بازار «کتاب» لحظه به لحظه شرایط وخیمتری مییابد و بدون رودربایستی نمیتوان در قبالش سکوت و بهبود وضعیت نشر را موکول به زمانی دیگر کرد؛ شرایطی که اینک به بازار کتب دست دوم نیز راه یافته و امکان تأمین کتاب برای اهلش از این طریق نیز سخت یا ناممکن شده و ظاهراً دیگر چیزی گیر خوشهچینها در این بازار مکاره نمیآید!
به گزارش «تابناک»، کمتر کسی حاضر بود سخن بگوید و سکوت ناشران نشسته در غرفهها در میان آمبیانسی که به واسطه خلوت بودن بیست و ششمین نمایشگاه بینالمللی کتابِ تهران نسبت به دورههای پیشین دیستورت نشده بود، به خودیِ خود نشان میداد وضعیت حوزه کتاب چه سروشکلی دارد و چه آیندهای برایش قابل تعبیر است.
شاید حق داشتند سکوت کنند و از تکرار سرنوشتی که برای نشر چشمه رقم خورد، میترسیدند؛ سرنوشت تلخی که پشت پردهاش هر چه بود، مبنای مشخصی نداشت و سرآغاز رویکرد چشمگیری نبود و از این حیث انتظار میرود، در دولت کنونی درباره آنها بازنگری سریع شود.
اما در حوزه کتاب، تنها این نوع تصمیمات اشتباه، نیاز به بازنگری ندارد و تصمیمات وسیع بسیار اشتباه دیگری نیز قابل بازنگری است؛ تصمیماتی که وضعیت کتاب را در کشور به این سمت و سو کشانده و هر آنچه در این حوزه میگنجد، تحتالشعاع قرار داده، تا جایی که پدیدهای به نام
«کتاب دزدی» بیش از پیش بروز و ظهور یافته و کتاب فروشیهای بزرگ را ناچار به نصب «گیت» کرده است.
حال این فاجعه به بازار کهنه فروشی نیز تسری یافته و بازار کتب دسته دوم نیز به واسطه از دست رفتن منابع اصلی این بازار که فروش کتب مورد استفاده قرار گرفته توسط کتاب خوانهاست، در حال نابودی است. کتاب فروشیهای انقلاب در این باره یا صحبت نمیکردند یا یک جمله کوتاه میگفتند: «به قفسههایمان نگاه کنید؛ خالی است؛ وضع خراب است».
آنچه خواهید دید، نیم نگاهی به محصول سیاستهای چندساله اخیر در حوزه کتاب و دورنمای نگرانکننده پیش روی است که انتظار میرود با تدابیر سریع مرتفع شود، در غیر این صورت، باید منتظر عوارض عمیقتر سیاستهای چندساله اخیر بود. همچنین چشمانتظار توجه سریع به این حوزه به عنوان یکی از بحرانهای جدی و نفسگیر حوزه فرهنگ هستیم؛ بحرانی که دودش تنها به چشم ناشران نرفته است.