تیم ملی جودو پس از سالها، این بار به
دلیل عدم پشتوانهسازی و عدم وجود یک گروه ورزشکار در سطح رویدادهای جهانی
در حالی برای شرکت رقابتهای قهرمانی جهان راهی هلند شد که هیچ امیدی به
مدالآوری وجود ندارد اما در اتفاقی بدتر برخی اشخاص غیرموجه با مجوز
شورای برونمرزی سازمان تربیتبدنی در ترکیب این کاروان قرار گرفتند تا
ارزشهای کشورمان لگدمال شود و در نهایت آب از آب تکان نخورد.
به گزارش خبرنگار ورزشی تابناک؛ پس
از انقلاب اسلامی ایران، به فرمان امام خمینی معمار فقید نظام جمهوری
اسلامی ایران هرگونه روابط با دو کشور رژیم اشغالگر اسرائیل به دلیل
نامشروعیت، غصب اراضی مسلمین و جنایات پیاپی و آفریقای جنوبی به واسطه
نژادپرستی و جنایات مرتبط با آن قطع شد که با تغییر وضعیت و ساختار سیاسی
آفریقای جنوبی، این رویه تغییر پیدا کرد و تنها رژیم غاصب قدس در این
قاعده باقی ماند.
در همین راستا مقرر شد رقابت با ورزشکاران
اسرائیل نیز برای عدم به رسمیت شناختن این رژیم نامشروع از سوی ورزشکاران
ایران به سبک برخی کشورهای عربی در زمان حضور اسرائیل در ورزش آسیا صورت
نپذیرد و علیرغم آنکه برخی کشورهای عربی به واسطه منافعشان، با این رژیم
همپیاله شدند اما ایران همچنان رویه گذشته که رویهای اخلاقی بوده و
عصبانیت ورزشکاران و مسئولان اسرائیلی را به شکل مشهود در میادین ورزش به
دنبال داشت، پیگری کرد.
در این میان در برخی میادین به شکل شفاف
برخورد نکرد و با طرح مصدومیت برای خودداری از رقابت با ورزشکاران
اسرائیلی چنین پرسشی را در ذهن عموم به وجود آورد که اگر عدم رقابت با
ورزشکاران این کشورها ارزش است، پس پنهانکاری در میادین جهانی و المپیک
چه ضروری دارد و چرا نباید با صراحت این موضوع را بیان کرد و ضمن تبلیغ
این ارزش، پای محرومیتهای احتمالیاش در سطوح بینالمللی ایستاد؟ البته
پاسخ به این پرسش نیز مشخص بود و در یک کلام که همان مصلحت بود، خلاصه
میشد.
در عین حال تاکنون با چنگ و دندان این رویه پابرجا بوده و
حتی هر ساله از قهرمانانی که از درخشش نشان قهرمانی گذشتهاند و برای عدم
رسمیت شناختن اسرائیل جنایتکار در حمایت از مردم مظلوم فلسطین، حاضر به
رویارویی با نمایندگان این رژیم نشدهاند -به عنوان چهرههای ارزشی تقدیر
میشود که در طول سالیان اخیر- شاخصترین قهرمانی که چنین عملی را انجام
داد، آرش میراسماعیلی پرچمدار کاروان ایران در المپیک آتن بود. او از نشان
قهرمانی در المپیک 2008 گذشت اما به واسطه این حرکت بیسابقه از سوی رهبر
انقلاب و همچنین سیدمحمدخاتمی رئیسجمهور وقت مورد تقدیر قرار گرفت.
متاسفانه
اما پس از آن، در المپیک و پارالمپیک پکن به واسطه تعلل مسئولان امر در
حوزه ورزش اتفاقات غیرقابل هضمی به وقوع پیوست که اصلیترین آنها انداختن
گردنآویز بر گردن جودوکای مدالآور معلول در تجاوز به مردم فلسطین در
بازیهای پارالمپیک توسط دبیرکل کمیته ملی پارالمپیک و همچنین دو بار قضاوت
برای یک ورزشکار اسرائیلی توسط داور ایرانی بود که انتشار این دو از طریق
رسانهها بهت و حیرت افکار عمومی به همراه داشت.
از این منظر با
عنایت به آنکه ادعای غیرعمد بودن هر دو مورد که توسط مرتکبین بیان شده
بود، غیرقابل باور مینمود، دبیرکل کمیته ملی المپیک پیرو پیگیریهای مکرر
جانبازان و معلولان که به نامهنگاری به رئیسجمهور ختم شد و پیش از تحصن
در فدراسیون جانبازان و معلولین، به اصرار بر مواضعش پایان داد و استعفاء
خود را از این پست اعلام داشت.
با مشخص شدن اقدام داور جودو در
صحنه المپیک نیز که به فاصله طولانی از موضوع دبیرکل کمیته ملی المپیک
علنی شد، برکناری این داور از کلیه سمتهای داخلیاش و همچنین کنار
گذاشتن فعالیتهای داوریاش به عنوان تنبیه از سوی مسئولان وقت فدراسیون
جودو برای وی در نظر گرفته شده که با اقبال افکار عمومی همراه بود اما عمر
این تنبیهات چندان طولانی نبود و مینوکده چندی بعد راهی یک تورنمنت
بینالمللی کوراش شد و سپس تحت عنوان داور در بازیهای هنرهای رزمی آسیا
نیز به قضاوت در رشته کوراش پرداخت که تحت نظر فدراسیون جودو است.
با
این وجود فدراسیون جودو به شکلی برخورد کرد که انگار کوراش زیرمجموعه این
فدراسیون نیست و اعزام وی به عنوان داور کوراش ارتباطی به این فدراسیون
ندارد (!) اما این تمام ماجرا نبود و پس از این نوبت به رقابتهای قهرمانی
جودو جهان رسید محمدرضا مینوکده مجدداً به عنوان داوری ایرانی در تاتامی
هلند به قضاوت بپردازد .
این اقدام چنین متبادر ساخت که شاید
اصولاً به رسمیت شناختن رژیم اشغالگر قدس نه تنها با قبح همراه نیست، بلکه
شخص انجام دهنده چنین فعلی در اعزام به رویدادهای بزرگ در اولویت قرار
میگیرد؛ چرا که جهت همین اعزام برای آرش میراسماعیلی به عنوان نخبه جودو
ایران و چهرهای که در اوج آمادگی از نشان المپیک گذشت، در راستای شرکت در
انتخابات کمیته قهرمانان فدراسیون جهانی جودو و کسب یک کرسی به نام ایران،
اقدامات لازم توسط فدراسیون جودو و سازمان ورزش انجام نپذیرفت اما این
داور قضاوت کننده برای اسرائیل مجوز شرکت در این مسابقات را دریافت میکند!
جالب
آنکه فدراسیون جودو توپ را در زمین شورای برونمرزی سازمان تربیتبدنی
میاندازد و مدعی میشود که این فدراسیون مجوز اعزام مینوکده را به
مسابقات قهرمانی جهان به فاصله یک سال از اقدام غیرقابل هضمش صادر کرده،
حال آنکه شورای برونمرزی دستگاه ورزش هیچگاه مجوز اعزام به نام اشخاص
صادر نمیکند و من باب مثال با اعزام یک کاروان ورزشی متشکل از نماینده
حراست، سرپرست، سرمربی، مربی، داور، تعدادی همراه و اندکی ورزشکار موافقت
میکند و پس از آن اسامی مشخص شده توسط حراست سازمان ورزش تایید میشود.
اینکه عدم صدور مجوز اعزام این داور با اوضاع از سوی حراست سازمان ورزش به
وقوع پیوسته و یا فدراسیون جودو صرفاً در این ماجرا مقصر است مسئلهای است
که مسئولان ورزش میبایست با شفافیت پاسخگوی آن باشند. اما صورت مسئله
اساسیتری که با چنین اعزامی مطرح میشود، از این قرار است که اصولاً موضع کنونی دستگاه ورزش نسبت به چنین تخلفی چیست؟ آیا به رسمیت شناختن اسرائیل در صحنه ورزش توسط نمایندگان ایران مورد موافقت قرار گرفته و عموم مردم از آن بیخبرند یا ارزشهای نظام زیرپا گذاشته شده و مسئولان خود را مکلف به پاسخگویی نمیدانند؟
شاید برخی تهران پایتخت جمهوری اسلامی ایران را با تل آویو پایتخت رژیم غاصب اسرائیل اشتباه گرفتهاند که اینچنین بدون ترس و هراس مقابل چشم مردم ایران به حمایت از شخصی میپردازند که نماینده این رژیم را در بزرگترین صحنه ورزش و مقابل چشمان جهانیان، به عنوان نماینده ایران به رسمیت شناخته است که از این حیث تنها راهکار برای خروج این عزیزان از چنین اشتباهی، برخورد قاطع با صادرکنندگان مجوز اعزام این داور و اعلام علنی است و در غیر این صورت نشستن در انتظار لگدمال شدن دوباره این ارزش در صحنه ورزش و سایر صحنهها خواهد.
قطعاً با لگدمال شدن این ارزش در ورزش که برکلام امام راحل استوار مانده است، در سایر حوزهها همچون فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نیز وقوع اتفاقات مشابه به هیچ عنوان غیرمنتظره نبوده و حتی امکان برخورد با متخلفان نیز به دلیل آنکه در حوزه ورزش از کنار این مسئله گذشته شده و به ارزشهای انقلاب پشت شده، دیگر فراهم نخواهد بود و هرکس در ایران این رژیم را در هر بخشی به رسمیت بشناسد با استناد به اینکه با متخفان این موضوع در ورزش برخورد نشده، خود را تبرعه خواهد نمود.
البته بعید به نظر میرسد عواقب بستن چشمها بر روی این مسئله که مختصراً مورد اشاره قرار گرفت، اینچنین سنجیده شده باشد اما در هر حال این حرکتی است که صورت پذیرفته و شاید زمینهای باشد که در آینده رسمیت شناختن این رژیم در ورزش به ارزش مبدل شود! با این حال همچنان این امید وجود دارد که اعلام شود یک مدیر تخلفی انجام داده و زمینه فعالیت مجدد این داور را فراهم ساخته و به این سکوت که کل سیستم مدیریت ورزش را تحتالشعاع و دخیل در چنین اقدامی قرار داده، پایان ببخشد.