سخنان روز گذشته رئیس مجلس درباره انتخابات و نامزدهای رسیدن به مجلس دهم، با استقبال روزنامههای اصلاحطلب و بایکوت اصولگرایان همراه شد. خبر معاون روحانی درباره رفتن زنان به ورزشگاه در آستانه مسابقه والیبال ایران و آمریکا در تهران، احتمالا مقدمه چالشهایی جدید است. در حوزه اقتصاد هم همه از رسیدن به هسته سخت تورم سخن میگویند.
شرق ترجیح داده، یادداشت اخیر رضا نصری با تیتر «پروتکل الحاقی؛ گزینه بیخطر» را به عنوان سرمقاله خود کار کند که در پایان آن میخوانیم: اگر از هماکنون، یعنی پیش از انعقاد توافق هستهای به دلیل وجود «احتمال» طرح درخواست بازرسی و پیش از به آزمونگذاشتن بازرسان، مذاکرات را به شکست بکشانیم، نهتنها مستقیم و بدون اطاله وقت وارد رویارویی با غرب میشویم، بلکه این سؤال نیز مطرح میشود که چرا ناگهان با پروتکل الحاقی مشکل پیدا کردهایم؟ هرچه باشد، پیش از این به مدت دو سال، داوطلبانه، با تصمیم نظام و تأیید شورایعالی امنیت ملی، پروتکل را به اجرا گذاشته بودیم. در سالها مذاکره هستهای در دورههای متوالی نیز ظاهرا با وعده ارائه پروتکل به مجلس برای تصویب مشکلی نداشتهایم. مجلس نیز تاکنون موضع منفی خاصی نسبت به این پروتکل نداشته است. پس چرا ناگهان از پذیرش آن سرباز زدهایم؟ صرفِ طرح این ابهام، بهتنهایی افکار عمومی را بهسرعت علیه ایران بسیج خواهد کرد و متعاقبا، توسل به اقدامات قهریه و تحریمهای شدید را از هماکنون تسهیل خواهد کرد. حال باید دید تصمیم نظام در مورد این دو گزینه چه خواهد بود.
شرق تأکید لاریجانی بر سلامت انتخابات و دقت در تأیید صلاحیتها را در مطلبی با عنوان «نامزدها نباید تهدید شوند» پوشش داده و با اشاره به سخنرانی مقامات مختلف در همایش فرمانداران نوشته: همانطورکه روحانی در روز نخست این همایش هشدارهای انتخاباتی صریحی به دستاندرکاران انتخابات داده بود، علی لاریجانی و اسحاق جهانگیری هم در صحبتهای خود بهروشنی بر این مواضع تأکید کردند. جهانگیری تأکید کرد سخنان رئیسجمهوری حرف آخر دولت درباره مواجهه دولت با انتخابات آینده است.
علاوه بر یادداشتی با تیتر «مخالفان جامعه امیدوار» به قلم مهدی ملکمحمد و نیز اشاره به هشدار مطهری به رئیسجمهور درباره احتمال استیضاح وزیر کشور به دلیل ناتوانی در حفظ امنیت سخنرانیهای مختلف، شهین مولاوردی معاون رئیسجمهور به شرق از «امضای مجوز ورود زنان به سالنهای ورزشی» خبر داده است. شرق یکی از صفحات خود را نیز به جستجوی راهی برای افزایش تعداد نمایندگان زن مجلس اختصاص داده و در صفحهای دیگر، دلایل ناتمام ماندن تجربه کار حزبی در قالب حزب جمهوری اسلامی را بررسی کرده است.
در حالی که رسیدن تورم به هسته سخت آن و سختتر شدن ادامه مسیر کاهش تورم مورد توجه چندین روزنامه قرار گرفته است، شرق همایش سیاستهای پولی و ارزی را در مطلبی با عنوان «بدهی بانکها به بانک مرکزی، مهمترین چالش کنترل تورم» پوشش داده است. سیدجلال ابراهیمی دبیر شورای بازرگانی ایران و ترکیه نیز در گفت و گویی با شرق با عنوان «بابک زنجانی تاجری خوشنام در نگاه ترکها» به بررسی روابط تجاری دو کشور با یکدیگر پرداخته است.
تیتر اصلی کیهان یعنی «همدستان اروپایی آمریکا را تحریم کنید» به مطلبی اختصاص دارد که در آغاز آن آمده: در حالی که کشورهای غربی طرف مذاکره، همزمان با مذاکرات هستهای، مدام در حال تشدید تحریمها علیه کشورمان هستند، متاسفانه هیچ حرکتی از سوی طرف ایرانی برای تحت فشار قرار دادن همدستان آمریکا در تحریم ایران مشاهده نمیشود. حال آنکه شواهد نشان میدهد، دست ایران برای این مقابله به مثل کاملا باز است.
شهروند از جمله روزنامههایی است که این سخن معاون اول رئیس جمهوری در همایش سراسری فرمانداران را که «دولت در سختیها تنهاست»، مورد توجه قرار داده است. این روزنامه از سفر گردشگرانی که با سومین قطار گردشگران خارجی به ایران آمدند، گزارشی با عنوان «مسافران هزار و یکشب در تهران» تهیه کرده و از قول فرماندار شمیرانات از «تصرف ٣٠ هکتار از اراضی شمیران توسط دانهدرشتها» خبر داده است.
در روزنامه ابتکار، فضای سیاست داخلی مهمترین موضوع مطالب امروز است. در پی سخنان اخیر هاشمی رفسنجانی درباره بیصفایی سیاست، ابتکار در پایان گزارشی با تیتر «واکنش چهره ها به فضای بی نشاط سیاسی» نوشته: در هر حال باید پذیرفت که این روزها ادبیات و رفتارهای خوبی در فضای سیاسی اجتماعی کشور به گوش و چشم نمیخورد. هرچند داد و فریاد کردن بداخلاقیها و پرخاشها حاصلی جز دلزدگی مردم از صاحبان این صداها و رفتارها ندارد، اما بر روحیه جامعه اثرگذار خواهد بود. بنابراین بهتر است که نهادهای مسئول در این زمینه ورود کنند تا از پس این اقدامهای هر از چندگاه گروههای تندرو در لغو کنسرتهای مجوزدار یا تهدید و حمله به چهرههای سیاسی و نیز ادبیات زمخت، شاهد رفتارهایی از جنس برخی اتفاقهای تلخ دوران اصلاحات نباشیم.
مصطفی ایزدی از فعالان سیاسی اصلاحطلب در سرمقاله ابتکار مدعی شده است که «مخالفان دنبال متوقف کردن دولت هستند» و مصطفی داننده در بخشی از یادداشتی با تیتر «همه کلیدها دست روحانی نیست» نوشته: روحانی و اصلاح طلبان به یک اندازه حق گردن یک دیگر دارند. اصلاح طلبان کمک کردند روحانی به قدرت برسد و روحانی نیز کمک کرد که اصلاح طلبان بعد از 4 سال عزلت نشینی کامل بازهم به صحنه سیاسی بازگردند.امروز حضور گسترده چپ گرایان در همایشها و دانشگاههای گوناگون، بیان اندیشه و نظرات، فکر کردن و برنامه ریزی کردن برای رسیدن به کرسیهای سبز رنگ پارلمان همه حکایت از حضور روحانی در راس قوه مجریه است. اگر روحانی، رئیس جمهور نبود امروز هیچ اصلاح طلبی قدرت مانورهایی این چنین را در کشور نداشت. این روزها وقتی سعید حجاریان، عبدی به دانشگاه تهران میروند و در جشن دانشجویان برای سالگرد دوم خرداد حضور دارند یعنی روحانی توانسته است فضا را برای فعالیت اصلاح طلبان باز کند. هنوز برخی از اصلاح طلبان این معنا را درک نکردهاند و همچنان در فضای فانتزی خود سیر میکنند. فضایی که باعث شود دولت اصلاحات به دلیل تندروی این افراد، دو دستی تقدیم رقیب شود و یک رادیکال جریان راست به صندلی ریاست جمهوری تکیه بزند. در حالی که دولت درگیر مذاکرات هستهای است این افراد با ارائه درخواستها نامتعارف از روحانی، زمین بازی دولت در سیاست داخلی را تنگ میکنند و زمینه را برای حمله دلواپسان به روحانی فراهم میکنند. این افراد به مثابه کسانی هستند که به جای اینکه یار دولت باشند، بار دولت هستند. دولت روحانی تا همینجای کار نیز در سیاست داخلی با توجه به فشارهای فراوان بسیار موفق عمل کرده است و نمیشود بیش از این نیز از دولت انتظار داشت. مسئلهای که بسیاری دوست ندارند به آن توجه کنند این معناست که همه کلیدهای کشور در دستان روحانی نیست و اعصای اعجاز ندارد.
بیشتر مطالب صفحه اول امروز آرمان، غیرتولیدی و نقل سخنان چهرههای سیاسی مطلوب این روزنامه است. در کنار گزارشی از فعالیت زنان در بنگاههای املاک، یادداشت علی خرم درباره پروتکل الحاقی، یادداشت فرشاد مومنی درباره ریشههای دولتی فساد و یادداشت محمود میرلوحی درباره نامه علی مطهری به رئیسجمهور دارای اهمیت هستند.
میرلوحی در پایان یادداشتی با تیتر «به نامه مطهری توجه شود» نوشته: اصلا مورد قبول نيست كه با يك نماينده مجلس به خاطر اينكه ميخواهد از سياستهاي دولت دفاع كند يا به خاطر انتقاد از روشهاي هشت ساله دولت قبل که هزینههای زیادی را به جامعه تحمیل کرد، اينگونه رفتار شود. چطور آن اقليت ميتواند نظرات مختلف خود را اعلام كند اما آقاي مطهري نبايد نظر متفاوتي ابراز کند؟ اين نشان ميدهد جرياني كم تحمل اما پرادعا حضور دارد که میخواهد با سروصدا و فشار حرف خود را بر دولت و یا گروه مقابل سیاسی خود بقبولاند. لذا فرمانداران و استانداران بايد در جهت سياستهاي دولت اجازه ندهند اين اقليت خواستههاي غيرقانوني خود را تحميل كرده و در نتيجه فضاي كشور مجددا به حالت سابق بازگردد. اين گروه اندك تجمعها و همایشهایی به راه مياندازد اما اگر طرفداران دولت بخواهند مجوز راهپيمايي بگيرند صدها بهانه آورده و آنها را به مسائل عجيبي متهم ميكنند. جالب اينجاست كه صدا و سيما هم تجمعاتی که مجوز قانونی ندارد را گاه پوشش خبري ميدهد. با توجه به اينكه در سال انتخابات قرار داريم اگر جريان تندرو بخواهد مراكز سياسي و دانشگاهي را با فشار به سمت نظرات تندروانه خود سوق دهد که گاه با خواسته اکثریت حتی در طیف اصولگرا مغایرت دارد، نمیتوان فضای بانشاط که ملاک ایجاد مشارکت حداکثری است را انتظار داشت.آنها دنبال ایجاد فضای دیو و پری هستند و اگر بستر این گفتمان در جامعه غالب شود تعادل سیاسی جامعه به هم میخورد که دلسردی مردم را به دنبال دارد.
سخت شدن ادامه مسیر کاهش نرخ تورم موضوع اصلی روزنامه دنیای اقتصاد است که در دو مطلب اصلی این روزنامه نمود یافته است. تیتر اول این روزنامه یعنی «توقف تورم در هسته سخت» به گزارش همایش پولی بانکی دیروز اختصاص دارد و علی فرحبخش هم در پایان سرمقاله این روزنامه با عنوان «راه رسوخ به هسته سخت تورم» نوشته: آمار پولي كشور به روشني نشان ميدهد كه با محدود شدن استقراض دولت از بانك مركزي وظيفه افزايش پايه پولي بر عهده استقراض بانكها از بانك مركزي نهاده شده است؛ عاملي كه علاوه بر افزايش پايه پولي بر افزايش ضريب فزاينده نقدينگي هم موثر است. رشد حجم نقدينگي از آن خربزهها است كه لرز آن با تاخير ظاهر ميشود و بههمين دليل اكنون در ادبيات اقتصادي از واژهاي به نام نيمه عمر كه از فيزيك هستهاي به عاريت گرفته شده، استفاده ميشود. نیمه عمر، دورهای است که برای یک ماده رادیواکتیو لازم است تا نصف جرم خود را به انرژی تبدیل کند. برای مثال اگر نیمه عمر یک ماده رادیواکتیو 10 سال باشد، پس از گذشت 10 سال نصف، پس از گذشت 20 سال یکچهارم و پس از گذشت 30 سال یکهشتم آن هنوز قادر به تشعشع مواد رادیواکتیو است.
همین مدل برای بسیاری از سیاستهای اقتصادی و به ویژه رشد حجم نقدینگی صادق است و اکنون از فیزیک هستهاي به ادبیات اقتصادی هم تسری یافته است. به این ترتیب که افزایش كنوني حجم نقدینگی مدتها طول خواهد کشید تا آثار تورمی خود را در دورههای بعدی تخلیه کند. از سوی دیگر کنترل حجم نقدینگی نیز قادر نیست در یک مدت کوتاه آثار کنترلی خود را بر تورم نشان دهد و به ثبات در سیاستهای انقباضی در یک دوره طولانی نیازمند است. بررسیهای انجامشده از طریق مدلهای اقتصادسنجی، نیمه عمر نقدینگی در ایران را حدود پنج فصل یا 15 ماه نشان میدهد و این امر مبین آن است که پس از گذشت این دوره فقط نیمی از آثار نقدینگی تخلیه شده و بقیه آثار آن همچون یک ماده رادیواکتیو به دورههای بعد منتقل میشود. آثار افزایش نقدینگی به لحاظ جغرافیایی نيز متقارن نیست و معمولا آثار افزایش نقدینگی ابتدا در شهر تهران سپس در سایر شهرهای بزرگ و بهتدریج به شهرهای کوچک کشور سرایت میکند. چنین است که اجرای منقبضترین سیاستهای پولی نیز قادر نیست ترمز تورم را هم به لحاظ زمانی و هم به لحاظ مکانی به راحتی بکشد و در صورت اجرای بهترین سیاستها، یک دوره گاه طولانیمدت برای حصول نتیجه نیاز است.
سابقه تاريخي نرخ تورم در 30 سال اخير نشان ميدهد كه اگرچه گاه دولت توانسته با اجراي سياستهاي منضبط به موفقيتهايي در كاهش تورم دست يابد، ولي عدم پايبندي بلندمدت به اين سياستها به روند صعودي دوباره قيمتها منجر شده است. بهعنوان مصاديق عيني ميتوان تورم تكرقمي سالهاي 64 و 69 را متذكر شد كه دوباره تورم آهنگي صعودي يافت و در سال 84 نيز ركورد نسبي جديدی در حدود 4/ 10 درصد ثبت شد؛ ولي پس از آن دوباره روند قيمتها سير صعودي يافت. براي كنترل تورم راهي جز اصلاحات بنيادي و پايبندي به سياستهاي انضباطي پولي و مالي موجود نيست و استمرار در رشد نقدينگي فعلي در خوشبينانهترين حالت مفهومي جز برخورد با هسته سخت تورم ندارد.
حبیب نیکجو هم در سرمقاله خراسان با نگاهی متفاوت به این موضوع درباره «راه عبور از هسته سخت تورم» نوشته: قبل از هر چيز لازم است بگوييم بر خلاف آن چيزي که اکثر مردم مي انديشند، نرخ تورم توسط دولت هدفگذاري مي شود. يعني اينگونه نيست که دولت کنار بنشيند و تنها تورم را اندازه گيري کند، بلکه سياست گذار پولي با سياست هاي مناسب به دنبال کنترل نرخ تورم از طريق ابزارهايي است که در دست دارد؛ بنابراين، دولت بايد با هدفگذاري تورم به سمت تورم مورد نظر خود حرکت کند. بدون شک اولين مرحله اي که اقتصاد بايد براي عبور از تورم هاي بالا بپيمايد، تنفر از تورم بالاست. تا زماني که مجموعه مردم و دولت از تورم بيزار نشده باشند و عزم اجتماعي براي کاهش تورم وجود نداشته باشد، کاهش تورم غير ممکن است. از اين رو عده اي مي گويند درمان ابرتورم ها بسيار آسان تر از تورم هاي بالاست. اين عزم زماني جزم خواهد شد که اکثريت مردم کاهش تورم را الزامي بدانند. چرا که براي کاهش تورم بايد هزينه پرداخت کنيم.
در اين مرحله لازم است سياستگذار پولي نرخ هاي هدف تورم خود را اعلام کند و به صورت جدي به آن عمل کند. اگر مردم باور کنند سياستهاي دولت و بانک مرکزي بهمنظور کاهش تورم جدي است و در عين حال به آنها اعلام شود عزم بر رسيدن به رقمهاي بسيار پايينتري براي نرخ تورم است، آن گاه آن ها نيز ديگر انتظار تورمهاي بالا را نخواهند داشت. اين موضوع سبب ميشود مردم در فرآيند عقد قراردادهايي که بين خود دارند، اعم از قراردادهاي استخدامي، تسهيلات، سپردهگذاري و غيره ، اين موضوع را لحاظ کنند. مثلا در اين شرايط تعديل دستمزدها، بالاي 20درصد صورت نخواهد گرفت. در مورد نرخهاي سود بانکي نيز قطعا بازنگري صورت خواهد گرفت. براي مثال در حال حاضر با تورم 14درصد ديگر نرخ سود 20درصد نخواهيم داشت و ديگر بانکها سود بالايي از مشتريان طلب نخواهند کرد و خودشان اقدام به پايين آوردن نرخ سود سپردهها خواهند کرد؛ چراکه از پايين آمدن تورم آگاهي دارند. اين مسير سبب مي شود که تورم انتظاري مردم کاهش پيدا کند و در نتيجه به تورم تک رقمي دست پيدا کنيم. اين دقيقا مشابه اتفاقي است که در ترکيه رخ داد. سياستگذاران ترکيه از وجود تورم بالاي 100 درصد رنجيده خاطر بودند و عزم خود را براي ريشه کن کردن آن جزم کردند. عزمي که با وجود سياست گذاري مقتدر همچون کمال درويش جدي تر به نظر مي رسيد. ترکيه با استفاده از وجود عزم ملي براي مقابله با تورم و سياست هاي تغيير تورم انتظاري مردم توانست تورم بالاي 100 درصد در سال 2002 را به کمتر از 6 درصد در سال 2005 برساند.
قانون سخنان جهانگیری درباره تنهایی دولت را به عنوان تیتر اول خود انتخاب کرده و گفت وگویی با تیتر «مذاکرات هستهای نقطه قوت دولت است» با اسدالله بادامچیان دارد. قانون در گزارشی میدانی با تیتر «چیتگر، زندگی از جنس دیگر» سراغ تنها کمپ ترک اعتیاد زنان تهران رفته است.
سعيد معيدفر نیز در یادداشتی با تیتر «سرخوردگيها و ناكاميها عامل اعتياد زنان» برای قانون نوشته: میگويند ميزان اعتياد زنان در سالهاي اخير بيشتر شده اما چرا چنين اتفاقي در كشور ما افتاده است؟ بخشي از اين اتفاق يك امر عادي است، با توجه به تحولاتي كه در زمينههاي فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و سياسي در كشور ما به وجود آمده، هرچه جلوتر ميرويم ميزان حضور زنان درجامعه بيشتر ميشود. در زمانهاي گذشته، اين حضور نزديك به صفر بود.منظورمان از حضور، حضور اقتصادي است، چون زنان كشاورز در گذشته دوشادوش همسرانشان در زمين كار ميكردند. در واقع زنان در كسب و كار امروز چندان نقشي نداشتند. اما امروز آنها اين نقش را پررنگ كردند و وارد جامعه شدند و بيشتر از گذشته در فعاليتهاي اقتصادي دخيل شدند. هرچه اين حضور اجتماعي بيشتر ميشود، جنبههاي آسيبشناختي قضيه هم بيشتر ميشود. زني كه وارد فعاليتهاي اقتصادي نشده، كمتر دچار ورشكستگي ميشود و كمتر سر از زندان در ميآورد. زناني كه فعاليتهاي اجتماعي و اقتصاديشان را افزايش ميدهند، خواه ناخواه آسيب ميبينند. بخش عمدهاي از آسيبهاي اجتماعياي كه امروزه دامنگير زنان شده، به خاطر همين حضور بيشتر است. اما در عين حال مسائل ديگري هم در اين ميان دخيل هستند. براساس آمارها، ميزان زنان سرپرست خانوار نسبت به 10 سال گذشته، تقريبا دو برابر شده است. اين نشان ميدهد زنان مسئوليتهاي بيشتري را نسبت به گذشته به دوش ميكشند و قاعدتا ممكن است به خاطر اين مسئله دچار آسيب هم شوند. از طرف ديگر، اعتياد بانوان بيشتر تبعي است. معمولا در خانوادههايي كه مردان معتاد هستند، زنان هم به مخدر آلوده ميشوند. در خانوادهاي كه پدر معتاد است امكان اعتياد همسر و فرزندان بيشتر ميشود. آمارها عموما حاكي از آن است كه بخش عمدهاي از اعتياد زنان ناشي از اعتياد همسران و زندگي در يك خانواده نابسامان است. بخش ديگري از اين اتفاق، فقر است. متاسفانه به دليل مشكلات اقتصادي عديده در كشور، عوارض و آسيبهاي اجتماعي زيادي در كشور پديدار شده است. ميزان فرار دختران از مناطق محروم بالا رفته، فرار هم مقدمهاي است بر به وجودآمدن آسيبهاي اجتماعي از جمله فحشا و بعد از آن اعتياد.
در نهایت اینکه روزنامه اعتماد در کنار نقل مواضع جهانگیری، لاریجانی و مطهری، تصاوير و متن مجوز سازمان منابع طبيعي برای عبور اتوبان از سرخه حصار را منتشر کرده است.
صفحه احزاب روزنامه اعتماد هم با درج چندین مطلب، نقشآفرینی ناطق نوری در انتخابات پیش روی مجلس را بررسی کرده است. محمدحسین مهرزاد در پایان گزارشی با تیتر «رهبری ناطق و مدیریت لاریجانی با رایزنی باهنر» نوشته: ناطق اگرچه مخالفان جدي دارد اما به همان نسبت در ميان تئوريسين ها و پراگماتيست هاي اصولگرا طرفداران پروپاقرصي دارد. از اميرمحبيان در مقام تئوري پرداز تا علي لاريجاني و اين اواخر محمدرضا باهنر در جايگاه مردان عملياتي اصولگرا او حامياني دارد كه هر كدام مي توانند با يك حركت كل بازي را تغيير دهند. در تمام سال هاي گوشه نشيني ناطق علي لاريجاني هرگز رابطه خود را با او قطع نكرده و حتي تلاش كرد اين رابطه را روز به روز بهبود بخشد. سياستمدار مازندراني مي داند كه شرط بقايش در مجلسي غيراصولگرا استفاده از تمام ظرفيت هاست: ظرفيتهايي كه حرف شان در ميان اصلاح طلبان هم خريدار داشته باشد و بتوانند كرسي رياست مجلس را همچنان در اختيار اصولگرايان قرار دهند. به همين دليل لاريجاني هربار كه با نام ناطق مواجه شده زبان جز به تحسين او باز نكرد و حتي در اندك فرصت هايي نظير همايش نقش پژوهش در قانونگذاري لوح تقدير هم تقديم او كرد تا نشان دهد اگر براي لاريجاني متحداني متصور باشند حتما يكي از مهم ترين آنها ناطق نوري است. اما موافقان و متحدان احتمالي ناطق نوري تنها به جريان هاي سياسي رسمي اصولگرايان محدود نمي شود. او در ميان طيفي از اصولگرايان بدون عقبه سازماني نيز جايگاه درخور توجهي دارد. علي اكبر ولايتي يكي از همين چهره ها و بلكه مهم ترين آنهاست. او كه طي روزهاي گذشته با انتشار نامه بي پاسخ آيت الله مهدوي كني در سال ٩٢ براي كناره گيري از انتخابات بار ديگر در عرصه داخلي و عمومي سياسي نامش سرزبان ها افتاده مي تواند يكي از بازوهاي اين شيخ اصولگرا باشد.
محمدرضا باهنر كه طي سال هاي اخير به مرد لابي ها معروف شده توانسته
از تمام پيچ و خم هاي اتفاقي و طراحي شده به سلامت عبور كند. او با مديريت ماجراي
پول هاي رحيمي به كانديداها از يك زلزله سياسي در مجلس اتفاقي عادي ساخت و نشان
داد به خوبي بلد است از بازي هاي طراحي شده نيز عبور كند. البته در ماه هاي گذشته
با زمزمه تشكيل حزب رهروان ولايت به رهبري علي لاريجاني او از بازي رييس مجلس كنار
گذاشته شد اما هيچگاه اين جدايي را تأييد نكرد. باهنر در مقام رهبري جبهه پيروان و
جانشيني زعيمي چون حبيب الله عسگراولادي بايد نقشي فراتر از دبيركلي يك تشكيلات
سياسي را ايفا كند به همين دليل هم كوشيد جبهه پايداري را ضلعي از اضلاع اصولگرايي
معرفي كند و ائتلاف با آنها را در دستور قرار دهد. او اين كار را به قيمت خروج از
حلقه اول اطرافيان لاريجاني انجام داد چه آنكه به خوبي مي دانست لاريجاني آنقدر كه
با پايداري ها زاويه دارد حتي با اصلاح طلبان ندارد. با اين حال باهنر در تمام اين
سال ها نشان داده هوش سياسي اش از متوسط فعالان اصولگرا بيش از اينهاست. پس چنان
رفتار كرد كه جايگاهش در هيات رييسه مجلس نهم براي سال پاياني هم حفظ شود. او حالابا
يك اظهارنظر ديگر تمايلش به طيف معتدلين و عقلگرايان اصولگرا را بيشتر نشان مي
دهد: «ما مي خواهيم آقاي ناطق وارد مديريت صحنه سياسي كشور شود. بعضي ها مي گويند
آقاي ناطق بيايد به شرطي كه با ما باشد اما ما براي وي شرط نمي گذاريم. آقاي ناطق
مي گويد من احساس تكليف نمي كنم كه البته رايزني ها با ايشان ادامه دارد».