واپسین روزهای بیست و نهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با ثبت رکوردهای تازه در میزان فروش کتاب و اعلام همراه با ذوقزدگی این رکوردها سپری میشود اما آیا ماموریت اصلی چنین نمایشگاههایی، تبدیل شدن به یک کتابفروشی فصلی برای رونق بخشیدن به بازار کتاب است و در سایر نمایشگاههای بینالمللی کتاب نیز چنین رویکردی پیگیری میشود؟
به گزارش «تابناک»؛ بیست و نهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران که از پانزدهم الی بیستم و پنجم اردیبهشت 1395 (۴ می الی ۱۴ می ۲۰۱۶) در مجموعه نمایشگاهی شهر آفتاب برپاست، تنها یک تفاوت با چند دوره اخیر دارد و آن هم تغییر مکان میزبانی از ناشران و بازدیدکنندگان است و سوای این بخش، اتفاق خاصی در نحوه برگزاری نمایشگاه رخ نداده است.
نمایشگاه کتاب تهران در آستانه پایان سومین دهه برپاییاش، تنها یک مسیر را در پیش گرفته و آن هم فروش مستقیم کتاب به مخاطبانی است که متاثر از جو نمایشگاه یا به واسطه تجمیع ناشران، علاقمند به خرید کتاب هستند و در واقع این رویداد فرهنگی به مثابه بزرگترین کتابفروشی فصلی عمل میکند که رونق نسبی به کسب و کار عرضه کنندگان کتاب میدهد و در واقع حکم اکران نوروزی سالنهای سینما را یافته است!
در همین راستا هر روز آمارهایی از رکوردزنی در فروش کتاب عرضه میشود و
در آخرین نمونه نیز خبری مبنی بر افزایش رکورد فروش کتاب در نمایشگاه از 6 میلیارد تومان به 8 میلیارد تومان در یک روز منتشر شد که اتفاق خوبی برای صنعت نحیف نشر کتاب در ایران محسوب میشود اما این اتفاق تنها بخش کوچک از یک نمایشگاه بینالمللی معتبر است.
در واقع میتوان تاکید کرد مسئولان حوزه کتاب راه را اشتباه میروند و بر روی فروش کتب که هیچ ارتباطی با برگزارکنندگان ندارد و مستقیماً به کتب و نحوه عرضه کتب توسط ناشران مربوط میشود، به عنوان دستاورد این نمایشگاه مانور میدهند. طبیعتاً این افزایش با توجه به میزان تورم اتفاق آنچنان شگرفی نیست و اگر افتخاری نیز باشد، از آن ناشران است که توانستند بیش از پیش نبض و ذائقه مخاطب را کشف و برای این ذائقه کتب جذاب عرضه کنند.
«تابناک» پیش از این، نوع نگاه به یک دوره از نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت، قدیمیترین، بزرگترین و معتبرترین نمایشگاه کتاب را مورد ارزیابی قرار داد و برخی تفاوتهای آن نمایشگاه با نمایشگاه کتاب تهران را متذکر شد که این بار در رویه معکوس نمایشگاه کتاب تهران مورد ارزیابی قرار میگیرد و برخی تفاوتهایش با نمایشگاه کتاب فرانکفورت مورد توجه قرار میگیرد.
در بخش فروش اکثر نمایشگاههای بینالمللی معمولاً عرضه مستقیم کتاب به گونهای که در نمایشگاه کتاب تهران صورت میپذیرد، رخ نمیدهد و همانگونه که در عنوان نمایشگاه کتاب نیز آمده، باید محل نمایشگاه و سفارش تازهترین کتب باشد.
بر اساس روال استاندارد، هر مراجعه کننده در آرامش کتب ناشران را بررسی کند و با ثبت سفارش نزد ناشران مختل، کتب را در منزل دریافت کند و در زمان تحویل کتاب، مبلغ تمام شده را پرداخت نماید اما به هر دلیلی، هزاران تن کتاب به نمایش آورده میشود و مستقیم در اختیار خریداران قرار میگیرد که با توجه به تغییر مکان نمایش به خارج از تهران، حمل این کتب تا مناطق مختلف تهران برای خریداران دشوارتر از قبل شده و بر مصائب نمایشگاه افزوده شده است.
اما تنها چالش در این بخش نیست و شاید مهمترین بخش نمایشگاه کتاب که همواره در حاشیه بود، مجموعه نشستهایی است که برگزار میشود. بر اساس اعلام مسئولان نمایشگاه، 270 نشست در این دوره برگزار میشود که مقایسه این تعداد نشست با بیش از سه هزار برنامه مختلفی است که همزمان با نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانفکورت برگزار میشود. در واقع نمایشگاه کتاب تهران در بهترین حالت، حتی 10 درصد نمایشگاه کتاب فرانکفورت نیز نشستها و برنامههای عمومی تخصصی ندارد و تنها دلیل همراهی مردم و نخبگان با این رویداد، همین بهره برداری به عنوان کتابفروشی فصلی است.
از تفاوتهای دیگر نمایشگاه بینالمللی تهران با سایر نمایشگاههای بینالمللی معتبر، جابجایی نگاه بینالمللی و نگاه ملی است. اگر واقعاً نمایشگاه کتاب تهران یک رویداد بینالمللی است، باید هموزن نشرهای داخلی و با همان گستردگی داخلیها، شاهد حضور گسترده نشرهای معتبر در این رویداد باشیم و بخش بینالمللی به بخش حاشیهای در کنار بخش داخلی نباشد و در واقع بخش ملی و بینالمللی یکپارچه باشد؛ رویکردی که به رونق بخش بینالمللی و همچنین نگاه فراملی به این رویداد منجر میشود اما اکنون اساساً در تعریف نمایشگاه جایی ندارد.
از دیگر مسائل حائز اهمیت اینکه، نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران میتواند به عنوان بستری برای رونمایی صدها عنوان قابل کتب معتبر هر سال جهان عمل کند و این اتفاق دقیقاً در نمایشگاه فرانکفورت رخ میدهد اما در نمایشگاه کتاب تهران، حقیقتاً چند عنوان کتاب داخلی و خارجی رونمایی میشود؟! آیا اساساً در این زمینه برنامه ریزی شده تا صدها جلد کتب داخلی شاخص و حداقل چند ده عنوان کتب خارجی معتبر همزمان با نمایشگاه و در نمایشگاه رونمایی شود و گروههای مرجع با انگیزه شرکت در این رونماییها به نمایشگاه بیایند؟
به تعبیری دیگر، نگاه جشنوارهای که باعث میشود جمعیت بسیاری برای رونمایی از کتب به این نمایشگاه بیایند و هیجان بیشتری بر فضای این رویداد حاکم شود نیز وجود ندارد. اینها بدیهیترین اتفاقات قابل تصور برای یک نمایشگاه بینالمللی است که بعید است در دورههای بعدی نیز شاهدش باشیم. فعلاً مسئولان با آمارها درباره میزان فروش کتاب در نمایشگاه سرگرم هستند!