منتقدان سخنان دیروز رئیس جمهور، وی را متهم میکنند که به قصد عوض کردن سوژه از موضوع سبد کالا و مشکلات شهرهای برف گرفته از منتقدان توافق ژنو سخن گفته است. اگر هدف این بوده، محتوای روزنامههای امروز، نشاندهنده توفیق رئیس جمهور است. هدفمندی یارانهها و اعتراض به «در کمین نشستن»، دیگر مطالب مهم روزنامههای چهارشنبه هستند.
جنجال سخنان روحانی در مورد منتقدان بیسواد توافق ژنو
روزنامهها روایات گوناگونی از سخنان رئیسجمهور در جمع دانشگاهیان را در صفحات امروز خود منتشر کردهاند.
ابتکار در مطلبی با تیتر «تا کی میخواهیم رو در روی هم بایستیم؟» از دعوت روحانی به آشتی خبر داده و بخش مهمتر سخنان رئیس جمهور را جایی دانسته که گفته: رئیس جمهور معتقد است باید نگاه به گذشته را رها کرده و به سمت آشتی برویم. وی در تازهترین اظهارات خود از برخی از افراطیونی که فضای کشوررا متشنج میخواهند میپرسد: آیا میخواهیم رودرروی هم بایستیم و موضوعی را که در گذشته رخ داده است، رها نکنیم؟ آیا پیامبر اینگونه بود؟ پیامبر وقتی به مکه آمد، با آن همه افراد بدخواه که به او و یارانش ظلم کرده بودند و یارانش را به صورت وحشیانه کشتند و بزرگترین ظلمهای تاریخی را انجام داده بودند، چگونه برخورد کرد؟ آیا شما نمیخواهید پرچمدار آشتی باشید؟
وطن امروز، سخنان رئیس را توهین مستقیم رئیسجمهور به طیف وسیع جامعه منتقد محتوای توافقنامه ژنو دانسته و از جمله در یادداشتی با تیتر «درک میکنیم» در مورد چرایی سخنان رئیس جمهور نوشته: برخی البته معتقدند به آقای روحانی حق باید داد. من شخصا کاملا ایشان را درک میکنم. طرح توزیع سبد کالا در میان مردم که ظاهرا حتی بسیاری از اعضای کابینه هم با آن مخالف بودهاند، در حال تبدیل شدن به یک بحران مدیریتی است. در واقع دولت که از هر فرصتی برای خطابه خواندن در باب حقوق شهروندی و کرامت مردم بیدریغ و سخاوتمندانه استفاده میکند در نخستین تجربه اجرای یک پروژه ملی، ناکارآمدی حیرتانگیزی از خود به نمایش گذاشته و کل داستان سبد کالا را ناخواسته به ابزاری برای تحقیر ملت بدل کرده است؛ بماند که شهروندان در برف و سرما مانده برخی استانهای کشور اکنون از دولت سبد کالا نمیخواهند بلکه همه درخواستشان این است که در برف و بوران تلف نشوند.
جناب دکتر روحانی، منتقدان توافق ژنو را که در میان آنها مراجع تقلید و نمایندگان مجلس هم حضور دارند، مشتی بیسواد خوانده است. خب! اگر این جماعت بیسوادند چرا به جای اینکه به سخنان آنها در حد یک صفحه ناقابل پاسخ داده شود، اهانت میکنند، به دادگاه شکایت میبرند و داغ و درفش علم میکنند؟ لااقل پاسخ این بیسوادها را بدهید!
آقای روحانی گفته است، منتقدان معدودند و از جاهایی معدود خط میگیرند. این هم اتفاقا باید سبب مسرت ایشان باشد. جماعتی معدود گوشهای برای خود چیزهایی میگویند، برای پاسخ به عدهای معدود ضرورتی به این همه عصبانیت وجود دارد؟
کیهان نیز نوشته که از سوی رئیسجمهور و معاون اول «یک سبد اهانت تقدیم به منتقدان دولت!» تقدیم شده است. حسین شریعتمداری در بخشی از یادداشت روز کیهان درباره سخنان رئیس جمهور نوشته: این روزها که طرح توزیع سبد کالا و نحوه اجرای آن انتقادهای بسیاری را در میان مردم، کارشناسان و رسانههای منتقد و حامی دولت برانگیخته است و اخبار حاصله حاکی است حتی بسیاری از اعضای هیئت دولت نیز به جرگه منتقدین پیوستهاند، انتظار میرفت دولت در این زمینه اقدام به پاسخگویی و عذرخواهی از مردم کند، اما دولتمردان در اقدامی دور از انتظار، سوژه را عوض کرده و منتقدان توافق ژنو را کم سواد و حسود خواندند!
کیهان در پایین تیتر نخست امروز خود در این باره نوشته: بعد از بیتدبیری خسارت آفرین دولت مدعی تدبیر در توزیع سبد کالا که اعتراض و انتقاد همگانی را در پی داشت انتظار آن بود ـ و انتظار منطقی و بهجایی نیز بود ـ که رئیسجمهور محترم به خاطر این همه بیتدبیری دستاندرکاران طرح یاد شده، از مردم پوزش بخواهد و برای جبران تحقیر ناروایی که در جریان توزیع سبد کالا نسبت به اقشار محروم و مستضعف روا داشته بودند، دستور پیگیری عوامل موثر در پیدایش این پدیده ناپسند را صادر کرده و خواستار مجازات و یا دستکم توبیخ و برکناری آنان شود، اما، رئیسجمهور محترم برخلاف آنچه از ایشان انتظار میرفت نه فقط کمترین واکنشی نسبت به بیتدبیری پدید آمده در توزیع سبد کالا از خود نشان نداد، بلکه در اجلاس روسای دانشگاهها و مدیران پارکهای علم و فناوری به منتقدان توافق ژنو اعتراض کرد! و از آنان با عنوان «عدهای معدود و کمسواد»! یاد کرد که به گفته ایشان «از جای خاص تغذیه میشوند»! و در همان حال آقای جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور نیز که در مراسم معارفه و تودیع روسای جدید و قدیم سازمان میراث فرهنگی شرکت کرده بود، طی سخنانی که عجیب به نظر میرسید، انتقاد به توافقنامه ژنو را «از روی حسادت»! دانسته و گفت «منتقدان میگویند چرا این کار را ما انجام ندادیم»!
اعتماد در دفاع از سخنان رئیس جمهور در یادداشتی با تیتر «دولت تنهاست» به قلم علی تاجرنیا نوشته: سخنان دیروز رئیس جمهوری سخنانی بود که دیر یا زود باید گفته میشد. از ابتدا هم قابل پیش بینی بود، چرا که انتقادات و گلایههای دیروز حسن روحانی در جمع دانشگاهیان و اساتید و رؤسای دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی پاسخی بود به تندرویهای جریانی که طی ماههای اخیری که دولت یازدهم به سر کار آمده است بسیار فعال شدهاند.
فعال شدن آنها هم به این دلیل بود که عدهای فکر میکردند در روند انتخابات ۲۴ خردادماه گذشته امور بر اساس برنامهریزی آنها پیش خواهد رفت و باز هم میتوانند سکاندار امور اجرایی کشور باشند. اما حضور چشمگیر مردم در روز انتخابات معادلات آنها را برهم زد و حماسهای مانند دوم خرداد را آفرید. حقیقت این است که دولت تدبیر و امید یازدهم در میان سایر نهادهای نظام به گونهای تنهاست و تندروی و نقدها و هجمههایی که علیه عملکرد دولت میشود سبب شده است تا دولت در میان نهادهای دیگر نظام که در اختیار جناح راست است احساس تنهایی کند. عدم همراهی اکثریت مجلس و سایر نهادها در ارتباط با دولتمردان هم این احساس را تشدید میکند.
در کنار این احساس و موقعیت دولت روحانی در میان دیگر نهادهای نظام رویکرد جریانات افراطی که در دوره اصلاحات هم رویکردشان مخالفت با دولت بود در این دوره علاوه بر حوزههای سیاسی و فرهنگی دولت خاتمی به مسائل اقتصادی و منافع اقتصادی آنها گسترده شده است. چرا که عملکرد دولتهای نهم و دهم در به وجود آوردن پدیده ویژه خواری به اسم دفاع از نیروها سبب شکل گیری طبقه جدیدی در جریان اصولگرایی شده است.
طبقهای که از طبقه سنتی اصولگرایان تندروتر است و مضاف بر این به مسائل اقتصادی هم وابستهاند. تندروهای این طبقه آنچنان است که از ترس به خطر افتادن منافعشان از سوی دولت یازدهم نمیتوانند رابطه و تعاملی منطقی با دولت معتدل روحانی برقرار کنند و ترجیح میدهند برای حفظ منافعشان در کار دولت اخلال وارد کنند به همین دلیل هم هست که به گفته آقای روحانی ذره بین به دست به دنبال ایراد و عیب جویی از دولت تدبیر و امید هستند. متاسفانه در این میان سکوت جریان اصولگرای سنتی در برابر تندرویهای آنها که گاهی ضربههای جبران ناپذیری هم بر اعتبار جناح راست وارد کرده است باعث گستردهتر شدن اقدامات این طیف افراطی شده است. به همین دلیل هم هست که آقای روحانی طبیعتا به حمایت طبقه متوسط و روشنفکر جامعه نیازمند است و از آنجا که این طبقه از دانشگاه تاثیرپذیر است، رئیس جمهوری هم تلاش دارد دانشگاه و دانشجویان را با دولت خود همراه کند. چرا که از یک جهت دانشگاه محل علم آموزی و تحقیق و بستر مطالعات روشنفکری است و از جهت دیگر همیشه قشر متوسط جامعه را به خاطر خصایص ذکر شده نمایندگی کرده است. بنابراین روحانی تلاش میکند فضای دانشگاه را که در سالهای اخیر رو به رخوت و خمودگی و یاس بوده است امیدوار و پویاتر کند تا دانشگاه و جریانات دانشگاهی با رویکرد حق طلبانه خود به مساعدت دولت بیاید و با روشنگری صحیح به جامعه آگاهی بخشی کند.
شرق اصلیترین بخش سخنان رئیس جمهور را این پرسش دانسته که «چرا دانشگاه خاموش است؟».
این روزنامه بیشتر به واکنشها به سخنان رئیس پرداخته و نوشته: شرق: «گرا» دریافت شد. هنوز پژواک صدای «روحانی» فرو نکشیده بود که صدای مخالفانش برخاست. مخاطبان حرفهای «روحانی» بیآنکه او نامی از آنها برده باشد، پیغام را دریافت کردند. روز گذشته رئیسجمهوری بسان روزهای گرم انتخابات در میان دانشگاهیان حاضر در دانشگاه «شهید بهشتی» سخن گفت. حرفهایش را با تبریک دهه فجر و نقش دانشگاهیان در پیروزی انقلاب آغاز کرد. از سکوت دانشگاهیان، پرحرفی کمسوادها، انزوای دانشجویان، از اینکه برخی خود را متولی همهچیز میدانند و به همه شک دارند، از کارهای جناحی و دستبرنداشتن از «اتفاقی» که گذشته، انتقاد کرد و با دانشگاهیان برای آشتی، کمک به دولت و سرانجام شایستهسالاری «همقسم» شد. او تنها جملهای که بر زبان نیاورد، این بود؛ «من سرهنگ نیستم».
اما هنوز روحانی از روی «سن» پایین نیامده بود که اولین صدای مخالف بلند شد. «حمید رسایی»، نماینده مردم تهران در تذکری به رئیسجمهوری از آنچه «ادبیات نامناسب روحانی خطاب به منتقدان توافقنامه ژنو» خواند، انتقاد کرد و گفت: «برخی از علما، نخبگان دانشگاهی و نمایندگان مجلس از این توافقنامه انتقاد میکنند».
«زهره طبیبزاده نوری»، از نمایندگان نزدیک به جبهه پایداری در تذکری به رئیسجمهوری گفت که «آیا قید دانشجو برای کسانی که فعالیت ضدنظام و فسادهای اخلاقی داشتند برائت از فعالیتهای او میشود؟».
«بیرانوند»، نماینده بروجرد و «رحماندوست»، نماینده تهران نیز در تذکری به رئیسجمهور خواستار جلوگیری از سخنان تفرقه افکنانه و کنترل این سخنان شدند. «کریمی قدوسی»، نماینده مشهد و دیگر عضو جبهه پایداری نیز در تذکری به وزیر علوم خواستار «جلوگیری از احیای انجمنهای مسألهدار سیاسی و برگزاری اردوهای مختلف در دانشگاهها و همچنین برگزاری کنسرتها در محیطهای علمی» شد. «مهرداد بذرپاش»، دیگر نماینده اصولگرای مجلس هم گفته: «ما بیسوادیم و سواد شما هم در نحوه توزیع سبد کالا نمایان شد». اکنون باید منتظر ماند و دید که ندای یاریطلبی رئیسجمهوری در میان دانشگاهیان پژواکی مییابد؟
شهروند هم منتقدین سخنان رئیس را نزدیکان احمدینژاد دانسته و از جمله نوشته است: در همین راستا مهرداد بذرپاش، نماینده تهران و از نزدیکان طیف احمدینژاد این انتقاد رئیسجمهوری را به مسائل اقتصادی و توزیع سبد کالا گره زد و ضمن انتقاد از نحوه توزیع سبد کالا توسط دولت، اظهار داشت: «در پاسخ به این اظهارات رئیسجمهوری باید گفت، ما بیسوادیم و سواد شما هم در نحوه توزیع سبدکالا کاملاً نمایان و مشهود بود.» وی افزود: بهترین پاسخ به آقایان همین یک مصرع است که گفت، ادب مرد به ز دولت اوست. همچنین لطفالله فروزنده، معاون پارلمانی دولت احمدینژاد، هم در واکنش به اظهارات روحانی وجود فضای نقد را در کشور یک ضرورت دانست و از دولت خواست تا آن را بپذیرد.
او در همین زمینه تأکید کرد: «فضای نقد در کشور یک ضرورت است و دولت باید پذیرش آن را داشته باشد. اگر فضای نقد و بررسی در کشور نباشد کشور با مشکلات جدی روبهرو خواهد شد.» فروزنده همچنین با تاکید بر حمایت از دولت گفت: «قطعا تخریب با نقد متفاوت است و دولت باید از نقد عملکرد خود استقبال کند. در جامعه ما نخبگان بسیاری وجود دارند که نقدهای دلسوزانهای به دولت داشته و هیچگاه هدفشان تخریب نیست.» قائم مقام جمعیت ایثارگران همچنین ضمن انتقاد از بیسواد خطاب کردن منتقدان ژنو گفت: «اگر کسی را قبول نداریم نباید وی را متهم کنیم تا فضای کشور منطقی باقی بماند. باید از نقدها استفاده کنند. حیات جامعه و نشاط آن منوط به وجود فضای نقد است و باید تفاوت میان نقد و تخریب قایل شد. حق نداریم منتقد خود را کم سواد خطاب کنیم».
فروزنده توافق ژنو را دارای نقاط قوت و ضعف دانست که باید مورد نقد و بررسی نخبگان قرار گیرد و دولت با در نظر گرفتن آنها در روند خود، در صورت لزوم کاستیها را اصلاح کند. او لازمه شعارهای «تدبیر و اعتدال» را وجود خردجمعی و پذیرش نقد دانست و گفت: «هیج مجموعهای نمیتواند ادعا کند فاقد ایراد است و هر اقدام بشری نقاط قوت و ضعف دارد.» فروزنده توافق هستهای را توافقی با دشمن عنوان کرد و گفت: «به دولت اعتماد داریم اما به غرب اعتماد نداریم و باید در ادامه مذاکرات هوشمندانه و با دقت عمل کنیم». البته دامنه این انتقادات تا مجلس شورای اسلامی هم رفت تا آنجا که تعدادی از نمایندگان مجلس در تذکراتی به رئیسجمهوری از اظهارات وی مبنی بر بیسواد خواندن منتقدان توافقنامه ژنو انتقاد کردند.
دولت مکلف به اجرای فاز دوم هدفمندی در تیرماه ۹۳ شد
ابتکار مانند دیگر روزنامهها به تصمیمات مجلس در مورد وضعیت قانون هدفمندی در سال آینده پرداخته است. در گزارش این روزنامه با عنوان «جدال تبصرهها در مجلس» آمده است: روز گذشته نمایندگان مجلس شورای اسلامی پیشنهاد دولت در هدفمندی یارانه در سال ۹۳ را که در قالب تبصره ۲۱ قانون هدفمندی به مجلس ارائه شده بود، به کناری گذاشته و با پیشنهاد جایگزین مبنی بر دادن تنخواه به دولت موافقت کردند. امری که رئیس کمیسیون تلفیق مجلس آن را خلاف قانون اساسی دانست و گفت که شورای نگهبان این مصوبه را به مجلس بازمی گرداند.
با این تصویب مجلس شورای اسلامی دولت مکلف شد حداکثر تا پایان خرداد سال آینده اقدامات لازم برای اصلاح هدفمندی یارانهها را انجام داده و از تیرماه سال ۹۳ فاز دوم را اجرایی کند. در جلسه علنی روز سه شنبه مجلس شورای اسلامی و در ادامه بررسی لایحه بودجه ۹۳ کل کشور نمایندگان پیشنهاد محمد قسیم عثمانی عضو کمیسیونهای برنامه بودجه و تلفیق بوجه ۹۳ درخصوص تبصره هدفمندی یارانهها را تصویب کردند.
بر اساس مصوبه مجلس دولت مکلف است حداکثر تا پایان خرداد ماه سال ۹۳ اقدامات قانونی لازم را جهت اصلاح قانون هدفمند کردن یارانهها انجام و از ابتدای تیرماه ۹۳ به گونهای عمل کند که ضمن رفع نواقص اجرایی فاز اول براساس قانون اصلاحی مذکور فاز دوم را اجرا نماید. همچنین بر اساس این مصوبه پرداخت یارانه نقدی از محل اصلاح قیمتهای کالاها و خدمات موضوع مواد ۱ و ۳ قانون هدفمندسازی یارانهها مصوب ۱۵ /۱۰/ ۱۳۸۸ مندرج در پیوست شماره ۳ این قانون (موضوع ردیف ۲۹۵۳۳۰) و یارانههای نان، برق و سایر کالاها و خدمات مندرج در این قانون تنها تا پایان خرداد ماه و تا سقف ۱۱۰ هزار میلیارد ریال مجاز است. محمد قسیم عثمانی دردفاع از پیشنهاد خود گفت: در پیشنهادی که دولت در این زمینه آورده با یکسری ابهامات مواجه هستیم.
نماینده مردم بوکان در مجلس شورای اسلامی افزود: زمانی که آقای داوودی در کمیسیون حضور یافت از قیمت حاملهای انرژی بیاطلاع بود و اگر ما تبصره پیشنهادی را به تصویب برسانیم خبرنگاران از ما خواهند پرسید قیمت حاملهای انرژی چقدر است و ما باید بگوییم نمیدانیم. براین اساس، دولت مکلف است تا پایان خرداد ۹۳ اقدامات قانونی لازم را جهت اصلاح قانون هدفمندی یارانهها و از ابتدای تیرماه ۱۹۹۳ به گونهای عمل کند که ضمن رفع نواقص اجرایی فاز اول، براساس قانون اصلاحی مذکور، فاز دوم را اجرا کند. طبق تبصره الف، پرداخت یارانه نقدی از محل اصلاح قیمتهای کالاها و خدمات موضوع مواد یک و سه هدفمند کردن یارانهها مندرج در پیوست شماره ۳ این قانون و یارانهها نان، برق و سایر کالاها و خدمات مندرج در این قانون تنها تا پایان خردادماه تا سقف ۱۱۰ هزار میلیارد ریال مجاز است. طبق تبصره ب، به دولت اجازه داده میشود از کلیه روشهایی که منع قانونی ندارد برای شناسایی جامعه هدف استفاده کرده و زمینه اجرایی هدفمندی یارانهها در فاز دوم را بر مبنای درآمد نسبی خانوار فراهم کند.
در ادامه غلامرضا مصباحی مقدم، رئیس کمیسیون تلفیق با اعلام اخطار قانون اساسی گفت: طبق قانون اساسی لوایح باید به تصویب هیات وزیران برسد بنابراین پیشنهاد آقای عثمانی مخالف قانون اساسی است. مصباحی مقدم اظهار داشت: مجلس نمیتواند به دولت تکلیف کند لایحه بیاورد. شورای نگهبان این مصوبه را باز میگرداند. وی اظهار داشت: اگر لایحه بودجه به خاطر این تبصره از سوی شورای نگهبان به مجلس باز گردد باید چه کرد؟
نماینده مردم تهران تصریح کرد: خواهش میکنم اخطار را وارد بدانید، ۱۰ هزار میلیارد تومان سهم بهداشت و ۱۰ هزار میلیارد تومان سهم تولید هوا رفت. خواهش میکنم به بحث بازگردیم. در ادامه محمدحسن ابوترابی فرد در پاسخ به اخطار مصباحی مقدم گفت: اگر شورای نگهبان تبصره ۲۱ را مخالف قانون اساسی بداند به مجلس ارجاع داده و مجلس شورای اسلامی مجدداً این تبصره را بررسی میکند. در نهایت پیشنهاد این عضو کمیسیون تلفیق مجلس با ۱۱۹ رأی موافق، ۷۹ رأی مخالف و ۷ رأی ممتنع به تصویب نمایندگان رسید. پیش از این دولت در لایحه بودجه ارایه شده پیشنهاد داده بود که درآمد حاصل از اجرای قانون مذکور در سال ۹۳ تا مبلغ ۶۳۲ هزار میلیارد ریال باشد تا مبلغ ۵۱۹ هزار میلیارد ریال از محل اصلاح قیمت کالاها و خدمات موضوع یک و سه قانون و مبلغ ۱۱۳ هزار میلیارد ریال از محل یارانه نان و سایر کالاها و خدمات مندرج در این قانون باشد.
واکنشهایی از دولت در معرض انتقاد
در شرایطی که دولت خود را در معرض انتقادات زیاد میبیند، روزنامههای نزدیک به دولت مخالفان را به پرهیز از در کمین نشستن دعوت کردهاند.
محمدکاظم ایوبی در یادداشتی با عنوان «در کمین نشستهها» در روزنامه ابتکار نوشته است: بدترین جامعه، جامعهای است که افراد و گروههای در گمین نشسته داشته باشد؛ کمال صدق محبت ببین نه نقص گناه/ که هر که بیهنر افتد نظر به عیب کند
فرهنگ در کمین نشستگی و پایشِ جغدوار برای مچ گیری و از کاهی کوهی ساختن، نشانه بیماری جامعه است، اگر این درد در برخی افراد نادر در جامعه باشد، به واسطه ضعف فرهنگی، پذیرفتنی است و طبیعی، امّا اگر این بلیه در برخی مدعیان نخبگی و بدتر از آن، در مدیران بالایی کشور باشد، فاجعهای تمام عیار است؛ در نظر بگیرید که یک مسئول مترصد باشد که چه میگویی تا همان سخن را چماق کند و بر سرت بکوبد و عقدههای درونی خود را خالی کند، چه وضعی در آنجامعه پیش خواهد آمد؟ نشانه چنین جامعهای آن است که سانسور شدید و خود سانسوری چندش آور در آن حاکم خواهد شد و همه چیز و همه کس در مسیر مجیز گویی متولیان جامعه است و کسی حق ندارد از نقایص و ضعف جامعه و متولیان آن سخنی بر زبان بیاورد و گرنه حسابش با کرام الکاتبین است! این چنین جامعهای به تدریج خواهد مُرد و جامعه مرده، قبرستانی بیش نیست!
علی نصیری نیز در سرمقاله ایران روزنامه دولت با عنوان «اکنون وقت حسابکشی نیست» نوشته: بیش از ۶ ماه است که انتخابات ریاست جمهوری برای مردم به پایان رسیده و آنها با رأی به خردمندی و اعتدال در حوزههای کلان سیاسی، اقتصادی و... پرونده رقابت انتخاباتی را برای ۴ سال بستهاند. اما گویی برای برخی از گروهها و طیفهای سیاسی این پرونده سر دراز دارد. برای آنهایی که از سال ۸۴ تا ۹۲ پرونده انتخابات بسته نشده، جغرافیای سیاست در ایران مانند تابلویی است که میتوان برآن شعارهای زیبا و یادگاری نوشت اما به وقت ضرورت فراموش کرد که منادی شفافیت، اخلاق گرایی، توانمندی، خدمت به مردم و... بودهاند.
هنوز زمان چندانی از بیانیههای تبریک به منتخب جدید ملت در انتخابات یازدهم نمیگذرد اما برخی در نخستین آزمون همیاری و همدلی با دولت برای رسیدگی به مشکلات مردم چه در حوزه تأمین مایحتاج عمومی و چه در قضیه مهار معضلات طبیعی نظیر برف بیسابقه ۵۰ سال اخیر شمال ایران ترجیح دادند میز رقابت برپا و در آن سوی این میز، صفهای مردم یا سرمای استخوان سوز زمستان را به کارت بازی تبدیل کنند.
سالهاست که کارشناسان نسبت به عدم بلوغ مدیریتی و سیاسی برخی از طیفهای سیاسی کشور هشدار میدهند و نوع عملکرد این دسته را نمادی از تخریب روانی جامعه میدانند، زیرا با چرخشهای سیاسی پیاپی، افکار عمومی را سرگردان ساختهاند. سرمایه اجتماعی که مهمترین پارامتر توسعه و تعالی کشور محسوب میشود، تحت تأثیر همین رفتار سینوسی برخی بازیگران سیاسی دچار ریزش شده است. چنانکه جمعی از محققان درغیاب ایفای نقش بیطرفانه صدا و سیما، معتقدند شعارها و گفتمان رقیبان انتخاباتی را رصد کرد. آنگاه افکار عمومی درخواهند یافت که رقبای شکست خورده در انتخابات چه میزان به وعدهها و گفتمان خود وفادار میمانند.
متأسفانه حوادث چند روز اخیر نشان میدهد که برخورد امروز برخی نحلههای سیاسی با دولت مانند آن مدیری است که در دولت نهم به جای ستایش از کارهای عمرانی مدیریت شهری در گره گشایی از قفلهای ترافیکی پایتخت، معتقد بود باید تونل توحید را پر کرد. سخن سخیفی که باعث شگفتی اهل خرد شد. اکنون برخی به گونهای در فضای رسانهای عمل میکنند که مصداق آن، نسخه تونل توحید است. اینها گویی منتظرند که پروژهای در دولت آغاز شود، اگر این پروژه با موفقیت همراه شده، مثل آن مدیر خواهند گفت چه نیازی به این برنامه اقتصادی ضد تحریم و ضد تورمی است. چنانکه امر اصلاح امور جامعه دشوار آید آنگاه فریاد خواهند زد سبدها و برفها را باید دفن کرد.
به عبارتی اگر در میانه راه مشکلی پیش آمد مانند آن یکی مدیر دولت سابق که همه را متهم به ناکارآمدی و سوء مدیریت میکرد و خود برای رفع آلودگی هوا، نسخه آب پاشی به آسمان تهران را تجویز میکرد، دست به دامن واژهها میشوند و کارناوال واژگان ناکارآمدی و سوءمدیریت به راه میاندازند. انگار نه انگار که مدعیان کارآمدی همین چند روز پیش و در روزی که نه از برف سه متری خبری بود و نه از ترافیک سنگین تهران، درمرکز شهر نتوانستند نردبان نجات را به طبقه پنجم ساختمان آتش گرفته برسانند و در برابر دیدگان بهتزده شهروندان تهرانی کارگران زن سقوط کرده و جان خود را از دست دادند. یا آنکه در پی بارش برفی نیمه سنگین معابر و خطوط ارتباطی تهران قفل شده و پایتخت چند میلیونی از حرکت باز میایستد. این مثالها نه برای ساکت ساختن منتقدین و حتی مخالفان فاقد منطق است و نه برای دفاع از آن نسخههای کذایی آب پاشی و پر کردن تونل توحید، بلکه برای نمایاندن چهره بازیگران پردهنشین سیاست است و تأکیدی بر این مسأله است که اگر این گروه تلاش دیگران را با عکسهای شیک تحقیر کنند و از هر حادثه به عنوان فرصتی برای انتقامجویی از حریف بهره جویند باید خود را برای نقد و مؤاخذه بزرگ در میدان سیاست و رسانه آماده کنند که البته چنین مواجهه و نزاعی خوشایند افکار عمومی نیست.