مقاومت در مقابل قرعه کشی شش ماه سینما؛ هر دو ماه یک قرعه کشی!مقدمات قانونی اکران سال هزار و سیصد و نود و نه در شرایطی فراهم شده که با توجه به مقاومت برخی صاحبان سالنهای سینما، ارائه برنامه نمایش فیلمهای سینمایی همچنان ناممکن شده و برخلاف دیگر کشورهای جهان همچنان مشخص نخواهد بود فیلمها در چه ساختاری اکران میشوند و سرگروهها با چه روشی به فعالیتشان ادامه میدهند؛ رویکردی که برنامهریزی برای اکران فیلمها از جمله تبلیغات برای آگاهسازی عمومی را ناممکن میسازد و بر فروش فیلمهای سینمایی تاثیر منفی میگذارد.
به گزارش «تابناک»؛ نظامنامه اکران سال هزار و سیصد و نود و نه در نهایت با حفظ سرگروههای سینمایی پیش رفت، چرا که این نگرانی وجود داشت در صورت حذف سرگروهها، برخی فیلمهای کمدی کل ظرفیت نمایشی سینما را در اختیار بگیرند و به یک باره در 300 تا 400 سالن سینما، یک فیلم کمدی به نمایش درآید و ظرفیت اندکی برای دیگر فیلمها باقی بماند. این وضعیت نگرانیهای جدی را در پی داشت اما اکنون سرگروهها حفظ شده و فیلمها نیز نمیتوانند بیش از 135 سالن سینما در کل کشور در اختیار داشته باشند؛ هرچند اشاره شده فیلمها میتوانند از ظرفیت سینماهای حمایتی استفاده کنند که واژه مبهمی است.
یکی از اتفاقات عجیب در سال آینده سپردن سرنوشت فیلمها به قرعه کشی بود تا اعتراضها نسبت به توزیع فرصتهای اکران کاهش یابد اما از قضا اکران نوروزی از این مدل اکران مستثنی شد، سپس تاکید شد فیلمهای پرفروش از سبد بیرون گذاشته میشوند و سهمیه اکران خودشان را دارند و در آخر اتفاقی رخ داد که اساساً قرعه کشی را به چالش کشید. قرار بود قرعه کشی در دورههای شش ماهه برگزار شود اما اکنون مشخص شد برای برنامههای سالنهای سینما در دورههای احتمالاً دوماهه شاهد قرعه کشی خواهیم بود و در واقع در طول سالها بارها برای اکران فیلمها قرعه کشی رخ میدهد!
این در حالی است که انتظار میرفت وجه مثبت این طرح یعنی تعیین شش ماهه زمان اکران فیلمها مشخص شود و دستکم صاحبان فیلمها از شش ماه قبل بدانند فیلمشان دقیقاً در چه تاریخی اکران میشود و بتوانند در یک دوره زمانی طولانی برای اثرشان تبلیغ کنند. این رویه در کشورهای توسعه یافته و صاحب سینما برقرار است و به طور ویژه در آمریکا از ماهها پیش از موعد اکران عمومی مشخص است فیلمها در چه تاریخی اکران میشوند و برای آنها به مرور تبلیغات وسیعی در رسانههای جریان اصلی و شبکههای اجتماعی میشود و تماشاگران منتظر اکران فیلم هستند.
یکی از عوامل اصلی نرسیدن فروش فیلمها به نقطه مطلوب، همین بلاتکلیفی است. فیلمهای سینمایی معمولاً از چند روز پیش از اکران که زمان نمایش عمومیشان قطعی شده، تبلیغات را آغاز میکنند و تا تماشاگران آن مضمون خاص دریابند چنین فیلمی روی پرده است، دوره دو تا چهار هفتهای اکران فیلم سپری شده و اکران فیلم محدود شده است. علت این بلاتکلیفی و عدم اعلام حتی برنامه بعدی بسیاری از سالنهای سینما، بازیهایی است که برخی سالنداران با فیلمها انجام میدهند و فیلمها را با جلو و عقب کردن، اکران میکنند و گاهی فیلمی که ظاهراً حضور نداشته، به صف اکران افزوده میشود و دو یا سه هفته اکران میگیرد که اصطلاحاً «لایی» میگویند!
این بار نیز شماری از صاحبان سالنهای سینما مخالف تعیین زمان بندی شش ماهه اکران فیلمهای سینمایی و تعیین تکلیف اکران عمومی و رسیدن به استانداردهای بین المللی بودهاند. این تغییرات به نفع فیلمهای سینمایی است اما همانگونه که اشاره شد دست سالنداران را برای بازیهای نه چندان اخلاقی با اکران فیلمها میبندد و این وضعیتی نیست که مطلوب برخی سالنداران باشند. اگر قرار باشد قرعه کشی اکران عمومی در همین حد نیز کارکرد نداشته باشد، اساساً چرا برگزار میشود؟ صرفاً برای اینکه گفته شود اکران عمومی با عدالت همراه شده است؟!
آیا این عدالت است که فیلمساز نداند محصولش کی اکران میشوند و مدتها فرصت نداشته باشد با تبلیغات برای محصولش مشتری جمع کند و فیلمش را به عنوان محصولش در وقت مناسب یعنی پس از یک دوره طولانی تبلیغ عرضه کند و فروشش را بازگرداند؟ در سینمایی که از قیمت بلیت سینما، در بهترین حالت حدود 35 درصد قیمت بلیت به دست صاحب فیلم بازمیگردد، این کف حق صاحبان آثار است که همچون همکارانشان در دیگر کشورها، ماهها قبل از نمایش فیلمشان، از تاریخ دقیق اکران اطلاع داشته باشند و برای آن تبلیغ کنند. از مهمترین عواملی که اغلب فیلمهای به نمایش درآمده در ایران با شکست تجاری مواجه میشوند، همین رفتارهای غیرحرفهای برخی سالنداران است که فیلمسازان هزینهاش را پرداخت میکنند.