ایران: گروه درماني يك مركز جراحي محدود پس از عمل جراحي ناموفق زيبايي زن جوان، با حكم دادگاه محكوم شدند. اين در حالي است كه قرباني پرونده از 2 سال قبل زندگي نباتي دارد.
بهاره – 30 ساله – تير سال 87 در يك مركز جراحي محدود تحت عمل ترميمي زيبايي شكم و سينه قرار گرفت. اما هنگام ترميم زخمها در دومين عمل به محض تزريق داروي بيهوشي، ناگهان دچار ايست قلبي و تنفسي شد و پس از احيا، به بيمارستاني در غرب تهران انتقال يافت.
به رغم تلاشهاي گسترده براي نجاتش او به اغما رفت و 33 روز در بخش «آيسييو» تحت مراقبتهاي ويژه قرار گرفت تا اينكه بالاخره به هوش آمد. اما از آن زمان زندگي نباتي دارد.
يك سال بعد از اين ماجراي تلخ، مادر «بهاره» وقتي از سلامتي دخترش نااميد شد با مراجعه به شعبه دوم دادسراي ناحيه 19 – جرائم پزشكي و دارويي – از داديار جهانگيري براي شناسايي مقصران اصلي ماجرا شكايت كرد.
«دخترم دانشجوي رشته حسابداري و حسابدار يك شركت خصوصي بود. او براي عمل جراحي زيبايي سينه به يكي از مراكز جراحي زيبايي محدوددر مركز تهران رفت. چند روز بعد هم به دليل بهبود نيافتن زخمهاي محل جراحي، با پيشنهاد پزشك معالجش يك بار ديگر براي عمل جراحي ترميمي راهي اتاق عمل شد. پزشك پس از بيحسي موضعي، عمل جراحي را شروع كرد اما به دليل بيقراريهاي دخترم پزشك بيهوشي به دخترم بيهوشي عمومي داد كه ناگهان دچار كبودي و ايست قلبي و تنفسي شد. پس از آن برای دخترم در يكي از بيمارستانهاي خصوصي شمال غرب تهران پذيرش گرفتيم. او بعد از 33 روز به هوش آمد، اما از آنجا كه صدمه وارده به مغزش بسيار شديد بود، قواي عالي مغزش را از دست داد و در نتيجه گرفتار فلج اندامهاي فوقاني و تحتاني و عدم كنترل ادرار و مدفوع شد، به همين خاطر پزشكان با اعلام اينكه دختر مجبور به زندگي نباتي شده است، براي تغذيهاش مجبور شدند تا برايش لولهگذاري و سپس ترخيصش كنند.»
شاكي افزود: وقوع اين حادثه تلخ و ناباورانه براي ما بسيار هولناك و سخت بود، بهطوري كه شوهرم چندي قبل به قدري بالاي سر دخترم گريه كرد كه دچار ايست قلبي شد و فوت كرد.
حالا هم تاكنون بيش از 70 ميليون تومان براي درمان دخترم هزينه كردهايم. البته پزشك جراح او از همان روز اول ما را يك لحظه هم تنها نگذاشته است. با اين وجود از مقصران اين ماجرا شكايت دارم و خواستار رسيدگي هستم».
به دنبال شكايت اين زن و با دستور داديار، كارشناسان كميسيون تخصصي پزشكي قانوني رسيدگي به پرونده و شناسايي مقصران اصلي حادثه را در دستور كار قرار دادند. سرانجام پس از 3 بار رسيدگي به پرونده، پزشك جراح به ميزان 40 درصد و پزشك بيهوشي را به ميزان 30 درصد و مسئول فني مركز جراحي محدود را نيز به دليل تجهيزات ناكافي اتاق عمل و استفاده از وسايل مصرفي ناكافي به ميزان 10 درصد مقصر شناختند.
دوپزشك همچنين به دليل لولهگذاريهاي دائمي در بدن زن بيمار در مجموع به ميزان 16 درصد (ارش) ديه كامل انسان و به خاطر از بين رفتن قواي عالي مغز و كنترل ادرار و مدفوع و فلج كامل اندامهاي فوقاني و تحتاني نيز به پرداخت ديه محكوم شدند.بدين ترتيب قاضي افراسياب رئيس شعبه 1043 دادگاه عمومي - جزايي تهران متهمان را محکوم به پرداخت ديه زن جوان كرد.
زندگي نباتي از منظر پزشكيدكتر حسين حاجي عباسي متخصص جراح مغز و اعصاب و ستون فقرات، درباره زندگي نباتي گفت: در این نوع زندگي بيمار هوشياري آگاهانه به اطراف محيط ندارد و مغز از فعل و انفعالات در رابطه با تفكر و حافظه، قضاوت و تجزيه و تحليل حسي و حركتي ناتوان است. در حقيقت بيمار فقط ضربان قلب و تنفس دارد و در برخي مواقع نيز بدون تنفس است .در اين موارد از دستگاههاي تنفس مصنوعي، استفاده ميشود. به گفته اين متخصص مغز و اعصاب، معمولاً عمر اين گونه بيماران كوتاه است و بازگشت سلامتي نيز بسيار نادر است.
دكتر حاجي عباسي در ادامه افزود: زندگي نباتي با مرگ مغزي تفاوت هاي قابل توجهي دارد. زيرا كه در مرگ مغزي بيمار هيچگونه فعاليتي ندارد اما در زندگي نباتي، مغز در جهت فعاليتهاي روزمره عملكرد مثبتي ندارد. اما قلب و تنفس برقرار است و در برخي مواقع نيز بيمار چشمهايش را باز ميكند و اندامهايش همانند مو و ناخن رشد دارد.