تصمیم سازان و دولت ترکیه هم اکنون با وضعیت بغرنجی در سوریه روبه رو هستند؛ وضعیتی که بیش از هر چیز به مسأله کردها در شمال سوریه و رویکرد ایالات متحده و روسیه نسبت به آنها مربوط می شود.
به گزارش «تابناک»، در همین ارتباط، اندیشکده شورای آتلانتیک در مطلبی در وبسایت خود نوشته است: اقدامات آمریکا و روسیه در سوریه، اساسا در تضاد با منافع ترکیه است. هر دو بازیگر بزرگ بین المللی از واحدهای مدافع خلق(YPG)- شاخه نظامی حزب دموکراتیک کردستان سوریه(PYD)- که در تعارض با منافع ترکیه است، حمایت می کنند.
در ادامه این مطلب آمده است: حزب دموکراتیک شاخه سوری، حزب کارگران کردستان (PKK) است که با دولت ترکیه برای کسب استقلال و خودمختاری سیاسی مبارزه می کند.
در این زمینه، «ریدور خلیل»، سخنگوی یگانهای مدافع خلق کرد بر خلاف تکذیبیه روسیه در مصاحبه با رویترز تأکید کرد که مسکو درصدد ایجاد پایگاهی نظامی در عفرین بنا بر توافق با یگانهایی است که بر این منطقه تسلط دارند.
خلیل به رویترز گفت: مسکو برای آموزش یگانهای مدافع خلق کرد در چهارچوب مبارزه با تروریسم همکاری خواهد کرد.
در مقابل روسیه با صدور بیانیه ای اعلام کرد که گروه وابسته به مرکز آشتی و نظارت بر آتشبس روسی در پایگاه حمیمیم در حومه لاذقیه بر هدف جلوگیری از هرگونه درگیری میان یگانهای مدافع خلق کرد، نیروهای ترکیه و نیروهای ارتش آزاد سوریه متمرکز شده و استقرار نیروهای روسی در چارچوب توافقنامه آتشبس کنونی در سوریه است که از پایان دسامبر در حال اجرایی شدن است.
با این حال و به رغم صدور این بیانیه، در تقابل با سیاست های ترکیه در شمال سوریه است، چون روس ها در همکاری نزدیکی با نیروهای کرد هستند.
روسیه پیش از این نیز در این منطقه از واحدهای مدافع خلق (YPG) پشتیبانی کرده بود، به ویژه زمانی که روسیه آشکارا با بمباران مواضع معارضین مورد حمایت ترکیه در اوایل سال 2016 تصرف منطقه «تل رفعت» توسط YPG را تسهیل کرد. حمایت مسکو از YPG به ویژه پس از سرنگونی جنگنده روسیه توسط ارتش ترکیه تقویت شد.
از سوی دیگر آمریکا نیز پس از شکست خود در آموزش و تجهیز معارضان، روی حزب دموکراتیک و واحدهای مدافع خلق سرمایه گذاری کرد که در تعارض آشکار با منافع ترکیه است. آمریکایی ها اجازه تحرک عملیاتی نیروهای کرد در مرزهای شمال سوریه و جنوب ترکیه را داده اند، در حالی که ترکیه این تحرکات را خط قرمز خود اعلام کرده است.
این مسأله و تلاقی منافع باعث شد تا ترکیه نیروهای خود را در نزدیکی الباب در 40 کیلومتری مرز خود مستقر کند. این عملیات و استقرار نیرو با نام «سپر فرات» با روسیه هماهنگ شده بود. مسکو نیز به نوبه خود فشار بر آنکارا در طول مذاکرات مربوط به تخلیه اجباری شرق حلب از معارضان را افزایش داد.
اکثریت گروه های معارض هم اکنون از هم گسیخته، ضعیف، آشفته، فاسد و آمیخته با عناصر افراط گرا هستند. حمایت فعال ترکیه از توافق تحمل شده توسط روسیه در حلب به تغییر مسیر جنگ در سوریه کمک کرد. با این حال، ترکیه همزمان در مورد قدرتمند شدن القاعده در ادلب و سقوط و از دست دادن حلب توسط معارضان مورد حمایت خود نگران نبود.
هم اکنون نیز به نظر می رسد افزایش فعالیت و نقش روسیه در شمال سوریه با هدف جلوگیری از پیشروی بیشتر نیروی های ترکیه در درون مرزهای سوریه باشد.
از سوی دیگر، در شمال رقه ایالات متحده همچنان با پشتیبانی از نیروهای دموکراتیک و واحدهای مدافع خلق ادامه می دهد و نشانه ها حاکی از آن است که باید در آینده ای نزدیک، شاهد بازپس گرفتن این شهر توسط نیروهای کرد مورد حمایت آمریکا و بیرون راندن داعش از این شهر باشیم.
نتیجه این اقدامات و سیاست های روسیه و آمریکا باید پیامدهای عمیقی برای ترکیه به همراه داشته باشد. نخست اینکه ترکیه نظاره گر یک برنامه آموزشی برای کردها در نزدیکی مرز خود در سوریه است که تلاش می کند آن را کنترل کند. به رغم مراقبت ترکیه، شمال حلب همچنان به توسعه ساختارهای حاکمه مستقل توسط کردها ادامه می دهد و فرایند انتقال قدرت در این مناطق را در سوریه پساجنگ تقویت می کند.
این مسأله در تقابل با سیاست های اعلام شده ترکیه است که نگران کسب استقلال توسط کردها در شمال سوریه هستند و بدین ترتیب، آنکارا دچار واگرایی در اهداف سیاسی و نظامی خود در سوریه شده است.
دوم؛ پس از عملیات رقه، آمریکا می خواهد به نوبه خود دنبال ثبات این منطقه باشد. بحث در مورد چگونگی ایجاد ثبات در رقه همچنان در واشنگتن ادامه دارد؛ اما شکی نیست که PYD به عنوان نیروی غالب در این منطقه، شبکه های حمایتی کلیدی را تحت کنترل دارد. این مسأله باعث تعمیق ساختارهای ارتباطی پ.ک.ک با شمال سوریه خواهد شد که در تضاد آشکار با منافع ترکیه خواهد بود.
سوم؛ ارتش سوریه با کمک روسیه، پیشروی خود در شرق دیرالزور را ادامه خواهد داد و به رودخانه فرات خواهد رسید. سپس باید انتظار داشت نیروهای دموکراتیک با دولت سوریه باشیم که درصدد تمرکززدایی در شمال سوریه و مجاورت مرزهای ترکیه باشیم.
هر چند روسیه و آمریکا دارای اهداف و ملاحظات متفاوتی در سوریه هستند، شواهدی وجود دارد که هر دوی آن ها جهت ایجاد ثبات در سوریه، خواهان ساختار غیرمتمرکز در سوریه هستند. هر تحرکی از جانب این دو کشور برای به رسمیت شناختن واقعیت های کنونی شمال سوریه (استیلا و حکمرانی حزب دموکراتیک) در تضاد آشکار با سیاست های آنکارا در این منطقه است.
چهارم؛ نقطه اوج این مسأله، مشروعیت بخشیدن به حزب اتحاد دموکراتیک(PYD) به عنوان یک بازیگر به رسمیت شناخته در سوریه خواهد بود که به این گروه اجازه می دهد، مشروعیت و پذیرش بین المللی گسترده ای را به دست آورد. این موضوع باعث حضور و بازیگری آشکارتر پ.ک.ک به خصوص در اروپا خواهد شد؛ جایی که کردهای مهاجر، کمک های مالی خود را برای حفظ این سازمان ارسال می کنند.
این چهار برآیند به هم پیوسته بزرگترین بحران امنیتی برای سیاست گذاران ترکیه از جنگ جهانی دوم تاکنون است. این تهدید از دیدگاه ترک ها به مراتب بغرنج تر از جنگ های اول و دوم عراق است که به خودمختاری دولت اقلیم کردستان کمک کرد.
به طور کلی رویکردهای اخیر ایالات متحده و روسیه در تضاد با منافع ترکیه است و به رغم عواقب زیاد این موضوع، ترکیه ابزارهای کمی برای تغییر تحولات به سرعت در حال حرکت سوریه دارد.