختند. با این شرایط ترامپ در انتخابات آینده چه چیزی میتواند بگوید؟
وی گفت: اگر در این زمینه واقعگرا باشیم، باید بگوییم که ترامپ در سیاست خارجی آمریکا سه موضوع دارد که حرف مربوط به منطقه ماست. او در تمامی سخنرانیهای خود از ۴۰۰ میلیارد دلاری صحبت میکند که از عربستان گرفته و همچنین از قراردادهای تسلیحاتی به همین کشورهای عربی صحبت میکند که ارزش آن بالغ بر دهها میلیارد دلار است و او وعده شغلهای بیشتر به آمریکاییها میدهد. دستاورد سوم انتقال سفارت رژیم صهیونیستی از تلآویو به قدس است. اینها تنها دستاوردهای ترامپ است.
نصرالله گفت: این تنها یک ترور نبود، بلکه آغازی از یک مرحله آمریکایی در منطقه است. آنها جنگ جدیدی را در منطقه آغاز کرده و میخواهند معادلات منطقه را به هم بزنند و محور مقاومت را تضعیف کنند. آنها میخواهند اعتماد از دست رفته متحدان خود را بازیابی کرده و شرایط خود را در انتخابات آینده بهتر کنند. آنها البته جنگ را نمیخواهند، چون جنگ یک ماجراجویی بزرگ است. اسرائیل در حال حاضر جنگ را نمیخواهد، چون حتی در تعامل با غزه درمانده شده اند. ترامپ خودش می داند که این یک ماجراجویی بسیار بزرگ است. آنها چیزی کمتر از جنگ را میخواهند و چیزی که به آن رسیدند، ترور نقطه مرکزی محور مقاومت و همان حاج قاسم سلیمانی است. چند هفته قبل ایشان پیش ما بود و من این موضوع را به ایشان گفتم. ایشان در سال نوی میلادی با من صحبت میکرد و من به ایشان گفتم که آمریکاییها هجمه وسیع رسانهای ضد شما به راه انداختهاند. من گفتم که مطمئن باشید چیزی پشت این جنگ رسانهای است.
آنها میدیدند که هر جا میروند قاسم سلیمانی و نام سردار سلیمانی را در آنجا میشنوند؛ در فلسطین، و مقاومت لبنان، آزادسازی ۲۰۰۰، سال ۲۰۰۶، قدرت موشکی حزب الله، در سوریه باز هم حاج قاسم سلیمانی را میدیدند. در طرح خود برای سلطه عراق و تکه کردن این کشور، باز هم قاسم سلیمانی را مانع خود میدیدند. در یمن قاسم سلیمانی را میبینند. در افغانستان قاسم سلیمانی را میبینند در هر گروه مقاوم و با مجاهدی که علیه آمریکا عملیات انجام میدهد قاسم سلیمانی را میبینند.
اسرائیل میداند که خطرناکترین مرد برای آنها قاسم سلیمانی است. او فلسطین اشغالی را با موشکهای خودش محاصره کرده است، با وجودی که او را خطر موجودیت خود میدانند و جرأت ترور او را نداشتند. حاج قاسم همیشه در سوریه بود و آنها میدانستند که او کجا تردد میکند، اما خودشان جرأت ترور وی را نداشتند. قاسم سلیمانی نماد وحدت و قدرت محور مقاومت بود و لذا تصمیم به کشتن او گرفتند و تصمیم گرفتند که او را علنی به شهادت برساند. اهداف زیادی پشت پرده این ترور علنی وجود دارد.
آنها از طریق این ترور میخواهند ضعفی را در محور مقاومت ایجاد کنند و ارتباط وجود در میان محور مقاومت را از بین ببرند. آنها میخواهند به این ترتیب امتیازی از ایران بگیرند و این کشور را تسلیم کنند.
نصرالله به طرح سلطه آمریکا بر منطقه و مقدسات اسلامی و عربی بر اساس طرح معامله قرن اشاره کرده و گفت: آنها حتی به نفت سوریه و نفت لبنان که هنوز کاوش نشده طمع دارند. این طرح در برابر طرح مقاومت استقلال و حاکمیت منطقه است. ما میخواهیم که مقدسات و ثروت ما برای خود ما باشد و همین موضوع نتیجه درگیریها در دو جنگ است.