در حاشیه مخالفتها و انتقادات اعضای جبهه پایداری، رابطه این گروه با دولت روحانی مورد توجه روزنامههای حامی دولت قرار گرفته است. اصلاحطلبان به تلاش به بهرهبرداری یک طرفه از دولت متهم شدهاند و یک روزنامه مدعی شده که دولت فهرست مستقلی برای انتخابات مجلس خواهد داشت. بهای بنزین و هدفمندی دیگر مطالب مهم روزنامههای امروز هستند.
فرصتطلبی اصلاحطلبان
و فهرست مستقل انتخاباتی دولت روحانی
روزنامه کیهان در یکی از خبرهای ویژه خود، از فاصلهگذاری اصلاحطلبان برای گرفتن امتیاز بیشتر از روحانی خبر داده و نوشته: اصلاحطلبان در حال فاصلهگذاری و تمایز با دولت برای دریافت امتیازات بیشتر هستند.
این طیف که نامزد آنها ـ عارف ـ در نظرسنجیهای قبل از انتخابات خرداد ۹۲ بیش از ۷ درصد رأی نداشت، از سر اضطرار خود را شریک روحانی جا زده و توانستند برخی وزارتخانهها و معاونتها را در دولت یازدهم از آن خود کنند. با وجود این طیف یاد شده تصور میکند که باید در انتخابات مجلس (اسفند ۹۴) نقش متمایزتری ایفا کند و بتواند امتیازات مضاعفی بگیرد. اصلاحطلبان چاره این کار را در تأکید بر اینکه روحانی اصلاحطلب نیست و اصلاحطلبان ایثار کردند (!) و از وی حمایت کردند، یافتهاند.
در این زمینه رسول منتجبنیا قائممقام حزب اعتماد ملی در دیدار اعضای شورای هماهنگی جوانان احزاب اصلاحطلب گفت: شخص رئیسجمهور نامزد اول، دوم و حتی سوم اصلاحطلبان نبود اما ما به جایی رسیدیم که به آقای روحانی قانع شدیم و نباید القا کنیم که رئیسجمهور اصلاحطلب است.
وی همچنین در مصاحبه با روزنامه اعتماد، خواستار تشکیل شورای مستقلی به نام شورای اصلاحات با شرکت خاتمی و عارف و هاشمی شد و گفت: بزرگان اصلاحطلب از این پیشنهاد من استقبال کردند. من با آقایان خاتمی و عارف دیدارهایی داشتم و آنها از این پیشنهاد استقبال کردند. این شورا حکم پدر را برای همه اصلاحطلبان خواهد داشت.
منتجبنیا همچنین در مصاحبه با روزنامه قانون درباره حذف عارف از انتخابات ریاستجمهوری، میگوید، «گزینه اول حذف روحانی بود» و میافزاید: وقتی که اصلاحطلبان و شورای مشورتی خاتمی نشست داشتند به این نتیجه رسیدند که یکی از این دو بزرگوار کنار برود و چون روحانی کنارهگیری نکرد، از عارف درخواست شد که کنار برود.
در همین حال محسن رهامی از اعضای شورای مشورتی اصلاحطلبان در مصاحبه با ایلنا گلایه عارف و اصلاحطلبان از دولت را تأیید کرده و میگوید: گله آقای عارف از این جهت قابل تامل است که وقتی ایشان از عرصه رقابت کنارهگیری کردند و عامل بسیار مهمی در موفقیت آقای روحانی شدند این انتظار وجود دارد که دولت در موارد مهم از ایشان دعوت کنند و نظر ایشان هم گرفته شود. در واقع این دولت را نمیتوان دولت انحصاری اصلاحطلبان یا اصولگرایان دانست، بلکه یک دولت ائتلافی است و از نیروهای متمایل به آقای خاتمی، هاشمی و روحانی تشکیل شده است و بالطبع دولت ائتلافی باید نظر افراد مؤثر در این دولت را تامین کند (!)
وی در پاسخ اینکه این بیتوجهیها چه عواقبی میتواند داشته باشد؟ میگوید: به طور مثال در مسأله ادامه توزیع یارانه یا سبد کالا یا نصب وزرا و مسائل کلان سیاست خارجی و داخلی با توجه به اینکه هزینه اقدامات سیاسی را باید همه حامیان دولت داده و پاسخگو باشند اگر مردم انتقادی داشته باشند، در انتخابات بعدی این نقدها میتواند مؤثر باشد و باعث رویگردانی مردم از حامیان دولت شود.
رهامی گفت: این سؤال مطرح است که مثلا در مسائل مزبور از جمله توزیع سبد کالا و به صف کردن مردم که برخی آن را تحقیر مردم قلمداد کردهاند چه اندازه نظر کارشناسان اصلاحطلب یا حتی آقای عارف مورد توجه واقع شده است؟ در همین حال محمدرضا تاجیک مشاور خاتمی در دولت اصلاحات به روزنامه شرق گفت: حمایت ما از دولت کاهش پیدا کرده و اعتدال در حال تبدیل به اختلاط است.
جوان نیز در خبری با تیتر «برای مجلس لیست مستقل از اصلاحطلبان میدهیم» مدعی شد: یکی از مشاوران نزدیک به دولت اعتدال، گفته است اگر قصد ورود به انتخابات مجلس را داشته باشیم، مستقل از اصلاحطلبان لیست خواهیم داد.
یکی از مشاوران نزدیک به دولت اعتدال، گفته است، اگر قصد ورود به انتخابات مجلس را داشته باشیم، مستقل از اصلاحطلبان لیست خواهیم داد.
یک منبع آگاه در گفتوگو با «جوان» با بیان این خبر گفت: این مشاور نزدیک به دولت به نقل از یکی از مسئولان ارشد اجرایی با طرح این سؤال که چرا باید با اصلاحطلبان ائتلاف کنیم، گفته است: محبوبیت روحانی اکنون فراتر از زمان انتخابات است، بنابراین اصلاحطلبان باید بیایند و با دولت ائتلاف کنند.
وی با تأکید بر اینکه قدرت روحانی خیلی بالاتر از حد تصور است، گفته ائتلاف با اصلاحطلبان و مشارکتیها معنا ندارد.
پایداری؛ کابوسی برای دولت یا اصولگرایان
ادامه انتقادات تند اعضای جبهه پایداری از دولت روحانی امروز به تیتر نخست بیشتر روزنامههای حامی دولت تبدیل شده است. روحالله حسینیان، نماینده تهران در مجلس، به بهانه جشن روز مادر با حضور همسر رئیس جمهور در یک کاخ، دولت را به اشرافیگری و انتشار اخبار دروغ متهم و تهدید کرده برای روشن شدن مسأله فیلم این جشن را منتشر خواهد کرد. روزنامههای حامی دولت در کنار اینکه این تهدید را نقض حریم خصوصی و فیلمسازی علیه دولت نامیدهاند، در پروندههای مفصلی نیز به فعالیتهای پایداریها پرداختهاند.
اعتماد در شروع مطلبی با تیتر «پایداریها ساز مخالف را کوک کردند» نوشته: میگویند طاقتشان تمام شده و از این به بعد سختگیر میشوند. اعلام کردهاند که تاکنون اجازه دادند تا دولت خودش را نشان دهد و حالا زمان انتقادشان رسیده است. دایما از نشریات گلایه میکنند و روزنامهها را جیره خوار دولت میخوانند. هشت سال در دفاع از احمدینژاد از هیچ فرصتی دریغ نکردند ولی حالاخودشان را مستقل و دیگران را از نمایندگان گرفته تا اصولگرایان معتدل و اصلاح طلبان را «وکیل الدوله» میدانند. میگویند درصدد رفع مشکلات کشور هستند ولی اشتباهات و تخلفات هشت ساله دولت قبل را به نام غیر و به کام خود تمام کردند و اکنون جبران عقب ماندگیهای هشت ساله را در چند ماه از روحانی میخواهند. تابلوی تبلیغاتی، تراکت و نشریه غیر رسمی علیه دولت پخش میکنند ولی اخبار رسمی کشور را قبول ندارند. بیشترین تذکر و طرح سؤال را در مجلس کلید زدهاند ولی مدام از همکاری با دولت سخن میگویند.
جبهه پایداری، جریان اصولگرایی نوپایی است که از سال ۹۰ با محوریت آیت الله مصباح یزدی و با تکیه بر شعار احیای گفتمان سوم تیر تشکیل شد: جریانی که دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری در توصیف آن به یک جمله بسنده کرد: این جریان نوپاست و زمان میبرد تا راه را یاد بگیرد و «ور آید». جمله محمد رضا باهنر اگرچه کوتاه ولی عمیق و موشکافانه بود. جریانی که نمیتواند حتی با اصولگرایان به عنوان جناح هم طیف و نزدیکش همکاری گروهی داشته باشد چگونه در ادبیات منتقدانه یا نظارت بر عملکرد دولت با تجربه و منصفانه عمل کند.
این جریان سیاسی که فعالیت خود را چند ماه قبلتر از انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی کلید زده بود، به موجب حمایت اصولگرایان و حضور کم رنگ اصلاح طلبان توانست راه به صحن علنی مجلس شورای اسلامی پیدا کند و یکی از جریانهای فعال بهارستان باشد: جریانی که دو سال در حمایت از دولت و مخالفت با اکثریت مجلس و قریب به یک سال در مخالفت با دولت و مخالفت با اکثریت مجلس به سر برد تا «ساز مخالف» مجلس شورای اسلامی لقب بگیرد. این جریان به دنبال استمرار تضادهایش با سایر جریانهای هم طیفش یعنی اصولگرایان رفته رفته از جمع اصولگرایان به ویژه میانه روها به دور افتاد. گوشه نشینی این جریان در اقلیم اصولگرایی و از طرف دیگر قرابت آنان با دولت دهم بر خلاف آنچه پیش بینی میشد نه تنها باعث تعدیل مواضع آنان نشد بلکه منجر به تقویت مواضع سیاسی و تندرویهایی شد که در انتخابات خرداد ۹۲ نیز با حمایت ۸ درصدی مردم از کاندیدای مطلوب پایداریها شکست آنان را رقم زد.
با این وجود، پایداریها از خرداد ۹۲ همچنان در تلاش هستند تا بتوانند این شکست را از طریق القای انزوا و باخت به دیگر جریانهای سیاسی از این نشست رهایی یابند: سیاستی که در گفتههای اخیر اعضای این جریان سیاسی رنگ و بوی جدی به خود گرفته است. جایی روح الله حسینیان بعد از چند ماه سکوت در صحن علنی نطق کرد و خطاب به رئیس جمهور گفت: «شما کلید چوبی را در قفل آهنین میچرخانید». گفتهای که در عین سکوت نمایندگان حاضر در صحن علنی با حمایت اقلیت مجلس یعنی پایداری رو به رو شد.
ادامه تشویق و حمایتها از تخریب دولت در مجلس به تکرار نطقهای تند دیگری از جبهه پایداری تبدیل شد: جایی که مهرداد بذرپاش، عضو این جریان و مدیرمسئول روزنامه وطن امروز، در نطق میان دستورش اگرچه ادعای همکاری با دولت را داشت ولی مجموعه انتقاداتش از دولت حرف از چیز دیگری داشت. او که از جمله فعالان منتقد توافقنامه ژنو در مجلس شورای اسلامی به شمار میرود در نطق برای چندمین بار تحرکات دیپلماسی روحانی را با ادبیات طعنه آمیز به «بازی معروف ایران و مالدیو» تشبیه و خطاب به روحانی اعلام کرد: «اعتماد مردم چیزی نیست که با آن شوخی کنیم و این ملت همان ملت حماسه آفرین در مقاطع مختلف است و عمل به وعدهها توجه به اعتماد مردم است».
بعد از او نیز، کمال علیپور در جایگاه نطق مجلس حاضر شد و با همان ادبیات و خط مشی به انتقاد از دولت پرداخت تا فضای مجلس بیش از هر روز دیگری علیه دولت شکل بگیرد. این نماینده که اعتقاد دارد محبوبیت دولت نزد مردم ایران بسیار کاهش یافته است، خطاب به رئیس جمهور از تریبون مجلس، گفت: «آقای رئیس جمهور در بحث انرژی هستهای این همه وادادگی، در بحث سیاست خارجی نزول، در مبحث انتصاب افراد وابسته به جریان فتنه و کم تحرک در استانداریها و ادارات کل سرآمد، در بحث واردات وضع از گذشته بدتر، در مبحث دخالت بیگانگان در کشور و ملاقات هیات اعزامی اروپا با سران فتنه جای هیچ دفاعی نمانده است. پس بگویید که دولت شما در چه قسمتی موفق عمل کرده است تا مردم در جریان باشند. مگر امسال سال مدیریت و همت جهادی نیست پس چرا مدیران استان به جهت تلاش جهادی در خواب زمستانی هستند؟».
البته این همه ماجرای صحن نبود. در حالی که پایداریها در صحن علنی روز گذشته، خود را چهره برتر میدانستند، میانه روهای مجلس دست به اعتراض زدند و طی تذکراتی سعی کردند تا این فضاسازیها را به نوعی خنثی کنند. بهروز نعمتی یکی از همین نمایندگان بود که در واکنش به نطقها، طی تذکری شفاهی در عین حمایت از وظیفه نظارتی مجلس بر اقدامات دولت، خطاب به منتقدان سرسخت دولت، گفت: «برخی مسائلی که طی چند روز اخیر در صحن علنی مطرح شده، واقعیت ندارد و به اصطلاح «یک کلاغ چهل کلاغ» است. با نظارت بر عملکرد دولت و حساس بودن نسبت به فعالیتهای دولت موافقم، اما نباید این نظارتها به صورتی باشد که اقدامات مثبت دولت نادیده گرفته شوند. با وجود آنکه اعلام شده از دولت حمایت میشود، اما از تمام دوستان تقاضا میکنم که در موضوع گیریهای خود شفاف باشند و قضاوت را به مردم بسپارند، همچنین از همکاران خود در مجلس گلایه دارم به دلیل اینکه باید از نطقهای ضروری مجلس در زمانهای حساس و لازم استفاده شود».
اما روح الله حسینیان، عضو جبهه سیاسی، برداشت دیگری از تحرکات پایداریها دارد. او که در هفته جاری نمایندگان را «وکیل الدوله» و روزنامهها را «جیره خوار» دولت خوانده بود، روز گذشته در حاشیه جلسه علنی، در پاسخ به سؤالات مکرر خبرنگاران، از پایان مهلتشان به روحانی خبر داد و گفت: «میخواستیم دولت واقعا خودش را نشان دهد. به آنها گفتیم از فتنه گران رو برگردانید و اصلاح طلبان افراطی را روی کار نیاورید اما آنها اعتنایی نکردند و امروز میبینیم مجموعه دولت از فتنه گران و اصلاح طلبان افراطی هستند. وقتی توجه نمیشوند ما انتقاد میکنیم. ما روی اصول اخلاقی خود میایستیم و نگران جوسازی و شایعه پراکنیهایی نیستیم که بگویند جبهه پایداری زیاده روی میکند و ادبیات خارج از نزاکت به کار میبرد.
امیر محبیان از جمله کسانی که طرف گفتوگوی اعتماد در مورد فعالیتهای اعضای پایداری قرار گرفته در یادداشتی با تیتر «در برابر پایداریها منفعل نباشیم» از جمله نوشته: تغییرات در رفتار جبهه پایداری نسبت به دولت چند دلیل اساسی و مهم دارد. این جریان درصدد هست با تخریب دولت، اول طرح خودش در جامعه، دوم ایجاد انفعال بین جریان اصولگرایی، سوم ایفای نقش پیشتاز بین نیروهای انقلابی، چهارم کنار زدن دولت و در نهایت طرح خودش به عنوان جایگزین دولت را دنبال کند. به همین جهت نمیتوان تغییر رویکرد پایداری را ساده انگارانه خواند و از کنار آن گذشت. موفقیت تغییر رویکرد جریان پایداری به سه عامل مهم بستگی دارد که به نظر میرسد در شرایط فعلی اتفاق این موارد نزدیک است. انفعال جریان اصولگرایی در مقابل رفتار اخیر پایداریها یکی از همین عوامل محسوب میشود که در حال حاضر به صورت نیمه منفعل و نگران کننده است.
همچنین برخورد آگاهانه یا ناآگاهانه دولت نیز در موفقیت موضعگیری پایداریها از اهمیت بالایی برخوردار است که در این زمینه نیز جریان دولت نشان داده غیر متمرکز و دارای اشتباه رفتار میکند، لذا هرچه زودتر باید دولت در جهت جبران آن برآید. ریسک پذیری و انرژی پایداریها در استمرار مخالفت با دولت سومین عامل مهمی است که در این هفتههای اخیر، جریان پایداری با حداکثر خطرپذیری پا به این عرصه گذاشته است. بنابراین شرایط خوبی برای این رفتارهای پایداری مهیا شده ولی این شرایط پایدار نیست و به زودی باعث تشکیل جریانی در بطن جامعه علیه این پایداریها میشود. البته موفقیت جبهه پایداری نیز نمیتواند نتایج خوبی را رقم بزند چراکه با توجه به قرابت این جبهه با جریان اصولگرایی، موفقیت آنان باعث میشود تا تصویر «عقل ستیزی» از اصولگرایان در جامعه منعکس بشود در حالی که چنین برداشتی از واقعیت اصولگرایی به دور است. در همین راستا لازم است که اصولگرایان برای حفظ ارزشهای خودشان هم که شده دست از انفعالشان در برابر پایداریها بردارند. اگرچه این انفعال و تلاش حداکثری جبهه پایداری دیر یا زود متوقف میشود ولی چه بهتر است که اصولگرایان پیش از آنکه هزینههای سنگینی بر آنان وارد شود، کاری کنند.
واحد «ریال» از پمپبنزینها حذف میشود؟
شهروند مانند بیشتر روزنامههای دیگر، پایان ماراتن بنزین و قیمتگذاری آن را در گزارشی مورد بررسی قرار داده است. در این گزارش آمده که آغاز فاز دوم هدفمندی یارانهها، معانی گوناگونی دارد؛ تغییرات در قیمت حاملهای انرژی، تغییر در تعداد یارانهبگیران و نوسانات در نرخ تورم و... اما فعلا مهمترین معنی که از این تحول در ذهن مردم شکل میگیرد، افزایش قیمت عنقریب بنزین است. فروردین که به آخر رسید تبوتاب مردم برای این گرانی اجباری بالاتر رفت. آشکارترین واکنش جمعی هم صف طولانی مردم در آخرین روز این ماه بود؛ برای خرید آخرین قطرههای بنزین ۷۰۰تومانی. روز بعد معلوم شد که فعلا چند روزی وقت باقی است هرچند که خبری از واریز بنزین سهمیهای هم نبود. به عبارت دیگر همه و ازجمله دولت دست نگه داشته بودند که اول تکلیف قیمتهای جدید مشخص شود. دیروز خبرها جالبتر هم بود از بعضی جایگاههای بنزین خبر میرسید که فعالیتشان را کلا تعطیل کرده بودند. البته میتوان این همزمانی در فعالیت را از روی اتفاق قلمداد کرد اما درنهایت همهچیز متوقف شده تا از قیمت بنزین جدید رونمایی شود.
بیژن حاج محمدرضا، رئیس اتحادیه جایگاهداران سوخت کشور روز به نیمه نرسیده اعلام کرد که همه جایگاههای سوخت در آمادهباش کامل به سر میبرند، چون قرار است از ۱۲شب چهارشنبه قیمتهای جدید اعلام و اجرا شود. او افزود: درحالیکه هنوز از سوی شرکت ملی نفت ایران ابلاغیهای مبنی بر افزایش قیمتها به دست جایگاهها نرسیده اما سیستم حفاظتی جایگاهها اعلام کرده است برای ساعت ۱۲چهارشنبه آمادهباش باشید. او براساس شنیدهها و برآورد خود پیشبینی کرد بنزین یارانهای لیتری ۷۰۰تومان و بنزین آزاد لیتری ۱۰۰۰تومان خواهد بود.
گمانهزنی حاج محمدرضا درخصوص تعیین بامداد پنجشنبه ۴ اردیبهشت برای افزایش قیمت بنزین درحالی اعلام شد که با توجه به تشکیل اتاق عملیات سوخترسانی در سطح وزارت نفت، ساعت۲۴ پنجشنبه یعنی یک روز بعد هم یکی از تاریخهای قابل پیشبینی برای این تحول قیمتی بود.
مصطفی کشکولی، مدیرعامل شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی در این نشست فوقالعاده با بیان اینکه پیشبینی نمایش قیمت در نمایشگرهای تلمبه و همچنین در سیستم سامانه شده است، گفت: با هماهنگی شرکت ملی گاز ایران موجودیگیری از جایگاههای CNG به صورت مشترک توسط بازرسان شرکت ملی پخش نفتی و شرکت ملی گاز انجام خواهد شد. او با اشاره به تشکیل تیمهای عملیاتی تصریح کرد: تلاش شده هیچ جایگاه و حتی تلمبهای در این ایام غیرفعال نباشند و جایگاهها با حداکثر ظرفیت مشغول خدماترسانی باشند. از سوی دیگر با جمعبندی نهایی انجام گرفته بین وزارت نفت، ستاد مدیریت حملونقل و سوخت و ستاد هدفمندی یارانهها، پنجشنبه بهطور رسمی قیمت جدید بنزین، گازوئیل و سی. ان. جی اعلام خواهد شد. در همین حال مسئولان دولتی از محمد شریعتمداری معاون اجرایی رئیسجمهوری یا شخص حسن روحانی رئیسجمهوری به عنوان مسئولان احتمالی اعلام قیمتهای جدید بنزین و گازوئیل نام میبرند.
در همین خصوص ناصر رئیسیفر، رئیس سندیکای جایگاهداران در گفتوگو با «شهروند» گفت: تلمبههای جایگاهها فعلا قیمتها را برحسب ریال نشان میدهند که توانایی نمایش ۴ رقم را دارد و در صورت گرانشدن بنزین بیش از هزار تومان نمایشگرها قیمتها را تا اطلاع ثانوی به تومان نشان خواهند داد، به این دلیل که اگر قرار باشد همه جایگاهها به سختافزار ۵ رقمی تجهیز شوند زمان زیادی صرف میشود.
رئیسیفر گفت: دولت اعلام کرده که بیش از یکمیلیارد لیتر بنزین در کارت سوختها مصرف نشده است اما امید میرود با تکنرخی شدن آن این مشکلات پایان یابد. او گفت: با توجه به شرایط بعید به نظر میرسد که روز پنجشنبه تغییر نرخها اعمال شود. وی با اشاره به احتکار بنزین توسط مردم گفت: ذخیره بنزین در گالنها و نگهداری آنها در منزل نقش یک بمب را ایفا میکند و خطرات زیادی به دنبال دارد، متأسفانه مردم برای چند هزار تومان جان خود را به خطر میاندازند زیرا افزایش قیمت بنزین در سبد خانوار تنها نقش ۲درصدی ایفا میکند، بهعنوان مثال اگر یک خانواده ۲میلیون تومان درآمد داشته باشد و در ماه ۴۰ لیتر مصرف بنزین داشته باشد با احتساب بنزین هزار تومانی، ۴۰هزار تومان پرداخت میکند که ۲درصد از سبد هزینه خانوار را شامل میشود.
به هر حال چه اول روز پنجشنبه یا آخر روز پنجشنبه، آنچه قطعی به نظر میرسد افزایش قیمت بنزین در همین دو روز پایانی هفته است. به عبارت دیگر به احتمال قریب به یقین مصرفکنندگان هفته جدید را با قیمتهای جدید آغاز خواهند کرد. نکته دیگر اینکه با توجه به تأکید وزیر نفت بر تکنرخینشدن قیمت بنزین، سه قیمت یعنی ۴۰۰ تومان یارانهای قدیم، یارانهای جدید و قیمت آزاد جدید تا اطلاع ثانوی اجرا خواهد شد و بنا بر اعلام ستاد مدیریت و حملونقل و سوخت کشور تا اطلاع ثانوی مردم میتوانند بنزین را با قیمت ۴۰۰تومانی ذخیره کارتها یا کارت جایگاهداران با قیمت آزاد ۷۰۰ تومانی خریداری کنند.
تحلیلهایی در مورد چرایی عدم انصراف از دریافت یارانه
اعتماد در آغاز تحلیل خود در این باره نوشته: انصراف حداقلی، حتی بسیار پایینتر از آنچه پیشبینی میشد. در حالی که طی روزهای اخیر اغلب گمانه زنیها پیرامون احتمال انصراف ۷ تا ۱۰ درصدی مردم از دریافت یارانه نقدی میچرخید، روز گذشته سخنگوی دولت به تمام گمانه زنیها این گونه پاسخ داد: «تنها ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر از دریافت یارانه نقدی انصراف دادند یعنی حدود ۳ درصد». به این ترتیب ۷۳ میلیون ایرانی خواستار تداوم دریافت ۴۵ هزار تومان یارانه ماهانه خود هستند.
این روزنامه در تحلیل چرایی این نامنویسی وسیع نوشته: طی روزهای ثبت نام هدفمندی، بسیاری از مردم که بر تداوم دریافت یارانه نقدی خود تأکید داشته و تمایلی به انصراف نداشتند دو رویکرد را محور گفتههایشان قرار میدادند: یکی آنکه یارانه نقدی برای آنها نوعی حق تلقی شده و سهم آنها از پول نفت عنوان میشد و دیگر اینکه با طرح این سؤال که اگر انصراف دهیم این پول کجا هزینه خواهد شد؟ از بیاعتمادی خود نسبت به وعده داده شده مبنی بر هزینه کرد منابع درآمدی حاصل از انصراف، در سایر بخشها و حوزههای اجتماعی سخن میگفتند. هر دو این رویکردها به نوعی قابل ارزیابی است.
شاید بتوان موضوع تمایل مردم برای دریافت یارانه نقدی را از یک بعد در قالب نظریه «سواری مجانی» تعریف کرد، نظریهای که برمبنای دیدگاههای نظری بر به حداکثر رساندن نفع فردی در تعامل با دیگران تأکید دارد. طبق این نظریه، مردم در سراسر دنیا با هر فرهنگ و دیدگاهی از کسب منافع رایگان به ویژه از سوی دولت استقبال کرده و حاضر نیستند منافعی از این دست را به راحتی از دست دهند. در اینجا نیز پس از رویکرد دولت دهم برای توزیع پول میان مردم، جامعه به نوعی عادت کرد که مبلغی را به صورت ماهانه از دولت مطالبه کند، پولی که به نوعی حق خود میداند. حالاامروز بعد از بیش از سه سال، دولت از مردم میخواهد از دریافت این پول بدون زحمت انصراف داده تا منابع حاصل از آن صرف حوزههایی چون بهداشت و درمان، آموزش، تامین اجتماعی و... شود.
طبق همان نظریه سواری مجانی، جامعه نمیتواند بپذیرد پولی که امروز سهم خود از منابع درآمدی کشور میداند را به راحتی از زندگی خود حذف کند، حتی اگر این پول سهمی ناچیز در هزینههای ماهانهاش داشته باشد. اما همان طور که اشاره شد، موضوع دیگر طرح بیاعتمادی مردم نسبت به دولت است، اما این سؤال مطرح میشود که آیا مبنای این بیاعتمادی دولت یازدهم است؟ جامعه به نهاد دولت اعتماد نکرد زیرا مطمئن نبود پولی را که از دریافت آن انصراف خواهد داد، واقعا صرف حوزههای اعلام شده میشود یا به فساد اداری دامن خواهد زد. مردم ایران در خلال هشت سال اخیر، با دولت پوپولیستی سروکار داشتند که وعدههای عدالت محور میداد اما از بدنه همان دولت تخلفات مالی بزرگ و اختلاسهای متعدد سر در آورد. نفوذ گسترده فساد مالی در بدنه دولت قبل، بذر بیاعتمادی به نهاد دولت را در دل جامعه تقویت کرد که حاصل آن نگاه پرتردید امروز ملت به دولت است. براین اساس اصولگرایانی که امروز از بیاعتمادی مردم به دولت یازدهم سخن میگویند، خود به نوعی در ایجاد و شکل گیری چنین فضایی در کشور دخل و تصرف داشتهاند.
اشکان بنکدار جهرمی هم در بخشی از سرمقاله روزنامه ابتکار با تیتر «مشکل کمپین انصراف از یارانه و پیام آن» نوشته: گرچه هدف دلخواه دولت در این مرحله فقط انصراف اغنیا و ثروتمندان بود ولی عملکرد بهتر از سوی آن میتوانست تا عمق آحاد ملت نیز نفوذ کند. روحانی گرچه با رویکردی اصلاحی و مدرن وارد عرصه انتخابات شد و پیروز آن میدان گشت ولی تا کنون نتوانسته است از سرمایههای اجتماعی خود به نحو قابل قبولی سود جوید. دولت بجای اتکا بر تبلیغات خنثی، بیرمق وگاه معکوس صدا و سیما میتوانست با تکیه بر احزاب و گروههای وفادار خود تا لایههای زیرین جامعه نیز تأثیر بگذارد. گروههای واسطه در این گونه شرایط همچون مترجمان سیاسی، رابط دولت و ملت هستند و میتوانند کارکردی را داشته باشند که در کشورمان تنها در کارزار انتخابات شاهدش هستیم. اگر گروههای تأثیر گذار در فردای ۲۴ خرداد رها نشده بودند و دولت کمی مهربانتر با آنها برخورد نموده و مطالباتشان را از سر خود باز نکرده بود، اکنون بازویی مییافت بسیار قدرتمند که حتی فراتر از یک کمپین، میتوانست در جای جای ایران در قالب گروههای مردمی سوء رفتار نمایندگانِ مخالف دولت را به چالش بکشد و آن را حداقل از زیر فشار کمر شکن انبوه کارشکنیها، در قالب سؤالات و کارتهای زرد، رهایی بخشد. روحانی اما در چند ماهه ابتدایی ریاست جمهوریش نشان داده که هر چه در تعامل با صاحب منصبان حکومتی مدارا جویانه و خردورزانه عمل میکند در قبال جامعه واقع در قاعده هرم سیاسی، پر اشتباه یا منفعلانه برخورد نموده است. دولت در عرصه دموکراسی و آزادیهای فردی و اجتماعی کاری نکرده و به مردم همسوی خود اعتمادی نکرده است. مردم در قبال آن سرمایه گذاریای که در انتخابات کردند، هنوز چیزی از لحاظ اجتماعی و سیاسی دریافت نکردهاند، و این مبادله سرمایه اجتماعی، که باید دائماً ادامه داشته باشد اکنون متوقف شدهاست.
مضافاً اینکه رئیس جمهور باید تاکنون دریافته باشد که جماعت پرهیاهوی اقتدارگرا، که صبورانه نازشان را میخرد، جز به خاک رساندن پشت دولت رضایت نمیدهند و هر گونه عقب نشینی در عرصه اجتماعی و سیاسی نیز جز پیشروی این جماعت قدرت طلب را به دنبال نخواهد داشت.
نتیجه اینکه بیاعتمادی مردم به موضوع انصراف از یارانه بیش از هر چیز، پسماندی از دولت گذشته است که اکنون نیز ادامه حیاتش را مدیون حضور مستمر و دور از خرد گروههای موسوم به فشار میباشد. گرچه در این مسیر عدم سرمایه گذاری دولت در صحنه اجتماعی نیز در خور توجه است. سرمایهگذاری در بخش اجتماعی، درست مثل سرمایهگذاری در بخش مالی است یعنی هر چه دولت سرمایه گذاری کند و مهمترین سرمایه خود یعنی اعتماد خود را به بخش اجتماعی تقدیم کند، بخش اجتماعی هم به طور متقابل به دولت اعتبار میدهد و سرمایه اعتماد خود را تقدیم میکند.