همزمان با آغاز موج سوم شیوع ایدز، نگرانیها نسبت به ابتلای خاموش به این بیماری افزایش یافته و ضرورت مراقبت از ابتلا به آن، بیش از پیش اهمیت مییابد، چرا که از سویی رفتار پر خطر از نوع جنسی به دلایلی شدت یافته و از سوی دیگر، کاهش مراقبتهای منجر به توقف موج دوم انتقال ایدز (انتقال به وسیله معتادان تزریقی) با بازگشت این موج همراه شده و با مطرح شدن مخدرهای جدید، تأثیر بسزایی در گسترش ایدز از راههای جنسی خواهد گذاشت.
بدین ترتیب در شرایطی که ابتلا به ایدز از راه اعتیاد تزریقی افزایشی به نسبت گذشته از خود نشان نمیدهد ـ و صد البته رو به کاهش و حذف شدن نیز حرکت نکرده! ـ سهم انتقال ایدز از راه روابط جنسی به شدت تغییر کرده و با ۲۰ درصد افزایش روبهرو شده است.
این تغییر بزرگ در شرایطی رخ میدهد که هنوز نتوانستهایم برخی تناقضهای مرتبط با این بیماری حل کنیم؛ در شرایطی که هنوز نمیدانیم ایدز را حاصل یک اشتباه بدانیم یا صرفا به چشم یک بیماری به آن بنگریم، از یک سو میبایست جوانان را از خطری که در کمینشان نشسته آگاه کنیم و از سوی دیگر باید مراقب باشیم که حیای آنها دچار آسیب نشود و علاوه بر این ماجرا، دقت کنیم که مباحث مرتبط با کاهش نرخ رشد جمعیت و ضرورت ازدیاد نسل، با از رده خارج کردن وسایل بهداشتی تعقیب نشده و پیشگیری از ابتلای به ایدز فدای هیچ موضوع دیگری ـ هر چقدر هم که مهم باشد ـ نشود.
اهمیت ماجرا هنگامی معلوم میشود که بدانیم ابتلا به ایدز با یک دوره پنجره آغاز میشود که در آن فرد مبتلا هیچ آگاهی از بیماری خود نداشته و شاید این ناآگاهی منجر به انتقال ویروس به دیگران مانند همسر فرد مبتلا شده و حتی آینده جنینی را تحتالشعاع قرار دهد که با این بیماری متولد خواهد شد؛ الگویی بسیار بیرحمانه از انتقال ایدز که بیش از آنکه شرح حال قربانیان آن دردناک باشد، از این روی مهمتر به نظر میرسد که منجر به ابتلای افرادی میشود که چه بسا خود را سالم میپندارند، حال آنکه ممکن است مبتلا باشند.
این در حالی است که آمارهای ارائه شده درباره شمار افراد اچآیوی مثبت در کشورمان پیش از این نیز اختلاف زیادی در تعداد افراد شناسایی شده با برآوردهای مبتنی بر مدل اپیدمیولوژی UNAIDS و سازمان جهانی بهداشت نشان میداد که از سوی کارشناسان امر، اختلاف این دو به معنای شمار مبتلایان شناسایی نشده است.
بدین ترتیب در شرایطی که عباس صداقت، رئیس اداره ایدز وزارت بهداشت در گزارشی شمار ایرانیان مبتلا به ایدز را نود هزار تن اعلام کرده و از این تعداد، هفتاد هزار نفر را از جمله کسانی میداند که از بیماریشان خبر ندارند، مینو محرز، رئیس مرکز تحقیقات ایدز ایران، آمار مبتلایان به ایدز در کشورمان را به مراتب بیش از این میزان دانسته و بر این باور است که جدای ۲۵ هزار بیمار مبتلا به این بیماری، ۱۰۰ تا ۱۲۰ هزار نفر مبتلا هستند که شناسایی نشدهاند.
این اختلاف آمار هنگامی باور پذیر مینماید که به مواردی مانند اجباری نبودن آزمایش ایدز پیش از ازدواج توجه کرده و بدانیم تست اچ. آی. وی جز در مواردی که پای اهدای خون در میان باشد، در جای دیگری ضروری شناخته نشده و جالب اینکه همین تست اجباری بود که توانست موج نخست ابتلا به ایدز در کشورمان (از طریق انتقال خونهای آلوده) را مهار کرده و توفیق بسیاری نصیبمان کند.
با توجه به مواردی از این دست، بیش از پیش به ضرورت آموزش برای پیشگیری از این بیماری خواهیم رسید تا همه اقشار جامعه، به ویژه نوجوانان و جوانان، رفتار پرخطر در ابتلا به ایدز را شناخته و همواره پایش کنند که آیا در خطر ابتلا به ایدز هستند یا نه و آیا تا کنون تست اچآیوی دادهاند، در آینده نزدیک انجام خواهند داد یا ضرورتی به انجام آن احساس نکرده و به تبع آن، سلامتشان نسبت با این ویروس را هرگز مورد سنجش قرار ندادهاند.
اینجا بود که نخست با در نظر گرفتن مجموعهای از پرسشها، تلاش کردیم تا افراد را نسبت به کارهای خطرناکشان آگاه کرده و در ادامه با در نظر گرفتن یک نظرسنجی، بسنجیم که در این بیتوجهی نسبت به احتمال ابتلا به ایدز، چند درصد از خوانندگان «تابناک» تست اچآیوی را تجربه کردهاند و چه میزان از ایشان ضرورتی برای انجام آن احساس نکردهاند.
در این نظرسنجی، نزدیک یک چهارم شرکت کنندگان با پاسخ به گزینههای «بله، یک بار» و «بله، و باز هم انجام میدهم» در زمره کسانی قرار میگیرند که پیشتر سلامت جسمشان را نسبت به این بیماری سنجیده و در عین حال که معلوم شده مبتلا هستند یا نیستند، برخی از ایشان به دائمی نبودن نتیجه حاصل شده آگاهی داشته و ابراز تمایل میکنند که این سنجش را تکرار کنند.
اما در مقابل این عده، کمی بیش از ۷۵ درصد (سه چهارم) شرکت کنندگان با انتخاب پاسخ «خیر»، در مجموعه افرادی قرار میگیرند که وضعیت روشنی نداشته و چه بسا در میانشان مبتلایان به این بیماری هم باشند؛ اما به این دلیل که «ضرورتی احساس نکردهاند»، تا کنون تست اچآیوی را تجربه نکرده باشند؛ اطمینانی که شاید برای بسیاری از ایشان نشات گرفته از پیشینه روشن اعمال و اقداماتشان باشد اما برای برخی قطعا برگرفته از همان فراموشیهایی است که در زمان بروز اعمال پر خطر، همراهشان بوده است.
به عبارتی بهتر، گاهی ناآگاهی برخی افراد از میزان ریسکی که با آن روبهرو هستند، سبب میشود که یک فعل ساده و یا یک اشتباه کوچک (البته به زعم ایشان!) با عقوبتی گره بخورد که هرگز تصورش را نمیکردند؛ مثل یک تجربه جنسی که سوای اخلاقی یا غیر اخلاقی بودن آن، ابتداییترین اصول بهداشتی در آن مغفول میماند و میتواند خطراتی را متوجه فرد کند که چه بسا آگاهی از یکی از آنها برای بر هم زدن بنیان اشتباه اولیه کافی به نظر برسد.
البته نیک پیداست که این سخن با درصد بسیار بسیار کوچکی از جامعه همخوانی دارد اما وقتی صحبت دردی مثل ایدز مطرح باشد، هم افراد مبتلا از عواقب آن بهرهمند خواهند شد و هم جامعه با عوارض جانبی این زخم روبهرو خواهد بود؛ چه فرد مبتلا شناسایی شده و تحت درمان قرار گرفته باشد و چه شناسایی نشده و ضرورتی برای تست سلامت خود احساس نکرده باشد تا به آسانی قدم در راه ازدواج گذاشته و حالا متاهل به شمار میرود.
این در حالی است که بخشی از افرادی که گزینه «خیر» را در نظر سنجی برگزیدهاند، ابراز تمایل میکنند که به زودی تست اچآیوی داده و میزان سلامتشان را بسنجد، چراکه:
الف) رفتار پر خطری از خود نشان دادهاند و میخواهند از قسر در رفتنشان مطمئن شوند و یا ب) از ابتلا به این بیماری نگران هستند، ولی دایره اطلاعاتشان به اندازهای نیست که برایشان اطمینان بخش باشد و ترجیح میدهند که این اطمینان را با آزمایش به دست آورند.
چیزی نزدیک 12 درصد شرکت کنندگان در نظرسنجی از این دسته هستند که اگر شرایط انجام تست اچآیوی برایشان فراهم شود، استقبال کرده و آگاهیهایی که در این راه به دست میآورند، در پایان به ارتقای سلامت جامعه منجر خواهد شد، چراکه به نظر میرسد کمبود اطلاعات درباره ایدز نقش بسیاری در سوق دادن ایشان به انتخاب این گزینه داشته است.
بدین ترتیب در میان پاسخهای برگزیده، گزینههای یک و دو به سرنوشت روشنی گره خورده و گزینه آخر نیز بستگی به فراهم کردن شرایط تست اچآیوی داشته و با مواردی مانند فراگیری این آزمایش و رایگان و یا کم هزینه بودن آن ارتباط مستقیم داشته و نیاز به آگاهی رسانی را بیش از بیش یادآوری میکند تا بیشترین بار ابهام بر گزینه سوم قرار گیرد؛ یعنی جایی که افراد با اطمینان خاصی از بینیازی به سنجش سلامتشان درباره این بیماری سخن گفتهاند اما قطع به یقین، درصدی از ایشان آگاهی درستی از موج سوم ابتلا به ایدز و پیچیدگیهای آن نداشته و پتانسیل بالایی برای بروز خطا دارند و بد ماجرا اینکه به آسانی از افراد آگاه و مراقب قابل جدا شدن نیستند.
اینجاست که ورود مسئولان برای تفکیک این دسته بزرگ ضرورت یافته و آموزش و پیشگیری ضروریتر از هر زمانی خواهد بود.