در آستانه آغاز دور جدید مذاکرات هستهای ایران و غرب، چهرههای سیاسی جناحهای گوناگون، روایات جدیدی از مذاکره با آمریکا مطرح کردهاند و به ارائه تحلیل و پیشنهاد برای مذاکرات پیش روی پرداختهاند. اغتشاش در سخنرانی سال گذشته رئیس مجلس و وضعیت بورس، دیگر مطالب مهم روزنامههای امروز است.
مذاکره با مکفارلین با اجازه امام (ره) و مجوز مذاکره با ۵+۱ در دولت دهم
تهران امروز از جمله روزنامههایی است که صدور مجوز مذاکره با ۵+۱ در دولت دهم و در ده ماه پایانی آن را مورد توجه قرار داده و نوشته است: اسماعیل کوثری نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در اولین کنفرانس حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی که صبح جمعه در سفارت سابق آمریکا برگزار شد، با اشاره به مذاکرات هستهای ایران و گروه ۵+۱ گفت: مقام معظم رهبری ۱۰ ماه قبل از دولت جدید، مجوز مذاکرات را صادر کرده بودند و این گونه نبوده که چون دولت آقای روحانی روی کار آمده، مجوز صادر شده است.
در حالی که این سخن کوثری به مذاق روزنامه آرمان خوش نیامده است، شرق سخنان موسوی تبریزی، دادستان منصوب بنیانگذار جمهوری اسلامی را مفصل و با تیتر «مذاکره با «مکفارلین» با اجازه امام (ره) بود» این گونه پوشش داده و نوشته است: او با انتقاد از مواضع برخی از گروههای مخالف دولت درخصوص توافق هستهای جمهوری اسلامی ایران با گروه ۱+۵، گفت: «جمعی در این مملکت فریاد میزنند همه چیزمان از بین رفت و نابود شد، چراکه سفیران ایران رفتند با منطق و عزت و عظمت با عدهای از قدرتهای خارجی صحبت کردند؛ متأسفانه بعضیها هم میگویند امامخمینی همیشه دلش میخواست که با آمریکا بجنگد؛ تهمت از این بالاتر میشود؟ کی امام (ره) دلش میخواست با کسی بجنگد؟ چه زمانی امام (ره) گفت ما با آمریکا قطع رابطه میکنیم؟ وقتی امام (ره) از فرانسه به ایران آمد و انقلاب پیروز شد، سفارت آمریکا در ایران فعال بود؛ مأمور کمیته با اسلحه حکومت ایران گذاشتند که حتی سفارت آمریکا در ایران را محافظت کنند؟ این حرفها چیست که به منطق جمهوریاسلامی توهین میکنند؟ کی امام دلش میخواست با این جنگ کند، با آن جنگ کند؟ هیچ وقت نمیخواست. حتی امام (ره) در رابطه با مسائلی هم که لازم بود وقتی در اطلاعیه بفرمایند، به مسئولان مملکتی اعم از وزارتخارجه کشور و... میفرمودند شما بروید کار خودتان را کنید، یعنی راه دیپلماسی را باید انجام دهید».
وی با بیان اینکه ما نباید چشممان را به واقعیات ببندیم، گفت: «برخی دایم شعار میدهند آمریکا با ما خوب نمیشود، خب معلوم است خوب نمیشوند؛ فکر میکنند علم غیب میگویند یا کشف بزرگی کردهاند؛ چه کسی هست که نداند آمریکا ابرقدرت جهان با آن هژمونی که دارد، میآید و امروز به نفع ما حرکت میکند؟ اصلا مگر میشود؟ اگر یک قدم هم برمیدارد، خودش نیاز دارد؛ اما اگر ما عاقل باشیم، آن یک قدم آمریکا برای نیاز خودش را تبدیل میکنیم به دو قدم برای خودمان؛ اما در عین حال آگاهیم و اطلاعات را باید به دست بیاوریم که دشمن چگونه حرکت میکند، ولو در سایه صلح».
دادستان اسبق انقلاب در ادامه گفت: «یک وقتی مرحوم آیتاللهالعظمی منتظری (رض) نامهای به امام (ره) در رابطه با پایان جنگ نوشتند؛ امامخمینی (ره) در جواب نامه آیتالله منتظری، نامه نوشته بودند که در مجلس هم خوانده شد؛ یک جمله مهم آن نامه امام (ره) این بود که شما اطمینان داشته باشید و تردید در ادامه جنگ، خیانت به رسولالله (ص) است و شما با همه بزرگیتان از مسئولان جنگ حمایت کنید؛ آیتالله منتظری هم دیگر جواب ندادند. حدود ۱۳روز پس از نامه آیتالله منتظری و جواب امام به نامه ایشان، امام (ره) قطعنامه را قبول کردند؛ یعنی همان شخصیت سیاسی که گفته بودند تردید در جنگ خیانت به رسولالله است همین آدم گفتند من در اینجا حاضرم خودم را فدا کنم و فدا کرد و جام زهر خورد؛ یعنی اینکه میخواستم در جنگ پیروز شوم اما به خاطر مصلحت مردم، خودم را فدا کردم. این یکی از بهترین ویژگیهای رهبر است که ۱۳روز پیش یک همچین حرفی گفته و اکنون بیاید این قطعنامه را قبول کند. چرا؟ روشن است. ما در مجلس بودیم و میدانستیم.
آقای «محسن رضایی» به عنوان فرمانده کل سپاه پاسداران نامهای نوشته بود و حضرت آیتالله «هاشمی» هم برده بود، خدمت امام (ره). آقای مهندس «میرحسین موسوی»، آن وقت به امام (ره) نامه نوشته بود که از نظر بودجه، ما دیگر هیچ بودجهای نداریم، چون واقعا مسأله فروش نفت بسیار بسیار کم شده بود، تحریمها اثر گذاشته بود و...؛ این دو نامه خدمت امام (ره) رفت؛ وقتی امام (ره) این دو نامه را دید حجت برایشان تمام شد؛ مصلحت در این بود که قطعنامه را بپذیرد، هیچ اشکالی هم ندارد؛ این بزرگی امام (ره) است».
«موسوی تبریزی» در ادامه افزود: «شما فکر میکنید جریان «مک فارلین» و مذاکراتی که دوستان آن موقع راه انداختند و خیلی هم مذاکرات خوبی بود، بدون اجازه «امامخمینی» (ره) بود؟ نه؛ با اذن «امامخمینی» (ره) و با اطلاع امام (ره) و اطلاع بزرگان بود؛ حالا شرایط جوری عنوان شد که مساله دیگری است. یک روزی در همین مجلسشورایاسلامی، برخی از تندروها آمدند علیه آقای «ولایتی» بهعنوان وزیرخارجه کارهایی کردند و میخواستند به بهانه جریان مک فارلین او را استیضاح کنند؛ البته پشت پردهاش میخواستند علیه آقای «هاشمی» اعتراض کنند، چون ریشه این مذاکره دست آقای «هاشمی» بهعنوان رئیس مجلس بود؛ آن وقت بعضیها که آن وقت گروه خاصی در مجلس بودند نامه نوشتند و آقای «ولایتی» را در مجلس خواستند که استیضاح یا سؤال کنند.
امام راحل متوجه شدند پشت این جریان خراب کردن آقای «هاشمی» است؛ آن تعبیر امامخمینی (ره) که اینها از اسرائیل بدترند در اینجاست؛ چرا؟ برای اینکه یکی از حساسترین قدرتهایی که آن روز نمیخواست این مذاکرات انجام بگیرد اسرائیل بود؛ البته طوری هم برخی کارها با اسرائیل انجام شده بود که من کار ندارم، بنا این بود که آن مذاکرات مخفی باشد، اما وقتی اسرائیل اطلاعات پیدا کرد مساله را فاش کرد؛ اسرائیل به خاطر منافع خودش این جنجال را کرد. اما چهارنفر در مجلس و جای دیگر جنجال میکردند و آگاهانه یا ناآگاهانه به نفع دیگران این کار را کردند و اگر آن روز آن مساله جریان «مکفارلین» درست دنبال میشد و به نتیجه میرسید قطعا خیلی از ضررها را نمیکردیم و این کار پیش نمیآمد و امروز هم به بسیاری از این تحریمها دچار نمیشدیم و مسائل خیلی بهتر حل میشد».
پولها از بازار بورس به کجا خواهند رفت؟
وضعیت بازار بورس همچنان با نگرانی در برخی روزنامهها پیگیری میشود؛ در این باره، وطنامروز از دولت انتقاد کرده که به جای فکر کردن برای بورس، از این روزنامه به دلیل مطالبش در مورد بورس شکایت کرده است.
شرق نیز درباره «۴ دلیل ریزش بازار» نوشته است: محمدرضا عسکری، دلایل ریزش بازار سرمایه را به چهار دلیل عمده نسبت و توضیح داد: «یکی از مهمترین دلایل به اشکالات مدیریتی مدیران بورس بازمیگردد. از سوی دیگر، مصوبات مجلس در خصوص نرخ خوراک، بهره مالکانه و بودجه نیز بیتأثیر نبود. در گام سوم هم ترس از دستدادن دارایی است که سهامداران را به حضور پررنگ در صفوف فروش تشویق میکند. همین امر سبب میشود تا شاهد هجوم سهامداران برای ابطال یونیتهای صندوقها نیز باشیم و به این ترتیب این ترس تشدید میشود. دلیل چهارم را نیز میتوان ناشی از تصمیمات سیاسی جناحها دانست».
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه اذعان کرد: «متأسفانه نتیجهای که امروز حاصل شده، حکایت از این دارد، دخالتهایی که در چند وقت اخیر در خصوص باز و بسته کردن نمادها رخ داد در کنار اعمال سلیقههای مدیریتی، مناسب نبوده است و به تدریج زمینههای بروز بحران را فراهم آورده است».
عسکری با اشاره به اینکه ریسک سیستماتیک بازار افزایش یافته، گفت: «بهدلیل افزایش ریسک بازار، سهام تمامی صنایع رو به نزول قرار گرفتهاند و سهامداران کمتر بهدنبال دلیلی برای ماندن هستند و ترجیح میدهند با سرعت هرچه بیشتر بازار را ترک کنند».
تهران امروز نیز در سرمقاله خود با تیتر «پولها کجا خواهند رفت؟» به قلم سیدجواد سیدپور نوشته است: در شرایطی که بازار بورس روزها و ماههای خیرهکنندهای را پشت سر میگذاشت و همگان در انتظار بودند شاخص بورس رکورد ۱۰۰هزار واحدی را به دست آورد، ناگهان ابر و باد و مه و خورشید و فلک دست به کار شدند تا نه تنها این اتفاق نیفتد بلکه شاخص بورس روندی معکوس را طی کرده و عقبنشینی آشکار را شاهد باشد. عقبنشینی بورس در شرایطی رخ داده است که این روزها اقتصاد ایران به هدایت نقدینگی سرگردان به بازارهای سرمایهای غیر دلالانه و بخش تولید و صنعت نیاز حیاتی دارد و بیراه نیست اگر بگوییم بورس در این چند ماهه نقش مهمی را در جذب سرمایههای سرگردان ایفا کرد و توانست تا حد زیادی در فرونشاندن التهابات اقتصادی یکی، دو ساله اخیر موفق باشد.
کسب چنین موفقیتی در بازار سرمایه خودبهخود این انتظار را ایجاد میکرد که دولت و مجلس و سایر نهادهای ذیربط به فکر افزایش رونق بورس باشند تا سرمایههای سرگردان هر چه بیشتر جذب بخش تولیدی کشور شوند. اما با این حال در فرایند تصویب لایحه بودجه سال ۹۳ کشور در دولت و مجلس اتفاقاتی رخ داد که زمینه را برای رکود و سپس عقبنشینی شاخص بورس فراهم کرد. چرا که دولت و مجلس با افزایش قیمت خوراک پتروشیمیها و افزایش بهره مالکانه ۳۰ درصدی معدنیها وسنگ آهنیها موافقت کردند و همین دو اقدام هم عامل اصلی شروع سقوط شاخص بورس شد. چرا که پتروشیمیها و معدنیها دو گروه اصلی بورس کشورهستند و گران کردن مواد خام مورد نیاز این دو بخش به معنای کاستن از سوددهی این بخشها بود و کاهش سود هم خودبهخود زمینه را برای سلب انگیزه از سرمایهگذاران این بخشها فراهم کرد.
البته در این بین سیاستهای گاهی اشتباه مدیران بورسی نیزمزید برعلت شد وروند عقبنشینی بازاررا شتابی مضاعف بخشید. از طرف دیگر اتفاقات فرعی دیگری هم رخ داد که باعث انگیزش بیشتر سهام داران خرد برای خارج کردن سرمایههایشان از بورس شد. افزایش سود اوراق مشارکت بانک مرکزی به ۲۳ درصد درکنار افزایش وام بانک مسکن و برخی تحولات دیگر مجموعا باعث کاهش انگیزه سرمایه داران از بورس شد و در مجموع سقوط دسته جمعی شاخصهای بورس را تداوم بخشید.
تمام این اتفاقات در شرایطی رخ داد که مسئولان چه در دولت و چه در مجلس میتوانستند هوشمندانهتر با رونق بازار سرمایه برخورد کرده و با تقویت عواملی که باعث افزایش شاخص بورس شده بود، انگیزه بیشتری را به سرمایهگذاران بازار تزریق میکردند تا نه تنها سرمایهها از این بازار حیاتی خارج نشوند بلکه سرمایه بیشتری هم جذب بورس شود. تزلزل بورس و خروج سرمایهها از این بازار به معنای راه افتادن سرمایههای سرگردان در بخشهای دلالانهای مانند بازار مسکن، طلا، ارز و خودرو است. نتایج بهمن نقدینگی در این بازارها طی دو سال گذشته یک تجربه تلخ است و به هیچ وجه نباید اجازه داد این تجربه تلخ تکرار شود. تکاپو برای نجات بورس بدون شک راهی مطمئن برای جلوگیری از تکرار این تجربه تلخ خواهد بود.
امروز که قرار است نشستی بین مدیران دولتی و مسئولان بورسی برقرار شود، روز آزمون دولت جدید برای ثباتدهی به بورس است؛ آزمونی که میلیونها سهامدار به آن چشم دوختهاند تا بتوانند مطمئن باشند که حمایت از بخش واقعی اقتصاد، هنوز سیاست اصلی دولت است. اگر این فرصت از بین برود شکی نباید کرد که یکی از بازارهای مصرفی مردم درآیندهای نه چندان دوردچار بحران ناشی از تله نقدینگی خواهد شد و قیمتها را به شدت افزایش خواهد داد.
بازجویی از روحانی نزدیک به آیتالله مصباحیزدی در قم
شرق در گفتوگویی با تیتر «ناگفتههای مهدی دواتگری از گزارش حمله به سخنرانی لاریجانی» خبر داده که روانبخش در قم بازجویی شده است.
شرق نوشته: یک سال گذشته و اطلاعات آنقدر کم است که نمیشود به راحتی سالگرد حمله به سخنرانی علی لاریجانی از سوی نیروهای خودسر را با اطلاعات تازه در اختیار افکار عمومی قرار دارد. خبر این است که پرونده در دادسرای ویژه روحانیت مانده، این مطلب را دستکم چهار ماه پیش هم مهدی دواتگری به «شرق» گفت و حالا ماجرا تکرار همان روایت پیشین است، جز اینکه «قاسم روانبخش»، دبیر سیاسی هفتهنامه پرتو و از روحانیون نزدیک به آیتالله مصباحیزدی در قم بازجویی شده، آن هم به دلیل احتمال همدستی و سازماندهی حمله به سخنرانی علی لاریجانی. مستندات گزارش به جز او به اسم حمید رسایی، نماینده مجلس و مدیرمسوول مجله ۹دی و جواد کریمی قدوسی از نمایندگان مجلس نهم اشاره دارد. گزارش غایله قم در بندهایی حلقه پرتو را در حمله به سخنرانی علی لاریجانی سهیم دانسته و حالا یکی از افراد این حلقه مرتبط با همین موضوع در قم بازجویی شده است. گزارش جامع حمله به سخنرانی لاریجانی مردادماه سالجاری در صحن علنی مطرح و با ۱۵۳رأی برای پیگیری به قوهقضاییه ارجاع شد.
روزنامهها به استقبال از مذاکرات هستهای رفتند
در آستانه دور جدید مذاکرات هستهای، علی خرم در یادداشتی با تیتر «چگونگی رفتارهای متناقض دولتمردان امریکا» برای اعتماد به بررسی نتایج توافق مقدماتی ژنو پرداخته و نوشته است: تفاهم ژنو از آن دسته توافقاتی است که آثار و تبعات آن جهانی است و هر روز میتواند بخشی از جهان را تحت تأثیر قرار دهد. این تفاهم در ایران، امریکا، فرانسه، اسرائیل و در بسیاری از کشورهای دیگر چالشهای فکری، عقیدتی و سیاسی به وجود آورد و جناحهای متضاد علیه یکدیگر تیغ انتقاد گشودند و در حمایت و مخالفت برای تفاهم ژنو داد سخن دادند.
از ابتدای تفاهم ژنو، دولتمردان امریکا در حمایت از این تفاهم موضع گرفتند و به جناح تندرو در کنگره و منتقدان اطمینان دادند که اولا راه حل دیپلماتیک در پرونده هستهای ایران بهترین گزینه برای منافع و امنیت ملی امریکاست. ثانیا لغو برخی موارد از تحریمهای یکجانبه امریکا به معنای لغو کلی تحریمها نخواهد بود. ثالثا هرگاه ایران به تعهداتش در تفاهم ژنو پایبند نباشد امریکا بلافاصله حلقه تحریمها را دوباره تنگ میکند. با اجرایی شدن تفاهم ژنو و عمل کردن ایران به تعهداتش در مرحله موقت، امریکا نیز به تعهداتش در لغو جزیی تحریمها متعهد شد و اقدامات اجرایی آن صورت گرفت. کنگره امریکا و تندروهای آن کماکان به مخالفت با رئیس جمهور این کشور ادامه دادند و سعی کردند با حمایت از لابی اسرائیل، تحریمهای جدید علیه ایران را به تصویب رسانند که با تهدید اوباما مبنی بر وتوی چنین مصوبهای، کنگره عملاقادر به پیشبرد طرح افراطی نشد.
اما همان طور که پیش بینی میشد با اجرایی شدن تفاهم ژنو و مشاهده پایبندی ایران به تعهداتش، کشورهای گوناگون و شرکتهای اقتصادی بیش از این منتظر نمانده و درصدد یافتن جایگاه خود در بازار ایران برآمدند که با ورود به برنامه جامع در تفاهم ژنو و لغو تحریمها صورت میگیرد. در اینجا تأمین منافع، دوست و دشمن نمیشناسد و همه از هم سبقت گرفته تا در بازار آتی ایران جای خود را مستحکم سازند. این حرکت در شرکتهای امریکایی شروع شد و سعی کردند به بررسی امکان ورود به بازارهای نفتی و صنایع خودروسازی و سایر صنایع ایران بپردازند. فرانسویها که از نظر سیاسی خود به شکل زنندهای از موانع تفاهم ژنو در دور اول مذاکرات بودند به شرکتهای خود چراغ سبز نشان دادند که در قالب یک هیأت صد نفره از ایران دیدن کرده و جایگاه سابق خود را در اقتصاد و صنعت ایران احیا سازند. دیگران در منطقهای چون ترکیه و امارات دست به تلاشهای مشابه زدند و سایر کشورهای اروپایی نیز به ترمیم روابط سیاسی – اقتصادی خود با ایران پرداختند.
کشورهای خاور دور که تا حدودی در بازار ایران حضور داشتند، سعی کردند با کاهش قیمت کالاهای خود جایگاه قبلی را مستحکم سازند؛ بنابراین، در مجموع یک حرکت ناشی از رقابت در جهان به سوی ایران شروع شد که دردسرهای اوباما را افزایش داد. اوباما متوجه شد آنچه تندروها از او انتقاد میکردند دارد رخ میدهد و قبل از اینکه کنترل تحریمها در دست امریکا باشد به طور خودجوش و بر اساس منافع کشورها و شرکتها دارد شکسته میشود و از هم اکنون گویی تحریمها برداشته شده است. این امر از نظر سیاسی رئیس جمهور امریکا را در بن بست قرار داده و میتواند امری در دست مخالفان سیاسی وی قرار دهد که ابتکار تفاهم ژنو و راه حلهای دیپلماتیک را تحت الشعاع قرار دهد. اما جدای از نگاه سیاسی، رئیس جمهور امریکا با عقب افتادن در حوزه منافع اقتصادی نیز روبه رو شده است. کشورهایی نظیر فرانسه که مخالف سیاسی تفاهم ژنو بودهاند اینک گوی سبقت را در زمینه اقتصادی از امریکا ربوده و قبل از ورود امریکا به بازار ایران دارند نسبت به پروژههای اقتصادی – صنعتی با ایران به تفاهم احتمالی میرسند که برای اعتبار رئیس جمهور امریکا یک ناکامی محسوب خواهد شد و غولهای اقتصادی امریکا را ناراضی خواهد کرد که نتیجه آن بر علیه حزب دموکرات در انتخابات آتی ریاست جمهوری به ظهور خواهد رسید.
حسن بهشتیپور نیز در یادداشتی با نام «دیکته نانوشته، غلط ندارد» در روزنامه قانون به توصیههایی در مورد انتقاد از تیم مذاکرهکننده هستهای پرداخته و نوشته: فارغ از اختلافنظرهای داخلی درباره یک مسأله از جمله مذاکرات هستهای، آنچه در سیاست خارجی تأثیرگذار است عملکرد یک کشور است، با پشتوانههایی که دارد. این پشتوانه ممکن است درآمد ناخالص ملی، تولید علم، قدرت نظامی یا حمایت قاطع مردمی باشد. اینها مولفههای مختلف تأثیرگذاری یک کشور ـ در عمل و نه در شعارـ در عرصه بین المللی است.
بر همین اساس در شرایطی که دولت ایران با حمایت مردمی و بر اساس چهارچوب حقوق بین الملل مسیر مناسبی را برای احقاق منافع ملی کشور انتخاب کرده باید از شعارگرایی دوری کرد. البته میتوانیم همچنان شعار بدهیم و هزینهاش را هم بپردازیم. همچنان که در هشت سال گذشته بیش از اینکه اقدام قاطع داشته باشیم، شعار دادیم. اما اگر بخواهیم در سطح بین الملل تأثیرگذاری بهتری داشته باشیم باید با در نظر گرفتن شرایط و واقعگرایی، سیاستهایمناسب عملی در پیش بگیریم. ممکن است کسانی معتقد باشند که مخالفت با رویکرد دولت حسن روحانی در داخل، آن هم به طور علنیـ مانند آنچه در راهپیمایی سالگرد انقلاب در ۲۲ بهمن شاهد بودیم ـ میتواند هشداری به طرف مقابل مذاکره باشد. همچنان که جمهوریخواهان نیز در آمریکا همین رویه را در برخورد با دولت باراک اوباما و مذاکرات هستهای در پیش گرفتهاند.
در اینجا باید دو نکته را در نظر داشته باشیم؛ نخست، این افراد آزاد هستند که مخالفت خود را علنی بیان کنند و حتی شعار بدهند. در یک جامعه آزاد مخالفان هم باید این فرصت را داشته باشند تا نظر خود را اعلام کنند. اما نباید خواست اکثریت را فراموش کرد؛ همان اکثریتی که در انتخابات ریاست جمهوری ایران پای صندوقهای رای رفتند و نظر خود را اعلام کردند. همچنین نباید نگران این اظهار مخالفتها بود. چرا که بعید به نظر میرسد شورای عالی امنیت ملی که سیاستگذار و تعیینکننده سیاست خارجی است بر اساس این شعارها برنامه ریزیهای خود را تعیین کند.
نکته دوم، دوستانی که معتقدند این گونه مخالفتها باعث تقویت موضع ایران در مذاکرات میشود، باید به این مسأله توجه کنند که این مخالفتها در شرایطی میتواند چنین اثری داشته باشد که اصل مذاکرات و صلاحیت مذاکرهکنندگان زیر سؤال نرود. چرا که وقتی اصل رویکرد اعتدال و گفتوگو و صلاحیت مذاکرات کنندگان زیر سؤال میرود، این گونه مخالفتها هیچ تأثیری جز دامن زدن به بیاعتمادی طرفین نخواهد داشت. مخالفان میتوانند بگویند «به آمریکا اعتمادی نیست»، «باید در گفتوگوها دقت کرد»، «هشیار بود که منافع ایران ضایع نشود» و... ولی وقتی اصل رویکرد گفتوگو و مذاکره زیر سؤال میرود به طرف مقابل آدرس غلط داده میشود و ابتداییترین برداشت طرف مقابل این خواهد بود که در داخل تفرقه و تشتت وجود دارد و تیم مذاکرهکننده از حمایت داخلی برخوردار نیست.
باید انتقاد کرد و تذکر هم داد. دیکته نانوشته غلط ندارد، اما باید اعتماد هم وجود داشته باشد. باید اطمینان داشته باشیم که هدف از این مذاکرات تأمین منافع ملی ایران است و این گفتوگوها در چهارچوب رهنمودهای رهبری و سیاستهای تعیین شده توسط شورای عالی امنیت ملی انجام میشود. نقد با رعایت این موارد نه تنها اشکالی ندارد بلکه تأثیر مثبتی نیز در پی خواهد داشت.