توهين به مدير 12 روزه ميراث فرهنگي استان قزوين، عكاسان منتقد را به شلاق خوري انداخت. اين عكاسان كه در خصوص كتاب عكسي كه توسط مديركل ميراث فرهنگي استان كه 12 روز است به اين سمت منصوب شده، نقد كرده بودند، به جرم توهين به نگارنده كتاب، به 75 ضربه شلاق محكوم شدند. شعبه 102 دادگاه عمومي قزوين با صدور حكمي، خليل امامي و عباس عليپور دو تن از عكاسان قزويني را به اتهام «توهين» به مديركل ميراث فرهنگي اين استان، محكوم كرد.
به گزارش اعتماد، يادداشت اول از سوي امامي در نشريه محلي چاپ شده، هنگامي كه اين يادداشت با پاسخ حضرتيها مواجه شد، پاسخ ديگري به وي داده شد كه منجر به شكايت شد، شكايتي كه شاكي حاضر شده بود با ابراز ندامت محكومان، شكايت خود را پس بگيرد و تنها آنها را متوجه اشتباهشان كرده باشد. يكي از اين عكاسان در خصوص حكم صادره و يادداشتهاي منتقدانه خود خطاب به محمدعلي حضرتيها، نگارنده كتاب، گفت: «در نقدي كه در خصوص كتاب عكس چاپ شده از سوي ايشان، نوشتيم، بيشتر حرفمان شيوه عكاسي و تاليف كتاب بود، كه آقاي حضرتيها بعد از اين نقد كه در وبلاگ قزوين هنر منتشر شده بود، در جوابيهيي من را به خرمگس و خفاش خونخوار تشبيه كردند. بعد از اين جوابيه، دوست عكاسم، عباس عليپور، در پاسخ به ايشان، جوابيهيي نوشتند كه از نگاه ايشان توهين آميز بود و به شكايت ايشان از ما منجر شد.
خليل امامي در خصوص توهينآميز بودن جوابيه مدير ميراث استان به خود ميگويد: «درست است كه سخنان ايشان هم توهينآميز بود، اما من شكايت نكرده بودم چون به نظرم كار ژورناليستي بود و نبايد مزاحم دستگاه قضا ميشديم. اما حالا كه با شكايت مواجه شديم، من هم اقدام به شكايت كردهام كه هم تراز شويم.»
او در اين خصوص افترا بودن سخنانش معتقد است: «افترا نسبت دادن عملي مجرمانه به شخص است، تكيه ايشان روي يك جمله بودكه آن جمله هم تهمت نبود. دوست عكاسم خطاب به ايشان گفته بود آقاي امامي به چه چيز شما غرض داشتند؟ شخصيت، موقعيت يا هنر نداشته تان؟ كه ايشان از اين جمله برداشت كرده بودند ما شخصيت و موقعيت ايشان را هم علاوه بر هنرشان، نداشته تلقي كرديم.»
او درصدد اعتراض به حكمش برآمده و 75 ضربه شلاق خود را بازنشر سخنان علي پور در وبلاگش ميداند و اتهامش را معاونت در توهين. امامي از قابل تبديل شدن شلاق به جريمه نقدي ميگويد: «بستگي به ميزان و شدت توهين دارد، در قانون آمده كه از 5 تا صد هزار تومان يا 74 ضربه شلاق كه ما درصدديم اين جريمه را تبديل كنيم. ما 20 روز فرصت اعتراض داريم كه در اين مدت زمان حتما اقدامات لازم براي اعتراض را ميكنيم.»
او همچنين از بسته بودن فضا براي نقد آثار هنري خبر داد و گفت: «تنها من نيستم كه در اين فضا، امكان نقد برايشان وجود ندارد، بقيه منتقدان هم از اين به بعد واهمه از صادر شدن چنين حكمهايي خواهند داشت.» اما عكاس 51 ساله كه از اين دو جوان كه سخنان خود را تنها نقدي به اثري هنري ميدانند، شكايت كرده، خود را روزنامهنگار معرفي ميكند. او در حالي كه از قضاوت يك طرفه سايتها به تنگ آمده، به اعتماد ميگويد: «من مدرس دانشگاه بودم، سردبير نشريه محلي بودم، عكاس بودم، تفاوت نقد و توهين را ميفهمم. اگر مطلب منتشر شده از سوي اين دوستان، نقد بود كه منجر به صدور چنين حكم سنگيني نميشد. كارهايي كه اين دو دوست انجام دادند، تنها توهين نبود، تهمت، نشر اكاذيب، تشويش اذهان عمومي و حتي جعل بود كه من از 4 جرم ديگر گذشتم و تنها به بحث توهين پرداختم.»
محمدعلي حضرتيها كه خود را مدير 12 روزه ميراث فرهنگي ميداند، ميگويد: «زماني كه دوستان منتقدمان هنوز به دنيا نيامده بودند، من عكاسي ميكردم. جالب است به مني كه جانباز جنگم و تابه حال يك سانتيمتر زمين از قِبل جانبازيام نگرفتهام، تهمت رانتخواري ميزنند، به من گفتهاند بيشخصيت، كسي كه از موقعيتش سوءاستفاده ميكند، هنربند است تا هنرمند، شاترزني بيش نيست تا آنجا كه لنز را در دوربين نميشناسد. شكايتي كه من از اين آقايان كردم، به خاطر خودم نبود، به خاطر دو دختر نوجوانم بود كه به پدرشان توهين شده.»
حكم شلاق براي نقد به اثري هنري، تيتري است كه در رسانهها ديده ميشود و بدون تعلل اين را در ذهن ميآورد كه از اين پس، نقد هم تعطيل ميشود يا منتقد بايد خود را براي شلاق خوردن آماده كند.
شاكي پرونده در خصوص وجهه منفي اين شكايت ميگويد: «من از ابتدا دست به شكايت نزدم، من وكيلم را نزد ايشان فرستادم، وكيلم با بيان اينكه هر غلطي ميخواهيد بكنيد، مواجه شد. ماهم رفتيم و غلطمان را كرديم. الان هم با وجود قطعي بودن حكم، به قاضي پرونده گفتهام من راضي به شلاق خوردن احدي نيستم، پس از طي مراحل قانوني، اعلام رضايت ميكنم. اميدوارم اين حكم، سرآغاز آگاهي و تنبه محكومان باشد و بداخلاقي، دروغ، تهمت و توهين از رسانههاي ما رخت بربندد.»