جدیدترین پیشنهادهای هستهای مطرح برای حل موضوع غنیسازی در یک روزنامه بررسی شده است. مقامات و کارشناسان مختلف به بررسی ریشههای چند مورد اسیدپاشی در اصفهان پرداختهاند. حزب کارگزاران هم پر سروصداترین تشکل سیاسی امروز و احتمالا کانون تلاشهای یک جناح برای تسلط بر مجلس دهم است.
نظریهپردازی درباره اسیدپاشیهای
اصفهان
ابتکار درباره هفته سخت نیروی انتظامی نوشته است: در شرایطی که هفته گذشته در ایام هفته نیروی انتظامی قرار داشت، این قوا هفتهای سخت و تلخ را سپری کرده است. پس از حوادث سراوان، سقوط هواپیمای کارشناسان نیروی انتظامی، وقوع حادثه برای یک خودرو امدادرسان به حادثه هواپیما و حمله به پاسگاههای مرزی، اکنون موضوع اسیدپاشان ناشناس در اصفهان نیز به نقطه تلخ و سختی از روزهای اخیر نیروی انتظامی بدل شده است. در هفتههای گذشته در شبکههای اجتماعی، بدحجابی به عنوان دلیل اسیدپاشی به قربانیان مطرح شده است و حتی از دخالت عوامل برخی گروههای تندرو در این زمینه سخن گفته میشود.
هرچند به گفته قربانیان و خانوادههای آنها، قربانیان در زمان وقوع اسیدپاشی از نظر وضعیت حجاب شرایط نابهنجاری نداشتهاند، اما سلیقهای بودن بحث حجاب و برخورد با مصادیق بدحجابی باعث میشود این احتمال همچنان از ذهن افکار عمومی پاک نشود. این در حالی است که طرح حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر نیز با وجود منتقدان بسیار در صحن علنی مجلس شورای اسلامی مطرح شده است. ارتباط این حوادث با موضوع بدحجابی یا گروههای خاص موضوعی است که باید در ادامه پیگیریهای نیروی انتظامی برای ستاندن حق و حقوق قربانیان جنایت شوم اسیدپاشی مورد توجه قرار گیرد و افکار عمومی نیز در این زمینه تنویر شود.
شهروند مجموعهای از دلایل و ریشههای احتمالی این موضوع را مود توجه قرار داده و نوشته: با تأیید خبر ۴مورد اسیدپاشی به زنان جوان در اصفهان حالا مسئولان دولتی و قضایی واکنشهای متفاوت خود را به این خبر بیان کردهاند. شهیندخت مولاوردی معاون رئیسجمهوری در امور زنان و خانواده در رابطه با اسیدپاشیهای سریالی اصفهان گفت: «لازم است تدابیری به منظور مقابله با خشونت علیه زنان اتخاذ شود و این تدابیر باید در حوزه بازدارندگی قانونی و حمایتی باشد. در معاونت امور زنان نیز تدابیری را مدنظر قرار دادهایم و در چارچوب لایحه تأمین امنیت زنان به این موضوع پرداختهایم. فعالیتهایی را نیز در زمینه توانمندسازی زنان به منظور بازدارندگی از خشونت علیه زنان انجام میدهیم».
وی تأکید میکند: امنیت در هر سطحی پیششرط هر فعالیتی برای زنان است و لازم است زنان توانمند شوند که به منظور توانمندسازی زنان و حضور جدی آنها در برنامههای توسعهای لازم است به امنیت آنان توجه کنیم. مولاوردی با بیان اینکه متلکگویی، اسیدپاشی و غیره مصداق خشونت علیه زنان در اجتماع و جامعه است، میگوید: زنان باید چه در حریم خصوصی و چه در جامعه از خشونت در امان باشند و قربانی یکی از اشکال خشونت قرار نگیرند.
معاون رئیسجمهوری در امور زنان و خانواده اضافه میکند: یکی از اشکال خشونت علیه زنان «آزاررسانی در اماکن عمومی و پارکها» ست که تجاوز و سایر تعرضات جنسی از اشکال شدیدتر این خشونت محسوب میشود و لازم است تدابیر لازم برای مقابله با این نوع پدیدههای «فراگیر اجتماعی» اتخاذ شود.
رسول یاحی، معاون سیاسی امنیتی استاندار اصفهان در خصوص پرونده اسیدپاشیهای اخیر در این شهر گفت: «پیگیریها به شدت ادامه دارد واقدامات امنیتی که برای مقابله و دستگیری عاملان این جنایت انجام شده است قابل رسانهای شدن نیست، اما شهروندان استان اصفهان بدانند که مسئولان استانی همه توان و انرژی خود را برای رسیدن به نتیجه نهایی به کار گرفتهاند.
احمد بخشایش اردستانی، عضو کمیسیون امنیت ملی در این مورد به خبرگزاری آریا گفته است: «اینکه گفته میشود متدیّنها نسبت به افراد بدحجاب این اقدام را انجام میدهند قابل قبول نیست و قطعا بسیجیها و حزب اللهیهای ما این کار را انجام نمیدهند».
احمد شوهانی، از اعضای کمیسیون امنیت ملی هم در گفتوگو با خبرگزاری آریا گفت: «کمیسیون امنیت ملی پیگیر این موضوع خواهد بود و نیروی انتظامی و وزارت کشور باید در این زمینه پاسخگو باشند».
این در حالیاست که سرنخهای خوبی از مجرمان به دست آمده و پلیس در یک قدمی موتورسواران اسیدپاش است.
برونرفت از بنبست هستهای؟
علی خرم در روزنامه شرق نوشته: هشتمین دور مذاکرات هستهای در قالب «وین ۷» در شرایط خاصی برگزار شد که نه شکل مذاکره معمول و کامل را داشت و نه خارج از گفتوگو و مذاکره بود. در واقع، گفتوگو و تبادلنظر برای برقراری مجدد مذاکره انجام شد. اما همگان منتظر بودند مشاهده کنند چه بر سر موضوعات محتوایی آمده است؟ مهمترین موضوعات، نحوه لغو تحریمها و چگونگی غنیسازی در ایران بودند. از محتوای گفتوگوهای چندساعته سهنفره وزیر امور خارجه ایران، وزیر امور خارجه آمریکا و مسوول پرونده هستهای ایران در اتحادیه اروپا، خبری بیرون نیامده و مشخص نیست آمریکا برای لغو تحریمها چه پیشنهادی داشته است؟ آیا آمریکا قادر است تعهدی قابلاثبات و قابلاجرا برای لغو تحریمها ارایه دهد؟ به عبارت دیگر دولت آمریکا چگونه اراده تندروها در کنگره نمایندگان آمریکا را در دست خواهد گرفت؟ ایران نمیتواند به قولهای دولت آمریکا در مورد لغو تحریمهای کنگره این کشور اطمینان کند و این معضلی است که دولت آقای اوباما باید حل کرده و پیشنهاد روشنی ارایه دهد.
همچنین با وجود «فتوا» درباره حرامبودن تولید و انباشت سلاح هستهای در ایران، آمریکا مایل است تمام احتمالات را مدنظر قرار داده تا بتواند به تندروهای کنگره اطمینان دهد و نهتنها تندروهای داخلی بلکه همه مخالفان جمهوریاسلامیایران در منطقه را قانع کند که اگر ایران زمانی اراده ساخت سلاح هستهای داشته باشد حداقل یکسال زمان نیاز دارد تا به نیت خود برسد. این دیدگاهی است که آمریکا میتواند موفقیت در مذاکرات هستهای ایران را به جهان نشان دهد و در مبارزات انتخاباتی پیشرو به کار گیرد. موفقیت ایران این است که علاوهبر رفع و لغو تحریمها، بتواند فعالیت هستهای خود را در دوران اعتمادسازی که از پنج تا ۱۵سال ممکن است طول بکشد حفظ کرده و به «تحقیق و توسعه» در این صنعت ادامه دهد. گفتوگوهای «وین ۷» برای عملیاتیکردن این دیدگاه صورت گرفت و ظاهرا پیشنهادات و طرحهای گوناگونی مطرح شدند. در یکی از آنها که مسبوقبهسابقه است آمریکا درخواست کرده اگر ایران بر حفظ ۹هزار سانتریفیوژ عملیاتی خود اصرار دارد باید ذخیره سوخت ۲۰درصدی خود را به خارج از ایران منتقل کند تا تحت نظارت بینالمللی قرار گیرد؛ یعنی اگر ایران بخواهد سلاح هستهای تولید کند باید چندصدکیلوگرم اورانیوم غنیشده ۲۰درصد و سپس چند دهکیلوگرم اورانیوم غنیشده بین ۵۰ تا ۹۰درصد تولید کند.
بنابراین، با خروج اورانیوم غنیشده ۲۰درصد، ایران برای جایگزینی آن بیش از یکسال زمان لازم خواهد داشت. هرچند، تهران بارها تأکید کرده، در پی تولید سلاح هستهای نیست و این نگرانی غرب، با واقعیت، همخوان نیست. بههرحال، آن گونه که خبرگزاریهای غربی از مذاکرات گزارش دادهاند، مقصد این اورانیوم ۲۰درصدی براساس هماهنگیهای قبلی ایران، روسیه خواهد بود که با مقصد قبلی در دوران ریاستجمهوری سابق؛ یعنی ترکیه، تفاوت ماهوی دارد. اینکه این پیشنهاد در صورت عملیشدن آیا میتواند قفل مذاکرات را بهطور کامل باز کند یا خیر محل سؤال جدی است. بهعلاوه اینکه آیا ایران با این پیشنهاد همخوانی کامل دارد یا خیر، محل سؤال است.
در صورتی که پاسخ به هر دو سؤال مثبت باشد باید درباره آینده سوخت انتقالدادهشده از هماکنون، تأمل کرد. روسیه، متأسفانه در سوابق خود با ایران و اروپا نشان داده بههیچوجه قابل اطمینان نیست و از هر فرصت و ابزاری بهعنوان اهرم استفاده میکند. همین زاویه که روسیه در صفآرایی شرق و غرب در موضوع اوکراین، کشورمان را «هل» داد تا با این کشور همداستان شده و به گسترش روابط بپردازد و در مقابل دوربینها توافقات آنچنانی امضا کند، برای ایران گران تمام شد و سایه بیاعتمادی روی مذاکرات هستهای انداخت و قطار مذاکرات پرونده هستهای را از نیمههای «وین ۶» از ریل خارج کرد. این گسترش روابط و توافقات آنچنانی با ایران صرفا سیگنالی از سوی روسیه به غرب بود و در همان حد هم باید آن را جدی گرفت.
اکنون مشاهده میشود در حالی که ایران هزینه این بیاعتمادی در روابط با غرب را بهویژه در پرونده هستهای میپردازد، روسیه خود با غرب بر سر اوکراین و رفع تحریمها در «میلان» به نشستوبرخاست میپردازد و تلاش میکند معضل تحریمهای خود را نه از طریق همکاری با ایران بلکه از طریق معامله مستقیم با غرب حل کند. این تجربه مکرر و آزمایششده باید برای سکانداران سیاست خارجی کشورمان محل تفکر جدی باشد که از جاده اعتدال و توازن بین شرق و غرب خارج نشده و اطمینان حاصل کنند روسیه به غیراز روابط همسایگی با ایران، به «کارت» کشورمان در بازی با غرب میاندیشد پس هیچ روابط «استراتژیکی» وجود نخواهد داشت.
چنانچه ایران بتواند طرح دیگری که ذخیره اورانیوم غنیشده ایران را از کشور خارج نکند بیابد، قطعا ارجح خواهد بود. تصور نمیرود غرب از ارسال ذخیره اورانیوم ایران به روسیه نیز خشنود باشد زیرا همواره دست ایران زیر سنگ روسیه باقی خواهد ماند و باعث وابستگی بیشتر به روسیه میشود که مطابق با استراتژی جهانی غرب و بهویژه آمریکا نخواهد بود. بههرحال تا پایان مهلت سوم آذرماه وقت چندانی باقی نمانده است. در نهایت ایران میتواند یک دور مذاکره را برگزار کند و پس از آن در صورت عدم دستیابی به نتیجه، ممکن است مذاکرات را تمدید کند. اینکه مجموعه غرب با تمدید مذاکرات چگونه برخورد میکند نامشخص است ولی با اطمینان میتوان گفت شرایط در آمریکا با انتخابات میاندورهای مجلس نمایندگان، فضای مذاکرات هستهای را در اختیار تندروها قرار خواهد داد که حتی دولت آقای اوباما نیز قادر نخواهد بود خود را از تاثیرات این فضا دور نگه دارد. این یعنی احتمال توافق با ایران در آن دوران بهمراتب، سختتر خواهد شد.
سبدی جدید برای تخممرغهای اصلاحطلبان
اعتماد سخنان محسن رهامی را با تیتر «تمام تخم مرغهای خود را در یک سبد نمیگذاریم» مورد توجه قرار داده و نوشته است: «ما تمام تخم مرغهای خود را در یک سبد نمیگذاریم. از تمام امکانات و تمام تلاش خود بهره میگیریم. هیچ کس به دنبال تجمیع تمام توان جریان اصلاحطلبی برای خودش نیست» این را محسن رهامی چهره شناخته شده اصلاحطلبان و دبیر کمیته انتخابات شورای هماهنگی جبهه اصلاحات میگوید. چکیده اظهارات رهامی در گفتوگو با پایگاه خبری ندای ایرانیان به شرح زیر است.
گرچه آقای روحانی هیچ گاه نگفته است که دولتش ریشه در جریان اصلاحات دارد، در عمل او و دولتمردانش تاکنون گفتمانی را برگزیدهاند که اصلاحطلبی است. تعامل و مدارا یکی از ویژگیهای مشترک گفتمان دولت خاتمی و روحانی است.
شرایط این روزهای جامعه عبور از افراط گرایی را میطلبد و این شعار گفتمان دوم خرداد بود. بنابراین شرایط محیطی است که تغییر کرده است و بر رفتار اصلاحطلبان اثرگذار است و مبنای اصلی گفتمان اصلاحات تغییر کرده است.
حرکت جدیدی که اصلاحطلبان در پاسخ به شرایط جامعه برگزیدهاند به معنای تغییر اصالت گفتمان اصلاحطلبی نیست. این حرکت پاسخ به شرایط امروز جامعه است و اتفاقا اعتدال و برگزیدن این شعار و حرکت، ریشه در گفتمان اصلاحات دارد.
حرکتی که امروز اصلاحطلبان برگزیدهاند کاری درست، بجا و منطبق با اصالت جریان اصلاحطلبی است.
گروههای گانه اصلاحطلب که مدتی است با اضافه شدن مجمع زنان نواندیش به؟ گروه افزایش پیدا کردهاند به طور مشخص هر هفته جلسه دارند و کمیته انتخابات شورای هماهنگی اصلاحات اخیراً در تهران و استانها فعال شده است.
شورای مشاوران آقای خاتمی هم کارگروههای خود را فعال کرده است و در تلاش است تا با برنامه ریزی منسجم زمینه حضور پر رنگ اصلاحطلبان را در جامعه و انتخاباتهای پیش رو فراهم بیاورد. بنیاد امید ایرانیان هم کارگروههای متعدد خود را فعال کرده است و تلاش دارد تا در آینده نقش موثرتری ایفا کند.
در موعد انتخابات و قبل از برگزاری انتخابات هماهنگیها صورت خواهد گرفت. این بدان معنا نیست که اصلاحات میخواهد تمام پتانسیلش را فقط در یک مجموعه به کار بگیرد. به تعبیری دیگر ما تمام تخم مرغهای خود را در یک سبد نمیگذاریم. از تمام امکانات و تمام تلاش خود بهره میگیریم.
به نظر من جریان اصلاحات از تعطیل شدن این جریانها در شرایط فعلی و قرار گرفتن در یک حزب و تشکل مشخص آسیب میبینید. احزاب مختلف میتوانند در ساحتهای مختلف به فعالیت بپردازند و این امر نافی اتحاد طلبان نیست.
تلاش خواهیم کرد تا در انتخابات مجلس آتی یک لیست از میان اصلاحطلبان بیرون بیاید. آنچه از شورای هماهنگی و جریان اصلاحات به طور کل بیرون خواهد آمد در نهایت یک لیست خواهدبود.
در همین حال شرق پیشنهاد دبیرکل حزب کارگزاران برای «تشکیل جبهه اعتدال با محوریت ۴چهره» را مهم دانسته و نوشته: جلسه شورای مرکزی حزب کارگزاران هفته گذشته در حالی برگزار شد که اخبار مهمی از تصمیمات اصلاحطلبان برای انتخابات مجلس آینده از آن به بیرون راه پیدا کرد. تشکیل کمیته راهبردی انتخابات مجلس دهم در مجمع مشورتی اصلاحطلبان به ریاست سیدمحمد خاتمی شاید مهمترین خبر جلسه مزبور بوده باشد اما از آن مهمتر هم تأکید غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب بر پیگیری و تقویت محور هاشمی، ناطق، خاتمی و روحانی است. او این نظر را طی یادداشتی در نشریه «عصر جدید» ارگان مطبوعاتی حزب بازگو کرده است.
در این میان اسحاق جهانگیری هم در جلسه حزب از گلایه روحانی از فعالیت نهچندان مناسب احزاب اصلاحطلب خبر داده است. با درکنارهمگذاشتن این اخبار به نظر میرسد که هم اصلاحطلبان عزم جدی برای انتخابات مجلس داشته و مشغول برنامهریزی استراتژیک برای آن هستند و هم رئیسجمهوری خواهان فعالیت بیشتر آنان در این زمینه است. در این میان تشکیل کمیته راهبردی در شورای مشورتیای که خاتمی ریاست آن را برعهده دارد، میتواند بیانگر نظارت بر فرآیند انتخابات از سوی خاتمی باشد و شاید کرباسچی هم از این رهگذر خواهان پیگیری محور خاتمی، هاشمی، ناطق و روحانی شده است؛ محوری که مدتهاست سخن آن در محافل سیاسی زده میشود اما هنوز حرکتی مبنی در تحقق آن صورت نگرفته است. این در حالی است که عدهای از فعالان سیاسی چون حسینمرعشی هم پیشتر گفته بودند که اصلاحطلبان با محوریت خاتمی وارد انتخابات خواهند شد و احتمالا در همین راستا هم کمیته راهبردی مزبور تشکیل شده است. او در این جلسه همچنین بر اهمیت تشکیل مجامع مشورتی اصلاحطلبان در همه استانهای کشور تأکید کرده است. این مجامع مشورتی از چهرههای معتمد اصلاحطلبان در ادوار گذشته مجلس و دولت تشکیل خواهد شد و نقش هدایتی احزاب اصلاحطلب در انتخاب مجلس دهم را ایفا خواهد کرد.
تأکید بر فعالیت احزاب اصلاحطلب برای انتخابات اما خواسته رئیسجمهور بوده است. بهطوری که اسحاق جهانگیری، رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران هم در این نشست گفت: «رئیسجمهوری در صیانت از قانون اساسی و پاسداری از حقوق مردم محکم و استوار است اما وظیفه اصلی بر دوش احزاب اصلاحطلب است که باید وارد صحنه شوند». او افزود: «من حتیگاه با طرح این مسأله از طرف رئیسجمهوری مواجه میشوم که چرا دوستان به اندازه کافی فعال نیستند».
جهانگیری همچنین تأکید کرد، «حرکت مردم در انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲ باید تداوم یابد و من بر این باورم که در این شرایط، اعتدال گوهر موردنیاز ما در همه نهادها به خصوص دولت و مجلس است». غلامحسین کرباسچی هم طی یادداشتی در ارگان مطبوعاتی حزب کارگزاران بیآنکه اشارهای به درخواست رئیسجمهوری داشته باشد تأکید کرد: «وظیفه دولت دفاع از حقوق همه احزاب از جمله احزاب اصلاحطلب و فراهمآوردن زمینه مشارکت همه شهروندان وفادار به قانون اساسی در انتخابات آینده است». کرباسچی در عین حال با اشاره به در پیش بودن انتخابات مجلسشورایاسلامی و احتمال ردصلاحیتها، از رئیسجمهوری خواست در برابر تفسیر مضیق از نظارت استصوابی شورای نگهبان نظرش را بگوید و اجازه ندهد حق انتخاب مردم را محدود کنند. او در همین رابطه نوشت: «در این باره البته جایگاه آیتالله هاشمی و مجمع تشخیص مصلحت نظام مهم است و قطعا مولفان و بنیانگذاران نظام اجازه تحریف اصول جمهوریت نظام را نمیدهند».
او اضافه کرد: «اصلاحطلبان و نیروهای معتدل سیاسی با راهبرد اجماع و حتی اتحاد در مقابله با افراطگرایی، انتخابات را پیگیری خواهند کرد».
او در ادامه ایده تشکیل «جبهه اعتدال» را مطرح کرد و نوشت: «باید محور «هاشمی، ناطق، خاتمی و روحانی» را پیگیری و تقویت کرد و بهصورت جدی در پی تداوم راهکار جبهه متحد اعتدال در انتخابات مجلس دهم بود». باید دید که اصلاحطلبان در برنامههای خود چقدر به موضوع تشکیل این جبهه، توجه کرده و آن را پیگیری خواهند کرد.
جالب این است که رویکرد آرمان روزنامه نزدیک به خانواده هاشمی متفاوت است. این روزنامه در مطلبی با تیتر «خداحافظی ناگهانی، زنگ خطری جدی» در این باره نوشته: قرائن و شواهد از شتاب گرفتن فعالیتهای کارگزاران در آستانه دومین دهه موجودیت خود خبر میداد تا آنکه خداحافظی ناگهانی محمد هاشمی از اعضای هیأت مؤسس و شورای مرکزی حزب همگان را در بهت و حیرت فرو برد. چگونه فردی که خود از پایهگذاران و سلسلهجنبانان حزب بوده اکنون که حزب در فضای تازه امکان بسط و تعمیق فعالیتهای خود را دارد به یکباره عطای ماندن را به لقایش میبخشد و هیچچیز هم نمیتواند وی را برای ماندن اقناع کند، جای پرسش فراوان دارد. خود محمد هاشمی سربسته و در لفافه گفته است حضور اعضای جدید و عدم تطابق گفتمانی با آنان باعث این جدایی شده است. حسین مرعشی، سخنگوی حزب در پاسخ به سؤالات تسنیم گفته نمیداند چرا محمد هاشمی از حزب جدا شده و البته افزوده است که استعفای هیچکس در هیچ سطحی مشکلی پیش نیاورده است! مرعشی در ادامه نیز مدعی شده: تغییرات پیشآمده در حزب کارگزاران با تائید محمد هاشمی بوده است. سخنی که نمیتواند چندان مقرون به صحت و عقلانی باشد، چراکه محمد هاشمی با چند دهه سابقه در عرصههای مختلف متوجه بار سیاسی این خروج و استعفا با توجه به جایگاهش در سپهر سیاسی و در حزب بوده و اهل تصمیمات ناگهانی و قهرهای بچگانه و دفعی و آنی نیست و بیگمان موضوع تا جایی پیش رفته که امکان حضور او ممکن و میسر نبوده است.
در این میانه نکته کلیدی آن است که ورود چهرههای تازه و پرشمار به شورای مرکزی حزب و ساختار سیاسی آن و مواضع سیاسی و حزبی آنان علت ناخشنودی محمدهاشمی است. او در همین رابطه گفته است که حزب به یک جبهه تبدیل شده است. نکتهای که عدهای آن را در کنار سخنان چندی پیش آیتالله هاشمی گذاشته و مدعی شدند جبههای شدن حزب از نکات مورد تصریح و اشاره آیتالله است. این درحالی است که آیتالله هاشمی به تشکیل جبهه سیاسی متشکل از احزاب مختلف اشاره کرد نه آنکه حزبی که تعریف مشخص دارد به یکباره تبدیل به جبههای متشکل از عقاید و دیدگاههای مختلف شود. در واقع نقطه قوت احزاب همین انسجام فکری و سیاسی حلقههای مرکزی آن و همسویی اضلاع پیرامونی با هسته مرکزی است نکتهای که گویا محمد هاشمی معتقد است این کارویژه نقض شده و به همین دلیل از حزب کنارهگیری کرده است.
نکته دیگری هم که در این میانه نباید به فراموشی سپرده شود از دست دادن سرمایههای سیاسی و اجتماعی به بهانه جوانگرایی است، اختلاف سلایق میان نسلها و تفاوت آرا و عقاید اصلی پذیرفته شده است و جوانگرایی نیز یک لازمه ضروری اما حفظ توازن در این میانه بسیار حائز اهمیت است، تازهآمدگان در فعالیتهای سیاسی انرژی و پتانسیل خوب و نگاه بهروزی دارند که به نوبه خود ارزشمند است اما اگر قرار باشد که با این میدانداری جوانان، تجربهداران و سرد و گرمکشیدگان از صحنه خارج شوند بیگمان در آینده احزاب اصلاحطلب با نقصان و کاستی و ضعف در بزنگاههای حساس و کلیدی روبرو خواهند شد، چرا که قرار نیست آسمان سیاستورزی همواره آفتابی و عاری از فراز و فرود باشد. یادمان نرود: بسیار سفر باید تا پخته شود خامی.