سخنان دو روز پیش رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، امروز هم با واکنش تند روزنامههای اصولگرا همراه شد. چشمانداز روشن مذاکرات هستهای در دیگر روزنامهها، پاسخی جالب به سخنان رئیسجمهور در موضوع سرک کشیدن به حسابهای بانکی و اعلام اولویتهای کاری دولت یازدهم از زبان نهاوندیان، دیگر مطالب مهم روزنامههای اخر هفته هستند.
ادامه پاسخهای تند روزنامههای اصولگرا به سخنان هاشمی رفسنجانیپس از سرمقاله تند روز گذشته وطن امروز علیه آیتالله هاشمی رفسنجانی، روزنامههای اصولگرا، امروز هم به دو روش به سخنان رئیس مجمع تشخیص واکنش نشان دادهاند. بیشتر این روزنامهها با نقل سخنان روز گذشته لاریجانی رئیس مجلس، اظهارات هاشمی رفسنجانی را قیاس معالفارق و غیرمنصفانه دانستهاند.
کیهان در تیتر اصلی پنجشنبه خود نوشته است: تندروها به خاطر انتقادات نمایندگان، مجلس را به توپ بستهاند. حسین شریعتمداری در سرمقاله امروز کیهان، با ادبیاتی شبیه به ادبیات روز گذشته وطن امروز به سخنان هاشمی واکنش نشان داده است.
در بخشهایی از این سرمقاله با تیتر
«از کجا تا کجا» آمده است: با عرض پوزش از آقای هاشمی رفسنجانی باید گفت؛ اظهارنظر ایشان درباره موضوع یادشده به اندازهای سخیف است که نمیتوان باور کرد، این اظهارات بیپایه و عوامانه مورد قبول خود ایشان نیز باشد. یعنی آیتالله هاشمی با آن سوابق چند ده ساله و حضور در مسئولیتهای بلندپایه نظام به این نتیجه رسیدهاند که آمریکا اصرار دارد در توافق پیشروی به ایران امتیازات فراوانی بدهد! ولی نتانیاهو از اینکه آمریکا با ایران از در دوستی درآمده و دشمنیها را کنار گذاشته، عصبانی و ناراحت است؟!... به یقین آقای هاشمی رفسنجانی در دورترین افقهای ذهن خود نیز بر این باور نیست. پس ماجرا چیست؟! بخوانید!
تأسفآور است، ولی قابل انکار نیست که آیتالله هاشمی رفسنجانی امروز با رفسنجانی دهههای اول انقلاب تفاوت فراوانی دارد. ایشان دیگر به عنوان یکی از استوانههای نظام شناخته نمیشود، بلکه جایگاه پیشین خود را ـ به هر علت! ـ از دست داده است و از سکوی بلند «شخصیت سیاستساز و استوانه نظام» به «عضویت یک گروه سیاسی» تنزل یافته است. این «افول» البته که برای دوستداران انقلاب و نظام تأسفآور است و مشاهده ایشان در کنار پادوهای بیشخصیت سیاسی که هر روز به رنگی درمیآیند و بیشترین دشمنیها را نسبت به وی روا داشتهاند، سخت و ناگوار است، ولی...
اکنون باید توجه داشت که وقتی به این گونه اظهارات آقای هاشمی از دریچه جایگاه قبلی ایشان نگاه میشود، تعجبآور به نظر میرسد و حال آنکه اظهارات مورد اشاره از جایگاه بلند قبلی نیست بلکه ـ با عرض پوزش ـ اکنون دیگر اظهارات ایشان به عنوان اظهارنظر یک عضو از اعضای یک حزب سیاسی قابل ارزیابی است.
آقای هاشمی رفسنجانی همسو با آقای روحانی، تمامی حیثیت سیاسی خود را به مذاکرات هستهای و نتایج آن گره زدهاند و حال آنکه امروزه اگر از خسارتهای فراوانی که تحمل کردهایم، امتیازات نقدی که دادهایم و تحقیرهایی که تحویل گرفتهایم صرفنظر کنیم، تمامی شواهد موجود به وضوح حکایت از آن دارند که تنها دستاورد دور جدید مذاکرات هستهای، اثبات غیرقابل اعتماد بودن آمریکا بوده است، یعنی دقیقا آنچه که آقایان در دولت جدید اصرار بر نفی آن داشتند.
اظهارات اخیر جناب هاشمی، تلاش بیفایدهای برای تغییر صورت مسئله است. ایشان و در موارد بیشتری آقای روحانی، سعی میکنند برای ناکامی خود در مذاکرات و بر زمین ماندن وعدههایی که داده بودند، «علت» و «عواملی» بیرون از حوزه مسئولیتی خود بتراشند و در این راه تا آنجا پیش میروند که حتی منتقدان خود را با نتانیاهو، همزبان معرفی میکنند!
دولت آمریکا حسابهای شهروندانش را تا کجا کنترل میکند؟ مهدی نصرتی در سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد نوشته: در موضوع حذف یارانه ثروتمندان، وقتی موضوع بررسی حسابهای بانکی توسط دولت مطرح شد، انواع اعتراضها بلند شد که دولت حق سرک کشیدن به حسابهای بانکی افراد را ندارد. حالا بشنوید از قانونی که در سالهای اخیر در آمریکا تصویب شده و همه موسسات مالی در همه جای دنیا را ملزم کرده است که برای جلوگیری از فرار مالیاتی اتباع آمریکایی، باید اطلاعات حسابهای اتباع این کشور را به دولت آمریکا گزارش دهند؛ والا جریمه خواهند شد.
به عبارت دیگر، بررسی حسابهای شهروندان در بانکهای داخلی آمریکا که جای خود دارد، همه موسسات مالی در همه جای دنیا باید اطلاعات حساب اتباع آمریکایی را به دولت این کشور گزارش کنند.
این قانون (FATCA) در ابتدا با تعجب و مخالفت سایر کشورها مواجه شده بود. هرچند قلدری و زورگویی آمریکا در تحمیل چنین قوانینی به سایر کشورها مشهود است؛ اما به تدریج سایر دولتها در حال رسیدن به این نتیجه هستند که ظاهرا این قانون میتواند برای آنها نیز منافعی برای جلوگیری از فرار مالیاتی داشته باشد. بیش از ۱۱۰ کشور دنیا تاکنون موافقتنامه دوجانبه با آمریکا در این خصوص را (به صورت نهایی یا اولیه) امضا کردهاند. منفعت بالقوه برای سایر کشورها در امضای این توافقنامه این است که برای آنها نیز امکان دسترسی به حساب شهروندان خود در بانکهای آمریکایی را فراهم میکند. حتی برخی کشورها در حال تهیه نسخه بومی خود از این قانون هستند که این توافقنامه را علاوهبر آمریکا با سایر کشورها نیز امضا کنند.
در اینجا قصد دفاع از این قانون را نداریم و چه بسا آمریکا از تصویب چنین قانونی، مقاصد پنهان دیگری غیر از فرار مالیاتی را نیز مد نظر داشته باشد. همچنین اینکه این قانون مصوب در آمریکا چه اثراتی بر اقتصاد ما خواهد داشت، موضوع دیگری است، اما اینکه برخی کشورهای دیگر نیز به دنبال ایجاد چنین ترتیباتی برای جلوگیری از فرار مالیاتی هستند را با وضعیت ما در داخل کشور مقایسه کنید. ما هنوز درگیر این بحث هستیم که برای حذف یارانه نقدی ـ که مبلغی ناچیز برای ثروتمندان و هزینهای کمرشکن برای دولت محسوب میشود ـ دولت حق دارد حساب بانکی شهروندان را بررسی کند یا خیر؟! البته اینکه آیا حساب بانکی، معیار خوبی برای حذف یارانهبگیران هست یا خیر، موضوع دیگری است. چه بسا معیارهای دیگری مثل ارزش املاک، مستغلات و خودروهای شخصی افراد (که اطلاعات آن حاضر و آماده و موجود است) معیار بهتری برای تشخیص دادن ثروتمندان و حذف یارانه آنها باشد، ولی بحث بر سر این است که دولتها در دنیا برای جلوگیری از فرار مالیاتی چه کارهایی میکنند و ما کجا هستیم!
مسائل فراموش شده در فهرست اولویتهای ویژه کاری دولت! روزنامههای نزدیک به دولت در مطالبی به نقل از معاون اول و رئیس دفتر رئیسجمهور، از عزم دولت برای مقابله با فساد خبر میدهند.
در همین حال روزنامه ابتکار در مطلبی اولویتهای ویژه کاری دولت را به نقل از نهاوندیان برشمرده و نوشته: رئیس دفتر رئیس جمهوری با برشمردن ۱۴ اولویت ویژه دولت تدبیر و امید، از روابط عمومی وزارتخانهها و دستگاههای اجرایی خواست تا تلاش خود را برای تشریح و تبیین این اولویتها و دستاوردهای دولت به کار گیرند.
از کنترل تورم و ساماندهی اقتصاد، مذاکرات هستهای، مبارزه با فساد اداری، پافشاری بر دسترسی آزاد مردم به اطلاعات، مقابله با رانت و رانتخواران، طرح جامع بیمه سلامت، کاهش اتکا به نفت در بودجه، محیط زیست، حفظ منابع آبی و احیای کشاورزی، رونق اقتصادی و خروج از رکود به عنوان بخشی از این اولویتهای دولت نام برد. محمد نهاوندیان که در نشست مشترک شورای اطلاع رسانی دولت و شورای هماهنگی رؤسای مراکز روابط عمومیهای دستگاههای اجرایی سخن میگفت، به تلاشهای دولت برای مبارزه با فساد اداری اشاره کرد و گفت: با وجود اینکه دولت، قدمهای اولیه را برای مبارزه با فساد برداشته اما شاهد هستیم که چه مخالفتهایی شده است، اما این حرکت دولت باید ادامه پیدا کند و شرط توفیق در مبارزه با فساد، حمایت عمومی و فراگیر اجتماعی است.
رئیس دفتر رئیس جمهوری، جنگ بزرگ دولت را، جنگ با چشمههای رانت در کشور خواند و تاکید کرد: قطعاً صاحبان منافع از اقتصاد رانتی و انحصارهای پیدا و پنهان به مبارزه با دولت خواهند پرداخت و روابط عمومیها وظیفه دارند همه مردم و عدالت خواهان را برای مبارزه با رانت در کشور بسیج کنند. وی با تاکید بر اینکه دولت با همان قوتی که از نقدها استقبال میکند، در مقابل تخریبها سکوت نخواهد کرد، گفت: تخریب گران به دنبال ضربه زدن به انسجام ملی هستند و روابط عمومیها وظیفه دارند که هر اقدام لازم و بازدارنده را در این زمینه اجرایی کنند.
در حالی که در فهرست فوق به مسائل سیاست داخلی اشاره خاصی نشده است، روزنامه ابتکار در یادداشتی با تیتر
«هشدار بزرگ به روحانی» و به قلم مصطفی داننده نوشته است: در ایران رسمی وجود دارد که مردم در تمام شهرهای بزرگ و کوچک دولت را مسئول تمام مشکلات ریز و درشت کشور میدانند و معمولا کاری به دستگاههای دیگر ندارند. در ادبیات مردم ایران، دولت مسئول همه چیز کشور است. برای جامعه ایرانی تفاوتی ندارد که برخی مشکلات کشور ناشی از تصمیمات مجلس باشد و بخشی دیگر حاصل تصمیمات قوه قضائیه، آنها فقط دولت را میشناسند و انتظار دارند دولت تمام مشکلات را حل کند.
این معنا را میشود در ماجرای لغو کنسرتها در هفتههای اخیر مشاهده کرد. مسألهای که مخالفان دولت به خوبی در حال سوءاستفاده از آن هستند. چند صباحی است که شاهد لغو پی در پی کنسرتها در سراسر کشور هستیم و خوانندگانی که از وزارت ارشاد مجوز برگزاری کنسرت گرفته بودند نتوانستند مراسم مورد نظر خود را برگزار کنند و مجبور شدند بدون اجرای موسیقی راهی خانه شوند. لغو این کنسرتها سروصدای فراوانی در کشور به وجود آورد و اهالی فرهنگ و علاقهمندان به موسیقی صدای اعتراض خود را بلند کردند و خواهان شنیدن جوابی منطقی در مورد علت لغو این کنسرتها بودند. این فریادها اما جواب قانع کنندهای دریافت نکردند.
این هنرمندان و علاقهمندان موسیقی به این فکر میکنند که ما انتظار داشتیم در دولت روحانی دیگر شاهد چنین برخوردهایی نباشیم. ما انتظار نداشتیم که در دولت تدبیر و امید نیز شاهد لغو کنسرت آن هم ساعاتی قبل از اجرا باشیم. این درست همان مسألهای است که مخالفان به دنبال آن هستند. بر اساس همان اصل نانوشته «دولت مقصر همه چیز است» آنها با کارشکنی در برابر کنسرتها سعی میکنند فاصلهای را میان دولت و رأی دهندگان به روحانی ایجاد کنند.
بخشی از رأیدهندگان به روحانی در خرداد ۹۲، خواستار تغییرات گسترده در وضعیت اجتماعی بودند و از رئیسجمهور میخواستند که در ماهها و سال ابتدایی دولت تغییرات محسوسی را نسبت به زمان محمود احمدینژاد ایجاد کنند. آنها از رئیس جمهور انتظار داشتند که در دولت او روزنامهای توقیف نشود، کنسرتی لغو نگردد، برای فیلمی مشکل اکران ایجاد نشود و... .
تقریبا اما تمام این مسائل در دولت روحانی اتفاق افتاد ولی دولت کمترین نقش را در آن داشت و دیگر نهادها مسئول مستقیم این توقیفها بودند. مردم اما توجه به این معنا نمیکنند و پیکان انتقادهای خود را به سوی روحانی روانه میکنند و میگویند که در دولت روحانی نیز تغییر ایجاد نشد. این همان خواست مخالفان روحانی است. نومید شدن طرفداران روحانی میتواند مشکلات فراوانی را برای رئیس دولت و دولت یازدهم ایجاد کند.
رئیس جمهور تنها در حالتی میتواند مطمئن باشد که میتواند سیاستهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود را اجرا کند که مردم با او همراه باشند اما اگر در جامعه حس نومیدی ایجاد شود، کار سختی پیش روی رئیس دولت است. رئیس جمهور روحانی و اعضای دولت به ویژه علی جنتی وزیر ارشاد باید هرچه زودتر فکری برای این مسئله و برخوردهای سلبی با فرهنگ بکنند. هرچه این برخوردها بیشتر باشد و تعداد لغو مراسم فرهنگی بالاتر برود قطعا فاصله میان دولت و بخشی از جامعه که علاقه مندان به سینما و موسیقی هستند بیشتر خواهد شد. به ویژه اینکه این طبقه در کنار طیف دانشگاهی کشور از جدیترین طیف حامیان دولت روحانی هستند.
مخالفان و موافقان مذاکرات هستهای پس از سخنرانی نتانیاهو چه میگویند؟ تمایز روشنی بین دو گروه بر سر تحلیل تحولات اخیر در مذاکرات هستهای وجود دارد.
در سویی روزنامههایی هستند که معتقدند نباید فریب سخنرانی نتانیاهو و اختلافات اخیر وی با اوباما را خورد. به عقیده این روزنامهها، رفتار این دو مکمل یکدیگر است. مهدی محمدی در ارزیابی تحلیلی خود از توافق استراتژیک آمریکا و اسرائیل برای مقابله با ایران هستهای در مطلبی با تیتر «دو روی یک سکه» در سرمقاله روزنامه وطن امروز پس از مروری بر مواضع طیفهای مختلف در آمریکا و اسرائیل نوشته است؛
اجازه بدهید خلاصه کنیم؛
۱ـ بر خلاف آنچه بزککنندگان چهره اوباما در ایران میگویند، هم اوباما و هم نتانیاهو خواستار توافق با ایران هستند اما نتانیاهو در حال ایفای نقشی است تا به اوباما کمک کند امتیاز بیشتری از ایران بگیرد و امتیاز کمتری به آن بدهد.
۲ ـ اینکه نتانیاهو معتقد است توافق فعلی توافق بدی است مطلقا به این معنا نیست که جلوی این توافق را خواهد گرفت یا در صورت امضا علیه آن خواهد شورید. توافق نهایی قطعا از توافق ژنو برای آمریکا و اسرائیل بهتر خواهد بود و توافق ژنو توافقی است که اسرائیل اگر چارهای نداشته باشد با هزار بار تمدید آن هم موافقت میکند. گزینه به هم زدن بازی یک گزینه واقعی نیست. اسرائیلیها و آمریکاییها آنچه را برای رفع نگرانیهای فوریشان نیاز داشتند در همان توافق ژنو از ایران گرفتهاند و اکنون دعوا بر سر «ارزشهای افزودهای» است که میتوان به توافق ژنو ملحق کرد.
۳ـ و در نهایت، از همین سخنان نخراشیده آقای نتانیاهو هم پیداست که ستون فقرات استراتژی آمریکا علیه ایران در یک دهه آینده حساب کردن روی تواناییهای جریان غربگراست. آمریکا به اعتبار این جریان است که فکر میکند به تعبیر نخستوزیر رژیم صهیونیستی توافق نهایی «ایران را معتدلتر خواهد کرد». این جریان در سال ۸۸ به گونهای سرمایه راهبردی اسرائیل در ایران بود و اکنون به گونهای دیگر و ـ عمیقترـ در حال ایفای همان نقش است. هیچ درشتگویی و ناسزاسرایی قادر به پوشاندن خدمات استراتژیکی که این جریان تاکنون در ایران به اسرائیل کرده ـ و از این پس نیز اگر بتواند خواهد کرد ـ نیست.
در سوی دیگر، روزنامههایی قرار دارند که اختلافات نتانیاهو و اوباما را جدی میگیرند. روزنامه قانون با این نگاه در مطلبی با تیتر
«نتانیاهو را شوخی گرفتند مذاکرات را جدی» به قلم شاهین زینعلی نوشته: مذاکرات مابین ظریف و کری دیروز ادامه داشت. پس از سخنرانی نتانیاهو در کنگره آمریکا واکنشهای بسیار تندی از گوشه و کنار جهان به گوش رسید. اما بر خلاف انتظار تندترین واکنشها نه در ایران، که از قلب آمریکا و اسرائیل شنیده شد.
در مقابل کف زدنهای ممتد جمهوریخواهان آمریکایی برای نتانیاهو، دموکراتها و نمایندگان مستقل آن را منزجر کننده و نفرتانگیز خواندند و جالب آنکه دو سناتور یهودی ـ برنی سندرز و داین فینستاینـپیشتاز واکنشهای منفی بودند.
در اسرائیل نیز احزاب رقیب در آستانه انتخابات هفته آینده کنست فرصت را مغتنم شمردند تا با حمله به نتانیاهو، وی و حزب متبوعش ـ لیکود ـ را در موضع ضعف قرار دهند. زیپی لیونی رهبر حزب چپگرای هاتنوعا سخنرانی نتانیاهو را موجب خسران برای اسرائیل دانست و ایزاک هرتزوک رهبر حزب کار نیز آن را بیاثر بر مذاکرات هستهای ایران و آمریکا دانست.
این واکنشها چه در واشنگتن و چه در تل آویو نشان میدهد سخنان نتانیاهو بر اساس منطق اثرگذاری بر انتخابات ایراد شده است. در اسرائیل وی قصد دارد تا با فرافکنی مشکلات اقتصادی داخلی و بن بست مذاکره با فلسطینیان، نگاهها را از مسأله اعراب و سایر مشکلات متوجه ایران کند و خود را رهبری قدرتمند و مدافع منافع اسرائیل نشان دهد. اما مهمتر از آن در آمریکا جمهوریخواهان برای به شکست کشاندن مذاکرات و فشار بر دولت اوباما از آن استقبال کردند.
بر خلاف برخی تصورات رایج فشار بر دولت اوباما جدی است. اوباما و دولت متبوع وی تاکنون تلاش بسیاری برای مقابله با اقدامات جمهوریخواهان و لابی اسرائیل برای به شکست کشاندن در آمریکا انجام دادهاند. حال پرسش اینجاست طرف آمریکایی بر چه اساس تا کنون فشارها را تحمل کرده و همچنان مذاکره را بهترین راه میداند. یکی از برجستهترین عوامل تلاشهای دیپلماتیک تیم مذاکره کننده ایرانی و به «ظرافت» دیپلماسی وزیر امور خارجه ایران است. در یکی از تازهترین واکنشها در داخل ایران نسبت به این موضوع آیت ا... صادق آملیلاریجانی در جلسه روز گذشته مسئولان عالی قضایی، اظهار امیدواری کرد که تیم مذاکرهکننده مانند همیشه با استقامت از حقوق هستهای ملت دفاع کند و تأکید کرد: مذاکرهکنندگان باید بدانند تا زمانی که در چارچوب راهبردهای ترسیم شده حرکت میکنند، مستظهر به حمایت مردم، مسئولان و مقام معظم رهبری هستند. عصبانیت دشمنان ما از مذاکرات نشان میدهد که فرزندان این مرز و بوم در تلاش برای حفظ حقوق هستهای کوتاهی نکردهاند.
در عین حال اینکه دو طرف تلاش دارند تا بسیار زودتر از ضرب الأجل تعیین شده، در ماه مارس به توافق دست یابند نشان دهنده عمق تحولات و پیشرفت کار است. عباس عراقچی در گفتوگوی خود با خبرگزاری اسپوتنیک روسیه در حاشیه مذاکرات دیروز گفت: هدف آمریکا و ایران حصول به پیشرفتی بزرگتر از آنچه در آخرین دور مذاکرات در مورد برنامه هستهای ایران حاصل شده بود، است. وی افزود: آخرین بار در ژنو ما به یک پیشرفت رسیدیم. ما تلاش میکنیم پیشرفتهای بیشتری حاصل شود، اما اکنون برای گفتن این حرف خیلی زود است. هم اکنون گرچه نمیتوان منکر نقش سخنرانی نتانیاهو به دعوت جمهوریخواهان در برانگیختگی احساسی دموکراتها و شورو شوق برای دستیابی به توافق با ایران شد، اما باید در نظر داشت نتانیاهو و سایر مقامات اسرائیلی پیشتر نیز در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد اظهاراتی در همین سطح ایراد کردند که اتفاقا با واکنشها و سخنان دولت احمدینژاد نتیجه مطلوب نیز برای ایشان در پی داشت!
چه توافق در ماه مارس حاصل شود و چه مذاکرات حتی پس از ضربالأجل تعیین شده نیز ادامه یابد، نقش دستگاه دیپلماسی ایران به ریاست محمدجواد ظریف و سایر اعضای تیم مذاکرهکننده ایران در این دوره از مذاکرات چنان برجسته و تأثیرگذار خواهد بود که شاید بتوان آن را نقطه عطفی در تاریخ دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران دانست. اقداماتی که بخشی از نتیجه آن را میتوان طبق گزارش رویترز، دیدار مقامات آژانس بینالمللی انرژی اتمی و مقامات ایران در ۱۸ اسفند در تهران دانست.