روزنامه‌های اصلاح‌طلب، شنبه خود را با توپ پر حمایت از وزیر علوم آغاز کرده‌اند؛ آن هم در هفته‌ای که قرار است، نخستین وزیر کابینه تدبیر و امید، یک سال پس از تصدی امور برای استیضاح، راهی بهارستان شود.
به گزارش «تابناک»،
«استیضاح در فینال»، «کابینه امید در انتظار تدبیر مجلس»، «چهارشنبه تاریخی» و «با استیضاح وزیر علوم مخالفیم»، تنها بخشی از تیتر صفحه نخست روزنامه‌های اصلاح‌طلب امروز است که به ماجرای اعلام وصول استیضاح وزیر علوم پرداخته‌اند.
روزنامه
ابتکار در گزارش خود در این زمینه می‌نویسد: «معاونت پارلمانی دولت برای برگزاری جلسه استیضاح در روز چهارشنبه اعلام آمادگی کرده و به احتمال قریب به یقین، فرجی دانا برای توضیح درباره عملکردش و پاسخ به انتقادات ۵۱ تن از نمایندگان راهی بهارستان خواهد شد.
اگرچه استیضاح کنندگان معتقدند که بازخواست وزیر علوم سیاسی نیست و نقد‌هایشان مبتنی بر عملکرد وی و به خصوص برخی انتصابات وی در وزارت علوم است اما بسیاری از مخالفان استیضاح این موضوع را سیاسی و غیرقابل توجیه عنوان کرده‌اند. در این میان موضوعی که بیش از هر چیز دیگر برجسته شده است، ماجرای بورسیه‌های غیرقانونی در دولت احمدی‌نژاد و ارتباط این موضوع با استیضاح وزیر علوم دولت روحانی است. رسانه‌های اجتماعی از جمله فیس بوک، توئی‌تر و... این روز‌ها آکنده از نوشته‌ها و اسنادی است که از قول کاربران این شبکه‌ها، ثابت می‌کند مدیران وزارت علوم و بسیاری از نمایندگان و متنفذان دستگاه دولت گذشته خود و نزدیکانشان به شیوه غیرقانونی در دوره‌های دکتری بورس شده‌اند.
مدارک و اسنادی که در این شبکه‌ها منتشر شده با توجه به تعدد آنها قابل تأمل است اما مهم‌تر از آن نام‌هایی است که در این اسناد ثبت شده است. نام دختر وزیر سابق علوم، پسر، برادر، خواهرزاده، عمو و سایر فامیل‌های بسیاری از نماینده‌ها و دیگر چهره‌های نزدیک به دولت سابق در فهرست اسنادی که در شبکه‌های اجتماعی نشر و بازنشر می‌شوند، دیده میشود. دختر وزیر علوم دولت سابق در حالی بورسیه دوره دکتری شده است که به گزارش ایلنا نه تنها فرایند این بورسیه قانونی نبوده بلکه حتی معدل وی نیز در دوره کار‌شناسی ارشد ۱۳ بوده است و با چنین معدلی وی نمی‌تواند جزو نخبگان باشد که از بورسیه دکتری استفاده کند... با این وجود او هم اکنون مشغول تحصیل در دوره دکتری و به صورت بورسیه است. افزون بر این در لیست بورسیه‌های غیرقانونی نام پسر و داماد وزیر ارتباطات دولت گذشته به چشم می‌خورد که وی هم‌اکنون از طراحان اصلی استیضاح وزیر علوم به شمار می‌رود. طبق اسناد به داماد این نماینده مجلس بورس ادامه تحصیل در امریکا و به پسر وی بورس ادامه تحصیل در کانادا اعطا شده است.
همچنین خواهرزاده و داماد خواهر وی نیز موفق به دریافت بورسیه شده‌اند. در همین حال مطابق اسناد موجود به همسر وی نیز مجوز فعالیت یک مرکز آموزش عالی ویژه زنان در تهران داده شده است که مطابق قوانین موجود این امر یک تخلف قانونی به شمار می‌آید. در ادامه بررسی لیست تخلفات وزارت علوم دولت قبل خبرنگار ایلنا مطلع شد نام یکی از مدیران رسانه منتسب به جریان اصول‌گرا که این روز‌ها با تمام توان پیگیر استیضاح وزیر علوم است، در این لیست وجود دارد. این اطلاعات حکایت از آن دارد که این مدیر رسانه‌ای هم‌اکنون در حال تحصیل در مقطع دکترا در رشته مطالعات منطقه‌ای دانشگاه تهران است که به دلیل کبر سن طبق قانون شرایط استفاده از بورس را ندارد و ایلنا فقط به دلیل ملاحظات حرفهای از ذکر نام این مدیر رسانه‌ای فعلا خودداری کرده است».
اما همچنان پرداختن به موضوع سخنان رئیس جمهور در هفته گذشته و نکوهش بی‌تابی در برابر منتقدان و توصیه به مدارا یکی از سوژه‌های دوست‌داشتنی روزنامه‌های اصولگراست.
روزنامه
وطن امروز، در یکی از یادداشت‌هایش در این باره نوشته است: «هفته گذشته حجم وسیعی از کلیدواژه‌هایی دایر بر تخریب، توهین و تهمت علیه منتقدان توسط شخص رئیس‌جمهور، وزیر نفت و رسانه‌های دولتی و رسمی منتشر شد که در نوع خود بی‌سابقه و از تنوع بسیار وسیعی برخوردار است.
همواره تهمت و توهین، برآمده از تعصب، رویکرد‌های احساسی و نمایانگر کم تحملی و حس نفرت از منتقدان به شمار می‌آید، ضمن اینکه عدم اعتماد به نفس اعضای دولت نیز به‌نوعی با ترسیم این خط‌مشی نمایان میشود، دولتی که در آغاز مسیر مدعی ارتباط بسیار خوب و بهینه با اصحاب رسانه بود هم‌اکنون عضو کابینه‌اش در تلویزیون با توهین علیه اصحاب رسانه، چهره‌ای دیگر از خود را به عرصه می‌کشاند. نباید فراموش کرد که تا هم‌اکنون مهم‌ترین عاملی که دستگاه اجرایی را به چنین فرافکنی‌هایی وادار کرده است عدم موفقیت در عرصه‌های گوناگون به‌دلیل بی‌برنامگی، اداره دستگاه‌ها به‌صورت شرکت سهامی و همچنین عدم اعتنا به نقطه‌نظرات منتقدان و صاحبنظران بوده است. حالا باید به این فکر کرد دوستان چگونه می‌توانند هجمه وسیع علیه محمود احمدی‌نژاد درباره برخی عبارت‌های نه چندان شایسته در محافل عمومی را پاسخ داده و توضیح دهند چگونه و بسیار پرشتاب‌تر از دولت قبل به بمباران منتقدانشان آن هم با چنین مقیاسی و در یک بازه زمانی بسیار کوتاه پرداخته‌اند».
اما این روز‌ها در حوزه اخبار اجتماعی تا دلتان بخواهد اخبار عجیب و غریب وجود دارد؛ اگر از ماجرای تولید شیر با روغن پالم بگذریم، روزنامه جوان امروز با تیتر «تولید روغن‌های آلوده از استخوان حیوانات» خبر می‌دهد: «عضو هیأت رئیسه مجمع نمایندگان استان تهران از تولید روغن آلوده با استفاده از استخوان‌های حیوانات در یکی از روستاهای قلعه‌نو انتقاد کرد و خواستار پیگیری این پدیده ناهنجار زیست محیطی و بهداشتی از طرف وزارت بهداشت، محیط زیست و شهرداری شد.
زهره طبیب‌زاده نوری، عضو هیأت رئیسه مجمع نمایندگان استان تهران، از تولید روغن آلوده به وجود آمده از استخوان‌های حیوانات در یکی از روستاهای قلعه‌نو انتقاد کرد و اظهار داشت: این استخوانها در معرض حرارت ۴۰ درجه و مکانی کاملاً آلوده نگهداری و از آن روغنی استحصال میشود که هیچ‌کس پاسخگوی چرایی و چگونگی استفاده از این روغن نیست.
طبیب‌زاده با یادآوری بازدید جمعی از اعضای مجمع نمایندگان استان تهران از شهر ری افزود: در این بازدید من به همراه خانم آلیا به منطقه قلعه‌نو سرکشی کردیم؛ در این منطقه روستاهای پراکنده‌ای وجود دارد که در یکی از این روستا‌ها با یک پدیده ناهنجار زیست‌محیطی و بهداشتی روبه‌رو شدیم.
نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر در مجلس شورای اسلامی به خانه ملت گفت: متأسفانه استخوان‌های حیواناتی مانند گاو و گوسفند را در محل‌های سر باز، بدون هیچ‌گونه رعایت نکات بهداشتی دپو کرده بودند و شدت عفونی بودن منطقه به شکلی بود که اجازه بازدید به ما داده نمی‌شد و در نهایت به دلیل حضور بخشدار ناحیه به ما مجوز ورود دادند».
روزنامه
اعتماد اما در صفحه سیاسی خود از همکاری عده‌‌ای در بدنه دولت با «جبهه پایداری» خبر می‌دهد و آن را دردسر جدید دولت در مورد منتقدان می‌داند و می‌نویسد: ««نفوذی»ها سناریو می‌چینند. در کنار اتاق عملیاتی‌شان این بار خبر از نفوذ عده‌‌ای نفوذی در بدنه دولت آمده است که با سردسته مخالفان دولت یعنی «جبهه پایداری» مشغول همکاری هستند. نفوذی‌هایی که این بار بخشی از نمایندگان مجلس نسبت به حضور آنان در دولت هشدار داده‌اند و حتی می‌خواهند در جهت روشنگری، لیست این نفوذی‌ها را به روحانی بدهند. این نفوذی‌ها اما یکی از هزاران یادگاری دولت سابق هستند. همان‌ها که عده‌‌ای نیروهای «مشایی» در دولت می‌خوانندشان و دولت هم هنوز فرصت تغییرشان را پیدا نکرده است.
حرفهای چند روز پیش حسن روحانی حالا دارد شکل ملموس‌تری به خود می‌گیرد و شاید این نفوذی‌ها که حتی در بدنه دولت هم وجود دارند همان تخریب‌گرانی باشند که رئیس‌جمهور گفته بود قصد سکوت در برابر آنها را ندارد. وضعیت در استان‌ها و شهرستان‌های کوچک بد‌تر است. عدم؟ تغییر برخی مدیران استانی موجب شده است که به گفته برخی، در شهرستان‌ها در خود دولت پایگاه علیه حسن روحانی ایجاد شود».
روزنامه
خراسان اما در صفحه اقتصادی امروز خود به بررسی آمارهای پولی یک ساله منتهی به خرداد پرداخته و از رشد ۳۰ درصدی نقدینگی و افزایش ۳۲ درصدی بدهی دولت به بانک‌ها خبر می‌دهد و می‌نویسد: «جدید‌ترین آمارهای بانک مرکزی حاکی از این است که بدهی‌های دولت به نظام هم چنان در حال افزایش است. این داده‌ها همچنین از رشد ۳۰ درصدی نقدینگی در سال گذشته و کاهش دو درصدی تسهیلات قرض الحسنه در سه ماه اول سال حکایت می‌کند. بررسی طرف «دارایی‌های بانک‌ها و مؤسسات اعتباری غیربانکی» تا پایان خرداد ۹۳ حاکی از این است که در طول یکسال گذشته، میزان «بدهی‌های بخش دولتی به بانک‌ها» با رشد قابل توجهی به میزان ۸/۳۲ درصد روبه رو بوده است.
مطابق آمار داده شده، در یک سال گذشته، بدهی «بخش دولتی» از حدود ۶۴۲ هزار و ۸۱۹ میلیارد ریال در خرداد سال ۱۳۹۲، به رقم ۸۵۳ هزار و ۵۱۴ میلیارد ریال رسیده است. رشد بدهی بخش دولتی به بانک‌ها در مدت مشابه سال قبل معادل ۸/۳۵ درصد گزارش شده بود. مطابق آمار ارائه شده، از رقم کل بدهی بخش دولتی به بانک‌ها، میزان ۲۸ درصد آن متعلق به بدهی بخش دولتی به «بانک‌های تجاری»، میزان ۳۲ درصد آن متعلق به بدهی بخش دولتی به «بانک‌های تخصصی» و میزان ۴۰ درصد آن متعلق به بدهی بخش دولتی به بانک‌های غیردولتی و موسسات اعتباری غیربانکی بوده است.
از طرف دیگر، این آمار حاکی از آن است که در این مدت «سپرده‌ها و وام‌های بخش دولتی» به بانک‌ها که یکی از اجزای «بدهی بانک‌ها» محسوب میشود، با رشد بالای ۴/۸۶ درصدی در سال گذشته روبه رو بوده است. مقایسه این ارقام با اعداد پیشین حاکی از این است که «بدهی بخش دولتی به بانک‌ها» کمتر از «سپرده‌های بخش دولتی به بانک‌ها» (معادل بدهی بانک‌ها به بخش دولتی) رشد داشته است».
صرفه نظر از غیر بهداشتی بودن این کار این استخوانها از سطح قصابیهای شهر جمع آوری میشود (توسط نیسانهایی که همگی آنها را دیده ایم ) نه از حیوان مرده لذا اگر اسم استخوان مرده بگذاریم پس از قصابی هم گوشت همان حیوان مرده را میخریم !!! 