در ادامه داستان بنگاهداری بانکها، حبس ۸۳ درصد سرمایه یک بانک در ملک فاش شده است. مثلثهایی که قرار است در دو جناح اتحاد ایجاد کنند، حرکت به سمت خوشبینی در مذاکرات هستهای و چهارشنبه سیاه بازار نفت، دیگر مطالب مهم روزنامههای پایان هفته هستند.
کدام بانک ۸۳ درصد سرمایه خود را تبدیل به ملک کرد؟ جوان در گزارشی از بررسی چرایی بنگاهدار شدن بانکها در میزگرد خانه اقتصاد با تیتر
«حبس ۸۳ درصد سرمایه یک بانک در ملک!» نوشته است: نرخ بالای سود در بانکها تنها به ضرر مردم نیست بلکه بانکدارها نیز بر این باورند که وقتی قیمت تمام شده پول کمتر باشد، به نفع آنها هم هست و مجبور به بنگاهداریهای سخت و پیچیده نیستند. با این حال بخش خصوصی بر این باورند که اگرچه بانکها در اثر تحریم و معوقات به سوی بنگاهداری سوق داده شدهاند اما باید به تدریج و با برنامه از بنگاهداری فاصله گرفته و به انجام وظیفه خود بازگردند و وظیفه تأمین سرمایه بنگاههای اقتصادی را بر عهده بگیرند.
به گزارش «جوان» اینها بخشی از نظراتی است که در میزگرد «خانه اقتصاد ایران» مطرح شد و طرفین دعوای همیشگی بانکها و مؤسسات مالی با فعالان سایر بخشهای اقتصادی حول یک میز به طرح موضوع پرداختند.
نجفی، کارشناس مسائل بانکی در این نشست با تأکید بر اینکه بانکها بر اساس صورتهای مالی خودشان بین ۴۰ تا ۷۰ درصد سود دادهاند، گفت: بر اساس اسناد رسمی بانکها یک بانک ۸۳ درصد سرمایه خود را به ملک و ۱۷ درصد را به عملیات بانکی اختصاص داده است و ۴۲ درصد سود به دست آورده است.
وی افزود: بانکها مقدار زیادی از پول مردم را تبدیل به اوراق مشارکت کردهاند و برخی را به صورت حساب ارزی در خارج کشور نگه داشتهاند.
صدری، کارشناس مسائل بانکی نیز گفت: بر اساس قوانین حداکثر کفایت سرمایه بانکها ۱۵درصد است یعنی از ۱۰۰ درصد سرمایه ۱۵درصد حداقل متعلق به صاحبان بانک است و حداقل ۸۵ درصد باید متعلق به مردم باشد ولی متأسفانه ۱۵ تا ۲۵درصد از چرخه پولی خارج از چرخه نظارت بانک مرکزی است و این نشاندهنده این است که حتی شورای پول و اعتبار هم به اندازه کافی بر مسأله بانکها نظارت ندارد.
مدیرعامل مؤسسه اعتباری کوثر نیز در این میزگرد به نمایندگی از سیستم بانکی با بیان اینکه برخلاف تصور عامه نرخ سود سپرده و به تبع آن سود تسهیلات پایین برای بانکها سود بسیار بیشتری دارد، گفت: نرخ بهره بالا خود معلول تورم است.
عیسی رضایی افزود: اختلاف نرخ سود تسهیلات و سود سپردههای مردم بسیار کم است و بانکها و مؤسسات در فضای کنونی اقتصاد مجبورند برای جبران سود به سراغ بنگاهداری بروند.
وی همچنین بالا بودن نرخ پول را ناشی از قوانین بانک مرکزی دانست و گفت نرخ جریمه اضافه برداشت را ۳۴ درصد تعیین کرده است و این خود منشأیی برای افزایش نرخ تورم است.
وی یکی از مشکلات بانکها را بهرهوری پایین بنگاهها و صنایع بزرگ ایران دانست و افزود: در شرایطی که بهرهوری بنگاهی پایین است طبیعی است که بانکها تمایل زیادی به وام دادن نداشته باشند. رضایی مشکل دیگر بانک را مسأله وامهایی دانست که به جای استفاده در صنعت در بخش ساختمان به کار گرفته شده است.
مدیرعامل مؤسسه مالی اعتباری کوثر اعلام کرد برای واگذاری بنگاههای بانکها به بخش خصوصی، نیاز به بخش خصوصی قوی است ولی بخش خصوصی فعلی حتی حاضر نیست در بورس وارد شود و صورتهای مالیاش را شفاف کند که بانکها بپذیرند که میتوانند به این شرکتها اطمینان کنند.
عباس وطنپرور بر خلاف رضایی بر این باور است که جریمه در نظر گرفته شده از سوی بانک مرکزی برای این است که از پول پرقدرت در شرایط تورمی کاسته شود.
وی تأکید کرد: بانک خصوصی هیچ وقت برای رقابت با بانک دولتی ایجاد نشد بلکه بنگاههایی برای تأمین نقدینگی خودشان، بانک ایجاد کردند تا منابع مالی را برای بنگاههای خود تأمین کنند و دولت اجازه نمیدهد بانکی ایجاد شود که بر اساس نرخ بهره با بقیه بانکها رقابت کند.
این فعال اقتصادی افزود: مشکل اصلی بانکداری قانون بانکداری بدون ربا است که انحصار پول ایجاد کرده است. وی تأکید کرد در ژاپن از پول در بانکها مالیات دریافت میشود تا جلو تنبلی و دریافت پول بدون کار جلوگیری شود.
ابراهیم جمیلی، رئیس خانه اقتصاد ایران با طرح موضوع اعلام کرد که مخالف بنگاهداری بانکها است و معتقد است که بانک باید به بانکداری و بنگاه باید به بنگاهداری بپردازد.
به گفته جمیلی در حال حاضر بانک مرکزی دستورالعملی در این رابطه صادر کرده است ولی نباید این کار سریع انجام شود و نیاز به کار کارشناسی دارد چراکه بانکها یکروزه بنگاهدار نشدند که یکروزه بخواهند همه بنگاههای خود را واگذار کنند بلکه باید برای این موضوع هم برنامه داشت. رئیس خانه اقتصاد ایران افزود: نقش بانک در تمام دنیا برای رشد اقتصادی کشور تعیینکننده است و ما نمیتوانیم خود را از بقیه دنیا جدا کنیم.
مسعود دانشمند، دبیرکل خانه اقتصاد نیز با بیان اینکه کاهش نرخ سود دستوری عامل اصلی بنگاهداری بانکها است، گفت: بدهی بانک مرکزی و دولت به بانکها، معوقات بانکی که اکثراً دولتی بود و تحریم از جمله عوامل دیگر حرکت بانکها به سمت بنگاهداری است.
وی افزود: ضعف قانون هم به بانکها اجازه ورود داد و اولین بنگاهها کارگزاران بورس بودند و خود سیستم بانکها را به این سمت هدایت کرد.
به گفته دانشمند این موضوع عاملی برای رکود تورمی و نابودی بنگاههای کوچک بود چراکه این نهادها توان مالی کافی را نداشتند.
دبیرکل خانه اقتصاد پیامد این بنگاهداری را رانتخواری دانست و تأکید کرد البته بانکها خودشان یک بنگاه اقتصادی هستند که باید سود کنند تا ورشکسته نشوند.
چهارشنبه سیاه بازار نفتدنیای اقتصاد در باره
شرایط این روزهای بازار نفت نوشته: روز گذشته دو اتفاق در بازارهای جهانی نفت افتاد؛ نخست ثبت بیشترین رقم افت روزانه نفت برنت برابر با ۴ دلار و دوم شکست کف قیمتی ۴ ساله این نوع نفت که باعث شد نفت برنت در رقم ۸۴ دلار قرار بگیرد که افت ۳۰ دلاری را در مدت حدود ۳ ماه اخیر نشان میدهد. نفت آمریکا نیز با ۲ دلار کاهش روز گذشته به رقم ۸۱ دلار رسید که کف دو ساله نفت تگزاس محسوب میشود. در این میان کف ۷۵ دلاری برای نفت آمریکا که روز شنبه ۱۲ مهر ماه «دنیای اقتصاد» به عنوان مقصد نهایی نفت معرفی کرد، در حال تحقق است. در داخل کشور نیز در شرایطی که رئیسجمهور وزیر نفت را مامور کرد تا از تمام پتانسیلهای سیاسی و اقتصادی موجود برای جلوگیری از ریزش بیشتر قیمت نفت استفاده کند، کارشناسان معتقدند این افت قیمت در کنار ترقی ارزش دلار تاثیر چندان زیادی بر بودجه کشور نخواهد داشت و جای نگرانی نیست. محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت نیز درخصوص اثر کاهش قیمت نفت بر بودجه اعلام کرد در صورت ادامه این روند هزینههای جاری انقباضی میشود. نفت اوپک در حال حاضر در رقم ۸۵ دلاری قرار گرفته که جزو حداقلهای قیمتی محسوب میشود. در این بین افزایش ارزش دلار، افزایش عرضه نفت و کاهش تقاضای جهانی برای نفت منجر به افت ارزش نفت در بازارهای جهانی شده است.
ابتکار نیز در بخشی از مطلبی با تیتر
«ائتلاف نفتی آمریکا و عربستان علیه ایران و روسیه» در باره پشت پرده ارزان شدن نفت نوشته: نماینده سابق ایران در اوپک با اشاره به شکل گیری ائتلاف جدید نفتی بین عربستان و آمریکا برای پائین نگاه داشتن قیمت نفت و ضربه زدن به اقتصاد کشورهایی همچون ایران و روسیه برخی از دلایل کاهش بهای طلای سیاه را تشریح کرد و گفت: ایران و روسیه با کاهش قیمت نفت مجبورند بهای گاز صادراتی خود را هم ارزان کنند.
سید محمدعلی خطیبی در تشریح دلایل سقوط آزاد قیمت نفت خام در بازار جهانی گفت: استخراج و فرآورش نفت و گاز از ذخایر نامتعارف «شیل اویل و شیل گسها»، پیشی گرفتن عرضه و از تقاضا در بازار جهانی، افزایش عرضه ظرفیت مازاد نفت توسط برخی از کشورهای عضو اوپک، کاهش مسائل ژئوپولیتیکی و افزایش سطح ذخیره سازی نفت در کشورهای بزرگ مصرف کننده از مهمترین دلایل سقوط قیمت جهانی طلای سیاه است. نماینده سابق ایران در اوپک با تاکید بر اینکه کاهش بیش از ۲۰ درصدی قیمت نفت خام در طول چند ماه اخیر برای برخی از کشورهای عضو اوپک مسأله بزرگی نیست، تصریح کرد: بر این اساس برخی از اعضای اوپک همچون عربستان سعودی با افزایش عرضه نفت به بازار و فروختن نفت بیشتر به نوعی زیان کاهش قیمتها را جبران میکنند. مدیر سابق امور بینالملل شرکت ملی نفت ایران با بیان اینکه کاهش قیمت نفت برای برخی از کشورهای عضو اوپک مسأله نگران کنندهای نیست، اظهار داشت: اما این کاهش قیمت نفت قطعا برای برخی از کشورهای صادرکننده نفت در بلند مدت منجر به شکل گیری نگرانیهای جدید خواهد شد.
این کارشناس اقتصاد انرژی با یادآوری اینکه عربستان سعودی اخیرا با تغییر فرمول فروش نفت خود و کاهش بهای رسمی نفت صادراتی عملا شرایط را برای کاهش بیشتر بهای نفت در بازار جهانی فراهم کرده است، تبیین کرد: در شرایط فعلی بازار عرضه کنندگان برای جلب رضایت مشتریان نفتی خود فرمولهای جذاب، تخفیفهای ویژه و امتیازهایی به خریداران نفت ارائه میکنند. خطیبی با اعلام اینکه هم اکنون عربستان سعودی با ظرفیت تولید بیش از ۱۰ میلیون بشکه نفت بزرگترین صادرکننده طلای سیاه در بین اعضای اوپک به شمار میرود، تبیین کرد: عربستان عملا با کاهش رسمی قیمت نفت خود فشار کاهش قیمتها را به سایر کشورهای عضو اوپک تحمیل کرده است و تولیدکنندگان را در شرایط سخت قرار میدهد. نماینده سابق ایران در اوپک با یادآوری اینکه قطعا این اقدامات شیب کاهش قیمت نفت در بازار جهانی را تندتر میکند، گفت: با افزایش عرضه مازاد ظرفیت نفت توسط عربستان فعلا نباید انتظار تقویت و یا افزایش قیمت نفت در بازار جهانی را داشت و اقدامات فعلی این باور را در بازار تقویت میکند که قیمت نفت فعلا افزایش نخواهد یافت. مدیر سابق امور بینالملل شرکت ملی نفت ایران با اعلام اینکه اظهار نظر برخی از وزیران نفتی کشورهای عربی عضو اوپک مبنی بر عدم تغییر سقف تولید نفت اوپک و یا اعلام رضایت از قیمتهای فعلی به روند کاهش بیشتر طلای سیاه کمک میکند، تاکید کرد: هم اکنون وقت به کارگیری دیپلماسی انرژی توسط ایران به عنوان یک کشور تاثیر گذار در بازار جهانی نفت و اوپک است.
یاران احمدینژاد عضو ثابت «جلسات پنجشنبهای» اصولگرایانابتکار در مطلبی با تیتر
«جدال مثلثها در دو اردوگاه» نوشته: ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲ زمان مناسبی بود تا هاشمی رفسنجانی از خاکستر داغ حوادث ۸۸ برخیزد و در سن نزدیک به ۸۰ سالگیاش بار دیگر کاندیدای ریاست جمهوری ایران شود. آن روزها هاشمی در ضلع مثلثی خود را باز تعریف کرد که همیشه اندازه زوایههایش را در ذهن داشت. مثلثی که در یک ضلعش سید محمد خاتمی و در ضلع دیگرش اکبر ناطق نوری دیده میشدند. هاشمی که نیمی اصلاح طلب و نیمی اصولگرا به نظر میرسید، فرصت تاریخی را مغتنم دانست تا بعد از دو دوره فشار بیامان سیاسی، عبایش را بتکاند و خود را در معرض رای مردم قرار دهد. بیشک آیتالله هاشمی میانه رو در زاویه قائمه این مثلث سیاسی بود و دوبال اصلاح طلب و اصولگرایش، میتوانستند انتخابات ریاست جمهوری را - آنطور که پیروزی روحانی اتفاق افتاد - به سود او به پایان ببرند. اما هاشمی رد صلاحیت شد، خاتمی موقعیت مناسبی برای کاندیدا شدن نداشت و ناطق هم دل خوشی از جریان تندروی همفکرش! تساهل و تسامح جاری در شخصیت این مثلث توانسته بود اقبال عمومی را که بعد از جریانات سال ۱۳۸۸ چندان مایل به مشارکت به نظر نمیرسید قانع کند. حالا فرصت مناسبی بود تا دود سفید جریان اعتدال که ماحصل اجماع هاشمی، خاتمی و ناطق نوری بود، از دودکش سه جریان سیاسی کشور بیرون بیاید و حسن روحانی را به ریاست جمهوری ایران برساند.
انتخاب حساب شده روحانی «نه» دموکراتیکی به جریان اصولگرای پایداری بود و امیدی بود که در دل تحول خواهان و دموکراسی طلبان نظام زنده شد. روحانی دیپلماسی ایران که پیشتر مذاکره کننده ارشد هستهای بود و تعاملات دیپلماتیک اتمی را در دوره اصلاحات مدیریت کرد، این نوید را میداد که مذاکرات هستهای در سطوحی بالاتر و متمایل به نتیجه و مبتنی بر منافع ملی دنبال شود و رکود اقتصادی بازمانده از دولت اجماعی اصولگرایان را سامان بخشد و کمر اقتصاد کشور را راست و سبد خانوارها را کمی پر کند و مهمتر اینکه شکاف اجتماعی ایجاد شده در جامعه بعد از ۸۸ را ترمیم و فضا را از شرایطی امنیتی به فرصتی سیاسی بدل کند.
یک سال و نیم بعد از شکل گیری مثلث اعتدال، حالا جریان اصولگرای در حال شکل دهی مثلث مشابهی است تا بتواند در ریاضیات سیاسی ایران جواب صحیح خود را بیابد. آیتالله مصباحیزدی رئیس موسسه پژوهشی آموزشی امام خمینی (ره)، موحدیکرمانی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و آیتالله محمد یزدی رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، با یکدیگر دیدار میکنند تا احتمال همگرایی و وحدت اصولگرایان را عملی سازند، اگرچه هندسه اصولگرایی، آنقدرها که اعتدالگرایان اهل تساهل و تسامحاند، شکل و رسم مناسبی ندارد به گونهای که در انتخابات ۹۲ هم رودروی هم صف آرایی کردند و در نهایت هم شکست خوردند.
مثلث متساوی الاضلاع اصولگرایی که به ظاهر در حال شکل گیری است، به نظر میرسد متأثر و البته برگرفته از روش موفق اعتدال زیر چتر اصلاح طلبی است که به رهبری هاشمی رفسنجانی و با حمایت دو ضلع کاریزماتیک اصلاح طلب و اصولگرای خاتمی و ناطق به پیروزی رسید.
اگرچه جریان اصولگرای تند رو هر بار در مواجهه دموکراتیک با جریان اصلاح طلبی و میانه روی معادله رقابت را واگذار کرده اما بیش از آنکه تقابل این دو جریان در شرایط فعلی اهمیت داشته باشد، بعید بودن همگرایی و اجماع طیف اصولگرایان خود را نشان میدهد. مصباح که اندیشهای شریعت محور دارد، چندان به مشارکت مردمی و اجماع دموکراتیک باور ندارد بلکه برای نمونه شخصیتی چون سعید جلیلی را دارای اندیشهای انقلابی و به اصطلاح برگزیده میداند و این تیپ کسانی را میپسندد که شمایل احمدینژاد را برایشان نمایان سازد!
یزدی و موحدی کرمانی اما تمایل بیشتری به رقابتهای سیاسی دارند. بیشک مواجهه مصباح با آیتالله یزدی و موحدی کرمانی که دل به کاریزمای حداقلی چهرههای نسبتا تکنوکرات اصولگرا چون محمد باقر قالیباف دارند، هرگز مواجهه تعاملی نخواهد بود و در رقابتهای انتخاباتی اجماع کامل این دو ـ سه اندیشه، چشمانداز روشنی را نشان نمیدهد.
اعتماد نیز به
حضور یاران احمدینژاد در روند همگرایی اصولگرایان پرداخته و نوشته: همایش همگرایی اصولگرایان همچنان حرف و حدیث دارد. حضور پنج گروه پایداریها، موتلفهایها، ایثارگرانی و رهپویانیها به همراه یاران احمدینژاد و غیبت چهرهها و نمایندگان دیگر گروههای اصولگرایی در تفسیر بسیاری از اهالی سیاست، تقویت جایگاه آیتالله مصباح و یاران نزدیک به آیتالله قم نشین است. اگرچه در این میان برخی معتقدند که ترکیب حاضران در همایش روز شنبه اصولگرایان نشان از پیوند این گروهها برای انتخابات مجلس دارد. تا پیش از این همایش، احمدی نژادیها و پایداریها کمتر مورد حمایت اصولگرایان قرار میگرفتند اما گویا اتفاقات دیگری در اردوگاه این جناح سیاسی در حال تکوین است.
به گفته حمیدرضا حاجی بابایی وزیر آموزش و پرورش دولت احمدینژاد افراد و گروههایی که در همایش همگرایی اصولگرایان شرکت کردهاند عضو «جلسات پنجشنبههای اصولگرایان» هستند. یعنی عضو جلسه وحدت اصولگرایی یا همان شورای مرکزی هستند که آقای تقوی اشاره داشتند. این شورا دعوت کننده مهمانان جلسه است و در جریان این حضورها قرار دارد.
حاجی بابایی در پاسخ به این سؤال که در جلسه وحدت اصولگرایی تعداد زیادی از وزرا و یاران آقای احمدینژاد ردیفهای اول جلسه را به خود اختصاص داده بودند و این به معنای وحدت اصولگرایان با طیف احمدینژاد است، افزود: در این جلسه همه اصولگرایان حاضر بودند تا به وحدت جریان کمک کنند.