بلیت اجراهای زنده موسیقی در حالی رو به فزونی گذاشته و در مواردی با ارقامی نجومی همراه شده که اتفاق خاصی در این حوزه رخ نداده و تنها یک رقابت عجیب میان برگزارکنندگان کنسرتها یا همان «کنسرتگذاران» شکل گرفته و همین منجر به افزایش هزینههای برگزاری کنسرتها و سرشکن گشتن این هزینهها در بلیتها شده و با افزایش این رقابت، ادامه رشد قیمت بلیت کنسرتها دور از انتظار نیست.
به گزارش «تابناک»، میزان بهرهبرداری عموم مردم از کنسرتهای موسیقی سال به سال در حال کاهش است و این وضعیت، حکایت از کاهش آن بخش از جمعیت است که تا پیش از این، موسیقی را در سبد مصرفی خویش قرار داده بودند و بدین ترتیب مجموعه کنسرتهای موسیقی یک جامعه هدف محدود و مشخص یافتهاند و این طبقه نیز با افزایش بهای بلیت در حال تحلیل است، به گونهای که کنسرت به کالایی لوکس بدل میشود.
هرچند اکنون نیز این کالا تقریباً لوکس شده و یک خانواده پنج نفره برای حضور در اجرای زنده موسیقیایی و دیدن این برنامه با موقعیتی مناسب در سالن میزان کنسرت، باید بین ۳۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان هزینه ـ صرفاً به عنوان هزینه خالص ـ خرید بلیت متقبل شود و البته میتوان با خرید بلیتهایی در بدترین نقاط سالنهای میزان کنسرتها در کشور، این هزینه را تا ۲۰۰ هزار تومان کاهش داد، ولی در عین حال عملاً چیزی از کنسرت را تماشا نکرد!
به روایت سادهتر، شکل سالنهای کنسرت در کشورمان ـ که بیشتر آنها سالنهای استاندارد برای چنین برنامههایی نیستند و تجهیزات صوتی و توزیع صدای مناسب ندارد ـ به گونهای طراحی شده که بخشهایی از سالن، دید بسیار اندکی نسبت به صحنه دارند و از این نگاه، تنها خریداران سکوهای مقابل و جنب صحنه هستند که با دید کامل میتوانند از دیدن و شنیدن یک اجرای زنده لذت ببرند و از این منظر نخریدن بلیتهای ردیفهای انتهایی کنسرتها منطقیتر است.
به همین دلیل به محض باز کردن بلیت فروشی برای یک کنسرت، به شکل نامتوازنی، تمامی ردیفهای نزدیک به صحنه که طبیعتاً گرانترین بلیتها را شامل میشوند، به فروش میروند و ردیفهای انتهایی بعضاً تا چند روز پیش از کنسرت به فروش نرفتهاند و عده کمی حاضر میشوند، این گونه پولشان را دور بریزند و سود حداکثری را برای کارگزاران کنسرتهای موسیقی رقم بزنند؛ کارگزارانی که این روزها رقابت میانشان بالا گرفته و همین موضوع بر قیمت بلیت کنسرتها نیز تأثیرگذار بوده و خواهد بود.
در واقع آنچه این روزها از آن با عنوان افزایش قیمت بلیت و عدم تغییر قیمتها به سمت منطقی شدن یاد میشود، محصول همین رقابت کاذب میان کارگزاران حوزه موسیقی است. برخی از این کارگزاران برای برگزاری اجراهای زنده با چهرههای شاخص موسیقی سنتی، پاپ و کلاسیک اقدام به طرح پیشنهادهایی به مدیر برنامه موزیسنها و خوانندههای مطرح میکنند که نسبت به رقمِ معمولِ دریافتیِ این موزیسنها و خوانندهها بالاتر است و بدین شکل اجراهای محدود این خوانندهها در طول هر سال را از آن خویش میسازند.
در مقابل اما این هزینههای افزوده شده روی بلیتهای کنسرتهای سرشکن میشود و چه بسا بیش از میزان رقم افزودهای که به خوانندگان داده میشود، بر قیمت بلیتها کشیده میشود و البته ظاهراً بازار آزاد تنها در حوزه موسیقی وجود دارد و هر کنسرتی با هر قیمت بلیتی میتواند برگزار شود و فراهمسازی دسترسی عموم مردم به موسیقی نیز جزو اولویتهای اصلی دفتر موسیقی نیست و یا اگر چنین اولویتی وجود دارد، در عمل ارادهای برای تحققش مشهود نیست.
حتی اگر ادعای برخی برگزارکنندگان کنسرتها را بپذیریم، بیشترین هزینه دریافتی از «کنسرت گذاران» برای سالن ۱۷۰۰ نفری برج میلاد، ۳۰ میلیون تومان است و تالار وزارت کشور با ۳۲۰۰ صندلی نیز اندکی گرانتر از برج میلاد است و طبیعتاً قیمت سالن اریکه ایرانیان و سالن نمایشگاه بینالمللی تهران منطقیتر از این دو سالن است. با این اوصاف اگر حدود ۱۵ تومان نیز هزینههای جانبی برگزاری کنسرت از جمله هزینه اماکن و... را در نظر گرفت، حداکثر هزینههای اصلی یک کنسرت ۴۵ میلیون تومان میشود و تنها دستمزد گروه موسیقی میماند.
بهترین خوانندگان ایران در حال حاضر بیش از ۶۰ میلیون تومان برای دو اجرا در یک شب در داخل کشور دریافت نمیکنند و با این اوصاف، هزینه تمام شده گرانترین کنسرت در ایران نباید بیش از ۷۵ میلیون تومان باشد. این در حالی است که بسیاری از اوقات شش اجرا در سه شب پیاپی برای یک گروه موسیقی حداکثر از ۱۰۰ میلیون تومان (شبی ۳۰ میلیون تومان) درآمد دارد و اگر این دستمزد ۳۰ میلیونی را با متوسط هزینههای اصلی از جمله اجاره سالن تجمیع کرد، رقم حاصل آمده برای هر اجرا از ۵۰ میلیون تومان عبور نمیکند.
بنابراین درآمد شش اجرای زنده یک خواننده مشهور طی سه شب پیاپی برای یک کنسرت گزار ـ با فرض بلیتفروشی نسبی ـ میتواند بیش از ۲۰۰ میلیون تومان باشد و در واقع سود اصلی را از برگزاری کنسرتها نه سالنهای برگزارکننده و نه اهالی موسیقی میبرند، بلکه سود اصلی به جیب کارگزاران کنسرت میرود که هرچند وجودشان برای شکلگیری چرخه اجرای کنسرتها ضروری است؛ اما این نوع منفعت گرایی افراطیشان، میتواند بیش از پیش مردم را از شنیدن موسیقی زنده محروم سازد.
در این شرایط برگزاری کنسرتها در محوطههای وسیع نظیر ورزشگاههای چندده هزاری، یکی از راههای کاهش قیمت تمام شده بلیت است که پیش از این نیز توسط «تابناک» مطرح شده بود و در صورت همکاری نهادهای مسئول انتظامی و همچنین ایجاد زیرساختهای فنیِ صوتی متناسب با اجرای فضای باز، امر چندان دشواری نیست؛ اما به رغم وجود چنین پیشنهادی روی میز،
ارادهای از سوی نهادهای مسئول برای رفتن در پی چنین راهکارهایی برای کاهش قیمت بلیت نیز مشاهده نمیشود و حتی معکوسش را شاهد بودهایم.