به تازگی مطلبی به قلم «جان کول»، استاد دانشگاه میشیگان و کالیفرنیا منتشر شده که در آن، به تحلیلهای اخیری اشاره داشته که در پی اعمال تحریمهای اقتصادی علیه کشور و بروز شکاف اقتصادی در ایران شده است. وی با رد این تحلیلها و اذعان به این که اقتصاد ایران در حال فروپاشی نیست، به این تحلیلها تشکیک جدی وارد کرده است.
کول در وبلاگ خود آورده است:
به دلیل کاهش تقاضای جهانی نفت بر اثر بحران اقتصاد جهانی و همچنین به دلیل آن که برخی از تولید کنندگان نفت از جمله عربستان سعودی و عراق، برنامههایی برای افزایش تولید دارند، تحریمهای مالی و اقتصادی آمریکا و اتحادیه اروپا علیه ایران در سال ۲۰۱۲ تا حدی کارگر واقع شده است.
اما وضعیت آن گونه که گمان میرفت برای دولت ایران چندان بد نیست؛ هرچند افراد عادی متضرر هستند. در واقع ایران به دلیل آن که هنوز توانایی آن را دارد تا با درآمد نفتی به پرداخت یارانه به شماری از کالاهای اساسی بپردازد، از بدترین سناریوی ممکن در پی افت شدید ارزش ریال فرار میکند.
دولت ایران، از پس چندین سال درآمد هنگفت نفتی میآید. در سال ۲۰۰۴ ایران مجموعاً تنها ۳۲ میلیارد ریال از درآمد نفتی سود برده است و در آن سال هیچ کس بر این ادعا نبود که دولت ایران با بحران اقتصادی روبهرو میشود. در سال ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ درآمد نفتی ایران به ۴۶ میلیارد ریال در سال افزایش یافت و پس از آن افزایش شدید بهای نفت رقم خورد. در ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ دولت هر ساله کمی بیشتر از ۸۰ میلیارد ریال درآمد نفتی داشته که در واقع به معنای دو برابر شدن درآمد نفتی ایران در یک دهه پیش از آن بوده است.
در سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ در پی افت اندک بهای نفت درآمد نفتی ایران به ۷۰ میلیارد دلار رسید، ولی در سال ۲۰۱۱ دوباره بهای نفت افزایش پیدا کرد و ایران به درآمدی ۹۵ میلیارد دلاری دست یافت.
در ماه جولای اتحادیه اروپا، تحریم نفتی علیه ایران وضع و از خرید نفت ایران خودداری کرد. در نتیجه این امر و کاهش تقاضای نفت جهانی صادرات نفت ایران نیز کاهش یافت؛ اما بیش از ۶۰ درصد بازار نفت ایران در آسیاست و این مشتریان هنوز در حال خرید نفت ایران هستند. ایالات متحده پیش بینی کرده است که در سال جاری میلادی، ایران معادل ۷۰ میلیارد دلار درآمد نفتی خواهد داشت.
این رقم بدون هیچ شک و شبههای بیش از میزان درآمد نفتی ایران در سال ۲۰۰۶ است و چنانچه دیده میشود در سالهای گذشته، درآمد نفتی ایران به شدت بالا بوده است و همچنان نسبت به یک دهه گذشته افزایشی است (به نمودار زیر توجه کنید):
افزون بر این، این گزاره که ایران به دلیل تحریم نفتی غرب در چند سال آینده به فقر شدید مبتلا خواهد شد، برای من جای پرسش دارد. وزارت انرژی آمریکا پیش بینی کرده است که در سال ۲۰۱۳ تولید جهانی نفت از ۸۹ میلیون بشکه در روز به ۹۰ میلیون بشکه افزایش مییابد.
اما چنانچه تقاضای کشورهای آسیایی به میزان عادی خود بازگردد، به ویژه از سمت چین و هند، در نتیجه میزان تقاضای جهانی به شدت از تولید پیشی خواهد گرفت. در یک یا دو سال آینده، بیگمان تقاضای جهانی نیازمند کاهش تولید نیم میلیون یا یک میلیون بشکهای ایران خواهد شد.
این امر از آنجا ناشی میشود که تولید عربستان دیگر بیش از این افزایش نخواهد یافت و افزایش تولید عراق نیز در کوتاه مدت محل سؤال است. از نظر من، حساب کردن روی ادامه کاهش تقاضای جهانی و افزایش تولید به همین روال کاری غیر منطقی است.
در عین حال بخشی از کاهش صادرات نفت ایران در حال بازیابی مسیرهای جدید به بازار جهانی است. هماکنون ایران با استفاده از نفتکشها و بیمه خود به صادرات نفت به چین و کره جنوبی میپردازد؛ اما محدودیت ایران در تانکرهای غول پیکر نفتی، مشکلی است که آن را نیز با خرید تانکرهای غول پیکر از چین جبران میکند ـ یکی از این تانکرها به تازگی به دست ایران رسیده است ـ کره جنوبی نیز پس از حل شدن مشکل بیمه نامه، میزان واردات خود از ایران را به دویست هزار بشکه در روز افزایش داده است.
به دلیل آن که ایالات متحده اقدام به اخراج ایران از سیستم نقل و انتقال بینالملل کرده است، ایران روی به پذیرش یوان چین و روپیه آورده است. این امر البته منجر به آن میشود که ایران روی به خرید کالاهای چینی و هندی به جای مشابههای اروپایی و آمریکایی آن کند. در نتیجه اقدام اروپا به تحریم نفتی ایران هزینه مستقیم برای اروپا داشته و منجر به کاهش صادرات کشورهای عضو این اتحادیه به ایران و از دست دادن بازار ایران شده است.
مخلص کلام آن که درآمدهای خارجی دولت ایران همچنان پابرجاست و این به رغم همه آسیبها و پیامدهایی است که افت ارزش ریال برای قشر ضعیف، متوسط و تجار ایرانی به دنبال داشته است؛ افزون بر این، ذخایر ارزی ایران این اجاره را میدهد که اثرات بحران ارزی در این کشور روی کالاهای وارداتی اساسی کاهش داده شود.