امیرحسین علم الهدی اقدام به قرعهکشی برای تخصیص سرگروههای سینمایی را اقدامی اشتباه و فاقد مبنای عقلی دانست.
امیرحسین علمالهدی کارشناس سینما در گفتگو با صبا درباره نظام نامه اکران سال ۹۹ که توسط سازمان سینمایی ابلاغ نیز شده است و در آن برای انتخاب سرگروههای سینمایی مکانیزم قرعهکشی درنظر گرفته شده است، گفت: حوزه توزیع و نمایش در همهجای دنیا، رقابتی است. ذات عرضه و تقاضا نیز به معنای رقابت است و وزارت ارشاد باید به سمتی برود که این رقابت اولا شفاف شود و ثانیا نیروهای جدیدی به خود ببیند، نه قرعهکشی که راحتترین اقدام است.
وی افزود: تفکر مبتنی بر قرعهکشی، متحجرانهترین تفکری است که میتواند گریبانگیر حوزه سینما شود. این طرح متحجرانهترین طرح ۴ دهه اخیر سینمای ما و فاقد مبنای عقلی است. این اقدام بر اساس منطق و مدیریت نیست. نباید به اسم عدالت، کار ضد عدالت انجام داد زیرا عدالت این است که حوزه رقابت شفاف شود و نیروی انسانی جدید به آن وارد شود تا بازار متعادل شود.
این کارشناس سینما، اقدام به قرعهکشی را ضدعدالت دانست و ادامه داد: این نوع تفکر سینما را زمین گیر میکند. سینما باید به سمت رقابت و عرضه و تقاضا برود و هرکس کارش را بلد است، ادامه بدهد و هرکس کارش را بلد نیست، خانهنشین شود. ما باید در سینما بازنشسته هم داشته باشیم.
یکی از نمایندگان انجمن سینماداران در تیم تدوین نظام نامه اکران ۹۹ درباره قرعهکشی فیلمها در جشنواره ملی فجر برای نمایش در سینمای رسانه نیز گفت: تا جایی که میدانم، هیچ جشنوارهای برای مشخص کردن ترتیب نمایش آثار، قرعهکشی نمیکند، ولی ما چون اصولا نمیتوانیم صورت مساله را حل کنیم، آن را پاک میکنیم!
وی با اشاره به اینکه سینما یک فعالیت گرانقیمت است، بیان کرد: وقتی سرمایهگذار برنامهریزی میکند، نمیتواند همهچیز را به رمل و اسطرلاب احاله دهد. سرمایهگذاری نیاز به امنیت دارد، ولی قرعهکشی امنیت نمیآورد. قرعهکشی ضدرقابت است و سرمایهها را از این حوزه فراری میدهد. وقتی فردی یک فیلم ۵-۶ میلیاردی میسازد، نمیتواند سرنوشت آن را به قرعهکشی موکول کند.
آماده مناظره هستم
این مدیر سینمایی در پاسخ به چرایی دفاع بعضی از پخشکنندگان شناختهشده نظیر علی سرتیپی (فیلمیران) از وجود قرعهکشی در نظامنامه اکران، اظهار کرد: آقای سرتیپی مناظرهای با من بگذارند و بگویند که مبنای دفاع ایشان چیست. ما یا بر اساس علم اقتصاد صحبت میکنیم یا بر اساس نظرات شخصی آنها صحبت میکنیم. متوجه نشدم مبنای فکری ایشان چیست. سینما در حوزه توزیع و نمایش و حتی تولید یک علم است. دوست دارم متوجه شوم که آقای سرتیپی از چه چیزی دفاع میکنند. آیا چون تصمیم صنفی پخشکنندههاست باید به ناچار دفاع کنند یا سخنشان مبنا دارد؟ شاید ما باید یاد بگیریم. بعد از گذشت ۱۲۰ سال از قدمت سینما، شاید در ایران بیشتر از این که به اقتصاد ربط داشته باشد، بیشتر به رمل و اسطرلاب نیاز دارد!
وی ادامه داد: سینمای ایران امسال افت ۴ یا ۵ میلیونی مخاطب را تجربه کرده است. چرا باید این اتفاق بیفتد آنهم در حالی که ظرفیت نمایش افزایش پیدا کرده و تعداد پردیسهای سینمایی بیشتر شده است. این اتفاق نشان میدهد که ما برخلاف علم اقتصاد حرکت میکنیم.
علمالهدی در پایان با تاکید بر لزوم حمایت و توجه به سینمای هنری و فرهنگی عنوان کرد: یادمان باشد سینمای فرهنگی به معنای فیلمهای ضعیف که نمیتوانند با مخاطب ارتباط برقرار کند، نیست. بعضی فیلمها نه هنری، نه تجربی و نه اکران عام است. نمیدانیم برای کجا ساخته شده اند که این فیلمها اصلا نباید اکران شوند. اصلا قرار نیست هر فیلمی که تولید میشود، اکران شود. هیچ جای دنیا این یک ضرورت نیست. در آمریکا سالی ۸۰۰ فیلم ساخته میشود، ولی شاید ۳۰۰ عنوان اکران شود. در هند ۲۰۰۰ فیلم تولید میشود، ولی نهایت ۵۰۰ یا ۶۰۰ فیلم اکران میشود. بقیه کشورهای دنیا هم همینطور است.