ایران: چهارم آذر امسال مأموران پليس و اورژانس قم از مرگ زن و مردي به نامهاي «فريدون» و «شمسي» در خانهشان باخبر شدند. آنها پس از ورود به خانه همزمان با استشمام بوي گاز در يكي از اتاقها با جسد مرد ميانسال و پيكر نيمهجان همسرش روبهرو شدند.
به دنبال اعلام موضوع به بازپرس كشيك قتل و انتقال جسد به پزشكي قانوني، زن نيمهجان نيز به بيمارستان انتقال يافت، اما او نيز پس از چند ساعت روي تخت بيمارستان جان سپرد.به دنبال مرگ وي، فرزندان آنها بلافاصله تحت بازجويي قرار گرفتند و همگي تأييد كردند پدر و مادرشان بر اثر گازگرفتگي جان باختهاند و به كسي هم مظنون نيستند. در حالي كه اولياي دم حاضر به كالبدشكافي اجساد و بررسيهاي پزشكي قانوني نبودند، بازپرس پرونده دستور تحويل اجساد براي خاكسپاري را صادر كرد.
نبش قبر19 روز پس از اين حادثه، دختر و پسر جواني هراسان و آشفته به دفتر دادستان عمومي و انقلاب قم مراجعه و ادعا كردند پدر و مادرشان قرباني توطئه مرموزي شدهاند. آنها به «مصطفي برزگر گنجي» - دادستان استان - گفتند: «پس از اعلام خبر مرگ پدر و مادرمان با حضور در خانه، با توجه به انتشار بوي گاز اطمينان يافتيم كه آنها قرباني گازگرفتگي شدهاند، اما چندي پس از دفن اجساد آنها، رفتارهاي خواهر بزرگمان بشدت تغيير كرد.
او از همانروز بشدت مضطرب و سردرگم است و حرفهاي مشكوكي ميزند. حالا هم احتمال ميدهيم مرگ همزمان پدر و مادرمان اتفاقي نبوده است، به همين خاطر براي افشاي حقيقت خواستار نبش قبر آنها و بررسيهاي لازم از سوي پزشكي قانوني هستيم.»
دادستان «گنجي» پس از شنيدن اين اظهارات و با توجه به اهميت موضوع، بلافاصله دستور نبش قبر «فريدون» و «شمسي» و تحقيقات لازم براي كشف علت قطعي مرگ و تحقيق از مظنون پرونده را صادر كرد.بدينترتيب با حضور بازپرس پرونده، كارآگاهان جنايي، نماينده پزشكي قانوني و شاكيها، مراحل نبش قبر اين زوج صورت گرفت و اجساد به پزشكي قانوني انتقال يافت. در آزمايشات سمشناسي هم مشخص شد قربانيان قبل از مرگ با قرصهاي خوابآور بيهوش شده بودند.
«سارا» - 29 ساله - كه ديگر چارهاي جز بيان حقيقت نداشت، با اعتراف به قتل گفت: «والدينم توجه زيادي به ساير بچهها داشتند و اهميتي به من و زندگيام نميدادند. بهطوري كه در پي جدايي از همسرم از آنها كينه شديدي به دل گرفتم و حس ميكردم بيتوجهي پدر و مادرم باعث تباهي زندگيام شد.
بنابراين نقشه قتلشان را طراحي كردم. پس از تهيه 60 قرص و آمپول آرامبخش، داروها را در فرصتي مناسب دور از چشم خواهر و برادرانم به آنها خوراندم. وقتي پدر و مادر بيمارم به خاطر تأثير قرصها، هوشياريشان را از دست داده و به خواب عميقي رفتند، بالشتي را روي دهان پدر و مادرم گذاشته و پس از اطمينان از مرگشان، شيرهاي گاز را باز گذاشته و برقهاي خانه را هم قطع كردم. بعد هم از خانه خارج شده و طوري وانمود كردم كه انگار از همه چيز بيخبرم!»
پس از بازسازي صحنه جنايت، زن جوان با قرار بازداشت موقت روانه زندان شد.