به گزارش
تابناک اقتصادی، تاریخ اقتصاد ایران و جهان آینه ای است تمام نما از رویدادهای اقتصادی که در گذشته رخ داده است و بیانگر ریشه های تاریخی بسیاری از واقعیت های امروز ایران و جهان است. موضوع "اقتصاد ایران و جهان در گذر زمان" در این نوشتار به وقایع تاریخی دهم اسفند ماه اختصاص دارد که به طور مستقیم و غیر مستقیم اقتصاد ایران و جهان را متاثر کرده است.
آغاز ساخت راه آهن کشور
10 اسفند 1258: اگرچه در زمینه احداث نخستین خطوط راهآهن در کشور منابع متعدد تاریخی وجود دارد، اما یک منبع تاریخی موثق حکایت از آن دارد که نخستین مسوولیت ایجاد راهآهن در روز دهم اسفند 1251 که وزارت فواید عامه فعالیت خود را آغاز کرده بود به «حسنعلی خان امیرنظام گروسی» نخستین وزیر وزارتخانه فواید عامه واگذار شد. قانون وزارت فواید عامه در آذرماه 1251 توسط حاج میرزاحسین خان مشیرالدوله (سپهسالار اعظم) ارائه شد و سپس در هیات وزیران تکمیل گردید و «امیرنظام گروسی» به عنوان نخستین وزیر آن برگزیده شد و در شرح وظایف او ایجاد راهآهن و مواظبت در نظم آنها، بنا کردن جادههای عامه و شاهراه های بین شهرها و ولایات به عنوان مهمترین رسالت به او واگذار شد.
تعیین تکلیف نحوه مدیریت مدیریت موسسه رازی
10 اسفند 1319: دهم اسفند سال 1319 برخی منابع خبری از قول یک مقام دولتی اعلام کردند که از سال آینده موسسه رازی زیر نظر اداره کل کشاورزی فعالیت خواهد کرد. بنا به گفته مسوولان، موسسه یادشده از زمان تاسیس در سال 1303 تا سال 1320 هرچند سال یک بار زیر نظر یکی از وزارتخانهها فعال بوده است و تا آن زمان پنج بار تغییر پوشش داده است. ابتدا از سال 1303 تا 1305 زیر نظر وزارت معارف (انستیتو پاستور) سپس از سال 1305 تا سال 1309 زیر نظر وزارت فواید عامه (اداره کل فلاحت) از سال 1309 تا 1311 زیر نظر وزارت اقتصاد ملی، از سال 1311 تا 1317 زیر نظر اداره کل فلاحت و از آن زمان تا 1320 زیر نظر اداره کل کشاورزی و از آن پس تا سال 1369 زیر نظر وزارت کشاورزی و از آن به بعد نیز زیر نظر وزارت جهاد سازندگی تا سال 1380 بود و از این تاریخ به بعد با ادغام وزارتخانههای کشاورزی و جهاد سازندگی زیر پوشش وزارت جهاد کشاورزی است. جالب است که بدانید این موسسه از ابتدای تاسیس تاکنون چند بار نامش تغییر کرده است و تاکنون با اسامی متعددی چون موسسه دفع آفات حیوانی و سرمسازی، دارالتجزیه امراض حیوانی، موسسه تحقیقات پزشکی حصارک، دامپزشکی حصارک، بنگاه سرمسازی، مایهسازی حصارک، بنگاه واکسن و سرمسازی رازی و از سال 1371 تاکنون موسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی نامیده شده است.
آغاز به کار بانک بازرگانی در تهران
10 اسفند 1328: دهم اسفند ماه سال 1328 در بخش اخبار جراید، خبری کوتاه راجع به آغاز به کار بانک بازرگانی در تهران به چاپ رسید که در آن خبر آمده بود: به طوری که اطلاع داده بودیم بانکی به نام بانک بازرگانی ایران با سرمایه یکصد میلیون ریال که چهل میلیون ریال آن نقدا پرداخت و بقیه آن تعهد شده، به ثبت رسیده است و از روز شنبه ششم اسفند امسال فعالیت خود را در خیابان بوذرجمهوری (بازار) رسما شروع کرده است. بانک مزبور طبق اساسنامه خود، کلیه معاملات نزولی سفته، بروات، اعطای اعتبارات، اعطای وام در مقابل کالا و اسناد حملونقل و سایر وثیقههای بازرگانی، قبول سپردههای دیداری و مدتدار، انتقال وجه از شهری به شهر دیگر، انجام هرگونه معاملات ارزی (با اجازه کمیسیون ارز)، صدور اوراق اعتباری و افتتاح حسابهای جاری نزد بانکها را قبول مینماید و انجام هر گونه معاملات بانکی و صرافی را انجام خواهد داد.
ساخت بزرگترین سلاح تاریخ
28 فوریه 1941: نیاز هیتلر به سلاحی قدرتمند که بتواند از راه دور دیوار دفاعی فرانسه را در هم بشکند موجب شد تا بزرگترین سلاح تاریخ با نام «گوستاو» در سال۱۹۴۱ ساخته شود.گوستاو سلاحی برای پرتاب گلولههای توپ سنگین به فواصل دور بود که میتوانست یک بمب ۷ هزار کیلویی را تا فاصله ۴۷ کیلومتر پرتاب کند. قدرت بمبهای طراحی شده برای «گوستاو» به اندازهای بود که میتوانست هر زره فلزی را پاره کند و تا هشت متر بتن را در هم بشکند.
برای حمل این سلاح عظیم با ۴۷متر طول و ۷ متر عرض و تجهیزات همراه آن به ۶ لوکوموتیو نیاز بود واین سلاح ۱۳۵۰ تنی به تنهایی بر روی دو لکوموتیو قرار میگرفت که بر دو ریل موازی حرکت میکردند. نیروهای نگهداری و آماده سازی «گوستاو» بیش از ۲۵۰۰ نفر بودند که از نظافت چی ساده تا چند ژنرال بلند مرتبه را شامل میشدند.گلولههای توپ این جنگ افزار عظیم ۸۰ سانتیمتر قطر داشت و انفجار حاصل از آن به اندازهای بود که تا چندین کیلومتر از نقطه اصابت گلوله زمین لرزه خفیفی احساس میشد و از شدت ضربه حاصل از شلیک ریلهایی که گوستاو بر آنها قرار داشت تا ۵ سانتیمتر جابهجا میشدند. این غول آهنی در زمان ساخت خود شاهکار مهندسی آلمانی به حساب میآمد که البته هیچ گاه برای هدف اصلی خود مورد استفاده قرار نگرفت و سر انجام به دست آمریکاییها افتاد و قطعه قطعه شد.
زادروز پل کروگمن، برنده نوبل اقتصاد
28 فوریه 1953: پل رابین کروگمن متولد 28 فوریه 1953 میلادی، اقتصاددان، مقاله نویس، نویسنده و روشنفکر آمریکایی است. او در سال 2008 میلادی به خاطر تلاش هایش در زمینه تجزیه و تحلیل چگونگی تاثیر مقیاس های اقتصادی بر الگوهای تجاری و مکان انجام فعالیت های اقتصادی مفتخر به دریافت جایزه نوبل اقتصاد گردید. پل کروگمن در سال 1953 به دنیا آمد و در حوالی نیویورک بزرگ شد. در سال 1974 لیسانس خود را از دانشگاه ییل و در سال 1977 دکترای خود را از دانشگاه امآیتی دریافت نمود. وی تز دکترای خود را زیرنظر دورنبوش، اقتصاددان معروف امآیتی گذراند. از آن تاریخ تا کنون همواره به امر تدریس اشتغال داشته، اما تدریس یگانه مشغله او نبوده است. وی عموما در دانشگاه امآیتی مشغول به تدریس بوده، اما هر از چندگاهی به دانشگاههای دیگری چون پرینستون و ییل نیز رفته است. وی از همان آغاز در امر تحقیق و پژوهش اقتصادی توانایی قابلتوجهی از خود نشان داد و به سرعت توانست در نشریات اقتصادی آکادمیک مقالات متعددی را منتشر کند. تعداد مقالات نسبتا زیاد و تاثیرگذار وی موجب شد تا در سال 1991 به عنوان برنده جایزه جان بیتز کلارک معرفی شود. جایزه مذکور جایزهای پرپرستیژ و معروف است که هر دو سال یکبار به یک اقتصاددان آمریکایی زیر 40 سال که نوآوریهای قابلقبولی درعلم اقتصاد داشته باشد، اعطا میگردد. وی از سال 1999 دعوت روزنامه نیویورک تایمز را برای نوشتن مرتب ستون مقالات پذیرفت و هر هفته دو مقاله در این روزنامه منتشر میکند. ویژگی ممتاز کروگمن سادهنویسی و توانایی ارتباط با مخاطب است. بسیاری معتقدند که در چند دهه اخیر علم اقتصاد چنان تخصصی و پیچیده گردیده که دانش آموختگان این علم قادر به برقراری ارتباط با غیر هم سلکان خود نیستند. از این حیث کروگمن واقعا یک استثنا است. وی دارای این توانایی است که مفاهیم پیچیده و دشوار اقتصادی را به زبان بسیار ساده برای توده مردم تشریح کند. همین مساله پتانسیل ژورنالیست حرفهای شدن را در وی ایجاد کرده است. نکته دیگری که وی را از دیگر ژورنالیستها ممتاز میکند، سطح دانش وی است. ارتباط مستمر وی با عرصه تحقیق و آموزش موجب گردیده تا دائما بتواند عمق مطالب خود را حفظ کند و تعداد زیاد نوشتهها منجر به سطحی شدن مطالب وی نشود. خود وی عدم حضورش در کادر روزنامه و تحتتاثیر هم سلکان ژورنالیست نبودن را مزیتی برای خود دانسته که به استقلال وی در موضع گیریهای سیاسی و اقتصادی منجر شده است. کروگمن در کنار این فعالیتها دائما در اقصی نقاط آمریکا و جهان به سخنرانی میپردازد و به یک معنا فعالیت عملی در جهت بسط و اشاعه دیدگاههای خود دارد. در دوره اول کلینتون، وی کاندیدای جدی برای ریاست شورای مشاوران اقتصادی بود. به دلیل اینکه کروگمن یکی از افراد ذینفوذ تیم کلینتون را در گذشته نقد کرده بود، وی برای این سمت انتخاب نشد و نیز در واکنش به این جمع نپیوست. بعدها از این انتخاب نشدن اظهار خشنودی کرد؛ چرا که معتقد بود با وجود افراد اقتصادی دیگری در کابینه، دیدگاهها و مشورتهای وی جدی گرفته نمیشد و در عوض بار ملامت سیاستهای اقتصادی اشتباه آن دوران را مجبور میشد بر گردن بگیرد. پس از چند سال، به مدت یک سال به جرگه مشاوران اقتصادی کلینتون درآمد. وی یکی از منتقدین سرسخت جورج بوش به شمار می رفت. کتاب تجارت بینالملل وی رایج ترین متن درسی برای درس تجارت بینالملل و مالیه بینالملل است. وی هر از چندگاهی مجموعه مقالات خود در نیویورک تایمز را نیز به صورت کتاب عرضه میکند. علاوه بر این چندین کتاب تخصصی در رابطه با سیاستهای تجاری منتشر کرده است. تئوریهای سنتی تجارت با این فرض شروع میشوند که کشورهای مختلف در تولید کالاهای مختلف دارای مزیت نسبی هستند. از این رو کشورها از طریق تجارت و تمرکز بر تولید کالاهایی که در آن مزیت دارند منتفع میشوند. مزیتهای نسبی را نیز عوامل مختلف جغرافیایی، نسبت عوامل و مسائلی مانند آن تعیین میکنند. تا سالها این مدل ساده بر کتابهای درسی حاکم بود. در سالهای پس از جنگ جهانی دوم شاهد آن بودیم که بیشترین تجارت میان کشورهای توسعه یافتهای برقرار است که تفاوتهای چندانی در مزیتهای نسبی ندارند. نکته جالب توجه دیگر این است که مبادلات صورت گرفته میان آنها از جنس کالاهای مختلف نیست، بلکه آنها کالاهای مشابهی را به همدیگر صادر میکنند. مثلا ژاپنیها ماشین به آمریکا صادر میکنند و آمریکاییها نیز ماشینهای تولیدی خود را به ژاپن صادر میکنند. این دو واقعیت را نمیتوان با مدل ساده قبل توضیح داد. هنر کروگمن این بود که چشمش را بر واقعیت باز نگه داشت و متوجه این تفاوت شد و با یک ابتکار بسیار ساده توانست این پدیده را توضیح دهد مضاف بر اینکه راهی را برای ایجاد تغییرات وسیع در مدلهای تجارت باز کرد. وی این ملاحظه که اینک بدیهی به نظر میرسد را وارد کرد که مصرف کنندگان به دنبال تنوع در کالاها هستند و ایجاد تنوع برای تولیدکنندگان امری هزینهزا است. بنابراین یک بده بستان میان تنوع و هزینه برقرار است. این تجارت است که میتواند این بده بستان را منتفی گرداند. هر کشور میتواند روی یک نسخه خاص از یک محصول متمرکز شود و آنگاه محصولات متنوع از یک جنس را با هم مبادله کند. در این صورت دیگر نیازی نیست تا این دو کشور به لحاظ مزیتهای نسبی با هم متفاوت باشند. در عین حال تجارت موجب افزایش تیراژ تولید و کاهش قیمت و افزایش رفاه مصرفکنندگان (هم به دلیل قیمت پایینتر و هم افزایش تنوع محصولات) میگردد.
منابع:
1.آرشیو دنیای اقتصاد
2.ویکی پدیا
3.راسخون